خبر ، اسلام ستیزان ضد بشر و جنایتکار و ....
۱۴۰۳/۰۲/۲۲
نیوزویک: ایران هیچ محدودیتی در تولید انبوه موشکهای نقطهزن ندارد
نشریه نیوزویک میگوید ایران دستکم 3 هزار فروند موشک آماده شلیک، از همان انواعی دارد که برخی از آنها را در حمله اخیر به اسرائیل به هدف زد.
هفتهنامه آمریکایی با بیان این که حمله اخیر ایران تحول در تاریخ جنگهای مدرن است، نوشت: این درگیری با شلیک بیسابقه بیش از 300 پهپاد، و موشکهای کروز و بالستیک، سامانههای پدافند موشکی اسرائیل و متحدانش را به شکلی بیسابقه به چالش کشید.
سامانه پدافند موشکی «آرو» به عنوان بالاترین سطح معماری دفاعی اسرائیل، ۱۲۰ موشک را رهگیری کرد اما این واقعیت که برخی از آنها به اهداف خود رسیدند، بر خطرات موجود تأکید میکند. همچنین سامانه گنبد آهنین نیز در مقابل حمله انبوه پهپادهای شلیک شده فعال شد. سامانه دفاعی میانبرد هم در مقابل موشکهای کروز استفاده شد. هر دو سامانه آرو بهطور مشترک توسط صنایع هوافضای اسرائیل و بوئینگ در ایالات متحده توسعه یافتهاند. این برنامه در اواسط دهه ۱۹۸۰ و پس از آنکه رونالد ریگان از متحدان آمریکا دعوت کرد تا به برنامه جنگ ستارگان در برابر موشکهای قارهپیمای شوروی توسعه یافته بود، بپیوندند، آغاز شد.
اسحاق رابین، وزیر دفاع اسرائیل در آن زمان، پیوستن به این برنامه را توصیه کرد و Arrow یکی از پروژههایی بود که آنها برای توسعهاش به آمریکایی پیوستند. هر چند موفقیت فنی این سامانهها قابل توجه است، اما پیامدهای حمله ایران عمیق است.
ایران بهطور سنتی، از رویارویی مستقیم خودداری میکند و بهجای آن از اعمال نفوذ خود از طریق گروههای مورد حمایتش مانند حزبالله، حماس، حوثیها و دیگر گروهها اقدام میکند. این استراتژی این امکان را برای ایران فراهم میآورد که خود را از انتقامجویی مستقیم دور نگه داشته و بتواند قدرتش را دور از مرزهای خود به نمایش بگذارد.
اما حمله مستقیم اخیر به اسرائیل، اولین حمله مستقیم از خاک ایران به اسرائیل بود و بنابراین نشاندهنده تشدید و تغییر تاکتیک ایران است. حمله مستقیم نشان میدهد که هرگونه اقدام مهم اسرائیل علیه ایران، مانند هدف قرار دادن رهبران نظامی یا خرابکاری در تأسیسات هستهای، اکنون میتواند واکنش موشکی مستقیمی را برانگیزد.
علاوهبر این، ایران با عملیات اخیر اکنون این توانایی را خواهد داشت که بررسی کند کدام یک از موشکهای شلیک شدهاش و چرا موفق شده به هدف اصابت کند و سپس برنامهاش را در حملات آینده بازبینی کند. این میتواند به عنوان طرحی برای ایران برای تجزیه و تحلیل و تلاش برای دور زدن بیشتر سامانه اسرائیل در حملات بعدی باشد.
براساس ارزیابیهای ارتش آمریکا، ایران تقریباً ۳ هزار موشک بالستیک در زرادخانه خود دارد و در حمله اخیر به اسرائیل، از بیش از ۱۲۰ موشکانداز استفاده کرده است. همه اینها نشان میدهد که ایران تقریباً با هیچ محدودیتی در توانایی خود در ساخت موشک و تجهیزات مرتبط مواجه نشده است.
