«گنجشک درنده» اسم مستعار کدام شبکه است؟
در پی خرابکاری چندساعته در سامانه سوخت کشور، رسانههای صهیونیستی بلافاصله ابراز وجود کردند. ممکن است پای موساد در میان باشد. شاید هم، صهیونیستها به علت این که در فلاکت دستوپا میزنند و نیاز به ترمیم روانی دارند، هر اتفاق منفی را در ایران بلافاصله گردن میگیرند!
منشأ خارجی یا داخلی خرابکاری مذکور، پس از بررسی به مراجع ذیربط مربوط میشود. اما در مقام تحلیل، و مسبوق به برخی خرابکاریهای قبلی، نباید از نقشآفرینی احتمالی سرویسهایی مثل سازمان سیا و امآیسیکس غفلت کرد. ضمن این که اغلب خرابکاریها از طریق استخدام مزدور انجام میشود.
به عنوان نمونه، «یاهونیوز» شهریور ۱۳۹۸ درباره حمله سایبری سیا و موساد به تأسیسات نطنز در سال ۱۳۸۹ فاش کرد: «ویروس استاکسنت، به منظور خرابکاری در برنامه هستهای ایران راهاندازی شد و به طور مؤثر آغازگر جنگ سایبری و دیجیتالی در قرن ۲۱ بود. شخصی که این بدافزار را به تأسیسات نطنز انتقال داد، از سوی سازمان سیا و موساد اجیر شده بود. یک مهندس استخدامشده از سوی سرویس جاسوسی هلند به آمریکاییها گفت که کدهای هدف موردنظر را به سیستمهای سایت نطنز از طریق یک فلش USB منتقل کنند. سیا و موساد از طریق این مهندس مکانیک شاغل در نطنز، سلاح دیجیتالی را به داخل منتقل کردند. کار او به عنوان مهندس مکانیک، شامل نصب سانتریفوژ نمیشد، اما در موقعیتی مناسب برای جمعآوری اطلاعات تنظیم سیستمهای آنجا قرار داشت و چند ماه، چندبار به نطنز بازگشت. اطلاعاتی که او فراهم کرد، به مهاجمان کمک کرد بدافزار خود را روزآمد کنند و دقت لازم برای انجام حمله را بالا ببرند».
اما فارغ از این که اتفاق صبح دوشنبه را هک یا خرابکاری بدانیم، چند واقعیت را باید مدنظر داشت:
1) خرابکاریها یا اقدامات تروریستی کور که بعضا در گوشه و کنار اتفاق میافتد، قرار بود اواخر شهریورماه- در سالگرد اغتشاشات پاییز پارسال- به شکل ترکیبی انجام شود و برای آن زمان تدارک شده بود؛ اما آن عملیات مشترک، به خاطر بیمحلی تحقیرآمیز ملت ایران، به بنبست خورد؛ و پس از آن هم، عملیات سهمگین «طوفان الاقصی» در تاریخ ۱۵ مهرماه، همچنان که کمر رژیم صهیونیستی را میشکست، نقشه اغتشاش در ایران با چاشنی خرابکاری و ترور را پنبه کرد.
2) هدف از اقدامات ایذایی، تروریستی و خرابکارانه چیست؟ ملتهب کردن جامعه، ترساندن یا عصبانی کردن مردم، و روحیه دادن به اپوزیسیون، برای آمدن به میدان و برپایی آشوب و ناامنی. اقدامات مذکور، قرار بود به جامعه ایران شوک بدهد، بحران بسازد و از ظرفیت مردم علیه کشورشان استفاده شود. اما واکنش متین و خونسرد مردم، مانند آب یخی بود که روی آتش فتنه و فرماندهان خارجی اتاق عملیات ریخت.
3) با توجه به تکرار اخلال سامانه سوخت، باید روشن شود که در فاصله دوساله، چه تجاربی به دست آمده، نقطه آسیب کجا بوده و چرا ایمنسازی سامانه به طور کامل انجام نشده است؟ در عین حال، باید عنایت داشت که حملات سایبری و هک و خرابکاری، ماجرائی پرتکرار در دنیاست و هرچه اتکا به فناوریهای جدید بیشتر میشود، آسیبپذیری هم افزونتر میگردد.
