خبر هائی از اسلام ستیزان جنایتکار ۱۴۰۲/۰۸/۲۷
خبر هائی از اسلام ستیزان جنایتکار
۱۴۰۲/۰۸/۲۷
رادیو فردا: تصور امنیت و بازدارندگی اسرائیل فرو پاشیده است
«تصور بازدارندگی و برقراری امنیت پایدار توسط ارتش اسرائیل فرو پاشیده و ترمیم شدن کامل آن نیز محل تردید است».
وبسایت رادیو فردا درباره این تحلیل خود نوشت: گروه افراطی حماس که مورد حمایت جمهوری اسلامی است و آمریکا و اتحادیۀ اروپا آن را
یک سازمان تروریستی میدانند، از ۱۵ مهر به اسرائیل حمله کرد و از آن زمان جنگی در غزه جریان دارد که پیشبینی روند و آیندۀ آن موضوع تحلیلهای گوناگون است.
جنگ غزه وارد ششمین هفته شده و هنوز آیندۀ این جنگ نامعلوم است. هیچیک از کشورهای اسلامی جز محکومیت کلامی و اقدامات دیپلماتیک برای رساندن کمکهای بشردوستانه به نوار غزه و فشار برای آتشبس دائم اقدامی انجام ندادهاند و بعید است که به سمت تحریم اقتصادی اسرائیل و استفاده از اهرمهای فشار حرکت کنند.
در این میان، تنها جمهوری اسلامی، نیروهای اقماری خود را برای فشار به اسرائیل فعال کرده است. ایران با تشدید جنگ نیابتی و افزایش کنترلشدۀ حملات حزبالله لبنان، شبهنظامیان شیعۀ عراقی و نظامیان وابسته به حوثیهای یمن در تلاش برای افزایش فشار به اسرائیل است.
جمهوری اسلامی از ابتدا مستقل از سطح مشارکت در عملیات «طوفان الاقصی»
کوشید تا جنگ غزه متوقف و تبادل زندانی در چارچوب خواستههای حماس برقرار شود. مقامات تهران از نتایج عملیات «طوفان الاقصی» راضی هستند که بهزعم آنها موازنۀ قوا و معادلات قدرت در خاورمیانه و بهطور مشخص منازعۀ اسرائیل - فلسطین را بهنفع جبهۀ مقاومت تغییر داده است.
«جبهۀ مقاومت» عنوانی است که برای گروههای شبهنظامی مورد حمایت جمهوری اسلامی نظیر گروه افراطی حماس، جهاد اسلامی، حزبالله لبنان، گروههای شیعۀ عراقی و پیکارجویان مستقر در سوریه به کار برده میشود. کلیات رویکرد جمهوری اسلامی بعد از شروع جنگ غزه را میتوان در محورهای زیر دستهبندی کرد: حفظ حاکمیت حماس در غزه، راهاندازی پروپاگاندا و تبلیغات و جنگ روانی علیه اسرائیل، گسترش نفوذ در افکار عمومی جهان اسلام، تضعیف هژمونی غرب در منطقه و جهان اسلام از طریق جنگ رسانهای، سایبری و اطلاعاتی، تقویت سیاست نابودی اسرائیل و طرح یکدولتی در قالب برگزاری همهپرسی با حضور همۀ فلسطینیها و فلسطینیتبارها در دنیا، ایجاد اخلال در عادیسازی روابط اسرائیل و اعراب، و تقویت «جبهۀ مقاومت».
همۀ اینها در چارچوب طرح درازمدت ناامنسازی اسرائیل در درون و مرزها با رویکرد غیرتعجیلی انجام میشود. در واقع برنامۀ جمهوری اسلامی و نیروهای اقماریاش، فرسایشی کردن جنگ غزه با کاهش فشار بر حماس از طریق ایجاد جبهههای درگیری محدود در شمال اسرائیل و حملات موشکی به مناطق مرکزی و بندری آن است.
سخنان ابراهیم رئیسی در اجلاس کشورهای اسلامی روشنگر است. او طرح پیشنهادی جمهوری اسلامی در کوتاهمدت و درازمدت را تبیین کرد که ابتدا جنگ متوقف شود و سپس به «جنایتهای اسرائیل» در دادگاه جهانی رسیدگی شود و در نهایت، یک همهپرسی برگزار شود.
توماس فریدمن، روزنامهنگار سرشناس آمریکایی، در سفر خود به اسرائیل بعد از عملیات طوفان الاقصی گفت که «اسرائیل دیگر مثل قبل نخواهد شد». برخی گزارشهای میدانی در رسانههایی چون نیویورکتایمز، رویترز و تایمز اسرائیل حاکی است که بخشی از شهروندان اسرائیلی بهخصوص ساکنان شهرهای مرزی با نگرانی به آیندۀ خود فکر میکنند.