اسرائیل میداند که نمیتواند دست روی دست بگذارد و مجبور است درس بگیرد؛ چرا که در هر صورت تعدادی از موشکهای ایران از سامانه پدافند هوائی اسرائیل عبور کرده و به هدف اصابت کردهاند. جنبه اقتصادی ایجاد سپر موشکی را نیز نمیتوان نادیده گرفت. هزینه هر موشک رهگیر سامانه آرو حدود ۳ میلیون دلار است. این هزینه در هر درگیری طولانیمدت بسیار زیاد خواهد بود.
رویارویی اسرائیل و ایران، از سایه بیرون آمده و پس از حمله اخیر، اکنون شاهد موجودیت مسابقه تسلیحاتی جدید در خاورمیانه هستیم. ایران تلاش خواهد کرد تا تواناییهای خود را برای غلبه بر سیستم دفاع موشکی اسرائیل تطبیق و توسعه دهد.
ایران در حال مسلح کردن کرانه باختری است
ایران از دو سال قبل توانسته تسلیحات مختلف را به کرانه باختری در فلسطین منتقل کند و در حال مسلح کردن کرانه باختری است.
هفتهنامۀ فرانسوی «کوریر انترناسیونال» گزارشی را به نقل از روزنامه نیویوریک تایمز دربارۀ شبکۀ پیچیدۀ سپاه پاسداران برای ارسال مخفیانۀ اسلحه به کرانۀ غربی رود اردن منتشر کرد. در این گزارش ادعا شده است: «به دستور رهبر عالی ایران، سپاه پاسداران و نیروی قدس سلاح ها را که اغلب شامل تفنگهای کمری، مسلسل و موشکاندازهای ضدتانک میشوند به یاری برخی دلالان و بادیهنشینان و از طریق سوریه و اردن و بعضاً لبنان، وارد کرانۀ غربی رود اردن میکند و هدف، گسترش جبهۀ درگیریهای نظامی گروههای فلسطینی علیه اسرائیل و مسلح کردن ساکنان اراضی فلسطینی در مقابل ارتش اسرائیل است.
ایران در ارسال مخفیانه و گستردۀ اسلحه به کرانۀ غربی رود اردن، وسیعاً عوامل اطلاعاتی و نظامی خود و همچنین شبکههای فعال موجود و بادیهنشینان مناطق مرزی اردن را به کار میگیرد.
ارسال سلاح از دو سال پیش آغاز شد و آغاز آن همزمان با وعدۀ رهبر عالی ایران بود که در ملاقات با رهبران حماس و جهاد اسلامی در تهران قول داده بود که ارسال اسلحه به کرانۀ غربی رود اردن در دستور کار قرار گیرد.
گزارش نیویورک تایمز که کوریر انترناسیونال آن را منتشر کرده، این سخن امیرسعید ایروانی، نمایندۀ ایران در سازمان ملل، را یادآوری کرده که گفته است: «ارزیابی جمهوری اسلامی ایران این است که مؤثرترین وسیله در مقابل رژیم اشغالگر صهیونیستی مقاومت مسلحانه است. نیروهای مقاومت فلسطینی توانایی لازم برای تولید سلاح مورد نیاز خود را به دست آوردهاند.»
پاسخ جان کری به سوءتفاهم برجامی دولت روحانی
سخنگوی دولت سابق میگوید خروج آمریکا بدشانسی تاریخی ایران بود. علی ربیعی در روزنامه اعتماد نوشت: «شش سال پیش بود که ترامپ از برجام خارج شد. خروج ترامپ از برجام هم یک بدشانسی تاریخی برای ایران بود که بدون تردید تاثیراتی بر روندهای سیاست خارجی، امنیت و به ویژه اقتصاد و فقر در ایران گذاشته است. اولین نکته، حال و روز این روزهای جامعه شهادت میدهد چقدر بخشی از ظاهراً نخبگان! و جریانهای سیاسی بدون درک و شناخت از برجام و تحریم، نظام جهانی، روابط بینالملل، اقتصاد و الزامات آن و حتی نگرشهای مردم نسبت به امید و ناامیدی و... بودهاند.... مشکل اصلی دولتمردان امروز این است که چون به دلیل درک نادرست یا غرض سیاسی آثار تحریم را انکار میکردند، حتی زبانشان هم علیه تحریم و تحریمگران نمیتواند بچرخد و ظاهراً مسئول نارساییهای فعلی هم بیدفاع دم دستشان است! مسببان وضع موجود! گویا همه تاریخ گذشته مقصرند جز اینها.