4) عملیات خرابکاری دیروز تقریبا ظرف چند ساعت جمع شد و این قطعا برخلاف خواست طراحان آن، و بهخاطر پختگی مردم در کنار تدابیر دستگاههایهای ذیربط برای مهار چالش بود. هدف دشمن، بحرانسازی و دادن شوک بود؛ اما برعکس، موجب هوشیاری بیشتر شد. کمتر از ۲۴ساعت پس از حادثهای که عملیات روانی پیرامون آن، هزار برابر بزرگتر از خود رویداد بود، موضوع در ذهن مردم بایگانی شده، و شکست طراحان ماجرا قطعی است. آنچه رخ داد، رزمایش فنی در کنار آشنایی بیشتر با کلاهبرداریهای رسانهای در فضای مجازی است.
5) التهابآفرینی و منفیبافی، به بهانه وقوع یک خرابکاری، همبازی شدن با خرابکاران است و همانگونه که تروریستها و خرابکاران، دشمن شمرده میشوند، رسانههای همبازی نیز باید به چشم دشمن دیده شوند. آنچه به بدگمانی بیشتر دامن میزند، این است که شبکه رسانهای مذکور در اغتشاشات پارسال هم با گروهکهای تروریست و تجزیهطلب همپوشانی گستردهای داشت. در واقع همین طیف است که به اقدامات طیف دیگر، ضریب و پژواک میدهد وگرنه خرابکاریها به خودی خود، چیزی جز عملیات ایذایی محسوب نمیشود؛ و ضمنا خالی بودن سیا و موساد و MI6 از اهرمهای قوی را آشکار میکند.
یادآور میشود در اغتشاشات پارسال، شبکهای که زیر نظر موساد و از مبدأ لندن دعوت به شرارت، جنایت و ترور و تجزیهطلبی میکرد، توسط معاون متواری وزارت ارشاد در دولت خاتمی، سردبیری میشد. رمضانپور بهنگام حضور در ایران، سردبیر چند نشریه متظاهر به اصلاحطلبی هم بود. این سابقه، سرنخ مهمی است درباره این که چرا برخی رسانههای نقابدار در داخل، از خرابکاری منسوب به موساد ذوقزده شدند و البته به کاهدان زدند. شناسایی و بازداشت چند جاسوس از این طیف در حد عضو تیم مذاکرهکننده هستهای و همچنین معاون اسبق وزیر دفاع، عمق نفوذزدگی در طیف مذکور را نشان میدهد.
هک و ترور و تحریم میکنند چون از ملت ایران عصبانی هستند
هک سامانه سوخت، ادامه انتقامگیری دشمنان از ملت ایران است، چرا که آنها ملت ایران را علت اصلی شکستهای خود میدانند.
روزنامه همشهری در این باره در یادداشتی نوشت: ترورهای ابتدای دهه 60 را خاطرتان هست؟ همان ترورهای کور منافقین در بین کوچه و بازار. پروژه ترور همچنان ادامه دارد؛ اما روش و راهبردها تغییر کرده است. آن سالها بیحساب آدم میکشتند؛ با هدف ناامنسازی و ایجاد رعب و دلهره. بعدها به ترور مسئولان و دانشمندان رسیدند. تا سالها خیال میکردند بزرگان نظام را ترور کنند حرکت کشور متوقف میشود. و حالا مجدد بازگشتهاند به ترور مردم؛ اما با شیوه و مدل جدید. چرا؟
هک بنزین را چطور تحلیل میکنید؟ چرا بنزین؟ این بار دوم است که سراغ هک جایگاههای سوخت رفتهاند. بنزین چه میکند؟ چند روز پیش خبر ترور سربازان مظلوم راسک را داشتیم. اما چرا سرباز؟
عقبتر برویم. تا حالا به تفاوت براندازی با تجزیهطلبی دقت کردهاید؟ ضدانقلاب در اغتشاشات سال گذشته از براندازی عبور کرد و به تجزیهطلبی رسید. چرا؟ اساسا فرق ایندو در چیست؟ براندازی حذف نظام سیاسی است اما تجزیهطلبی چندپاره کردن کشور است. یعنی قرار دادن مردم مقابل مردم. این همان پروژهای است که در ماجرای حجاب هم دنبال میکنند. عدهای کشف حجاب کنند و دوقطبی ایجاد شده، تبدیل به چرخه خشونت شود.