در حال حاضر تصور بازدارندگی و برقراری امنیت پایدار توسط ارتش اسرائیل فرو پاشیده و ترمیم شدن کامل آن نیز محل تردید است. اکنون شماری از اسرائیلیها، هر روز نگران جان و یا تخریب اموال و منازلشان هستند. اقتصاد اسرائیل بهخصوص در شهرهای نزدیک لبنان و نوار غزه نیز تحت تأثیر جنگ قرار گرفته است.
تداوم و ماندگاری این وضعیت، هدف جمهوری اسلامی است که در طی دهههای گذشته تلاش کرده ساختارها و امکاناتی فزاینده برای آن ایجاد کند، از حضور سازمانیافته و برخوردار از تجهیزات نظامی و اطلاعاتی اسلامگرایان جهادی در نزدیکی اسرائیل تا شکلگیری حملات مرگبار در کرانۀ باختری.
از این زاویه، مقامات جمهوری اسلامی، وضعیت پیشآمده را نقطهعطفی در ایجاد تشویش و ناامنی در اسرائیلی بعد از سال ۱۹۷۳ میدانند. طرح مورد انتظار جمهوری اسلامی، تثبیت این وضعیت در مقطع کنونی با حفظ حاکمیت حماس در نوار غزه و گسترش مرحله به مرحلۀ تهدیدات امنیتی و حملات تخریبی در آینده است.
بهعبارت دقیقتر، هدف آنها ترمیمناپذیری ضربۀ امنیتی واردشده به اسرائیل است. جمهوری اسلامی، مقابلۀ فرسایشگر و درازمدت با اسرائیل را ادامه میدهد.
وقتی دُم نشریات زنجیرهای و شبکههای معاند به هم گره میخورد
مواضع دستاندرکاران روزنامه هممیهن، حاکی از ضدونقیضبافی آنها درباره رسانههای معاند بیگانه است.
این روزنامه در نوشتهای به قلم حمیدرضا جلاییپور با عنوان «ظرفی که از داخلش منوتو بیرون میآید»، مدعی شد: متاسفانه صداوسیمای جمهوری اسلامی، رسانه دربرگیرنده ایرانیان نیست. جمهوری اسلامی میتوانست تکثر رسانههای صوتی تصویری را بپذیرد، که نپذیرفت. حتی جمهوری اسلامی میتوانست صداوسیما را در انحصار خود قرار دهد، ولی به رسانههای صوتی و تصویری جامعه مدنی اجازه تنفس دهد، که چنین اجازهای هم نداد.
در چنین بستر و ظرفی، راست افراطی جهانی و سلطنتطلبان (و دشمنان ایران بزرگ و جمهوری اسلامی)، هم به ابزار رسانه برای رویایی با نظام سیاسی متوسل شدند؛ به اصطلاح پولهایشان را حرام نکردند و جای مؤثری خرج کردند. یکی از این رسانهها «منوتو» بود. «منوتو» و ایراناینترنشنال نتوانستند رژیم جمهوری اسلامی را سرنگون کنند، ولی در تامین پارهای از اهداف در میان بخشهایی از جامعه مؤثر بودهاند.... به نظر میرسد تا وقتی وضع فوقالذکر و انحصاری رسانهای در ایران ادامه دارد، مخالفان نظام سیاسی میتوانند از میان سرنگونیطلبان برای راهاندازی تلویزیونهایی مثل «منوتو» یارگیری کنند.»
در همین حال، محمدجواد روح «سردبیر روزنامه هممیهن» در یاداشتی نوشت: «خبردار شدم مسعود بهنود عزیز از مجموعه بیبیسی فارسی جدا شده. هم خوشحال شدم و هم ناراحت. خوشحال از اینکه یکی از باسابقهترین و معتبرترین برندهای مطبوعاتی ایران، دیگر به بیبیسی منتسب نمیشود؛ رسانهای که تا یک سال قبل و پیش از ناآرامیها، چه موافق آن بودیم و چه مخالف آن، تصویری از پایبندی به اصول حرفهای روزنامهنگاری را ارائه میکرد. اما حوادث پارسال، همچنان که بسیاری از متفکران را از مشاهده جایی فراتر از نوک دماغ خویش بازداشت؛ رسانههای خارج از کشور را هم دچار هیجان و نوعی احساس مسئولیت (یا بهتر بگویم: ماموریت) انقلابی کرد. ماموریتی که خروجی آن، بیش از عرق کردن زودهنگام تبی تند نبود. در این میان، بیبیسی بیش از همه ضربه خورد؛ چون برخلاف شبکههای تازهکار و بیهویت، متکی بود به چند دهه اعتبار و سابقه. بیبیسی اما نه فقط اعتبار خود را تا حد زیادی بر باد داد؛ که اعتبار حرفهای بسیاری از استادان و بزرگانی را نیز که با آن همکاری داشتند، خدشهدار کرد. از اینروست که از شنیدن خبر جدایی بهنود از بیبیسی خوشنودم. اما در عین حال، ناراحتم و ناامیدم. ناراحت و ناامید از اینکه در همه رسانههای تصویری امروز ایران (چه صداوسیمای حکومتی و چه شبکههای خارج از کشور)، صدرنشینی و قدربینی از آن کمسوادان و صحنهآرایان و مداحان است؛ حرفهایها و باسوادان ناچار باید کنار بنشینند و بر لب جوی، گذر عمر گرانبار خویش ببینند».
