روزی نامه های غرب گدای ... ۱۴۰۲/۰۹/۰۱
روزی نامه های غرب گدای ...
۱۴۰۲/۰۹/۰۱
سکوت درباره حیاطخلوت رفقا و انتقاد به هنگام اصلاح تأمین اجتماعی!
روزنامه اعتماد در حالی برای وضعیت تأمین اجتماعی ابراز نگرانی کرد که به هنگام وقوع سوءمدیریت در دولت سابق، تاییدکننده آن روند مدیریتی بود.
این روزنامه مدعی شده، مجلس استصوابی بهجاي پرداختن به اصلاح سياستها و مصوبات قانوني نادرست و مديريتهاي رانتي و فشل، دنبال انتخاب راحتترين كار، يعني افزايش دوره خدمت و دريافت بيشتر حق بيمه از مردم و پرداخت كمتر مستمري به آنان است».
اعتماد با ادبیاتی سیاستزده، به نقد مصوبه اخیر مجلس درباره افزایش سن مشمولان بیمه اجتماعی پرداخت و نوشت: «در ايران دو بيمه اصلي، يعني بيمه كاركنان دولت و بيمههاي تامين اجتماعي است كه دولت در حال حاضر از حيث بيمه كاركنان دولت در وضعيت خطيري قرار دارد و در حال حاضر حجم بالايي را در قالب بودجه عمومي پرداخت ميكند و هر سال در حال افزايش است و صندوقهاي آنان در عمل ورشكسته محسوب ميشوند. چشمانداز صندوق بيمه تامين اجتماعي نيز اصلا خوب نيست. به همين علت ميخواهند در اين يكي دستكاري كنند و گمان دارند كه مشكل آن با افزايش پرداخت دوره حق بيمه حل خواهد شد. البته اين يكي از مشكلات است.
بحران بيمه تامين اجتماعي و صندوق بازنشستگي از اينجا آغاز شد كه اين صندوقها در ابتداي امر بسيار ثروتمند هستند، چون ورودي پول به آنها زياد است و خروجي آن اندك است. ولي به مرور و با كاهش ورودي بيمهشدگان و افزايش بازنشستگان درآمدها به نسبت هزينهها زياد نميشود و كمكم هزينهها و پرداختها به دريافتها پيشي ميگيرد و اين روند شتابان است و جايي ميرسد كه صندوق نميتواند دخل و خرج خود را موازنه كند و دست به دامن بودجه عمومي ميشود.
در دورهاي كه وضع صندوق خوب است چند اتفاق بد افتاد. اول از همه، دولتها سهم خود را نميدهند يا با تاخير ميدهند يا با مصوباتي، منابع صندوق را خرج امور ديگر ميكنند. مثلا افرادي را به صندوق اضافه ميكنند كه آوردهاي براي صندوق ندارند فقط هزينه هستند. از اين طريق رضايت ديگران را از جيب صندوق تامين اجتماعي ميخرند. نكته ديگر افزايش هزينههاي ستادي است كه چون منابع صندوق بالاست، كمتر به چشم ميآيد و بالاخره به كار گماشتن افراد فاقد صلاحيت براي اداره امور ستادي و اقتصادي يا شركتهاي تابع صندوق است كه سودآوري آنها را بهشدت كاهش ميدهد.
در كنار اينها پنج دهه تورم را شاهديم كه از سال ۱۳۵۲ تاكنون قيمتها حدود ۱۳۰۰۰ برابر رشد كرده است و اين عامل اصلي در پوشاندن ناتوانيها و ناكارآمديهاي مديريتهاي اين صندوقها بوده و منحصر به دولت كنوني هم نيست. با اين خاصه خارجيها اكنون ميخواهند از آنسوي بام بيفتند و همه فشارها را روي دوش بيمهگذاران بيندازند. بنابراين بهجاي پرداختن به اصلاح سياستها و مصوبات قانوني نادرست و مديريتهاي رانتي و فشل، دنبال انتخاب راحتترين كار، يعني افزايش دوره خدمت و دريافت بيشتر حق بيمه از مردم و پرداخت كمتر مستمري به آنان هستند. كاري كه در عمل در مورد بيمههاي درمان آغاز شده است و اين بيمه سود چنداني براي بيمهگذاران ندارد.
عوارض اين مصوبه در كاهش اميد به آينده و نيز تزلزل در وضعيت رواني شهروندان جبرانناپذير است. براي حل اين مسئله ابتدا بايد مصوبات هزينهآور براي صندوق تامين اجتماعي و نيز وضعيت مديريتهاي رانتي و فشل و ناكارآمد ستادي و مؤسسات اقتصادي تابعه آنها را بررسي و اصلاح كرد، آنگاه با مشاركت صاحبان اصلي اين صندوق كه كارگران باشند، درباره اصلاحات مناسب و افزايش دوره اشتغال تصميم گرفت».
