خبر ، اسلام ستیزان ضد بشر و جنایتکار و .... ۱۴۰۲/۱۰/۱۱
خبر ، اسلام ستیزان ضد بشر و جنایتکار و ....
۱۴۰۲/۱۰/۱۱
واشینگتن پست میافزاید: در هر روز از حمله 7 اکتبر، یکی از این گروههای شبه نظامی حملهای را در جایی در خاورمیانه(غرب آسیا) انجام دادهاند و در برخی روزها چندین مکان مختلف هدف قرار گرفتهاند. یمنیها کشتیها را در دریای سرخ هدف قرار میدهند. کتائب حزبالله و سایر گروههای عراقی به پایگاههای آمریکا در عراق و سوریه حمله میکنند و حزبالله لبنان روزانه در حال تبادل آتش با نیروهای اسرائیلی در سراسر مرز اسرائیل و لبنان است.
این روزنامه آمریکایی خاطرنشان میکند: این حملات میتوانند تصادفی به نظر برسند اما آنها ثمره یک استراتژیِ دقیقِ تنظیم شده است که در پی کشته شدن (شهادت) قاسم سلیمانی، رهبر نیروی نخبه قدس ایران در سال 2020، برای ایجاد انسجام در اتحاد شبهنظامیان که توسط تهران به عنوان«محور مقاومت» نامگذاری شده است، شکل گرفت.
در ادامه این یادداشت عنوان شده است: اگرچه به نظر میرسد این گروهها نامرتبط باشند؛ یک گروه (جنبش) در یمن و جنبش چریکی در لبنان و شبهنظامیانی که برای مبارزه با نیروهای آمریکایی در عراق تشکیل شدهاند، همه آنها یک چیز مشترک دارند: وفاداری آنها به ایران که آنها را تسلیح، تامین مالی و الهامبخشی میکند. آنها به همراه حماس اجزای اصلی محور «مقاومت» را تشکیل میدهند.
واشینگتن پست به نقل از جوزف ووتل، فرمانده سابق سنتکام که بر نیروهای آمریکایی در منطقه غرب آسیا نظارت و فرماندهی دارد، گفت: آنچه این عناصر مختلف انجام دادهاند و با این حملات به پیش میروند، نشاندهنده قدرت این شبکه نیابتی است که ایران در سرتاسر منطقه ایجاد کرده است و این موضوع تا چه اندازه نگرانکننده است.
این روزنامه مدعی است: در مصاحبهها، سطحی از هماهنگی را توصیف شده که قبلاً در نزدیک به دو دهه پیش از زمانی که ایران شروع به پرورش انواع متحدان محلی بهعنوان راهی برای گسترش نفوذ منطقهای خود کرده بود، بینظیر بود. آنها گفتند که فرماندهان محور مقاومت از طریق یک اتاق عملیات مشترک بهطور منظم اما نه همیشه، در بیروت ملاقات، همکاری و مشورت میکنند.
در ادامه عنوان شده است: مقامات گفتند که هیچ گروهی کنترل را در دست ندارد و هر کدام بر اساس تواناییها و برنامههای محلی خود، در مورد حملاتی که در منطقه خود و در چه زمانی انجام دهند، دارای خودمختاری هستند. برای مثال، حوثیها وظیفه حمله به کشتیها را برعهده گرفتهاند تا جامعه بینالمللی را تحت فشار قرار دهند تا اسرائیل را وادار به آتشبس در غزه کنند. گروههای عراقی در واکنش به حمایت دولت بایدن از اسرائیل، پایگاههای آمریکا را هدف قرار میدهند. حزبالله به سمت اسرائیل شلیک میکند تا نیروهای اسرائیلی را از جبهه غزه دور کند.
واشینگتن پست در ادعایی عنوان میدارد: یکی از مقامات کتائب حزبالله، بزرگترین گروه عراقی که حملات را انجام میدهد، گفت: «در طول جلسات، درباره بهروزرسانیها و پیشرفتها در تمام جبههها و اینکه چگونه عملیاتها از نظر استراتژیک به نفع هر جبهه است، بحث میکنیم. این مقام نیز مانند دیگران به شرط ناشناس ماندن صحبت کرد تا در مورد مذاکرات داخلی صحبت کند. ایران انواع حمایتها را ارائه میکند اما وقتی نوبت به تصمیمات و اقدامات میدانی میرسد، تصمیم با ماست.
روزنامه آمریکایی همچنین مدعی است: مقامات میگویند که حسن نصرالله، رهبر حزبالله به عنوان بلندپایهترین شخصیت، قدیمیترین و موفقترین فرمانده نقش رهبری را در تحکیم این ائتلاف ایفا کرده است.