درباره این دو نوشته باید متذکر شد: صرف ایرانی بودن (متولد ایران بودن) ملاک دربرگیری رسانهای نیست. اگر به اذعان جلاییپور، ایراناینترنشنال رسانه جریانهای برانداز و ضدایرانی است- که هست- باید پرسید که علیاصغر رمضانپور سردبیر نشریات زنجیرهای در دوره اصلاحات و معاون بعدی وزیر ارشاد در دولت خاتمی) و امثال او، دقیقا در آنجا چه غلطی میکنند؟ یا اینجا در دولت چه غلطی میکردند؟! اصلاحطلبان نمیتوانند با فرافکنی، این واقعیت تلخ را پنهان کنند که رسانههای اصلی آنها در داخل، منافقانه در خدمت جریان براندازی و سرویسهای جاسوسی مدیریتکننده براندازی قرار داشتند و دهها خبرنگار و مدیر فراری آنها همین حالا در خارج کشور، بیگاری علنی به براندازان میدهند.
ثانیا یادداشت سردبیر هممیهن نشان میدهد که امثال وی، اگر مأمور تحریف بدیهیات نباشند، خیلی بیسواد هستند وگرنه، هر تاریخخواندهای میداند که رادیو بیبیسی هفتاد سال قبل، بیسیم امآیسیکس انگلیس و سیای آمریکا برای اعلام اسم رمز کودتا بوده و بنابراین نباید ادعای حرفهایگری و بیطرفی درباره BBC را مطرح میکرد. جالب این که تلیزیون بیبیسی فارسی سال 1387 برای راهاندازی آشوب به بهانه تقلب در انتخابات راه افتاد، و ننگهایی در مقیاس ترویج گروهکهای تروریست و انتشار اخبار دروغ را هم به جان خرید و در تمام این دوره، امثال بهنود در کنار کسانی مثل رمضانپور، مشغول سرویسدهی به گردانندگان اصلی بیبیسی بودند. تعبیر استاد برای بهنود در عین حال نشان میدهد که برخی روزنامههای زنجیرهای توسط چه نوچههایی اداره میشود و چقدر شبکههای معاند ضدایرانی، روی نشریات زنجیرهای سایه انداختهاند!
نهایتا باید یادآور شد که با وجود همه سرمایهگذاریهای موساد و امآیسیکس و سیا برای راهاندازی شبکههای بیگانه همپوشان با نشریات زنجیرهای در داخل، این شبکه بههمتنیده نتوانست در ایران کاری از پیش ببرد و از خود ملت ایران که با دشمنان اسلام و ایران مرزبندی دارند، تودهنی خوردند.
اصرار مشکوک برای هزینهسازی علیه کشور
اظهارات ناروای محمدجواد ظریف در مقاطع گوناگون حاکی از این است که او گرفتار درباره زماننشناسی و هزینهسازی برای کشور است.
وبسایت «الف» ضمن انتشار تحلیل فوق، به مرور برخی مواضع آقای ظریف پرداخت و نوشت:
سکانس اول؛ 12 آذر 92 محمدجواد ظریف که در آستانه روز دانشجو در دانشگاه تهران حضور یافته بود در میان شلوغی و هیجان جلسه به ناگاه گفت: «آیا فکر کردید آمریکا که میتواند با یک بمب، تمام سیستم دفاعی ما را از کار بیندازد از سیستم دفاعی ما میترسد؟ یا از مردم ما میترسد؟».
سکانس دوم؛ 13 مرداد 94 ظریف در پاسخ به دغدغه دکتر ایزدی، مبنی بر تضمین اجرای برجام و الزامآور نبودن توافق برای دولت بعدی آمریکا و تهدید ترامپ به خروج از آن، با لحنی کنایی گفت: «الان رئیسجمهوری بعدی آمریکا میخواهد تحریمها را با یک امضا برگرداند. خوب برگرداند. چه کسی در دنیا اجرا میکند؟...»
