جشن فارغالتحصیلی در دانشگاههای آمریکا با پرچمهای فلسطین
۱۴۰۳/۰۲/۱۶
20 روزی میشود که شاهد تحولات اجتماعی بینظیری در دانشگاههای آمریکا هستیم. تحولاتی که میطلبید، اساتید جامعهشناسی و حتی روانشناسی روی آنها متمرکز شده و آنها را تجزیه و تحلیل کنند. «درگیر شدن قشر نخبگانی آمریکا با نظام حاکم بر این کشور» و «فریاد زدن نفرت از خشونت و نسلکشی در غزه» و از همه مهمتر «عیان شدن چرایی نفرت تاریخی از رژیم صهیونیستی» همه آن چیزی است که، با شروع اعتراضهای قشر نخبه و دانشگاهی آمریکا و سرایت آن به چهار گوشه جهان بر سر زبانها افتاده است. تصور کنید دانشگاههایی در آمریکا و برخی کشورهای اروپایی علیه «صهیونیزم جهانی» و «نسلکشی در غزه» به پا خاستهاند که، ادارهکنندگان آینده این کشورها هستند! به این نکته هم توجه داشته باشید، آمریکا طی این 20 روز، همه آن ارزشهایی را که طی سالیان سال با قدرت پول، رسانه، زور، سینما و هالیوود و نخبگان همین دانشگاهها رشته بود، پنبه کرده است!
دیروز تصاویر حیرتانگیزی از دانشگاه میشیگان منتشر شد. این دانشگاه جزو برترین دانشگاههای این کشور و جهان است. هزاران دانشجوی در محوطهای بزرگ مثل یک استادیوم بزرگ فوتبال، در مراسم جشن فارغالتحصیلی شرکت کردهاند. مسئول مربوطه اسامی دانشجویان را میخواند و دانشجویان، در حالی که کلاه مخصوص فارغالتحصیلی بر سر، چفیه فلسطینی روی دوش و پرچم فلسطین در دستش است، به جایگاه رفته و با جمله «Free Palestine» هم وجدان بیدارش را نشان میدهد، هم با وجود آگاهی از خطراتی که در پیشرو دارد، با 40هزار شهیدی که اسرائیل با سلاحهای آمریکایی طی فقط چند ماه قتلعام کرده، ابراز همدردی میکند. سایر دانشجویان هم که منتظر خوانده شدن نامشان هستند، برای این عده دست میزنند؛ تصاویری که تردید نداشته باشید، به اندازه خود، صهیونیستها را تحت فشار قرار داده و همین روزها، دولتمردان آمریکا را هم برای جمع کردن این بساط جنایت، تحت فشار قرار خواهد داد.
سایر دانشگاههای آمریکا هم همچنان ناآرام هستند و با وجود حضور سنگین نیروهای مسلح، تکتیراندازان و سرکوب وحشیانه تحصنکنندگان، دستگیری و کشاندن اساتید و دانشجویان معترض روی زمین و انداختنشان در خودروهای مخصوص زندان، تحصن و تجمعها ادامه دارند. حتی ضربالاجلهایی که رؤسای برخی دانشگاهها برای جمعشدن چادر متحصنین تعیین کردهاند نیز متحصنین را نترسانده و آنها همچنان به اعتراض علیه رژیم صهیونیستی ادامه میدهند. دانشگاههای فرانسه، استرالیا، آلمان، ایتالیا، ژاپن، مصر، سوئد و... نیز شاهد تجمعات و تحصنهای مشابه هستند. دانشجویان یمنی نیز با برپایی بزرگترین تجمع دانشجویی یمن، از دانشجویان و اساتید دانشگاههای آمریکا تشکر و از آنها حمایت کردند.