دومین نکته، مخالفان و موافقان برجام است. بزرگترین و مهمترین مخالف خارجی برجام در عرصه بینالمللی رژیم اسرائیل بود. گفتارها و بیاناتی که بعدها از سوی نتانیاهو منتشر شد و همچنین مواضع و رایزنیهای انجام شده توسط آنها در آن روزها همگی حاکی از آن است که چگونه پایان امنیتیسازی ایران، استراتژی اسرائیل را برهم زد. من تردید ندارم که اسرائیل، بهرهگیری از تمامی ابزارهای بینالمللی، فشارها و بده بستانها و همچنین ابزار عملیات روانی و جاسوسی برای تخریب جهتگیری به سمت حل مسائل بینالمللی را همواره در دستور کار خود داشت و در آن زمان به کار گرفت. پس از اسرائیل، بزرگترین مخالف بزرگ خارجی، عربستان و به تبع آن برخی کشورهای عربی منطقه بودند. از مخالفان خارجی بعدی، باید به لابیهای اسرائیل در آمریکا اشاره کرد که بیشتر در جناح جمهوریخواهان جای داشتند و در فعالیتهای آنها، نگرانی از نزدیکی دموکراتها به ایران هم دارای کاربرد داخلی برای خودشان بود و هم منافع پیوسته آنها با اسرائیل را هم هدف قرار میداد. اتفاقی شگفت که همبسته و همنشینی بسیار عجیبی را رقم میزد مواضع مخالفان داخلی ایران با برجام همانند مخالفت اسرائیل و عربستان سعودی بود. متأسفانه برخی در داخل کشور به علت عجز از نیروی تجزیه تحلیل یا منفعت سیاسی برای کسب قدرت در تله برجامستیزی افتاده و حتی کار به آنجا رسید که تحریمها به نوعی عادیسازی شد. گفتند سفره مردم را به برجام گره نمیزنیم و از آن گره و پیوندی که صهیونیستها از طریق لابی قدرتمند اسرائیل در آمریکا با خروج از برجام ایجاد کرده بودند دچار غفلتی تلخ شدند.
برجام میتواند نمایانگر آن باشد که چگونه یک ایران بدون تحریم هم از نظر اقتصادی، هم از نظر اجتماعی و نشاط و پویایی جامعه حتی به لحاظ امنیت ملی، پیوندهای اقتصادی، حضور در اقتصاد جهانی میتواند ایرانی مجزا را به تصویر بکشد و حتی امنیتآفرینی کند و چگونه تحریم، ایرانی با جامعهای مأیوس و اقتصادی غیرپویا و سخت شدن زندگی مردم را جلوهگر میکند».
درباره این تحلیل، نکاتی گفتنی است، از جمله این که: آقای ربیعی را به اظهارات اخیر جان کری وزیر خارجه دولت اوباما ارجاع میدهیم که در ششمین سالگرد خروج آمریکا از برجام گفت: اقدام ترامپ، ایران را قویتر، و آمریکا را منزوی کرد.
به گزارش نشریه هیل، جان کری، تصمیم ترامپ به خروج یکجانبه آمریکا از برجام را فاجعهبار خواند و گفت: «این کار، امنیت آمریکاییها را کاهش داده است. وقتی ترامپ درخواستهای نزدیکترین متحدان ما را رد کرد و ایالات متحده را از برجام خارج کرد، منطقه خطرناکتری ایجاد کرد، ایران را قدرتمند کرد و به جای منزوی کردن تهران، ایالات متحده را منزوی کرد. حتی جمهوریخواهانی که با برجام مخالف بودند، از کاخ سفید ترامپ درخواست کرده بودند تا برای حفظ اهرم فشار بر ایران در این توافق باقی بماند، اما ترامپ، هرج و مرج را انتخاب کرد. برجام توافق مؤثری بوده و تصمیم ترامپ برای خروج از آن، باعث تهاجمیتر شدن ایران شده است».