سکانس سوم؛ 6 اسفند 97 ظریف همزمان با سفر بشار اسد به تهران و در اوج موفقیت منطقهای ایران و افزایش اقتدار محور مقاومت، به بهانه بیاطلاعی از این سفر استعفا میدهد و حاشیه بزرگی به پا میکند که مورد سوءاستفاده رژیم صهیونیستی و آمریکا قرار میگیرد.
سکانس چهارم؛ 5 اردیبهشت 1400 و در انتهای دوران وزارت، ظریف به انتقاد از سیاستهای منطقهای کشور و رویکردهای سردار سلیمانی میپردازد و با طرح دوگانه «میدان و دیپلماسی»، سبب خوشحالی و تحسین جریانها و شبکههای بیگانه و معاند، و اختلاف و شکاف در داخل میشود.
سکانس پنجم؛ 16 آبان 1402 ظریف در نشست کانون وکلا در مورد فلسطین و درباره موضوع جنگ در غزه میگوید: «اگر پای ایران را به وسط معرکه جنگ بکشانند، برای هیچکدام از مقامهای حاکمیتی اتفاقی رخ نخواهد داد؛ آنی که بمب میخورد، از بین میرود و تحریم میشود، مردم ایران هستند.»
سکانس ششم؛ 20 آبان 1402 ظریف در یک گفتوگوی مجازی با اشاره بهعلت هشدار خود درباره مسئله ورود ایران به جنگ در جلسه کانون وکلا میگوید: «طیفی بیوقفه در حال تلاش برای وارد کردن ایران به جنگاند. ازجمله نوشتن نامه به رهبری و تحلیلهای آنچنانی...».
موارد فوق بخشی از اظهارات و رفتارهای ظریف در نسبت با مسائل دفاعی و نظامی کشور و مسائل منطقهای است. او در حال رکوردزنی! در هزینهسازی برای کشور است.
سخنان تازه ظریف، در امتداد همان نگاه اوست که در سال 92 توان دفاعی کشور را آنقدر ضعیف جلوه داد که با یک بمب نابود شود یا چنان به وفای عهد آمریکا خوشبین بود که در یک نشست رسمی، بر هم خوردن برجام را ناممکن خوانده بود و پالس عدمآمادگی ایران برای چنین موضوعی را به آمریکاییها فرستاد. ظریف هیچگاه پاسخ نداد که فرضاً اگر آمریکا فقط با یک بمب میتوانست ایران را از بین ببرد، چرا بیش از 4دهه بهدنبال براندازی با طراحی استراتژی و صرف وقت، هزینه هنگفت، حمایت از آشوبهای داخلی و تقویت اپوزیسیون و... بوده است؟
ظریف، چنان از خطر جنگ میگوید که گویی نظام در حال اعزام نیرو و دخالت مستقیم در جنگ غزهاند. سخنان اخیر او متأسفانه واجد تطابق و همپوشانی با سیاستهای نظام و مصالح ملی نیست. لذا در تقویت موضع کشور یا نمایش اتحاد اثری ندارد، بلکه به عکس پالس بسیار بدی به آمریکا و سایر متحدان رژیم صهیونیستی میفرستد. و آن، القای آشفتگی و اختلاف در سطح نظام و جامعه بر سر مسئله فلسطین و یا القای تلاش ایران برای ورود به جنگ است.
از مواضع نامناسب ظریف اینگونه برداشت میشود که ایران درصدد دخالت مستقیم در جنگ است و بخشهای مختلف بر سر انجام دادن یا ندادن این کار دچار درگیری شدهاند! ظریف نمیگوید اگر ایران بهدنبال ورود مستقیم به جنگ است یا لااقل طیفی درصدد انجام این کار با فشار آوردن و یا دادن تحلیل غلط هستند، پس چرا رهبری، رئیسجمهور، وزیر خارجه و مقامات نظامی چندینبار صراحتاً دخالت مستقیم در عملیات الاقصی و یا ورود به جنگ را رد کردند؟ یا چنین فشارهایی در سطوح نظام برای دخالت ایران در جنگ وجود ندارد، یا رهبری متأثر از تحلیل و فشارها نیستند. در هر دو صورت، بیان این سخنان از سوی فردی چون ظریف، چیزی جز هزینهسازی و ضربهزدن چندباره به منافع ملی نیست.
آدرین واتسون، سخنگوی شورای امنیت ملی کاخ سفید با انتشار پیامی در حساب کاربری خود در شبکه اجتماعی ایکس (توئیتر سابق) به انتقادها از دولت جو بایدن برای تمدید معافیت عراق از تحریمهای ایران برای یک دوره چهار ماهه دیگر پاسخ داد.