در ادامه یادداشت آمده است: سلیمانی بهعنوان فرمانده شاخه بینالمللی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی (نیروی قدس)، به پرورش شبهنظامیان پرداخت و در این راه به مقامی اسطورهای دست یافت که بسیار فراتر از درجه نظامی رسمی او بود.
واشینگتن پست همچنین مدعی است: پس از کشته شدن (شهادت) ژنرال سلیمانی، نصرالله برای هماهنگی وارد عمل شد و شروع به اجرای استراتژی جدیدی کرد که آن را «وحدت جبههها» نامید و همه گروهها متعهد شدند که در صورت حمله به هر یک از آنها در مناطق مربوطه خود وارد عمل شوند. جنگ غزه اولین باری است که این استراتژی عملی میشود.
این روزنامه میافزاید: در بین مقامات محور مقاومت عنوان شده است نصرالله به عنوان اولین نفر در میدان ظاهر شده است. هنگامی که او اولین سخنرانی عمومی خود را پس از شروع جنگ غزه ایراد کرد، شبهنظامیان عراقی در میدان تحریر بغداد جمع شدند تا این سخنرانی را به صورت زنده از روی صفحه نمایشگرهای غول پیکر تماشا کنند.
این مقام کتائب حزبالله گفت: ما حسن نصرالله را سخنگوی رسمی مقاومت، یکی از ارکان اساسی و مهمترین نمادهای مقاومت میدانیم. او از احترام و قدردانی همه طرفهای عراقی برخوردار است و ما او را چتری برای همه خود میدانیم.
فرمانده سابق سنتکام: پس از ژنرال سلیمانی برخلاف انتظار فروپاشی مقاومت عراق، انسجام آنان بیشتر شد
روزنامه واشینگتن پست در نقل قولی دیگر از جوزف ووتل، فرمانده سابق سنتکام عنوان میدارد: پس از کشته شدن (شهادت) ژنرال سلیمانی به نظر میرسید که شبهنظامیان عراقی نظم و انضباط اعمال شده توسط فرمانده ایرانی خود را از دست بدهند اما در عوض به نظر میرسد بازسازی، انسجام آنها را تقویت کرده است.
ووتل همچنین عنوان میدارد: «به نظر میرسد که آنها به جای عمودی(سلسله مراتب) افقی(دارای خودمختاری) شدهاند، برای آنها هر نقطه یک نقطه قوت است.»
قاآنی همه جا هست، او یک برنامهریز است
واشینگتن پست مدعی است: ایران روش نیروی قدس را تغییر داده است تا به گروههای محلی خودمختاری بیشتری بدهد و در عین حال پشتیبان آنها باقی بماند. قاآنی در پشت صحنه بسیار فعال است و در میان پایتختهای کشورهایی که شبه نظامیان در آنها مستقر هستند، تردد میکند.
واشینگتن پست همچنین اذعان داشت: «قاآنی همه جا هست. او یک برنامهریز است.»
این روزنامه آمریکایی چاپ واشینگتن دی سی مدعی است: به گفته یکی از افراد مرتبط با حزبالله و آشنا به جریان مقاومت، در اکثر جلسات عملیات مشترک، یک مقام سپاه حضور دارد.
در ادامه این یادداشت عنوان شده است: به نظر میرسد این استراتژی از دیدگاه ایران به خوبی کار میکند. این کشور توانسته است نفوذ منطقهای خود را از طریق حملات متفاوت، بدون ایجاد آتشسوزی بزرگ که میتواند متحدان شبهنظامی خود را در معرض خطر قرار دهد و به طور بالقوه ایران را مستقیماً وارد جنگ کند، تثبیت کند. ایران احساس راحتی میکند. این گروهها میتوانند برای دفاع از منافع خود گرد هم آیند و تمایل خود را نشان دادهاند که اجازه ندهند یکی از اعضای آن، در این مورد حماس، بهطور کامل بدون انتقام (از رژیم صهیونیستی) از صحنه بیرون رانده شود.
واشینگتن پست میپرسد: آیا این استراتژی سود و برد ایران را ادامه خواهد داد یا نه؟ مقامات شبهنظامی میگویند مطمئن هستند که حملات آنها بازدارندگی کافی در برابر اسرائیل و ایالات متحده را بدون تشدید درگیریها فراتر از سطح کنونی درگیری فراهم میکند.
رادیو فرانسه: اسرائیل در جنگ تبلیغاتی شکست خورد
رادیو فرانسه با وجود دو ماه جانبداری از جنایات رژیم صهیونیستی تاکید کرد: طرف فلسطینی، در جنگ افکار عمومی پیروز شده و موجب بیاعتمادی مردم در کشورهای غربی به رسانههای طرفدار اسرائیل شده است.