معنای این سخن این است که برجام، ایران را ضعیفتر و آمریکا را قدرتمندتر کرده و اجماعی جهانی علیه ایران با شمشیر همیشه آویزان تهدید تحریمها بر سر ایران آویزان کرده بود تا دائماً فشار بیاورد و باج جدید بخواهد. به همین دلیل هم بود که از همان دولت اوباما، اعمال تحریمهای جدید مانند تحریمهای ویزا و آیسا و سیسادا – و تدارک ریلگذاری تحریمهای کاتسا در کنگره – برخلاف تعهدات برجامی غرب آغاز شد. عنایت کنید که جان کری میگوید حتی جمهوریخواهان هم خواستار حفظ برجام به عنوان اهرم فشار علیه ایران (در کنار مهار و تعطیلی برنامه هستهای ایران) بودند. اما ترامپ که عجول بود و انفعال و میزان وابستگی دولت روحانی به برجام را هم دیده بود، تصور کرد با خروج از برجام میتواند باج چند برابری از وی بگیرد. این در حالی بود که فدریکا موگرینی مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا فاش کرد که از روحانی تضمین گرفته بود حتی اگر ترامپ از برجام خارج شود و تعهدات آمریکا برای تعلیق تحریمها را لغو کند، باز هم ایران در برجام بماند و تعهداتش را(یکطرفه) اجرا کند(!)
نهایتاً این که تبدیل برجام به اهرم فشار دولتهای آمریکا، نه بدشانسی ایران بود و نه موضوعی غیر قابل پیشبینی، بلکه کاملاً از سوی صاحب نظران اقتصادی و حقوقی و دیپلماتیک بارها به دولت روحانی هشدار داده شده بود اما آنها که سرمست از توهم خودساخته پیروزی بودند، حاضر نشدند به نصیحت صاحبنظران در اخذ تضمینهای قوی و انجام پایاپای و متوارن تعهدات گوش بسپارند. بنابراین، دولت هشت ساله را با تحریمهای دو برابر شده، برنامه هستهای عمدتاً به تعلیق درآمده، کاهش شدید صادرات نفت، اقتصاد شرطی شده، تورم 60 درصد و معدل رشد اقتصادی نزدیک به صفر تحویل دادند.
گزارش فایننشال تایمز از حال ناخوش اقتصاد آمریکا
یک روزنامه طرفدار نظام سرمایهداری غرب، ضمن بررسی وضعیت اقتصاد آمریکا، از قول رسانههای غربی تأکید کرد که «حال اقتصاد آمریکا ناخوش است».
دنیای اقتصاد مینویسد: بهنظر میرسد غول اقتصادی جهان در ماههای اخیر حال و روز خوشی ندارد. اختلافنظرهای سیاستی بایدن و پاول به معضل بزرگی تبدیل شده که تیر آن به رشد اقتصادی، بازار کار، تورم و بازارهای جهانی اصابت کرده است. کشمکشهای جرمی پاول و سایر مقامات آمریکایی از جمله بایدن بر سر تغییر سیاستها تا حدی ادامه یافته که دوره ریاستجمهوری بایدن را تلخ کرده است. بازار کار با افت شتاب خود، تورم، کاهش شاخص مدیران خرید و در نهایت کاهش رشد اقتصادی در سهماه اول ۲۰۲۴، بحث داغ روزهای اخیر را تشکیل دادهاند
روزنامه فایننشالتایمز در تحلیلی درباره زنگ خطر بدهی آمریکا مینویسد: فیلیپ سوگل، مدیر ناظر مالی مستقل کنگره ایالات متحده، گفت: «آمریکا با انبوهی از بدهیهای فزاینده روبهرو شده و همین عامل، خطر شوک بزرگ در بازارها را افزایش داده است.» او زنگ خطر را در آمریکا به صدا درآورد و در ادامه صحبتهای خود تأکید کرد: «بدهی آمریکا در مسیری ناپایدار قرار گرفته است. دفتر بودجه کنگره پیشبینی میکند که نسبت بدهی به تولید ناخالص داخلی آمریکا تا پایان این دهه از ۱۰۶درصد بالاترین میزان خود در جنگ جهانی دوم فراتر رفته و به روند صعودی خود ادامه خواهد داد. همچنین برآوردها نشان میدهد کسری کل تا سال ۲۰۳۰ به طور متوسط ۵/۵ درصد تولید ناخالص داخلی باشد که حدود ۲درصد بیشتر از میانگین سالهای ۱۹۴۰ به بعد است.