وی نوشت: این بیست و یکمین باری است که دولت آمریکا این معافیت را تصویب کرده است و به روندی که در دولت دونالد ترامپ آغاز شده بود، ادامه داد. این اقدام هیچ تغییری در سیاست ما درقبال ایران یا عراق ایجاد نمیکند.
این مقام کاخ سفید افزود: این معافیت تضمین میکند که مردم عراق بهطور ناگهانی دسترسی به برق را از دست نمیدهند یا با افزایش غیرضروری قیمت برق مواجه نخواهند شد.
واتسون همچنین خاطر نشان کرد که عراق با تشویق ایالات متحده در حال پیشرفت چشمگیری به سوی استقلال انرژی است. اما دستیابی به این استقلال زمان میبرد.
دولت آمریکا شامگاه سهشنبه معافیت از تحریمهای ایران را برای یک دوره چهار ماهه دیگر تمدید کرد که به عراق اجازه میدهد به خرید برق از ایران ادامه دهد و تهران نیز به واسطه آن قادر خواهد بود بهطور محدود به میلیاردها دلار از وجوه مسدود شده خود در عراق دسترسی پیدا کند.
این معافیت به بغداد اجازه میدهد تا واردات انرژی خود را بدون ترس از مجازاتهای آمریکا برای نقض تحریمهای ایران ادامه دهد.
همچنین این معافیت ۱۲۰ روزه مقرراتی را حفظ خواهد کرد که بر اساس آن، بخشهایی از درآمدهای حاصل از فروش برق ایران به عراق میتواند به حسابهایی در عمان منتقل و سپس به یورو یا سایر ارزهای رایج مبادلهشده برای ایران برای خرید محصولات غیرتحریمی تبدیل شود.
این اقدام واشنگتن با واکنش جمهوریخواهان آمریکا همراه شد که اغلب سیاستهایی ضدایرانی را دنبال میکنند. این معافیت در واقع اجازه دسترسی ایران به ۱۰ میلیارد دلار از درآمد صادرات انرژی به عراق را میدهد که در حال حاضر در حسابهای امانی در عراق نگهداری میشود.
ران دیسانتیس، نماینده ایالت فلوریدا در کنگره آمریکا در شبکه اجتماعی ایکس با تکرار ادعاها مبنی بر دست داشتن ایران در حمله غافلگیرکننده حماس علیه رژیم صهیونیستی، موسوم به «طوفان الاقصی»، ادعایی که بهطور قوی از سوی ایران رد شده است، نوشت: در همان روزی که بزرگترین تجمع طرفداران اسرائیل در تاریخ آمریکا برگزار میشود، دولت بایدن یک معافیت تحریمی دیگر برای دسترسی ایران به داراییهایش داد، همان کشوری که تامین مالی حمله هولناک حماس به اسرائیل در هفت اکتبر را انجام داد و اسرائیل شجاعانه در حال مبارزه با آن است و گروگانهای آمریکایی و اسرائیلی هنوز در دست آنها(حماس) هستند.
وی که یکی از نامزدهای احتمالی حزب جمهوریخواه در انتخابات ریاست جمهوری سال آینده در آمریکاست، افزود: بیملاحظه و خطرناک برای توصیف ویرانهای که بایدن پشت سر بر جای میگذارد، کم است.
نیکی هیلی، نماینده آمریکا در سازمان ملل در دولت دونالد ترامپ نیز که او هم کاندیدای انتخابات ریاستجمهوری ۲۰۲۴ در این کشور شده است طی پیامی در ایکس از تمدید این معافیت برای عراق به شدت انتقاد کرد و گفت که این اقدام باعث میشود آمریکا «احمق به نظر بیاید.»
هیلی با ادعای مرتبط بودن ایران با حملات علیه نظامیان و پایگاههای نظامی آمریکا در منطقه از سوی نیروهای مقاومت در پیام خود نوشت: نیروهای مورد حمایت ایران در حال هدف قرار دادن نظامیان آمریکایی در خارج از کشور هستند و دهها نفر از شهروندان ما را در اسرائیل کشتهاند. جو بایدن باید بیدار شود. ما با پول دادن به نیروهایی که به ما حمله میکنند و شعار مرگ بر آمریکا سر میدهند، احمق جلوه میکنیم.
این ادعا در حالی مطرح میشود که ایران موضوع «دستور دادن» یا «کنترل» نیروهای مقاومت در منطقه برای حملات تلافیجویانهشان به منافع آمریکایی در خاورمیانه و ادعای نقش داشتن در حمله حماس به رژیم صهیونیستی را رد کرده و گفته است که این گروهها خود تصمیمگیرنده هستند.
همچنین سناتور تاد یانگ این اقدام دولت بایدن را «غیرمعقول» توصیف کرد و سناتور بیل هگرتی نیز آن را «دیوانگی» دانست.