بازهم عقبتر رویم. به تغییر سبک تحریمها در این چهل و اندی سال توجه کردهاید؟ ابتدای انقلاب تحریمهای اقتصادی برای مسئولان و دولتها بود. اما امروز تحریمها صرفا سفره مردم را هدف گرفته است.
این سالهای اخیر حتی ترورهای مسئولان نیز تغییر کرده؛ سالهای اول مسئول را میزدند تا به خیالشان اداره کشور بههم بریزد اما امروز سراغ مسئولی میروند که بهجز اثر اول، پایگاه عمیقتری در جان و دل مردم داشته باشد. برای همین به حاج قاسم رسیدند. اساسا چون مردم را میخواهند بزنند، سراغ قهرمانشان رفتند.
اما چرا؟ این تغییر راهبرد برای چیست؟ چطور شد که بازگشتند به ترور مردم؟ و اساسا این ترور مردمی چه تفاوتی با ترور مردمی سالهای اول انقلاب دارد؟ پاسخ یک جمله است: ترور مردم در اول انقلاب، کور بود و امروز کاملا هوشمند.
دشمن امروز به این درک رسیده که هرچه میکِشد از مردم است. برای همین از براندازی به تجزیهطلبی رسیده. فهمیده است جمهوری اسلامی چیزی نیست جز مردم. یعنی برای براندازی سیاسی هم باید مردم را بزند نه نظام را. نظام پوسته است و مردم معنا. برای همین وقتی از حمایت جمهوری اسلامی در غزه عصبانی است، مذبوحانه سراغ پمپ بنزینها میرود تا مردم را تحت فشار قرار دهد. چون ریشه آن ظلمستیزی را بهدرستی در هویت مردم میداند.
بیبیسی: تهدید یمنیها نفت را 3 دلار گران کرد
قیمت جهانی نفت در اثر تهدیدهای مؤثر مقاومت یمن علیه رژیم صهیونیستی، ظرف سه روز چهار دلار افزایش یافت. شبکه دولتی انگلیس میگوید این روند افزایشی نگرانکننده است. وبسایت بیبیسی در گزارشی نوشت: با حملات حوثیهای یمن به کشتیهای تجاری در دریای سرخ، نگرانیها درباره افزایش قیمت نفت افزایش یافته است. روز جمعه هر بشکه نفت برنت حدود ۷۵ دلار معامله میشد که دوشنبه به بالای ۷۹ دلار هم رسید. در معاملات سهشنبه، این نرخ قیمت به زیر ۷۸ دلار رسید و فعالان بازار نفت چشم به تحولات سیاسی دوختهاند.
دریای سرخ یکی از مهمترین مسیرهای انتقال نفت و گاز مایع و کالا در جهان است؛ گفته میشود حدود ۱۲ تا ۱۵درصد از ترافیک جهانی حملونقل از طریق کانال سوئز عبور میکند؛ کانالی که دریای سرخ را به دریای مدیترانه متصل میکند و کوتاهترین مسیر حملونقل بین اروپا و آسیا بهشمار میرود.
بیبیسی میافزاید: در پی حملات حوثیها به کشتیهای تجاری در دریای سرخ، چندین شرکت بینالمللی انتقال کالا از طریق دریای سرخ را متوقف کردند یا مسیر خود را تغییر دادند. شرکت کشتیرانی مرسک دانمارک که دومین شرکت حملونقل دریایی در جهان است، میگوید مسیرهای دیگر نظیر «دماغه امید نیک» در جنوب آفریقا را برای انتقال کالا برگزیده است. شرکت نفتی «بیپی» بریتانیا اعلام کرد که در اقدامی «موقت» تمام محمولههای نفت خام از طریق این مسیر را متوقف میکند.
همچنین شرکت «اورگرین»، یکی از بزرگترین شرکتهای کشتیرانی جهان هم اعلام کرد که تا اطلاع ثانوی محمولههای اسرائیلی را از طریق دریای سرخ حمل نخواهد کرد. شرکت آلمانی «دانون» که در زمینه عرضه مواد غذایی فعال است، گفته بیشتر محمولهها به دلیل تغییر مسیر دیرتر به مقصد خواهند رسید. شرکت نفتی «اکوینور» نروژ هم از تغییر مسیر نفتکشهای خود خبر داده است.