ارتش اسرائیل همان ارتش آمریکاست
شاید عدهای ندانند، چرا دانشجویان آمریکایی که علیه جنایات اسرائیل دست به اعتصاب زدهاند، علیه نظام حاکم بر آمریکا نیز شعار میدهند. مهمترین دلیل این شعار را میشود در گزارش جدید رسانههای صهیونیستی دید. دیروز خبرگزاریها به نقل از رسانههای عبریزبان نوشتند، آمریکا از زمان آغاز جنگ غزه تاکنون، 350 هواپیما و 50 کشتی مملو از سلاح برای ارتش اسرائیل فرستاده است! این یعنی، صهیونیستها بدون حمایتها و کمکهای آمریکا قادر به انجام این حجم جنایت طی چند ماه نبودند. به گزارش المیادین به نقل از رسانههای صهیونیستی «با این حجم کمک تسلیحاتی میتوان گفت ارتش ما متعلق به آمریکاست.» پیش از این نیز صهیونیستها گفته بودند، اگر آمریکا به ما کمک نمیکرد، باید با چوب و چماق به جنگ حماس میرفتیم!
سخنرانی رسوا
دیروز تصاویر سخنرانی«گیلعاد اردان»، نماینده رژیم صهیونیستی در سازمان ملل نیز منتشر شد. اظهاراتی که از این مقام صهیونیست درباره دانشجویان و اساتید معترض دانشگاههای آمریکا پخش شد، بازتاب زیادی در رسانهها داشت. او بدون این که خجالت بکشد، گفت: «ما پیش از این شنیده بودیم نیروهای حماس در مدارس پنهان میشوند [بنابراین مدارس را هدف قرار میدهیم] اما نمیدانستیم نیروهای حماس در دانشگاه هاروارد و کلمبیا و... هم پنهان میشوند.» پیش از این پیشبینی شده بود، آمریکا و رژیم صهیونیستی با زدن اَنگهایی مثل «یهودستیز» و «نفرتپراکن»، تلاش کنند سرکوب وحشیانه نخبگان دانشگاهی را توجیه کنند اما هرگز پیشبینی نشده بود گفته شود، دانشجویان دانشگاههای آمریکا اعضای حماس هستند!
یک ضرب شست دیگر
این که صهیونیستها چرا اقدام به کشتار زنان و کودکان و نوزادان فلسطینی میکنند، دلایل متعددی دارد که یکی از آن دلایل، متوقف کردن و به تسلیم واداشتن جوانان مسلح فلسطینی است که، طی این مدت نشان دادهاند، چه کسی مَرد جنگ است و چه کسی تنها افتخارش، کودککشی است. در واقع صهیونیستها وقتی حریف جوانان مسلح در میادین جنگ نمیشوند، به کشتار زنان و کودکان میپردازند تا هم زهرچشمی بگیرند و هم جوانان مسلح فلسطینی را به تسلیم وادارند. در جدیدترین ضرب شست جوانان مسلح فلسطینی خبر رسیده است که، با حمله به چادر نظامیان صهیونیست 17 نظامی این رژیم درجا به هلاکت رسیده یا زخمی شدهاند. بر اساس گزارشهای منتشر شده، در جریان شلیک راکتهای 114میلیمتری از غزه در نزدیکی دروازه مرزی «کرم شالوم»، یکی از راکتها به چادری که سربازان صهیونیست در آن خوابیده بودند برخورد کرده است. به گفته منابع صهیونیستی، حال دستکم 10 مجروح وخیم است و 7 نظامی نیز به هلاکت رسیدهاند. برخی منابع غیرصهیونیستی اما میگویند، تعداد تلفات و مجروحین بیشتر از این اعداد است و میتواند حدود 30 نفر هم باشد. صهیونیستها به شدت آمار خسارات و تلفاتشان را سانسور میکنند. کانال تلگرامی «مطالعات فلسطین» هم در اینباره نوشته است: «محل اصابت راکتها، 2کیلومتر با گذرگاه تجاری کرم ابوسالم فاصله داشته و تنها مقر فرماندهی نظامی را هدف قرار داده است.»
آتشبس بالاخره به کجا رسید؟
طی دو روز گذشته، خبرهای «جدی» از نزدیک بودن یک توافق برای آتشبس بین رژیم صهیونیستی و حماس منتشر شد. اعلام شد این توافق پیشنهاد مصر است و حماس با آن موافقت کرده و همه منتظر موضع رژیم صهیونیستی هستند. اما دیروز خبرهای تکمیلی که آمد معلوم شد، صهیونیستها توافق را نپذیرفتهاند و دلیل این امر نیز، تهدید وزرای فوقافراطی رژیم صهیونیستی است که گفتهاند، اگر نتانیاهو به رفح حمله نکند و تن به این توافق آتشبس بدهد، از دولت خارج میشوند تا کابینه ائتلافیاش، فروبپاشد. از آنسو شهرکنشینان صهیونیست نیز دولت نتانیاهو را تحت فشار گذاشتهاند تا، تن به آتشبس داده و اُسرایشان آزاد شود. بر اساس تصاویر و گزارشهایی که از تلآویو منتشر شده است، شمار زیادی از صهیونیستها اطراف وزارت جنگ تجمع کرده و علیه نتانیاهو و کابینهاش شعار میدهند. پلیس رژیم صهیونیستی نیز به شدت در حال سرکوب و دستگیری معترضان است. معترضان خواهان آتشبس هستند.