به گفته تحلیلگران، عامل تشدیدکننده این بدهیها وضعیت سیاسی است؛ بهخصوص با نزدیکتر شدن به دوره انتخابات ریاستجمهوری آمریکا و احتمال زیاد پیروزی ترامپ این بدهیها افزایش خواهد یافت. دونالد ترامپ اعلام کرده است که در صورت پیروزی در انتخابات، مالیات را کاهش میدهد که این رویداد ۵ تریلیون دلار دیگر به بدهی این کشور میافزاید. بدهی رو به رشد آمریکا بر هزینههای استقراض بلندمدت آن فشار میآورد. سیاست مالی سست میتواند انتظارات تورمی و ریسک بدهی در دورههای طولانیتر را افزایش دهد. بازدهی بالا هزینه وام را افزایش میدهد و میتواند رشد اقتصادی را تضعیف کند. از آنجا که خزانهداری ایالات متحده به عنوان معیار قیمتگذاری بدهی در سطح جهان عمل میکند، افزایش هزینه وامها به ثبات اعتباری و مالی در خارج از کشور نیز ضربه میزند.
فایننشال تایمز همچنین از افت شتاب بازار کار در ایالات متحده خبر داده و به نقل از گزارش وزارت کار آمریکا اعلام کرد که در ماهآوریل نزدیک به ۱۷۵هزار فرصت شغلی جدید ایجاد شد که این مقدار از پیشبینیهای قبلی بسیار کمتر است. آمار منتشر شده نشان میدهد که شغلهای ایجاد شده در این کشور به پایینترین سطح خود در شش ماه گذشته رسیده است.
در همین حال به گزارش اس اند پی گلوبال، بخش تولید ایالات متحده در ماه آوریل دچار افت شد؛ زیرا سفارشهای جدید برای اولین بار در سال ۲۰۲۴ روند منفی به خود گرفت. شاخص مدیران خرید(PMI) نشاندهنده اطلاعات در مورد شرایط فعلی و آینده کسبوکار به تصمیمگیرندگان، تحلیلگران و سرمایهگذاران شرکت است. شاخص مدیران خرید عددی از صفر تا ۱۰۰ است. اگر این شاخص رقم ۵۰ واحدی را نشان دهد به این معناست که فعالیت اقتصادی پایدار است. نمره بالاتر از ۵۰ نشاندهنده رشد اقتصادی و نمره کمتر از ۵۰ نشاندهنده کوچکتر شدن اقتصاد است. مقدار این شاخص در ماه گذشته، در مقایسه با ماههای پیش از آن کاهش یافته و به ۵۰ رسیده است. شاخص فعالیتهای تولیدی به زیر ۵۰ سقوط کرد؛ زیرا روند تولید کالا در ماه آوریل کاهشی شد. افزایش هزینهها موجب شده تا تولیدکنندگان با امید به کاهش نرخ بهره و در نتیجه روند نزولی تورم در ماههای آتی، خرید مواد اولیه خود را به تعویق بیندازند.
آمریکا حمله اتمی به ژاپن را توجیه کرد ژاپن عصبانی شد
توکیو به اظهارات مقامات آمریکایی در مجلس سنا در «توجیه» حمله اتمی به هیروشیما و ناکازاکی که جان انسانهای بیگناه بسیاری را گرفت انتقاد و به آن اعتراض کرد.