تحولات اخیر باعث شده ایالات متحده عملیات دریایی برای حفاظت از کشتیها در دریای سرخ را آغاز کند؛ که البته بریتانیا، فرانسه، کانادا، بحرین، نروژ و اسپانیا هم این کشور را همراهی میکنند. حوثیها میگویند که کشتیهایی که به سوی اسرائیل میروند را هدف قرار میدهند.
بیبیسی درباره «نگرانیهای جانبی در صورت گرانی قیمت نفت» هم نوشت: نگرانیها درباره افزایش قیمت نفت و بالا رفتن هزینهها حملونقل دریایی به دلیل افزایش طول مسیر به نگرانیهای بیشتری هم دامن زده است؛ از جمله احتمال بالا رفتن نرخ تورم که کشورهای اروپایی درصدد کنترل آن هستند. نرخ تورم پس از حمله روسیه به اوکراین منجر به بالا رفتن قیمت انرژی و طبیعتا به تورم دامن زد که به شدت کشورهای غربی را متأثر کرد؛ هرچند طی ماههای اخیر این روند شاهد کاهش بوده است. طی روزهای اخیر هزینههای حملونقل دریایی از طریق دریای سرخ با تشدید حملات افزایش یافته است. بعضی تخمینها حاکی از آن است که ظرف همین چند روز نرخ بیمه افزایش یافته که با احتساب تخفیفهای مختلف، به معنی دهها هزار دلار هزینه اضافی فقط برای یک سفر هفتروزه است.
بازار نفت پس از آغاز حمله حماس به اسرائیل و با نگرانیها از احتمال درگیر شدن کشورهای دیگر منطقه به این جنگ شاهد تلاطم بوده؛ در مقاطعی پس از آغاز این جنگ قیمت هر بشکه نفت برنت به بالای ۹۰ دلار هم رسید اما پس از مدتی قیمتها فروکش کرد. دو طرف درگیر در جنگ تولیدکننده عمده نفت نیستند اما در منطقه خاورمیانه تولیدکنندگان بزرگ نفت حضور دارند.
اتفاقات اخیر در دریای سرخ در حالی است که صادرکنندگان بزرگ نفت در قالب «اوپکپلاس» درصدد کاهش سقف تولید در سال آینده میلادی هستند که حتی پیش از تحولات اخیر هم باعث نگرانیها درباره افزایش قیمت نفت در بازارهای جهانی شده بود.
فاکس نیوز به نقل از ارتشبد آمریکایی مدعی شد: یمنیها با همکاری ایران شمشیر را از رو بستهاند!
شبکه خبری فاکس نیوز روز 18 دسامبر در گفتوگویی با ژنرال جک کین ژنرال چهارستاره (ارتشبد) بازنشسته ارتش آمریکا، عضو هیئت مدیره مؤسسه مطالعه جنگ، مدیر شرکت جنگ افزار ایام جنرال و تحلیلگر ارشد این شبکه خبری در برنامه امریکن نیوز روم به فعالیتهای نیروهای یمنی در باب المندب پرداخته و عنوان داشت:حوثیهای وابسته به ایران تنشها را در آبراهه باب المندب و دریا سرخ افزایش دادهاند.
فاکس نیوز با طرح این سؤال از ژنرال کین عنوان میدارد: در این گذرگاه آبی بیش از 98 حمله انجام گرفته است و ابرشرکتهای کشتیرانی که حملونقل بینالمللی را انجام میدهند عنوان کردهاند که ما دیگر از دریای سرخ کالایی را حمل نخواهیم کرد.زیرا یمنیها شمشیر را از رو بستهاند. وضعیت ما چگونه است و چرا پاسخی نمیدهیم.
کین با طرح ادعاهای واهی درباره دخالت و فرمان ایران به مبارزان یمنی عنوان میدارد: مسئله اصلی کانال سوئز است و دریای سرخ ورودی این کانال است و اینکه شرکتهای کشتیرانی حاضر نیستند از اینجا عبور کنند و تصمیم گرفتند دوری راه را به جان بخرند و آفریقا را دور بزنند که بدون شک پیامدهای سنگینی برای اقتصاد جهانی در پی خواهد داشت این ایران است که فرمان حمله را صادر میکند.
در ادامه این گفتوگو ژنرال کین خاطرنشان میکند؛ ایران میخواهد نه تنها به کشورهای خاورمیانه بلکه به همپیمانان آمریکا نشان دهد که توان کنترل و اثر گذاری بر منطقه را داراست از دید من بسیار شرم آور است که دولت آمریکا منتظر نشسته است تا ببیند سربازان و ملوانان چه زمانی در این حملات کشته خواهند شد.
