روزی نامه های غرب گدای ...
۱۴۰۲/۱۰/۰۱
دست و پا زدن مدعیان اصلاحات برای دیده شدن
روزنامه آرمان ملی در تاریخ 30 آذر، در یادداشتی نوشت: «لذا به نظر میرسد همچون انتخابات مجلس شورا؛ انتخابات خبرگان نیز در این دوره نسبت به دورههای قبل مهم جلوه نماید. در نتیجه نقش مردم و مشارکت آنها در انتخابات نامزدهایی با معیارهای تعریف شده در راستای اعتلای کشور میتواند تاثیر بهسزایی داشته باشد.»
در وهله اول باید متذکر شد که انتخابات در هر دورانی اهمیت و اقتضای زمان خودش را دارد. به طور مثال در این دوره از انتخابات مجلس شورای اسلامی باید گفت که این دوره، با توجه به قراردادهایی که دولت مردمی آیتالله رئیسی با دیگر کشورها بسته است اهمیت پیدا میکند. از این جهت که مصوبات و لوایحی که دولت برای تحقق قراردادهایی همچون بریکس، پیمانشانگهای و دیگر قراردادهای اقتصادی با دیگر کشورها مدنظر دارد، باید مجلسی توسط مردم چیده شود که دارای هوش اقتصادی- سیاسی، دید اقتضای زمانه و همراهی و همکاری با دولت را داشته باشد.
اما فارغ از این مسئله، تاکید بیش از حد برخی روزنامهها و برخی از افراد مدعی اصلاحات بر این مسئله که این انتخابات مجلس خبرگان اهمیتی بالا دارد و سعی بر توی چشم کردن حسن روحانی، به عنوان کاندیدای این انتخابات را دارند قابل تامل است.
باید گفت به غیر از این افراد و رسانههای مدعی اصلاحات که سعی بر پررنگ کردن حضور حسن روحانی در انتخابات را دارند و حتی قبل از اعلام نتایج صلاحیتهای متقاضیان نمایندگی مجلس خبرگان تا این حد به تملق و بالا آوردن نام وی تمایل دارند، کدام یک از دیگر کاندیداهای مجلس خبرگان قبل از اعلام نتایج اقدام به مصاحبه و نشان دادن خود در این انتخابات کرده است؟ نام چند نفر از این کاندیداها سعی شده در بین مردم و سیاسیون پررنگ شود؟ کدام یک از این کاندیداها به مصاحبه درباره اهمیت این انتخابات و حضور در رسانهها، آن هم نه یک بار و دوبار بلکه اکثر روزها پرداختهاند؟
این سطح از تلاش مدعیان اصلاحات برای نشان دادن خود و تلاششان برای دیده شدن و حضور در مقابل چشمان مردم نشان از به حاشیه رفتن این گروه و همچنین چنگ زدن به افکار عمومی و مردم است تا شاید مردم با وعده وعیدها و پروپاگاندای رسانهایشان، خیانتها و سهلانگاریهایی که داشتهاند را از یاد ببرند.
انتقاد اصلاحطلبان از سردرگمی و انفعال انتخاباتی سران جبهه اصلاحات
بلاتکلیفی و اختلافات جدی در جبهه اصلاحات همچنان در میان اعضای این جبهه ادامه دارد. برخی اعضا در این میان اعتقاد دارند رفتارهایی مانند تحریم انتخابات، رفتاری انفعال محسوب میشود و گروهی دیگر با اشاره به ناکامی در دو انتخابات مجلس و ریاستجمهوری میگویند این طیف با توجه به کارنامه منفی دولت روحانی، مقبولیتی میان مردم ندارند.
در این زمینه وبسایت الف در تحلیلی نوشت: با ورود جدی حسن روحانی به عرصه انتخابات، اصلاحطلبان شاخصی چون محمدرضا عارف تحرک بیشتری داشته و بهنظر میرسد علت این امر، عدم تمایل اصلاحطلبان سنتی برای رهبری این جریان توسط فردی چون روحانی در انتخابات اسفندماه است. برخی اظهارنظرها از فعالیت و نقشآفرینی محمدرضا عارف برای انتخابات اسفندماه حکایت میکند.
از سال ۹۸ به بعد، جریان اصلاحطلب دچار انشقاق بسیاری شده و طیف رادیکال بر طبل تحریم انتخابات میکوبد. اما همچنان احزاب و چهرههای شاخصی در این جریان وجود دارند که با وجود گلایه نسبت به فرآیندهای انتخاباتی، درپی فعالیتهای انتخاباتی هستند. افرادی چون محمدرضا عارف و بهزاد نبوی یا احزابی مثل کارگزاران سازندگی در این دسته قرار میگیرند.