در روزهای اخیر در رسانهها، اظهارات عجیبی منتشر شد که توجه بسیاری را به خود جلب کرد: «مارک میلی، رئیس سابق ستاد مشترک ارتش آمریکا، با اذعان به جنایات انجامشده توسط آمریکا و در توجیهی عجیب برای حمایتهای کشورش از کشتار هزاران غیرنظامی فلسطینی در هفت ماه حملات رژیم صهیونیستی به غزه گفت: ما افراد بیگناه زیادی را کشتهایم و شایسته انتقاد از کشتار اسرائیل نیستیم... قبل از آن که همگی از اقدامات اسرائیل تبری بجوییم و من در قبال مرگ غیرنظامیان در غزه احساس ناراحتی کنم، نباید فراموش کنیم که ما به عنوان آمریکا بیگناهان بسیاری را در موصل عراق و رقه سوریه و ۱۲۰۰۰ غیرنظامی بیگناه را کشتیم.» او سپس به حملات اتمی آمریکا علیه دو شهر ژاپن اشاره کرد و گفت: «ما فقط هیروشیما و ناکازاکی را نابود نکردیم. ما 69 شهر ژاپن را ویران کردیم.» همه این اظهارات و اعترافات جنونآمیز برای این بود که میلی بگوید، «ما آمریکاییها نباید اسرائیل را به خاطر کشتن 36هزار فلسطینی سرزنش کنیم.»(!)
این خطابه وقیحانه به نظر میرسد تنها از طرف میلی صادر نشده است و گویا شیوعی در بین رجال آمریکایی دارد! برای نمونه میتوان به «اظهارت بحثبرانگیر مقامهای آمریکایی در جریان گفتوگو در جلسه سنا در مورد حمایت نظامی آمریکایی از رژیم صهیونیستی» مراجعه کرد. «لیندسی گراهام»، سناتور جمهوریخواه، با اشاره به بمباران اتمی در سال ۱۹۴۵ ازسرگیری تحویل سلاح به تلآویو را خواستار شد. این سناتور آمریکایی گفت: «به اسرائیل هر آنچه آنها برای جنگیدن نیاز دارند، بدهید. این خیلی شبیه به هیروشیما و ناکازاکی است.» گراهام سپس خطاب به مقامهای دفاعی آمریکا گفت: «استفاده از سلاحهای هستهای را موجه میدانید یا خیر؟ شما فکر میکنید که برای آمریکا تصمیم درستی بود که بمبهای اتمی را بر سر شهرهای ژاپن بریزد؟» پس از این نوبت به «چارلز براون»، رئیس ستاد مشترک ارتش آمریکا رسید که در پاسخ گفت: «من به شما میگویم که این اقدام [حمله اتمی به ژاپن] جنگ جهانی را متوقف کرد.»
این اظهارات وقیحانه اعترض توکیو، متحد واشنگتن، را به دنبال داشت. «کامیکاوا یوکو»، وزیر خارجه ژاپن، در رابطه با این اظهارات گفت: «من معتقدم این اظهارات درباره هیروشیما و ناکازاکی مناسب نبود.» یوکو در ادامه با تاکید بر اینکه بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی جان باارزش بسیاری از انسانها را گرفت، افزود که این حمله به وضعیت انسانی بسیار تأسفباری منجر شد که در آن مردم به دلیل بیماری و ناتوانی، سختیهای غیرقابل توصیفی را متحمل شدند. وزیر امور خارجه ژاپن این را هم گفت که: «همانطور که دولت همواره گفته است، ما معتقدیم استفاده از سلاح هستهای به دلیل قدرت مخرب و کشنده فوقالعاده آن با روح انساندوستانه که زیربنای ایدئولوژیک حقوق بینالملل است، مطابقت ندارد.» آنطور که ایرنا نوشته است، کامیکاوا گفت که توکیو این دیدگاه را به واشنگتن و همچنین به دفتر سناتور گراهام منتقل کرده است.