این در حالی است که متیو میلر، سخنگوی وزارت امورخارجه آمریکا در نشست خبری اخیر خود در پاسخ به سؤالی درباره معافیت تحریمی تمدید شده برای عراق در زمینه تحریمهای ایران گفت:
تاکنون، ۲۰ معافیت برای پرداخت هزینه برق از سوی عراق به ایران صادر شده است. این معافیتها به زمان دولت دونالد ترامپ و سال ۲۰۱۸ برمیگردد.
میلر افزود: در تمامی این معافیتها قرار بوده است که پولهای ایران در حسابهای بانکی محدود شده باقی بمانند تا تنها برای مصارفی مانند غذا، دارو و اهداف بشردوستانه مورد استفاده قرار بگیرند. این موضوع با چند سیاست ما منطبق بوده است، یکی این که تلاش کنیم اهرم فشار عراق بر ایران را کاهش دهیم و دیگر این که وابستگی عراق به ایران در زمینه انرژی را کاهش دهیم. ما برخی سیاستهایی داشتهایم که روی آنها کار کردهایم تا از استقلال عراق در زمینه انرژی اطمینان بیابیم اما در این میان، آنها به خریداری برق ایران ادامه میدهند.
وی خاطر نشان کرد: بنابراین، ما هم مانند دولت ترامپ معافیتهایی صادر کردیم تا این پولها به حسابهای بانکی محدود شدهای منتقل شوند و برای مصارف بشردوستانه و دیگر امور غیرتحریمی مورد استفاده قرار بگیرند.
میلر همچنین در پاسخ به این سؤال که «آیا دولت آمریکا نگران برداشت عمومی از این اقدام با توجه به همزمان بودن آن با ادعای مورد حمله قرار گرفتن نظامیان و پایگاههای نظامی آمریکا در منطقه توسط نیروهای نیابتی وابسته به ایران نیست؟» گفت: ما نگران برداشت عمومی نیستیم. نگران واقعیت هستیم. واقعیت این است که این پولها تنها میتواند برای امور بشردوستانه و دیگر امور غیرتحریمی مورد استفاده قرار بگیرد.
به گزارش ایسنا، سخنگوی دستگاه دیپلماسی آمریکا تصریح کرد: ما بر این باوریم که افزایش پولهایی که به نفع مردم ایران استفاده شود، ارزشمند است. البته این پول بدهی عراق به تهران برای واردات برق از ایران بوده است.
یک رسانه انگلیسی در تحلیلی در روز جمعه 26 آبان به سردرگمی آمریکا و متحدان غربی این کشور در قبال برنامه هستهای ایران پرداخته و به نقل از دیپلماتهای غربی گزارش داده بعید است شورای حکام آژانس در جلسه آتی خود قطعنامهای الزامآور علیه ایران صادر کند.
خبرگزاری رویترز در این تحلیل نوشته برای ایالات متحده و متحدان این کشور راههای چندانی برای مهار فعالیتهای هستهای ایران باقی نمانده، چرا که مذاکرات هستهای از مدتها پیش مدفون شده و اعمال تحریمهای سختتر علیه تهران با خطر تشدید تنشها در منطقهای که همین حالا به دلیل جنگ غزه در آتش میسوزد همراه خواهد بود.
این خبرگزاری مینویسد در شرایطی که انتخابات ریاستجمهوری آمریکا در سال آینده قدرت مانور واشنگتن را محدود کرده، چهار دیپلمات فعلی و سه دیپلمات سابق غربی فضای نومیدانهای از چشماندازهای تلاشهای غرب جهت مهار برنامه هستهای ایران ترسیم میکنند.
این دیپلماتها همه به شرط عدم افشای نام با خبرگزاری رویترز گفتوگو کردهاند.
به نوشته رسانه انگلیسی، جو بایدن، رئیسجمهور آمریکا بعد از شکست در احیای توافق هستهای میان ایران و قدرتهای جهانی اکنون حتی برای انعقاد «تفاهمهای غیررسمی» جهت محدود کردن فعالیتهای هستهای ایران نیز در مضیقه قرار دارد.
مذاکرات برای رفع تحریمها علیه ایران از سال گذشته دچار وقفه شده است. آخرین دور این گفتوگوها مردادماه سال گذشته در وین برگزار شد.
به گفته کارشناسان، برخی عوامل مانند فشارهای رژیم صهیونیستی، اختلافات با کنگره و مشکلات داخلی در آمریکا دلیل بیمیلی دولت بایدن برای بازگشت به برجام، از زمان در دست گرفتن قدرت در کاخ سفید بوده است.