این ژنرال برجسته آمریکایی همچنین اظهار میدارد: هدف از قدرت نظامی این است که بازدارندگی ایجاد کنیم و هنگامی که دشمن شما به تشدید تنشها گرایش پیدا میکند باید دست به کار شویم تا در برابر آنها بازدارندگی ایجاد کنیم و جلوی آنها را از اقدامات بیشتر بگیریم و ما دقیقا از انجام این کار بازماندهایم.
وی همچنین اذعان داشت: وقتی از یمنیها حرف میزنیم بله آنها موشک بالستیک دارند و این توانمندی چشمگیری است. البته شمار موشکهای بالستیک آنها با حزبالله فرق میکند. حزبالله یک سازمان نظامی است که به خوبی سازماندهی شده است که بیش از 130 هزار موشک و راکت دارد.
وی در پایان با طرح ادعایی واهی عنوان داشت: انصارالله و حزبالله هر دو گروههای پر قدرتی هستند که حزبالله همچنان به خاطر برخورداری از شمار نیروهای زمینی بیشتر و شمار بالای موشکها و راکتها روی کفه ترازو سنگینی میکند. اما هر دو آنها رقبای نیرومندی هستند و هر دو آنها نیروهای نیابتی ایران هستند و این ایران است که فرمان حمله را صادر میکند.این چیزی است که مشخصا باید بفهمیم.
حمله 7 اکتبر موفقترین حمله قرن بود / حزبالله اگر ورود کند، پایان اسرائیل رقم میخورد
74 روز پس از عملیات تاریخی 7 اکتبر(15 مهر) افسر اطلاعاتی ارتش آمریکا که دیگر مسئولیتی در ارتش این کشور ندارد میگوید: «جنبش حماس عملا با عملیات پیچیده و پیشرفته خود در اکتبر پیروز شده است و آنگونه که دولت اسرائیل اعلام کرده، نمیتوان آن را حذف کرد. به اعتقاد من حمله حماس موفقترین عملیات نظامی قرن بود.»
این که یک گروه مسلح فلسطینی در عملیاتی دقیق و پیچیده، طی فقط چند ساعت از ساختارهای فوقامنیتی رژیمی مثل اسرائیل عبور کرده پس از نفوذ به عمق 40کیلومتری این سرزمین اشغالشده، نزدیک به 1400 صهیونیست را به هلاکت رسانده و چندین ژنرال بلندپایه صهیونیست را هم از رختخوابهایشان بیرون بکشد و به همراه صدها صهیونیست به اسارت ببرد، امری نیست که از نگاه تحلیلگران نظامی دنیا «عادی» تلقی شود. تقریبا تمام کارشناسان نظامیِ طرفدار یا مخالف رژیم صهیونیستی، این عملیات را «تاریخی» میدانند و در تحقیرشدگی اسرائیلی که لقب «چهارمین ارتش بزرگ جهان» را یدک میکشید، اتفاقنظر دارند. طبق گزارشهایی که طی هفتههای ابتدائی انجام این عملیات منتشر شد، هیچ کارشناسی موفق نشده راز این موفقیت را بیابد چرا که به گفته خودشان، ساختارهای امنیتی و محافظتی که صهیونیستها طراحی کردهاند، «غیرقابل عبور» مینمود. حالا و با وجود گذشت نزدیک به 75 روز از این عملیات بینظیر، افسر اطلاعاتی سابق ارتش آمریکا میگوید، هر طور این عملیات را بررسی میکند، میبیند افتخار «موفقترین عملیات قرن» به این عملیات میرسد.