۲۱۸ روز پس از جنگ غزه
اسرائیل، منفور در جهان شکستخورده در میدان
خیلیها معتقدند، عملیات طوفانالاقصی، که 218 روز پیش انجام شد، ضربه نهائی و کاری را به صهیونیستها وارد کرد و سقوط و فروپاشی رژیم مصنوعی اسرائیل را شدت بخشید. این هم گفته شده است که، تاریخ رژیم صهیونیستی به «قبل و بعد از این حمله» تقسیم شد، و اسرائیل بعد از طوفانالاقصی با اسرائیل قبل از آن، زمین تا آسمان متفاوت خواهد بود. 218 روز است که موضوع اصلی در اسرائیل، بحث «عادیسازی» و «طرح آبراهام» نیست بلکه مسئله اصلی در این سرزمین اشغالشده، «ماندن» یا «رفتن» اسرائیل است. شاید در وهله اول تصور شود، این موضعگیریها و تحلیلها، سیاسی و ژورنالیستی است و با واقعیت فرسنگها فاصله دارد. اما رسانهها و افرادی این مواضع را گرفتهاند که، دارای اعتبار بالایی هستند. خیلی از این مواضع حتی از سوی خود صهیونیستها اتخاذ شده است. اصلاً رسانهها و افراد به کنار. بیایید کمی به اخبار رسمی که هر روز در رسانههای دنیا منتشر میشود نگاهی بیندازیم.
یکی از داغترین مصادیق منزوی و منفور بودن رژیم صهیونیستی، اتفاقی است که کمتر از دو روز پیش در مجمع عمومی سازمان ملل رخ داد یعنی رأیگیری برای عضویت کامل فلسطین در سازمان ملل. نتیجه حیرتانگیز و مهم بود. برای نخستینبار 143 کشور به عضویت کامل فلسطین رای مثبت دادند و تنها 9 رای منفی بود. این اتفاق به قدری برای صهیونیستها سنگین تمام شد که، نماینده این رژیم را به واکنشی رسوا در سازمان ملل واداشت. او دستگاه کاغذ خردکنی را به دست گرفت و منشور سازمان ملل را در آن گذاشت و.... در ادامه این سیرک، عکس یحیی سنوار را هم به دست گرفت و به حضار گفت شما با این کار به او به عنوان رئیسجمهور رای دادید! این واکنش جنونآمیز باعث تمسخر او از سوی برخی کشورهای دنیا و رسانهها شد. همین رأیگیری و همین آراء نشان داد، صهیونیستها در دنیا منزوی و منفورند.
به تجمعات دانشگاههای آمریکا و دنیا هم اگر رجوع کنید، این انزوا و نفرت را خواهید دید. بیش از 3 هفته است، بزرگترین، معتبرترین و خوشنامترین دانشگاههای آمریکا و جهان، علیه اسرائیل شدهاند. با وجود سرکوب، بازداشت و حتی شکنجه، دست از حمایت از ملت مظلوم فلسطین برنمیدارند. به این مهم هم توجه کنید که این قشر دانشگاهی، نخبههای کشورهای خودشان هستند. نخبههای دانشگاههای هاروارد، کلمبیا و.... این یعنی، نه آمریکا و نه صهیونیستها، نمیتوانند به معترضان، برچسب اراذل و اوباش بزنند تا سرکوب وحشیانهشان را توجیه کنند. [اگر چه برچسب «تروریست»، «عضو حماس» و «یهودستیز»، «عامل ایران» و... میزنند اما این برچسبها واقعاً نمیچسبد.
میادین جنگ
در میادین جنگی نیز صهیونیستها واقعاً باختهاند. تلفات سنگینی که این رژیم در میادین جنگ داده آنقدر زیاد است که، عدد سانسورشده و اعلامی آن از سوی صهیونیستها، بیش از 2000 نفر است. 2هزار ژنرال و افسر و سرباز و... این در حالی است که عدد واقعی تلفات این رژیم بسیار بالاتر از این حرفهاست. حداقل دو یا سه برابر عدد اعلامی. دیروز اعلام شد، از شمال و مرکز غزه که صهیونیستها مدعی بودند، به تصرف درآمده است، چندین موشک به سرزمینهای اشغالی شلیک شد. همچنین رسانههای عبری نوشتند، حماس توانسته است خود را در شمال و مرکز غزه، سازماندهی مجدد کند. فلسطینیهایی هم که از رفح میگریزند، به سمت شمال و مرکز غزه میروند. تکتک این تحولات یعنی، صهیونیستها باختهاند. مگر اینکه کودککشی و نوزادکشی را افتخار بدانیم! در این صورت صهیونیستها حتماً برنده کودککشیاند.