حزبالله با شلیک 30 موشک به اسرائیل انتقام 4 شهید لبنانی را گرفت
ساعاتی پس از انتشار خبر شهادت 4 غیرنظامی لبنانی در حملات رژیم صهیونیستی به خاک لبنان، جنبش حزبالله با 30 موشک مراکز رژیم صهیونیستی در شهرک «کریاتشمونا» را درهم کوبید. حزبالله لبنان پیش از این گفته بود، کشتار غیرنظامیان، خط قرمزش است.
با شروع عملیات «طوفانالاقصی» از سوی گروههای مقاومت فلسطین، جنبش حزبالله لبنان برای مشغول کردن نظامیان صهیونیست در شمال فلسطین و کاهش فشارها بر مقاومت در غزه اقدام به انجام عملیاتهای روزانه و بعضاً سنگین و بیسابقه علیه اهداف رژیم صهیونیستی در داخل سرزمینهای اشغالی کرده و بعضا مراکزی را هدف قرار داده است که کسی تصورش را نمیکرد. کار به جایی رسید که رسانههای صهیونیستی بارها اذعان کردهاند که حزبالله در شمال سرزمینهای اشغالی فلسطین دست برتر را دارد و ارتش رژیم صهیونیستی در این منطقه به دام افتاده است. چندصد هزار نفر از اشغالگران صهیونیست نیز از ترس همین حملات
- احتمالا برای همیشه- این مناطق را تخلیه کرده یا به کشورهایشان بازگشتهاند یا داخل هتل و دور از این مناطق اسکان گزیدهاند. دیروز اعلام شد حزبالله لبنان شهرک کریاتشمونا را با 30 موشک درهم کوبید تا انتقام 4 شهید لبنانی را بگیرد.
پاسخ سنگین و قطعی گسترده برق
ماجرا از این قرار است که، ابتدا منابع خبری از حملات بامدادی- بامداد یکشنبه 16 اردیبهشت- صهیونیستها به مناطقی در جنوب لبنان خبر دادند؛ شبکه خبری المیادین بامداد یکشنبه گزارش داد که ارتش رژیم صهیونیستی با توپخانه سنگین منطقه اللبونه در اطراف شهرک ناقوره واقع در جنوب لبنان را بمباران کرد. در پی این خبر منابع لبنانی از شهادت 4 نفر در حمله رژیم صهیونیستی به جنوب لبنان خبر دادند. جنبش محبوب حزبالله پیش از این هدف قرار دادن غیرنظامیان لبنانی را «خط قرمز» خود اعلام کرده و گفته بود، به شدت به چنین حملاتی پاسخ خواهد داد.
مقاومت لبنان اعلام کرد: شهرک کریاتشمونا را با دهها موشک «کاتیوشا» و «الفلق» هدف قرار دادیم... حمله به کریاتشمونا در واکنش به جنایت هولناک دشمن صهیونیستی در شهرک میسالجبل انجام شد. رسانههای عبری هم نوشتند: چندین موشک «بسیار سنگین» از جنوب لبنان به شهرک کریاتشمونا و اطراف آن شلیک شد. خبرنگار المیادین در جنوب لبنان هم در اینباره از شلیک بیش از ۳۰ موشک از لبنان به منطقه اصبعالجلیل خبر داد. طبق اعلام منابع عبری برق شهرک کریاتشمونا بعد از حملات موشکی حزبالله قطع شده است.
