سناریو نویسی برای کاهش مشارکت ادامه دارد!
۱۴۰۲/۱۲/۰۱
رهبرمعظم انقلاب در دیدار مردم تبریز گفتند:«آمریکا با حضور و آمدن مردم پای صندوق و با شور و هیجانی در انتخابات و شرکت بیشتر مردم مخالف است و با طرق مختلف سعی میکنند مردم را از انتخابات دور کنند، مأیوس و ناامید کنند».یکی از طرق تکراری که آمریکا همواره تلاش داشته مردم را از انتخابات دور کند، آمریکاهراسی است! در این خصوص چند نکته مهم:
۱-غربگرایانِ ناامید از اقبال مردم در آخرین حربه خود برای تردیدافکنی و ناامید کردن مردم از صندوقهای رای به حربه«ترامپ هراسی و تورم تراشی» روی آوردهاند! «اگر ترامپ رئیسجمهور آمریکا شود فشارها بر ایران بیشتر و باعث شوک به بازار ارز و تورم میشود»! «ترامپ بر مهار چین تمرکز کرده و در نتیجه چین از ایران نفت نمیخرد»! «ترامپ بحران اوکراین را حل میکند و در نتیجه همکاریهای اقتصادی روسیه با ایران با مشکل مواجه میشود»!،«بایدن برای اینکه از ترامپ عقب نیفتد؛سیاست فروش نفت به ایران را سخت میکند»!.اینها بخشی از فضاسازیها و تردیدافکنیها و تحلیلهای آبکی سناریونویسان سیا و موساد است که در روزهای اخیر توسط عوامل رسانهای و سیاسی داخلی آنها در فضای انتخاباتی کشور پمپاژ و پروپاگاندا شده است. اولا گویی سیاستگذاران پشت پرده آمریکا این جماعت غربگرای داخلی هستند که تصمیم گرفتهاند ترامپ را از صندوق رای بیرون بیاورند که چنین آن را محور هر تحلیلی قرار دادهاند! ثانیا هیچ وقت نتوانستهاند و یا نخواستهاند درک کنند که از نظر ملت ایران ترامپ و بایدن و اصولا جمهوریخواه و دموکرات از یک قماشاند و همواره در طول ۴۵ سال گذشته و حتی قبل از انقلاب اسلامی تلاش داشتند در دشمنی با مردم و مقابله با ایران قوی و مستقل گوی سبقت را از یکدیگر بربایند. ثالثا این را هم نتوانستند و یا نخواستند فهم کنند که ملت ایران بدون توجه به موجودیت آمریکا چه برسد به حضور یک حزب و یا فردی در حاکمیت این کشور، ۴۵ سال است که به مسیر روشن خود با قدرت ادامه داده و میدهد و با توجه به تجربههای گرانقدر فراوان از جمله برجام به عنوان آخرین نمونه، هیچ گاه اسیر و معطل کدخدای اصلاحطلبان نشده و نمیشوند.
۲-دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی ایران به دروغگو بودن خود و دوستانش همان گونه که در فتنه ۸۸ به دروغ ادعای تقلب کرده بودند، اعتراف کرده و گفته «سال ۹۸ در انتخابات مجلس یازدهم به دروغ به مردم گفتیم که کاندیدا نداریم».وی از یک طرف ادعا کرده«مردم از گرانیها و تورم و فشارهای سنگین خسته هستند و کمر مردم شکسته و سرپرستان خانوارها از خانواده خود خجالت میکشند»! و از طرف دیگر در تحلیلی متناقض و فریبکارانه با القای ترس ادعا کرده است «صحنه سیاسی بینالمللی و منطقهای به گونهای شکل گرفته که خطرات جدی متوجه ایران است»! اولا از کجا معلوم که دبیرکل این حزب سیاسی اکنون هم به دروغ چنین ژست دلسوزی برای مردم نگرفته باشد و آیا میتوان به سخنان کسانی که قبلا دروغ گفتهاند، باز اعتماد کرد؟! ثانیا بانی این تورم و شکسته شدن کمر مردم زیر بار تورم و گرانیها و خجالت کشیدن سرپرستان خانوارها کیست؟ غیر از خود شما و دولت مورد حمایت شما که به دروغ ادعا میکردید با برجام میخواهیم تحریمها را لغو و چرخ اقتصاد کشور را بگردانیم؟! ولی تحریمها را تشدید کردید و چرخ اقتصاد هم از آنچه که برای دولت سیزدهم به ارث گذاشتهاید،معلوم است که چرخید یا نه؟! ثالثا به اذعان دوست و دشمن «صحنه سیاسی بینالمللی و منطقهای بهگونهای شکل گرفته که خطرات جدی متوجه دشمنان ملت ایران است، نه ایران! و اکنون جمهوری اسلامی در اوج اقتدار و امنیت ملی است».حالا چرا تلاش میکنند این نقطه قوت و اقتدار را وارونه و با تحریف و در چشم مردم به صورت عامل ترس القا کنند؟ لذا با استناد به همان دروغگوییشان، قطعا اکنون نیز در جهت منافع شخصی و حزبیشان برای ترساندن مردم به دروغ از تهدیدات جدی علیه ایران سخن میگویند! این سخن روی دیگر حرف بیمنطق ظریف است که در بازی مضحکی القای دوقطبی مردم-موشک کرده و همزمانی چنین موضعگیریهایی در آستانه انتخابات نشان از یک هماهنگی و سناریو دارد.
