نقشه دوستان ترامپ در ایران،
شرطیسازی اقتصاد کشور به انتخابات آمریکا
۱۴۰۲/۱۲/۲۷
به نظر میرسد جریان رسانهای غربگرا در ماههای آینده برنامه مفصلی برای بزرگنمایی و القای ترس از احتمال انتخاب دوباره ترامپ در انتخابات ریاستجمهوری آمریکا و برهم زدن بازارهای داراییهای کشور دارد.
به گزارش کیهان، مروری بر رسانههای زنجیرهای در هفتههای اخیر بیانگر شروع یک خط رسانهای هدفمند برای تحت تأثیر قرار دادن فضای روانی اقتصاد ایران در ماههای پیش رو تا آبان ماه 1403 یعنی موعد انتخابات ریاستجمهوری آمریکا است.
در حالی که تا تشکیل دولت جدید آمریکا حدود 11 ماه زمان باقی، سالنامه دنیای اقتصاد تیتر روی جلد خود را به «صدای پای ترامپ» و عکس روی جلد را هم به ترامپ در هیبت حاجی فیروز اختصاص داده است. پیشتر هم روزنامه زنجیرهای هممیهن نیز عکس و تیتر اول خود را به ترامپ و تیتر «هراس اقتصاد ایران از ترامپ» اختصاص داده بود.
این خط خبری از سوی بسیاری از رسانههای زنجیرهای و اعوان انصار آنان در فضای مجازی طی هفتههای اخیر دنبال شده تا به این ترتیب بازار ارز و سایر بازارهای دارایی در این در التهابی ساختگی فرو رود.
این رسانهها ضمن ترویج ترامپ هراسی افراطی، به شوک منفی و تورم انتظاری در بازار ارز دامن میزنند و در واقع هماهنگ با اتاق جنگ اقتصادی در وزارت خزانهداری آمریکا عمل میکنند.
به نظر میرسد رسانههای یادشده که درباره وابستگی آنها با جریانهای ثروت و ذینفعان گرانی ارز، مسکن و سایر داراییها گفتنیهای بسیاری وجود دارد، از همین حالا انتظارات تورمی منفی برای یک سال بعد میسازند و با ترکیب شعبده رسانهای، همان میکنند که دشمن در زمینه بیثبات سازی بازار میخواهد.
تروریستهای رسانهای مشغول کارند!
در این زمینه، حسن حسنخانی، کارشناس اقتصادی در گفتوگو با کیهان اظهار کرد: «تروریستهای رسانهای که با کاغذ دولتی و علیه منافع ملی مشغول کار هستند، ماههای پرمشغلهای در پیش دارند». او از زاویهای جدید که به نظر میرسد با تجربیات گذشته انطباق بیشتری دارد به موضوع نگاه میکند و با ارائه شواهد تاریخی نشان میدهد که نهتنها روی کار بودن ترامپ و بایدن برای اقتصاد ایران تفاوتی ندارد که با توجه به شرایط بازارهای جهانی، عملاً دست هر دو طیف سیاسی آمریکا برای تحریم بیشتر ایران بسته است.
این کارشناس اقتصادی گفت: طبیعتاً در فضای رسانهای کشور نکات زیادی درباره انتخابات آمریکا مطرح شده است. فارغ از این که در آمریکا چه کسی انتخاب شود، اگر اقتصاد امروز ایران را با دوران ریاستجمهوری ترامپ مقایسه کنیم میبینیم که شرایط بسیار متفاوت است. به عنوان مثال در سال ۹۹ به دلیل همهگیری کرونا و کاهش تقاضای کل در دنیا قیمت جهانی نفت بهشدت کاهش یافت. در این سال میزان درآمدهای فروش نفت ایران از ۳۴ میلیارد دلار سال قبل از آن به هشت میلیارد دلار رسید، اما امسال قیمت نفت در هر بشکه از ۸۵ دلار فراتر رفته، قیمت گاز رکورد زده و چشماندازی هم برای کاهش آنها وجود ندارد. هم به دلیل مناقشات اوکراین و هم به دلیل اتفاقات دریای سرخ، چشمانداز کاهشی برای انرژی وجود ندارد.
حسنخانی افزود: بر این اساس، مقایسه اقتصاد ایران در حال حاضر با اقتصاد ایران در سال ۹۷ تا ۹۹ یک مقایسه اشتباه است؛ بنابراین این سؤال مطرح است که موفقیت ترامپ در کاهش درآمدهای نفتی در سال ۹۹ به دست آورد اگر شرایط کرونا نبود آیا امکانپذیر بود؟ اگر به این سؤال خوب جواب بدهیم میتوانیم به اثر ترامپ در سال بعد هم بپردازیم.
ترامپ و بایدن فرقی ندارند
او تأکید کرد: به نظر من اگر کرونا رخ نداده بود درآمد ایران در سال ۹۹ به اندازه سال ۹۸ بود، با توجه به شرایطی که در بازار نفت میبینیم و چشماندازی هم از کاهش قیمت نفت وجود ندارد، در سال ۲۰۲۴ حتی اگر تحریمی هم باقی مانده باشد- که نمانده- ترامپ امکان موفقیت در کاهش درآمدهای نفتی ایران را نخواهد داشت.
این کارشناس اقتصادی ادامه داد: مهمترین اثر تحریم در اقتصاد ما هم از همین منظر قابل تحلیل است. اگر تحریمها بتواند موجب کاهش درآمد ارزی ایران شود معنا پیدا میکند وگرنه تحریمهای ترامپ هیچ موضوعیتی نخواهد داشت.
حسنخانی گفت: من معتقدم تحریمهایی که ترامپ ایجاد کرد و کارزار حداکثری که به راه انداخت دقیقاً از سوی دموکراتها و دولت بایدن پیش رفت و حتّی تشدید شد. خلاصه اینکه در سال آینده ترامپ و بایدن در مواجهه با اقتصاد ایران هیچ تفاوتی با هم ندارند. هدف و ابزارهای هر دو مشترک و محدودیتهای آنها برای اقتصاد ایران هم کاملاً مشترک است. هدف ترامپ این بود که اقتصاد ایران با کارزار فشار حداکثری از بازار نفت اخراج شود ولی حتی با وجود کرونا هم ایران از بازار نفت اخراج نشد.
او یادآور شد: ایران اکنون سومین صادرکننده اوپک نفت بعد از عربستان و عراق است؛ بنابراین نگرانیهای بیش از حد و دامن زدن به ترامپ هراسیهای بیمورد میتواند یک نمایش رسانهای باشد، چرا که انتخابات آمریکا اثر نامطلوبی بر اقتصاد ایران نخواهد داشت.