به گزارش خبرگزاری تسنیم، «اسکات ریتر» گفته است: «شکست اطلاعاتی اسرائیل برای من تکاندهنده بود، اما آنچه تکاندهندهتر بود واکنش ارتش اسرائیل بلافاصله پس از حملات حماس در هفت اکتبر بود... تاسیس کشور یهودی جدا که تحت سیاستها و شیوههای فعلی دولت مدرن اسرائیل سازماندهی و اجرا شود، دیگر قابل قبول نیست... به اعتقاد من عملیات 7 اکتبر موفقترین حمله قرن است.» «اسکات ریتر» که در دوران خدمتش به عنوان افسر اطلاعاتی ارتش آمریکا، نمیتوانست اینگونه راحت موضع بگیرد، در ادامه به حزبالله لبنان میپردازد و میگوید: «اگر حزبالله در شمال مداخله کند، هفت برابر بیشتر از حماس بر اسرائیل پیروز میشود و ارتش اسرائیل را کاملا در مرز شمالی خود شکست میدهد... من فکر میکنم بزرگترین غافلگیری برای اسرائیل از طرف حزبالله خواهد بود و این شکست برای اسرائیل نهتنها نظامی بلکه اقتصادی نیز خواهد بود. زمانی که این شکست اتفاق بیفتد و یا شاید عملا رخ داده است، پایان اسرائیل رقم خواهد خورد.»
در تله حماس افتادهایم
همزمان با «اسکات ریتر»، آقای «گرشون باسکین»، مذاکرهکننده ارشد صهیونیستها نیز از پیروزیهای حماس پس از 7 اکتبر گفت. او در گفتوگو با شبکه سلطنتی «بیبیسی» گفت، «اسرائیل» چارهای ندارد جز این که به خواسته و آرزوی «یحیی سنوار» که آزادی تمام اسرای فلسطینی در قبال اسرای صهیونیست است تن دهد. او ضمن تایید این که «اسرائیل در تله حماس افتاده است»، گفت: «هیچ راه خروجی جز جنگ باقی نمانده و همه میدانند در صورت پایان جنگ، دولت فعلی اسرائیل در قدرت نخواهد بود... روزهای پایان دولت نتانیاهو از راه رسیده است. اکثر اسرائیلیها میخواهند او [نتانیاهو] مسئولیت شکست را بپذیرد و تاوان شکستهایش را بپردازد.»
تحلیلگر ارتش رژیم صهیونیستی در روزنامه این رژیم نیز نوشته است که «اسرائیل هیچ اطلاعی از قدرت حماس ندارد.» «یوسی یهوشواع» که برای روزنامه یدیعوت آحارونوت تحلیلهای نظامی مینویسد، گفته است «حتی غوطهور کردن تونلها با آب و درگیریهای زیرزمینی، توازن قوا را در برابر حماس بههم نمیزند... ارتشی که به تواناییهای تکنولوژیکی خود میبالد، چگونه به راهحلی مؤثر برای جنگ در زیرزمین نرسیده؟... علاوهبر شکست اطلاعاتی در مورد حمله هفت اکتبر، باید بگویم متأسفانه ارتش ما هیچ اطلاعاتی از قدرت روزافزون حماس ندارد.»
امنیت غذایی اسرائیل در خطر
یک روز پس از انتشار خبر «گرسنگی دادن به ساکنان شمال غزه» از سوی صهیونیستها خبر رسیده که، امنیت غذایی رژیم صهیونیستی نیز به خطر افتاده است. کانال تلگرامی «کریا» در اینباره به نقل از منابع عبری به گزارشی که در همین رابطه از سوی «موشه کوهن» منتشر شده، اشاره کرده و نوشته است: «۸۴درصد از کشاورزان اسرائیلی میگویند از جنگ آسیب دیدهاند و امنیت غذایی اسرائیل به خطر افتاده است.»
طبق این گزارش از زمان آغاز جنگ در ۷ اکتبر، کشاورزان اسرائیلی در یکی از بزرگترین بحرانهایی که صنعت کشاورزی تاکنون دیده است، گرفتار شدهاند. بسیاری از کشاورزان در سراسر کشور با کمبود شدید کارگر روبهرو هستند و بسیاری از مناطق کشاورزی در نواحی اطراف و مرز شمالی به شدت آسیب دیدهاند...اکثریت قریب به اتفاق کشاورزان اسرائیلی گفتهاند که تحت تأثیر جنگ قرار گرفتند (۸۹٪) و ۱۹٪ شهادت دادهاند که فعالیتهای کشاورزی خود را به طور کامل متوقف کردهاند... از ۲۵۰۰۰ کارگر خارجی که در مزارع، باغات و گلخانهها کار میکردند، بیش از دههزار نفر به کشور خود بازگشتهاند. علاوهبر این، هزاران کشاورز در سراسر اسرائیل با دستور ۸ برای خدمات ذخیره فراخوانده شده و مجبور به ترک مزارع خود شدهاند. کشاورزان و کارگران تحت تأثیر جنگ قرار دارند. عدهای مجروح، اسیر و کشته شدهاند.