۳-اما این جماعت ضد مشارکت که همواره با تعمیم دادن ترس خود به مردم، تلاش داشتند ملت ایران را از آمریکا بترسانند و القای بدتر شدن وضع اقتصادی در صورت کنار نیامدن با آمریکا را میکنند، هیچگاه به این چند سؤال منطقی جواب ندادهاند که اولا چرا آمریکایی که در دولت مورد حمایت شما از گزینه نظامی روی میز سخن میگفت، اکنون هر روز ملتمسانه پیام کتبی و شفاهی و دیپلماتیک و رسانهای میفرستد که ما با ایران جنگ نداریم و هرگونه جنگی به ضرر آمریکاست؟! ثانیا و سؤال مهم اینکه حال که خود آمریکا به شکست سیاست فشارهای اقتصادی و تحریم علیه ملت ایران اعتراف دارد و حتی به کمک پادوهای داخلی خود با فتنهانگیزیها از جمله فتنه ۸۸ هم نتوانست ملت ایران را از صندوقهای رای جدا کند،ملت ایران از چه چیز آمریکا باید نگران باشند و بترسد؟!ثالثا چرا پاسخ نمیدهند اقتصاد خود آمریکا چه گلی به سر ملت خودش زده و اکنون چه وضعیتی دارد که بتواند اقتصاد ملت ایران را از هم بپاشاند؟! رابعا وسؤال مهم دیگر این است که آمریکایی که خود اکنون با تورم بیسابقهای مواجه شده و درحالی که مردم این کشور بالاترین نرخ تورم در ۴۰ سال گذشته را تجربه میکنند، چرا ملت ایران را از تورمی که دولت سیزدهم توانسته آن را به طور نسبی مهار کند، میترساند، اما نه خودش از ناتوانی در مهار تورم سخنی میگوید (و بلکه تلاش دارد این تورم را به دیگر کشورها منتقل کند) و نه آمریکادوستان در این مورد چیزی میگویند؟!
۴- یک سال قبل فدرال رزرو آمریکا در حالی که بانکهای مرکزی دیگر کشورها را به کاهش نرخ بهره تشویق میکرد، خود با دخالت و ورود بیسابقه به بازار بیرحمانهترین سیاست پولی انقباضی را اعمال و نرخ بهره را بالا برد و وعده کاهش تورم و کاهش نرخ بهره در آینده را داد.اما اکنون پاول رئیس فدرال رزرو آمریکا اعلام کرد«اعلام پیروزی بر تورم دشوار است و ما نمیتوانیم نرخ بهره را کاهش دهیم و مهار تورم بسیار سختتر شده است»! آمریکا با این سیاست فریبکارانه عملا اقتصاد کشورهای جهان را به سمت رکود سوق داد تا وخامت اقتصاد خود را پوشش دهد! فریب دیگر آمریکاییها این بود که پمپاژ ایجاد خوشبینی به کاهش تورم را به عوامل خارجی نسبت داد در حالی که این عوامل با جنگ در دریای سرخ به همراه جنگ اوکراین تشدید هم شدهاند. لذا اکنون تمام تلاش دولت بایدن در آستانه انتخابات آتی بر «سیاست مهار قیمت محصولات داخلی» یعنی اعمال «قیمتهای دستوری» متمرکز شده است! یعنی نظارت قوی و دخالت مستقیم در بازار در کشوری که اقتصاد آزاد و عدم دخالت دولت در بازار را به دولتهای دیگر دیکته و از طریق صندوق بینالمللی پول تحمیل میکند و هرگونه نظارت در بازار ایران را هم تحت عنوان «دخالت پادگانی دولت در بازار» و «قیمت دستوری» تخطئه و توسط جریان غربگرای داخلی فضاسازی و پروپاگاندا میکند!
۵-نکته بسیار مهم در اقتصاد نئولیبرالی که در ایران هم تورم را به بالای ۶۰ درصد رساند، این است که در اندیشه آنها علم اقتصاد مطرح نیست، بلکه به دنبال اقتصاد سیاسی هستند و اقتصاددانهای حاکم بر این اقتصاد«اشتغال و افزایش قدرت خرید مردم» را مانع اصلی کنترل تورم و کاهش نرخ بهره عنوان میکنند و اساسا اجازه افزایش قدرت خرید مردم را نمیدهند و درصدد هستند تا با سیاستهای سختگیرانه و مداخلهجویانه در بازار آمریکا موجب کاهش تقاضا شوند، تا جایی که «دایان سوادک» اقتصاددان ارشد آمریکایی میگوید«مقاومت در برابر اخراج نیروی کار مانع کاهش تورم است»! براساس سیاستهای نئولیبرالی اکنون سقف بدهیهای آمریکا از مرز ۳۳ و ۶ دهم تریلیون دلار عبور کرده و خودشان پیشبینی کردهاند که در دهه آینده به ۵۴ تریلیون دلار هم میرسد! و این امر موجب کسری بودجه بیش از یک و هفت دهم تریلیون دلاری شده و دولت را مجبور به فروش تریلیون دلاری اوراق قرضه و افزایش نرخ بهره کرده است. درحالی که که افزایش نرخ بهره موجب افزایش قیمت اوراق قرضه و در نتیجه افزایش کسری بودجه است! این چرخه معیوب تا بدان جا پیش رفته است که خود اقتصاددانان آمریکا و مسئول سابق صندوق بینالمللی پول هشدار دادهاند «مشکلات ناشی از بدهیهای آمریکا به سلطه دلار پایان میدهد»! لذا اقتصاد خود آمریکا هم در چرخه معیوب سیاستهای نئولیبرالی دچار دور و تسلسل باطل شده و هر روز در این گرداب گرفتارتر میشود.