در موضوع تأمین اجتماعی و بحثهای پیرامونی آن و مقایسه عملکرد دولت فعلی و دولت قبل باید یادآور شد که اولا؛ روند برجامزدگی کاریکاتوری در دولت سابق و بار کردن همه تدابیر اقتصادی به آن، موجب جهش نرخ تورم به نرخ بیسابقه 60درصد شد. هرچند با همت دولت فعلی، این نرخ 14درصد کاهش یافته اما همچنان رقم بالایی است. یکی از عوارض این اتفاق، میراث کسری بودجه و از جمله بدهی انباشته تأمین اجتماعی و صندوقهاست. در چنین وضعیتی و با وجود میراث کسری 480هزار میلیاردی، دولت فعلی رقمی بالغ بر 162هزار میلیارد تومان برای تسویه بدهی دولت به تأمین اجتماعی اختصاص داده است. به گفته کارشناسان، این بزرگترین تسویه بدهی صورتگرفته در ادوار تأمین اجتماعی است؛ همچنین بناست بسته اصلاحات تأمین اجتماعی به مجلس ارائه شود.
نکته بعدی، مصائبی است که در هشت سال دولت قبلی، بر تأمین اجتماعی و شرکتهای تابعه رفت.
به عنوان مثال، نویسنده روزنامه اعتماد به صلاحش نیست به یاد بیاورد که 2/2میلیون یورو به مربی کلاهبرداری به نام ویلموتس، در قراردادی مشکوک، آنهم قبل از آمدن وی به ایران، پرداخت شد! این ریختوپاش، به دستور معاون اول روحانی (جهانگیری) و از محل شستا (شرکتهای سرمایهگذاری تأمین اجتماعی) انجام گرفت. گفتنی است شستا- به عنوان یکی از شرکتهای بزرگ اقتصادی و بیمهای در غرب آسیا- دارای ۱۶۶ شرکت زیرمجموعه و ۹ شرکت هلدینگ اصلی و چند شرکت هلدینگ فرعی است که در صنایع نفت، گاز و پتروشیمی، دارو، سیمان، خدمات مالی، فناوری اطلاعات و مخابرات، لوازم خانگی و حملونقل فعالیت میکنند.
درباره سرگذشت تأمین اجتماعی در دولت مدعیان تدبیر و امید میتوان مواردی از این دست را به عنوان مشت نمونه خروار به نویسنده اعتماد یادآور شد:
- رئیس هیئتمدیره صندوق بیمه اجتماعی روستائیان، تیرماه ۱۳۹۵ به روزنامه آرمان گفته بود: «متأسفانه اعضای هیئتمدیره بعضی از صندوقهای بیمههای اجتماعی، یا دو شغله هستند، یا حضور ندارند و این مسئله به لحاظ مدیریتی، مشکلساز بوده است».
- نوروززاده مدیرعامل وقت شستا نیز شهريور ۱۳۹۶ گفت: «شرکتهای شستا از سال ۱۳۹۱ تا ۱۳۹۳ سودآور بودند و از سال ۱۳۹۳ تا ۱۳۹۵ با کاهش ۵۶ درصدی سود مواجه شدند.». این دوره، اوج اجرای برجام و تبلیغات پیرامونی آن بود.
- اسفند سال ۱۳۹۶، کانال روزنامه سلام درباره استیضاح وزیر رفاه و کار نوشت: «یکی از نمایندگان فراکسیون امید که در هیئترئیسه مجلس هم عضو است، از ربیعی برای رای اعتماد درخواست کرده که ۵ نفر از بستگانش در هیئتمدیره شرکتهای بزرگ شستا منصوب شوند»!
- فرزندان دیگر این عضو فراکسیون امید، در یکی از شرکتهای زیرمجموعه شستا (آتیه صبا) شاغل بودند. همچنان که فرزند موسویلاری وزیر کشور دولت اصلاحات، عضو و رئیس هیئتمدیره شرکت سولیران (بزرگترين کارخانه سازنده ساختمانهای فولادی صنعتی- وابسته به شستا) است.
اشک تمساح امروز امثال روزنامه اعتماد برای تأمین اجتماعی و شستا در حالی است که همانها به وقت ضرورت نقد و هشدار درباره آسیبهای این مجموعه، شریک مواهب اقتصادی و آگهیهای تبلیغاتی و توجیهکننده سوءمدیریتها بودهاند.
کمحافظگی و فرافکنی به روش رئیس دولت «برجام و دیگر هیچ»
رئیس دولت سابق، با انتقاد از متولیان انتخابات گفت ظاهراً بعد از ۹۸ فکر کردند که آب از سرشان گذشته و مهم نیست شرکتکننده کم باشد یا زیاد.
حسن روحانی در دیدار وزیران و معاونان دولت سابق گفت: من بر مبنای تکلیف و وظیفه در انتخابات ثبتنام کردم. شخصا معتقدم نباید انقلاب و نظام را رها کنیم. هیچ راهی هم جز صندوق رای نداریم.