فرودگاههای بحرانزده
اوضاع در فرودگاههای سرزمینهای اشغالی نیز «خوب» نیست و صدها پرسنل این فرودگاهها، به دلیل شرایط جنگی و نبود امنیت پرواز، به مرخصیهای بدون حقوق فرستاده شدهاند. طبق گزارشهایی که در رسانههای این رژیم منتشر شده است در پی بحرانهای اخیر رژیم صهیونیستی در جنگ با مقاومت، سازمان فرودگاههای رژیم صهیونیستی دستکم 600 کارمند به مرخصی بدون حقوق اجباری فرستاده شده و هزاران کارمند نیز با کاهش 75درصدی کارشان مواجهاند. به عبارتی فرودگاههای رژیم صهیونیستی از ترس موشکهای مقاومت به حال نیمهتعطیل درآمدهاند.
سربازان بیشتری کشته خواهند شد
«عاموس هرئیل»، تحلیلگر مسائل نظامی روزنامه عبریزبان «هاآرتص» نیز پیروز جنگ غزه تا امروز را «حماس» عنوان و پیشبینی کرده است، در صورت ادامه این وضع، اسرائیل تلفات بیشتری خواهد داد. آن طور که کانال «اخبار سوریه» نوشته است، «هرئیل» گفته است: «در صورتی که درگیریها به شیوه کنونی ادامه یابند، سیلی از خبرهای کشته شدن سربازان اسرائیلی» در غزه به راه خواهد افتاد و ارتش، کشتهها و زخمیهای رو به افزایشی را متحمل خواهد شد. وقتی با گذشت زمان تردیدهایی درخصوص توانایی ارتش در تحقق اهداف عملیات نظامیاش در غزه از جمله نابودی حماس و بازگرداندن افراد بازداشتشده ایجاد شوند، خطر برای اسرائیل افزایش پیدا خواهد کرد...»
این تحلیلگر صهیونیست در پایان مقاله خود نیز نوشته، قرار است این امر(عملیات نظامی به شکل کنونی آن در غزه) تا اواسط ژانویه(دیماه) اتفاق بیفتد و پس از آن روند عملیات هجومی اسرائیل در غزه تغییر کرده و کاهش پیدا خواهد کرد. افزایش خسارتهایی که ارتش رژیم صهیونیستی در جنگ علیه غزه متحمل میشود، موجب افزایش تردیدها درخصوص فایده این جنگ و آغاز تحلیل حمایتهای داخلی از آن شده است. استمرار عملیات زمینی در داخل نوار غزه با استمرار انتشار خبرهای بدی همچون اعلام کشته شدن تعداد بیشتری افسر و سرباز مرتبط خواهد بود و آنچه از حاشیه مانور «اسرائیل» روی این عملیات میکاهد، این است که با وجود تداوم عملیات زمینی، ارتش هنوز در همان جای خودش ایستاده و نتواسته دستاوردی داشته باشد که وضعیت موجود در نوار غزه را تغییر دهد.
این روزنامه عبریزبان در ادامه مطلب خود آورده: ارتش[اسرئیل] بر اساس توافقی که تلآویو از قبل با واشنگتن کرده، ماه آتی میلادی از عملیاتهای خود در نوار غزه خواهد کاست، سفرهای مقامات ارشد آمریکایی به تلآویو که آخرین مورد آنها سفر روز دوشنبه لوید آستین، وزیر دفاع آمریکا بود، آینده جنگ را روشن خواهد کرد و نشانههایی وجود دارد که تلآویو و واشنگتن درباره کاهش عملیاتهای نظامی در نوار غزه از اواسط ژانویه توافق کردهاند... نتانیاهو با وجود اینکه میداند آمریکا اهرمهای فشار بزرگی علیه رژیم صهیونیستی دارد که در رأس آنها پشتیبانی نظامی و حمایت در محافل بینالمللی است، اما سعی دارد در راستای راضی کردن بلوکهای راست، آمریکاییها را به چالش کشیده و عملیات زمینی را متوقف نکند. حتی اگر ارتش رژیم اسرائیل عملیات تهاجمی خود در نوار غزه را به درخواست آمریکاییها کاهش دهد، باز هم احتمال دارد که همانند اتفاقی که پس از اشغال بیروت در سال ۱۹۸۲ در لبنان برایش افتاد، در «باتلاق غزه» کاملا گرفتار شود.