۶- نکته متناقض اینجاست که شرکتهای منطقه یورو هم در حالی با پیروی از سیاستهای نئولیبرالی آمریکا تورم را متحمل میشوند که از یک طرف کمبود نیروی کار را عامل اصلی عدم افرایش تولید خود بیان میکنند و از طرف دیگر تلاش دارند تاثیر تنشها در دریای سرخ بر تورم اقتصاد خود را کم اهمیت جلوه دهند! لذا اروپا نیز اکنون در سیکل معیوب سیاستهای نئولیبرالی بخصوص چرخه نامتعادل «دستمزد-قیمت» افتاده و دچار ریسکهای صعودی تورم و همان تسلسل باطل شده و به جای کنترل تورم، از تورم پیروی میکند!تا جایی که «یواخیم ناگل» رئیس بانک مرکزی آلمان هشدار داده است «تورم جانوری سخت و حریص است که مهار آن مستلزم صبر زیاد و تسلیم نشدن است»! این یعنی زمستان سخت پارسال در آمریکا و اروپا، امسال سختتر شده است!
۷-حال غرب و بخصوص آمریکا با این مشکلات اقتصادی و خمیده زیر بار تورم، برای ملت ایران ترسیدن دارد؟! این جماعت خائن و یا جاهل که خود بانی تورم ۶۰ درصدی در کشور هستند، و توهّم برگرداندن کشور به قبل از انقلاب با تورم ۳۰۰ درصدی به اعتراف خود محمدرضای نوکر آمریکا را دارند، چرا به جای این آمریکا هراسی، جزئیات مهار تورم در دو سال گذشته و این همه دستاوردهای جوانان کشور را منتشر و مردم را به آیندهای روشنتر امیدوار نمیکنند تا با مشارکت بیشتر ایران قوی و مستقل حفظ شود!؟ چرا از جبران کسری بودجه بیش از ۳۰۰ هزار میلیاردی و تامین خزانه منفی ۴۴ هزار میلیاردی دولت قبل و رساندن رشد اقتصادی صفر درصدی دولت حسن روحانی به ۴درصد و کاهش تورم۶۰ درصدی روحانی به ۳۹.۵ درصد و کاهش نرخ رشد نقدینگی از ۴۲.۸ درصد به ۲۶ درصد و جهش صادرات نفت و میعانات گازی و سوآپ گازی و آزادی پولهای بلوکهشده ایران در کشورهای مختلف بدون برجام و رشد ۶۸ درصدی ترانزیت خارجی و راهاندازی کریدور شمال– جنوب و بزرگترین پروژه ریلی و ترانزیتی جنوب و جنوب شرق کشور و... و رشد ۳۰۰درصدی مبادلات اقتصادی ایران با برخی کشورهای همسایه و ثبت کمترین نرخ بیکاری و بهرهبرداری از طرحهای معطل مانده در دولت قبل و صدها دستاورد و هزاران خدمت دیگر با وجود تحریمها سخن نمیگویند و تلاش دارند با ادعای«صنعت دستاوردسازی»، دستاوردهای دولت سیزدهم را در اذهان مردم مخدوش نشان دهند؟! چون چه ترامپ بیاید و چه فرد دیگری، این مرعوب کردن ملت ایران است که سختتر میشود، نه فروش نفت ایران و تعاملات تجاری و یا فشارهای اقتصادی! چون ملت ایران هرگاه طعم خدمت رسانی را چشیدهاند، حضورشان بیشتر شده و با امید به این دستاوردها برای تحقق دستاوردهای بیشتر، پای صندوقهای رای خواهند آمد.لذا ملت ایران همان گونه که تاکنون از ترامپ قبلی و بایدن فعلی و اذناب آنها عبور کرده، از ترامپها و بایدنهای بعدی هم عبور میکنند و آمریکا و آمریکاهراسان حق دارند از حماسهسازی مردم ایران در انتخابات آینده بترسند و همچنان به سناریونویسی برای کاهش مشارکت ملت ایران ادامه دهند! به فرمایش رهبری«شیوههای فراوانی هم در این زمینه دارند.اما راه اصلاح کشور انتخابات است، همه باید در انتخابات شرکت کنند».
دکتر محمدحسین محترم