وبسایت رادیو فرانسه ضمن طرح این سؤال که «پیروز جنگ تبلیغاتی در جنگ غزه کیست؟» نوشت: چندی پیش، ژان- ایو لودریان، وزیر دفاع و وزیر امور خارجه پیشین فرانسه، در گفتوگو با هفتهنامه «اکسپرس» گفت: بحران خاورمیانه در حال حاضر پیروزی راهبردی برای ایران است. زیرا این بحران از سویی جلو عادیشدن روابط میان عربستان سعودی و اسرائیل را گرفت و از سوی دیگر، حمله ۷ اکتبر حماس نشان داد که ایده آسیبناپذیر بودن اسرائیل بنیاد استواری ندارد.
نظرپهپردازیها درباره سرنوشت این جنگ و نتایج آن از همان روزهای نخست آغاز شد. کارشناسان و تحلیلگران بینالمللی با توجه به واقعیتها و دادههای تازه، هربار پیشبینیهایی درباره آینده این جنگ میکنند. اما هر جنگی پویایی خاص خود را دارد و نمیتوان نتایج آن را در گرماگرم آن به یقین پیشبینی کرد، به ویژه از آنرو که افزون بر عرصه نظامی، طرفهای درگیر در جنگ در عرصههای دیگر از جمله در عرصه تبلیغات نیز میجنگند.
بعضی از کارشناسان معتقدند که جنگ در عرصه تبلیغات، به اندازه جنگ در عرصه نظامی اهمیت دارد و طرفی که جنگ را در عرصه تبلیغات ببازد، ممکن است در نهایت بازنده جنگ باشد. برای همین است که امروز جنگ تبلیغاتی در رسانهها و شبکههای اجتماعی حدی نمیشناسد. در قرن بیستم این مأموریت را بعضی از نویسندگان نیز به عهده گرفتند. آنان روانه میدانهای جنگ شدند، دلاوریها کردند و بعضیهایشان آثاری ماندگار از خود به جا گذاشتند چنان که در افکار عمومی به پرسوناژهای اسطورهای تبدیل شدند.
گزارشگرانی که در صحنه جنگ حضور دارند همواره با خطر مرگ روبهرو هستند. از ۷ اکتبر تاکنون بیش از ۶۰ گزارشگر و کارگزار رسانهای جان خود را در غزه از دست دادهاند. «فدراسیون بینالمللی روزنامهنگاران» در گزارشی نوشت: جنگ غزه تاکنون بیش از هر درگیری دیگری از خبرنگاران و کارگزاران رسانهها قربانی گرفته است.
امروز در کنار سه قدرت بزرگ جهان یعنی آمریکا، چین و روسیه، از قدرت بزرگ دیگری به نام «افکار عمومی جهان» نیز سخن میگویند. شالوده و ستون اصلی این چهارمین قدرت بزرگ رسانهها هستند که اکنون شبکههای اجتماعی نیز بر آنها افزوده شدهاند. بعضی از کارشناسان معتقدند با ادامه جنگ کنونی غزه، فشار روزافزون افکار عمومی جهان بر اسرائیل و پشتیبانان جهانی آن، سرنوشت و نتیجه نهائی این جنگ را روشن خواهد داد.
افکار عمومی جهان را تنها دولتها و رسانههای وابسته به آنها جهت نمیدهند. دولتها میتوانند یک یا چند رسانه را به انحصار خود درآورند. اما دیگر کنشگران جهتدهنده به افکار عمومی نیز ابزارهای گوناگون در اختیار دارند. آنان برای بسیج افکار عمومی، افزون بر شبکههای اجتماعی از راهپیماییهای دستهجمعی، تظاهرات، کنفرانسها، بیانیههای مطبوعاتی و انتشار آنی اطلاعات استفاده میکنند.
در جنگ کنونی اسرائیل و حماس، رسانههای بزرگ غربی خیلی زود به این حقیقت پی بردند که تبلیغات یکجانبه و به سود اسرائیل، نقض غرض است و در نهایت سببساز رویگردانی مردم از آنها میشود. از آغاز جنگ غزه، رهبران کشورهای بزرگ غربی (از جو بایدن تا امانوئل مکرون) زیر فشار افکار عمومی، چندینبار در حمایت بیچون و چرای خود از دولت نتانیاهو تجدیدنظر کردهاند. آیا دولت اسرائیل میتواند بدون پشتیبانی بیقید و شرط آنان به هدف نهائی خود یعنی نابودی حماس و به دست گرفتن کنترل نوار غزه دست یابد؟
تاریخ خبر: ۱٤۰۲/۱۰/۱۲، ۰۷:۱۶:۵٤ بازدیدها: 87