جمهوری اسلامی ایران راستیآزمایی رفع تحریمها، اخذ تضمین درخصوص ماندگاری برجام و رفع ادعاهای پادمانی آژانس اتمی را اصلیترین مطالبه خود در مذاکرات رفع تحریمها قرار داده و تأکید کرده که تنها بازگشت به قرارداد دوجانبهای که در ازای برخی محدودیتها نفع ملموس اقتصادی برای ملت ایران به همراه داشته باشد را منطقی میداند و آن را میپذیرد.
یک دیپلمات ارشد اروپایی به رویترز گفت: «با نوعی فلج به ویژه در میان آمریکاییها مواجه هستیم... چون آنها نمیخواهند روی آتش نفت بریزند»
خبرگزاری رویترز نوشته هرگونه مذاکرات برای رسیدن به نوعی «تفاهم» با ایران مستلزم اعطای امتیازهایی مانند کاهش تحریمها علیه ایران در ازای محدود شدن بخشهایی از برنامه هستهای تهران است. خبرگزاری رویترز در بخش دیگری از تحلیل خود به محدودیتهایی ناشی از انتخابات ریاستجمهوری سال آینده که قدرت مانور بایدن را در قبال ایران کاهش میدهند اشاره کرده است. رویترز نوشته «دونالد ترامپ» که در حال حاضر اصلیترین رقیب بایدن به نظر میرسد ممکن است هرگونه تعامل بایدن با ایران را دستاویز قرار داده و آن را نشانه ضعف در برابر تهران جلوه دهد. واشنگتن و متحدانش در فرانسه، انگلیس و آلمان اکنون تمرکزشان را بر روی نشست هفته آینده شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی قرار دادهاند.
آژانس در گزارش فصلی جدید خود که چهارشنبه منتشر شد ادعا کرد ذخایر اورانیوم غنیشده ایران به ۲۲ برابر محدودیت مجاز در برجام رسیده است.
در این گزارش تصریح شده میزان ذخایر اورانیوم ایران که در قالب UF6 تا ۲۰ درصد غنی شدهاند ۳۱.۳ کیلوگرم افزایش یافته و به ۵۶۷.۱ کیلوگرم رسیده است.
رویترز نوشته گزارش جدید نشان میدهد که پیشرویهای هستهای ایران ادامه دارند و تهران همچنان به «کارشکنی در فعالیتهای نظارتی آژانس» ادامه میدهد.
طبق این گزارش، مقامهای کشورهای غربی در ماه سپتامبر تهدید کرده بودند ممکن است با صدور قطعنامهای الزامآور تهران را به تغییر رویه وادار کنند.
چهار دیپلمات غربی به رویترز گفتند صدور قطعنامه در حال حاضر بعید به نظر میرسد چون خودداری کردن از تشدید تنشهای دیپلماتیک و هستهای با ایران در زمانی که توجهها به سمت جنگ غزه معطوف است ضروری به نظر میرسد.
این دیپلماتها گفتهاند انجام اقدامی که قابلیت تنشآفرینی کمتری دارد مانند صدور قطعنامهای غیرالزامآور که تهران را به اتخاذ مواضع سختتر در نشست آتی شورای حکام تهدید میکند در حال حاضر محتملتر به نظر میرسد.
دیپلمات ارشد اروپایی گفت: «الان نمیتوانیم قطعنامه صادر کنیم. اگر قطعنامه صادر کنیم ممکن است باعث شود آنها به سمت گزینه نهائی یعنی غنیسازی ۹۰ درصد سوق داده شوند.»
دو دیپلمات دیگر به رویترز گفتند تنها کاری که در ماههای آینده میتوان انجام داد حمایت از «رافائل گروسی»، مدیرکل آژانس برای تقویت نظارت بر برنامه هستهای ایران خواهد بود.
به گزارش فارس، یک دیپلمات دیگر نیز در گفتوگو با رویترز عنوان داشت: «هنوز زود است که گفته شود که آیا ایران به یک قدرت هستهای تبدیل خواهد شد یا اینکه مثل همین حالا یک کشور در آستانه هستهای شدن باقی خواهد ماند، اما آنها فعلاً به غنیسازی ادامه خواهند داد.»
کشورهای غربی به رهبری آمریکا و رژیم صهیونیستی در سالهای گذشته ایران را به پیگیری اهداف نظامی در برنامه هستهای این کشور متهم کردهاند. ایران قویاً این ادعاها را رد کرده است.
به بهانه تعطیلی قریبالوقوع شبکه ضدایرانی «منوتو»:
در آرزوی فروپاشی، فروپاشیدند!