وی با بیان اینکه میدانم به حرکت درآوردن جامعه از سال ۹۲ سختتر است، اظهار داشت: در سال ۹۲ هم ابتدا فضای انتخابات خیلی سرد بود. یعنی آنچه در ۹۸ و ۱۴۰۰ عمل کردند، بنا بود ابتدا در ۹۲ انجام دهند که موفق نشدند. رد صلاحیت آقایهاشمی هم در آن سال یأس را بیشتر کرد. عده زیادی میگفتند فایده ندارد و نمیشود کاری کرد. بههرحال ۹۲ عدهای به صحنه آمدند و تلاش کردند، مردم هم به صحنه آمدند و انتخابات پرشوری برگزار شد. سال ۹۶ هم که بسیار پرشور و رقابتی بود؛ تا رسیدیم به سال ۹۸ و ۱۴۰۰ که دیدیم کاری کردند که شرکتکننده بسیار کم شد. ظاهراً بعد از ۹۸ فکر کردند که آب از سرشان گذشته و مهم نیست شرکتکننده کم باشد یا زیاد. کار خودشان را شدیدتر در ۱۴۰۰ انجام دادند. هدف آنها اینست که اصلاحطلبان و اعتدالیون قهر کنند و همه کنار بروند و انتخابات را حتی با شرکت ۳۰ درصد هم که شده برگزار کنند.
وی افزود: بعضی از اینهایی که الان حاکم هستند را میشناسم که نه در انقلاب بودند و نه در جنگ و نه غصهای برای کشور دارند. خوشحال میشوند که امثال ما و افکار ما کلاً مأیوس شویم و رها کنیم و بگوییم که کاری نمیشود کرد. اگر این شعار در ذهن مردم حاکم شود که کاری نمیشود کرد چه خواهد شد؟ آیا واقعاً به پایان خط رسیدهایم؟ من قبول ندارم که الان پایان خط است. ممکن است خدای ناکرده در آینده به این نقطه برسیم ولی امروز به پایان خط نرسیدهایم. باید همه توانمان را به کار بگیریم برای اینکه جامعه را به حرکت دربیاوریم. تلاش کنیم گرچه بسیار سخت است.
روحانی در ادامه گفت: ما نزد خداوند و مردم و انقلاب و این نظام مسئولیم. چه پاسخی داریم اگر ما هم رها کنیم و برویم کنار؟ ما که در یک انتخابات امکان شرکت داریم، از ترس اینکه صلاحیت ما را رد کنند یا مردم پای صندوق نروند و رأی ندهند برویم خانه بنشینیم، آیا درست است؟ این کار چه خاصیتی دارد؟
روحانی افزود: همه ما وظیفه داریم اگر میتوانیم هر چند نفر که ممکن است را به صندوق رأی دعوت کنیم. برای مجلس شورای اسلامی شاید بشود لیستی برای تهران و شهرهای دیگر ارائه کرد. لیستی که قابل قبول باشد. این وابسته به این است که ببینیم در نهایت در موضوع صلاحیتها چه میکنند، آیا بر توصیه مقام معظم رهبری عمل میکنند یا نه؟ اگر شورای نگهبان کار هیئتهای اجرائی را تا حدی جبران کند ممکن است بشود فضا را مقداری گرم کرد و لیستی برای تهران و شهرستانها ارائه کرد. اگر در مجلس شورای اسلامی بتوان ۷۰ نفر یا حتی ۵۰ نماینده داشت، از هیچ که بهتر است.
درباره سخنان آقای روحانی باید گفت کسی که بعد از (آبان) سال 1398، آب از سرش گذشت، خود آقای روحانی بود؛ آنجا که بعد از چهار سال نمایش ثابت نگه داشتن قیمت بنزین، ناگهان قیمت را سه برابر کرد و بعد هم با پوزخند گفت خود من هم صبح جمعه باخبر شدم. حذف بیسرو صدای یارانه 20 قلم کالا از 24 قلم کالای وارداتی، خالی کرن خزانه و ثبت تورم 60 درصدی در کنار سیاسی کاری و بیتدبیری و آویزان شدن از جنازه برجام، موجب شد محبوبیت وی در نظرسنجیهای دولتی به زیر شش درصد برسد.
آقای روحانی با آن کارنامه فاجعه بار اصرار دارد نقش منحصر به فرد مدیریت خود و دولتش در دلسرد کردن مردم را کتمان کند و تقصیر را در دو انتخابات قبلی به گردن شورای نگهبان بیندازد. و حال آن که در انتخابات مجلس و ریاست جمهوری، مدعیان اعتدال و اصلاحات چند برابر نیاز نامزد داشتند، اما نتوانستند اعتماد مردم را جلب کنند.
تاریخ خبر: ۱٤۰۲/۰۹/۰۲، ۰۶:۲۷:٤۳ بازدیدها: 122