پیش از این پاسخ نیز مقاومت اسلامی لبنان مراکز نظامی صهیونیستها در «الراهب» و سایت جاسوسی و نظامی «المطله» را با موشک هدایتشونده هدف قرار داده بود. خبرنگار الجزیره نیز از شلیک ۴ موشک به سمت مرکز نظامی «الرادار» در مزارع اشغالی شبعا خبر داده بود. همچنین رسانههای عبری گزارش داده بودند آژیرهای هشدار در «راموت نفتالی، یفتاح و مفووت حرمون» در الجلیل الاعلی به صدا درآمده و قطع نمیشود.
بزرگترین تظاهرات دانشجویی یمن
یمنیها هم مثل حزبالله لبنان بعد از حمله صهیونیستها به غزه، ضربات دقیق، کاری و حسابشدهای به رژیم صهیونیستی و حامیان این رژیم در آسمان، دریا و خشکی وارد کردهاند و این ضربات همواره با همراهی میلیونی مردم این کشور همراه بوده است. «نقطه پایان این حملات» نیز، «توقف حملات اسرائیل به غزه» عنوان شده است.
صنعا، پایتخت یمن، دیروز نیز شاهد برپایی یک تظاهرات بزرگ در حمایت از ملت مظلوم غزه بود منتهی، اینبار این تظاهرات کمی با تظاهراتهای میلیونی قبلی تفاوت داشت. اینبار دانشجویان یمنی با برپایی بزرگترین تظاهرات دانشجویی، ضمن اعلام همدردی و همراهی با دانشجویان معترض آمریکایی، بر حمایت از آرمان فلسطین تاکید کردند. شرکتکنندگان در این راهپیمایی با صدور بیانیهای سکوت و ناتوانی مستمر در قبال جنایات صهیونیستها ضد ملت غزه را به شدت محکوم کرده و دولت آمریکا را مسئول استمرار این جنایتها معرفی کردند. جوانان یمنی همچنین «مواضع شرافتمندانه دانشجویان و عناصر آکادمیک در دانشگاههای آمریکا و اروپا در مخالفت با نسلکشی در غزه» را ستوده و سرکوب و بازداشت دانشجویان در دانشگاههای غربی را به شدت محکوم کرده و خواستار آزادی بازداشتیها شدند. به گزارش مهر، در بیانیه دانشجویان یمنی همچنین از تحریم اقتصادی کالاهای آمریکایی و اسرائیلی و شرکتهای حامی آنها به عنوان کمترین اقدام در حمایت از ملت و برادران فلسطین حمایت و بر ادامه این روند تاکید شده است.
پیشنهاد جدید یمن به حماس
پس از این که اعلام شد، قطر برای تحمیل آتشبس مورد قبول صهیونیستها، رهبران حماس را تحت فشار قرار داده است تا بین «ماندن در قطر» و «اخراج از این کشور» یکی را انتخاب کند، «محمد البخیتی» از رهبران جنبش انصارالله یمن، گفت: «صنعا افتخار میکند که میزبان دفتر سیاسی جنبش حماس، فارغ از عواقب آن حتی اگر آسمان بر زمین بیفتد، باشد.» انصارالله یمن ۲۰ آوریل (1 اردیبهشت) گذشته نیز، آمادگی خود را برای استقبال از رهبران حماس اعلام کرده بود. طبق گزارش روسیاالیوم، البخیتی پست خود را در پلتفرم ایکس به همراه گزارشی از رویترز منتشر کرد. رویترز به نقل از یک منبع آگاه ادعا کرده بود: «قطر ممکن است دفتر حماس را به عنوان بخشی از بازنگری در میانجیگری خود درباره جنگ غزه ببندد.»
وعده صادق دوم
«سید هاشم الحیدری»، از رهبران مقاومت عراق نیز گفت: «بنده و دوستان ما در عراق بهدنبال فشار بر آمریکا هستیم؛ بر سیاسیون، عشایر و علما نیز فشار آوردهایم که بیایید تصمیم بگیریم که آمریکا را از عراق خارج کنیم. اگر کوچکترین حماقت از اسرائیل علیه ایران انجام بگیرد، عکسالعمل قویتر و وعده صادق دوم رقم خواهد خورد. حکومت فلان کشور برای خود مردم آن کشور است و شاید هم گروه مقاومت فلان کشور برای همان کشور باشد ولی نظام جمهوری اسلامی برای کل مسلمانان است.»