سال پیش در همین ایام، جریان ضد انقلاب اسلامی با سازوبرگ بخشیدن به مجموعه امکانات خود خاصه در بخش رسانه، فروپاشی نظام سیاسی در ایران پیش از آغاز سال ۱۴۰۲ را هدف گرفته بود. شبهرسانههای مزدبگیر در این کلانپروژه نقشی ویژه داشتند؛ اینان با جعل حقیقت و تکرار سرسامآور ناواقعیت، ذهن مخاطبین ناآگاه را به عرصه جولان تحریفات خود مبدل ساختند و بدینصورت، خسارات مادی و معنوی بر ایران وارد کردند. «راویان دروغ» مدتی کوتاه پس از پایان اغتشاشات پاییز اما از شدت افتادند و دچار قلت و فترت گشتند؛ دامنه این ضعف، اخیرا دامان یک شبکه سلطنتطلب را گرفت.
در روزهای اخیر خبری منتشر شد مبنی بر اینکه شبکه سلطنتطلب «من و تو» به دلیل مشکلات مالی تا ابتدای سال آینده میلادی، تعطیل خواهد شد؛ البته عدهای گمان دارند که اعلام این تعطیلی، صرفا یک نمایش برای جذب اسپانسرهای مالی جدید است. هر چه باشد، پاسخ به این سؤال اهمیت دارد که شبهرسانههایی نظیر «ایراناینترنشنال»، «من و تو» و... که پارسال
«توهم براندازی» را تولید و بازتولید میکردند، اکنون چرا از موضع قدرتنمایی به موقعیت احتضار درآمدهاند.
یکی از مهمترین دلایل ضعیف شدن این شبهرسانهها، رویگردانی مردم - حتی افراد محدودی که پارسال در اغتشاشات شرکت کردند - و به تبع آن، اعراض اسپانسرهای ضدایرانی است. دنبالهروهای ناآگاه با چشمان خود دیدند که برخلاف اوهام براندازان، نظام جمهوری اسلامی نهتنها «بقا» یافت بلکه در جهت «توسعه حیات» نیز گام برداشت. باید تصریح داشت که «سادهسازی واقعیت»، «نوستالژیسازی کاذب از تاریخ پیش از انقلاب اسلامی» و «پمپاژ تحلیلهای یکسویه و سطحی از وقایع» موجب بیاعتباری متزاید این شبهرسانهها گشت و مخاطبین آنها را دچار ریزش کرد.
عامل مهم دیگر که موجب شده تا رسانههای ضد انقلاب اسلامی، از نفس بیفتند و یکی یکی به ورطه هزیمت کشیده شوند، وضعیت وخیم «اَبَر حامی» این شبکهها یعنی رژیم صهیونیستی است. این رژیم که پارسال به موجب «اصلاحات قضائی» نتانیاهو دچار بحرانهای داخلی وسیع شد، بیش از یک ماه است که نتوانسته از سرگیجه ضربه عملیات «طوفانالاقصی» بیرون بیاید و بدینخاطر، علاوهبر سیاست داخلی در سیاست خارجی نیز با گرفتاری بزرگ مواجه شده است.
طبیعی است که بحرانهای عمیق تلآویو و افتادن در منجلاب خودساخته غزه، سوگیری این رژیم در براندازی و کمک به رسانههای خواستار فروپاشی نظام جمهوری اسلامی را تعلیق کرده و متوجه «حفظ بقا» کرده است؛ این هم از سنتهای الهی است که دشمن از نقطهای که خیال ضربه دارد، خود دچار ضربه میشود.
تلآویو، پارسال بدون توجه به واقعیتهای تاریخی رسوخیافته در بافتار جامعه ایرانی از جمله علقه به هنجارهای سنتی و احترام به شعائر مذهبی، پشتیبانی مالی و تبلیغاتیِ «وهم فروپاشی ایران» را به عهده گرفت و این روزها، خود به طرزی رقتبار، با «چالش ماندگاری» مواجه شده است. بدیهی است در چنین شرایطی، بازار رسانههای مزدور نظیر «من و تو» سکه نباشد و کرکرهها پایین کشیده شوند.
به گزارش ایرنا، عامل مهم دیگر در مهجوریت شبهرسانههای ضد انقلاب، کنش فعالانه جمهوری اسلامی ایران در حوزه سیاست خارجی و ارائه تصویری واقعبینانه از شرایط کشورمان به افکار عمومی جهان بود؛ همین هم باعث شد تا تعدادی از فیکنیوزها از موضع هجومی سابق دور شوند و در لاک دفاعی فرو بروند؛ وضعیت به جایی رسید که حتی بعضی رسانههای لندننشین، تا ماهها این شهر را به مقصد واشنگتن ترک کردند!
تاریخ خبر: ۱٤۰۲/۰۸/۲۸، ۰۹:۵۲:٤۳ بازدیدها: 118