موشکباران تلآویو ادامه دارد
دیروز اما اعلام شد، صدای آژیرهای خطر در «تلآویو» ساعتها طنینانداز بود و بخش عظیمی از موشکهایی که به این شهر شلیک شد، از مناطق شمالی غزه بود! جایی که صهیونیستها طی هفتههای اخیر بارها اعلام کرده بودند، به کنترلشان درآمده است! منابع عبریزبان از شنیده شدن صدای انفجارهایی در تلآویو خبر دادند. ارتش رژیم صهیونیستی نیز دیروز اعلام کرد: «با وجود گذشت 74 روز از جنگ، آژیر خطر در مرکز اسرائیل به صدا درآمده و میلیونها شهروند در جستوجوی سرپناه هستند.» او دیروز این را هم اضافه کرد که 29 نظامی صهیونیست طی 24ساعت گذشته مجروح شدهاند که 15 نفرشان در جریان نبردهای نوار غزه هدف قرار گرفتهاند.
بیماریهای قارچی
صهیونیستها که از همان ساعات ابتدائی آغاز حملاتشان به غزه، زیرساختهای این باریکه را هدف قرار دادند، و انتقام شکست در میادین جنگ را از زنان و کودکان و بیمارستانهای فلسطینی گرفتهاند، در یک مخمصه دیگرِ خودساخته گرفتار شدهاند و آن چیزی نیست جز، بیماریهای قارچی! روزنامه عبریزبان «یدیعوت آحارونوت» در اینباره نوشته است «سربازان در غزه به نوعی قارچ مبتلا شدهاند که در برابر دارو مقاومت میکند.» پایگاه «واینت» وابسته به این روزنامه به نقل از منابع پزشکی در رژیم صهیونیستی فاش کرد که «نظامیان مجروح اسرائیلی علاوهبر زخمهای جنگی که بر اثر اصابت گلوله یا ترکش به آنها وارد شده است، زخمهایشان مورد تهاجم نوعی باکتری و قارچ خاص قرار گرفته است که در مقابل آنتیبیوتیکها هم مقاومت نشان میدهد... امروز خاک غزه مملو از باکتری، قارچ و عفونتهای مختلف است که به ندرت میتوان نشانی از آن در داخل (مناطق اشغالی 1948) یافت، با این حال برخی از این باکتریها در کودکانی که برای معالجه به بیمارستانهای داخل (مناطق 1948) آورده شده بودند هم دیده شده بود و امروز بر روی زخمهای نظامیان اسرائیلی هم ظاهر شدهاند... نظامیان زخمیشده در غزه انواع مختلفی از باکتریهای مقاوم را با خود دارند و به آلودگیهای قارچی مقاومت در برابر آنتیبیوتیک هم مبتلا شدهاند و این مسئله به ویژه در میان نظامیانی که از ناحیه دست و پا مورد اصابت قرار گرفتهاند بیشتر است.»
سایر رویدادها
* روزنامه هاآرتص: روزانه دهها سرباز اسرائیلی به دو مرکز استراحت در شهرکهای اطراف نوار غزه میروند تا توسط پزشکان سلامت روان، معاینه و درمان شوند.
* سرهنگ بازنشسته اسرائیلی: با کوتاهی نتانیاهو، حماس، بازدارندگی اسرائیل را به مضحکهای تبدیل کرد و نقاط ضعف آن را آشکار نمود!... نتانیاهو باید به زبالهدان تاریخ بپیوندد!
* امانوئل سینار، فرمانده واحدهای ماموریت ویژه لژیون فرانسوی روز یکشنبه در خانهای ویرانشده در غزه عکسی که او را قهرمان نشان میداد، منتشر کرد اما یک روز بعد توسط تکتیرانداز قسام شکار شد و به هلاکت رسید.
* رئیس پیشین سازمان اطلاعات و امنیت داخلی رژیم صهیونیستی: ما با عملکرد خودمان چارهای جز آنچه در 7 اکتبر دیدیم برای فلسطینیان باقی نگذاشتیم. روشی که اسرائیل در پیش گرفته دقیقا همان روش داعش است!
* دیروز نیز مثل 74 روز گذشته، در برخی کشورها مثل آمریکا تظاهرات ضد صهیونیستی برگزار شد.