ساعاتی بعد مقاومت اسلامی عراق اعلام کرد: روز شنبهای که گذشت، یک مرکز را در بندر حیفا واقع در اراضی اشغالی هدف قرار داده است. در بیانیه مقاومت عراق آمده است که این هدفگیری در ادامه رویکرد مقاومت در برابر اشغالگری صهیونیستها، حمایت از مردم غزه و در پاسخ به کشتارهای اسرائیل علیه فلسطینیان انجام گرفت. مقاومت اسلامی عراق با استفاده از موشک «الارقب» دست به این حمله زده است. مقاومت عراق تهدید کرد که به نابودی مقرها و مواضع دشمنان ادامه میدهد. گفتنی است، مقاومت اسلامی عراق روز جمعه نیز یک هدف حیاتی اشغالگران را در بحرالمیت با سلاحهای مناسب هدف قرار داد.
بنای عادیسازی روابط روی خون فلسطینیان
چندی پیش بود که پژوهشگران مرکز «پژوهشهای امنیت داخلی» رژیم صهیونیستی، پژوهشی را، تهیه کردند. این پژوهشگران گفته بودند: «مانعی در مقابل عربستان برای پیشبرد عادیسازی روابط با اسرائیل وجود دارد و آن این است که عملیات طوفانالاقصی به خاندان حاکم عربستان این را ثابت کرد که مشکل فلسطین یک مشکل ثانویه نیست و نمیتوان آن را نادیده گرفت. برای همین عربستان خیلی برای همذاتپنداری با اسرائیل تلاش نمیکند و بیشتر برای نشان دادن همبستگی با فلسطینیها تلاش میکند. در نتیجه بهائی را که از اسرائیل میخواهد بالا میبرد. یکی از نتایج جنگ کنونی افزایش بهای عادیسازی روابط با عربستان برای اسرائیل درخصوص موضوع فلسطین است. این چیزی است که مقامات اسرائیلی تاکنون با آن مخالفت کردهاند.»
اما گویا این «افزایش بها» لحاظ شده و از طرف آمریکا پرداخت شده است و دیگر مخالفتی هم از طرف رژیم آپارتاید اسرائیل نیست! «آنتونی بلینکن»، وزیر خارجه آمریکا، در جریان سفرش به منطقه غرب آسیا، در 10 اردیبهشت، گفته بود که آمریکا و عربستان در طول ماه گذشته اقدامات فشردهای را برای عادیسازی روابط ریاض و تلآویو انجام دادند. وی اضافه کرده بود: «احتمال دارد، تلاشهای دوجانبه عربستان و آمریکا در این باره به زودی به نتیجه برسد.» بلینکن گفته بود: «ابتدا باید به جنگ در غزه پایان دهیم و روند تشکیل کشور مستقل فلسطینی را آغاز کنیم تا پس از آن روند عادیسازی روابط عربستان و اسرائیل به پیش رود.» وی با ادعای اینکه تنها عاملی که از برقراری آتشبس جلوگیری میکند جنبش حماس است، افزوده بود: «با دوستانمان برای پایان دادن به جنگ در غزه و جلوگیری از گسترش دامنه درگیری تلاش میکنیم.» وزیر خارجه آمریکا همچنین مدعی شده بود: «یک پیشنهاد سخاوتمندانه مقابل حماس گذاشته شده است و امیدواریم که تصمیم درستی بگیرد.»
پیش از این سخنان نیز رسانه «میدل ایستنیوز»، به نقل از یک مقام آگاه، جزئیات توافق امنیتی و نظامی و سیاسی آمریکا و عربستان و رژیم صهیونیستی را که به عادیسازی روابط ریاض و تلآویو ختم میشود، فاش کرده بود. به گفته این مقام آگاه، توافق امنیتی دیپلماتیک آمریکا و عربستان و اسرائیل و تشکیلات خودگردان فلسطین به مراحل نهائی خود رسیده و دولت آمریکا درباره آن با ولیعهد عربستان به توافق رسیده است.