اما فارغ از این مسئله، بهنظر میرسد یکی از دلایلی که بهدنبال ارائه لیست انتخاباتی است، فعالیتهای جدی و حضور پررنگ حسن روحانی است. هرچند که از دهه ۸۰ به بعد، روحانی بهتدریج از سمت جریان راست سنتی به سوی اصلاحطلبان گرایش پیدا کرد و توانست در سال ۹۲ دولت خود را با حمایت همهجانبه این جریان مستقر سازد اما واقعیت آن است که بسیاری از اصلاحطلبان، روحانی را یک اصلاحطلب واقعی و ریشهدار ندانسته و معتقدند که او رحم اجارهای این جریان برای شکست اصولگرایان در انتخابات بوده و روحانی برآمده از دل جریان اصلاحطلبی نیست.
سعید حجاریان، ابراهیم اصغرزاده و برخی دیگر از چهرههای اصلاحطلب بر این باورند و بارها این موضع خود را علنی کردهاند. آنان معتقدند که عملکرد نامطلوب دولت روحانی هم ارتباطی به جریان اصلاحات نداشته چون او نامزد مطلوب این جریان نبوده و اجماع بر سر او، تاکتیکی برای پیروزی و تکرار نشدن فرجام انتخابات سال ۸۴ بود. علاوهبر این، اصلاحطلبان بهدلیل عدم حمایت روحانی از عارف برای ریاست مجلس دهم در رقابت با علی لاریجانی، معتقدند که شیخ دیپلمات در بزنگاهها دین خود را به جریان اصلاحطلب ادا نکرده و در دوگانه روحانی و یک چهره اصلاحطلب، ترجیحشان گزینه دوم است.
بههمین دلیل اصلاحطلبان تمایل چندانی برای رهبری این جریان توسط حسن روحانی در انتخابات اسفند ندارند و درپی بر صدر نشاندن چهرهای چون عارف که جزو افراد سنتی و شاخص اصلاحطلب بهشمار میرود، هستند. در همین حال، محسن هاشمی در دیدار کمیته سیاسی حزب کارگزاران با روحانی از ابتکار عمل نداشتن بزرگان اصلاحات برای انتخابات انتقاد کرد.
مجله آگاهینو با مدیریت محمد قوچانی، در شماره جدید خود جزئیاتی از دیدار مذکور را منتشر کرده، از جمله این که رئیس شورای مرکزی کارگزاران از روحانی خواسته جبهه اصلاحات را از انفعال خارج کند. او با انتقاد از بزرگان جریان اصلاحطلبی به روحانی گفته که فقط حلقه خاصی میان او، خاتمی، ناطق نوری و جهانگیری برپا شده و خروجی خاصی ندارد. هاشمی از تفوق طیف منفعل بر طیف فعال انتقاد کرده و میگوید: تا زمانی که شما سران، ابتکار عملی نداشته باشید تحولی رخ نمیدهد.
وبسایت نامهنیوز هم در گذشته با طیفی از حامیان روحانی همراهی داشت، در تحلیلی نوشت: اصلاحطلبان از دوراهی مشارکت یا عدم مشارکت عبور کردهاند اما هنوز هم لیدر اجماعساز و قابلاتکایی ندارند. حرف از عارف و روحانی است که پیشتر آزموده شدهاند. فرصت چندانی تا انتخابات مجلس باقی نمانده و سیاسیون در جبهه اصلاحطلبی اگرچه از مواضع سرسختانه اولیه مبنی بر تحریم انتخابات دست کشیدهاند، امیدی هم به موفقیت در رقابت پیشرو ندارند. بسیاری از نیروهای این جریان برای کاندیداتوری ثبتنام کردهاند. بخش عمدهای از این کاندیداها چهرههای سفید بوده و احتمالا تایید خواهند شد. مشکل اما اینجاست که نه این نیروها دارای امکان رایآوری هستند
و نه جبهه اصلاحطلبی یک لیدر قابلاتکا دارد. وضعیت این جریان بهگونهای است که دیگر امکان «تکرار» وجود ندارد. بدنه اجتماعی حول محور افرادی قبلا آزمودهشده مثل روحانی و عارف که این روزها زمزمه محوریتشان مطرح است، گرد نخواهند آمد و این اصلیترین مشکل جریان اصلاحطلبی است.
با این وجود اصلاحطلبان دست روی دست نگذاشته و نخواهند گذاشت چراکه بخش خواهان مشارکت، باور دارد که این رویکرد تقدیم کرسیهای مجلس به رقیب و کنارهگیری از قدرت است.