این مقام آگاه افزوده بود که این توافق ابعاد گوناگونی دارد، اما سه محور اصلی آن امضای توافق دفاع مشترک میان عربستان و آمریکاست که در آن هرگونه ابهام درباره کاری که آمریکا در صورت هرگونه حمله در دفاع از عربستان انجام میدهد و همچنین بر عکس آن، یعنی آنچه عربستان در صورت حمله به منافع آمریکا انجام میدهد، برطرف شده است. به گفته این مقام، محور دوم توافق تسهیل دستیابی عربستان به سلاحهای پیشرفته آمریکاست. همچنین در محور سوم، دو کشور درباره برنامه هستهای غیرنظامی تابع نظارت شدیدی توافق کردهاند که به موجب آن عربستان میتواند از منابع اورانیوم خود برای رآکتورهای هستهای استفاده کند.
عادیسازی روابط با رژیم آپارتاید اسرائیل یکی از اولویتهای سیاست خارجی برخی از کشورهای عربی حوزه خلیجفارس بوده و هست؛ اما برای رژیم سعودی که دیر زمانی است خود را «ام القرای جهان اسلام» میپندارد و معرفی میکند، شرایط متفاوت است. از آنجایی که عادیسازی برای رژیم سعودی هزینههای بیشتری دارد سیرِ یک روند تدریجی را میطلبید که توسط این رژیم مدتهاست که پیگیری شده است و از طرف دیگر این «ویژه بودن شرایط برای سعودی» بهانهای بود برای گرفتن امتیازهای بیشتر از آمریکا. به هر حال، رسانهها و مقامات اسرائیلی و آمریکایی بارها و بارها از نزدیک بودن عادی شدن روابط با رژیم سعودی گفته و تنور این عادیسازیِ منحوس را داغ نگاه داشتهاند، اما گویا این توافق با نادیده گرفته شدن خون نزدیک 35 هزار قربانی غزه – یا به تعبیری دقیقتر تبدیل این قربانگاه به بهانهای برای گرفتن امتیازهای بیشتر برای سعودیها – از هر وقت دیگری نزدیکتر است.
جدای از نقد اخلاقی این عادی سازی آن هم مقارن با جنایات کنونی رژیم آپارتاید اسرائیل در غزه و رفح باید گفت که این مورد عادیسازی برای رژیم سعودی بغرنجتر است، دیگر کشورهای عربی نیز کم و بیش به همین سرنوشت دچار هستند. حکومتها در جریان عادیسازی به سمتی حرکت کردند که خلاف جهت مردم و افکار عمومی در این کشورها بود. ماجرای برگزاری جام جهانی در قطر و واکنشهای مردم عربزبان به خبرنگاران اسرائیلی و نیز استقبال آنها از پرداختن به مسئله فلسطین میتواند یک شاهد برای این ادعا باشد. این مسئله به قدری پررنگ بود که رسانههای عبریزبان نیز به طور مفصل به آن پرداختند و اعتراف کردند که در افکار عمومی مردم مسلمان «چیزی به اسم اسرائیل وجود ندارد و هرچه هست فقط فلسطین است». حالا هم که اعتراضات ضدصهیونیستی همه جای عالم را گرفته است. در ضمن رژیم سعودی بارها تجربه کرده است که چندان هم نمیتوان به وعدههای آمریکاییها اطمینان کرد؛ از کجا معلوم چک سفیدْ امضای آمریکاییها اين بار هم نقد نشود؟
شاید بتوان گفت که عادیسازیها در مجموع نه برای حکومتهای عربی به ویژه عربستان – در طولانی مدت – مثبت خواهد بود و نه به طریق اولی برای رژیم آپارتاید اسرائیل نتیجه مشت پُرکنی خواهد داشت؛ زیرا رژیمی که از بحرانهای داخلی رنج میبرد نمیتواند بحرانهای خود را با حمایتِ حکومتهایی جبران کند که خود حمایتِ مردمِ خویش را ندارند. بررسی اینکه چرا برای رژیم آپارتاید اسرائیل نمیتواند مثبت باشد مجال دیگری میطلبد؛ اما شاید مهمترین علت برای اینکه عادیسازی برای حکومتهای عربی نیز در طولانی مدت مثبت نخواهد بود، این باشد که آنها در روندی خلاف افکار و خواست عمومیِ مردم خود حرکت میکنند و این میتواند در جایی به یک رویارویی جدی برسد و مسلم است که هیچ حکومتی را نمیرسد که در طولانی مدت بتواند در مقابل مردمش دوام بیاورد.