محاکمه در دادگاه
نتانیاهو، فرماندهان نظامی این رژیم و شمار زیادی از سران آن، در حال محاکمه در دادگاه بینالمللی (لاهه) هستند. جرم آنها هم «نسلکشی» است. در صورت محکومیت- که به نظر میرسد حتمی است- سران این رژیم هرجا بروند، دستگیر خواهند شد. فلاکت و بدبختی از این بالاتر! این شرایط باعث شده آمریکا و رژیم صهیونیستی دست به انتحاری دیگر زده و به آن اندک آبرویی که طی دهها سال تبلیغ و هزینه کسب کردهاند، چوب حراج بزنند. سناتورهای آمریکایی صراحتاً میگویند، دادگاه لاهه باید حکم را آنطور که آنها دیکته میکنند، صادر کنند. در غیر این صورت تمام قضات آن را تحریم و ممنوع از سفر هوایی میکنند! این یعنی شلیک به مغز قانون، عدالت و هر آنچه هنگام تاسیس این دادگاه، برایش تبلیغ کرده بودند!
وبسایت «اکسیوس» در اینباره اعلام کرده اعضای دو حزب دموکرات و جمهوریخواه در کنگره به دیوان کیفری بینالمللی لاهه درباره هرگونه بازداشت مقامات ارشد سیاسی و نظامی رژیم اسرائیل هشدار دادهاند و همزمان جمهوریخواهان مجلس آمریکا بهدنبال تنظیم طرحی هستند که مقامهای این دادگاه بینالمللی را تحریم کنند.
همین هفته گذشته بود که شماری از رسانهها خبر دادند، دادگاه کیفری بینالمللی در حال آمادهشدن برای صدور حکم بازداشت برای مقامات ارشد دولتی رژیم اسرائیل از جمله «بنیامین نتانیاهو» در ارتباط با جنایات انجامشده در غزه است... آمریکا در هشت ماه گذشته علاوهبر حمایت مالی و تأمین تسلیحاتی، از تمام ابزارها و اهرمهای خود برای پشتیبانی از رژیم صهیونیستی بهره برده است؛ مانند وتوی قطعنامههای آتشبس در شورای امنیت و حال سناتورهای این کشور به دنبال این هستند با چاقوی کند و قدیمیشان یعنی «تحریم» به جنگ لاهه بروند و سر «قانون» را هم ببرند!
سایر رویدادها
منابع عبریزبان دیروز از حمله موشکی از شهر رفح در جنوب نوار غزه به پایگاه نظامی کرم ابوسالم خبر دادند.
رادیو ارتش رژیم صهیونیستی تاکید کرد که 4 موشک از رفح به سمت پایگاه کرم ابوسالم در مجاورت نوار غزه شلیک شده است.
روز گذشته نیز دستکم 15 موشک از رفح به سمت بئرالسبع و شهرکهای صهیونیستنشین در جنوب فلسطین اشغالی شلیک شد.
شمار زیادی از شهروندان هلند در پایتخت این کشور در حمایت از فلسطینیان غزه دست به تجمع اعتراضی علیه حملات رژیم اسرائیل زده و با اهالی غزه ابراز همبستگی کردند.
کانال تلگرامی مرکز اطلاعرسانی فلسطین دیروز اعلام کرد: بیش از 10هزار شهید در غزه زیر آوار هستند و نیروهای امدادی موفق نشدهاند اجساد آنها را بیرون بکشند.
«یدیعوت آحارونوت» به نقل از «گادی شامانی»، رئیس سابق شعبه عملیات ارتش رژیم اسرائیل نوشت: فرستادن نظامیان اسرائیلی به میدان جنگ در رفح برای اهداف سیاسی است و این امر تخطی از خطوط قرمز است.
در سایه تشدید حملات رژیم صهیونیستی علیه رفح آژانس امدادرسانی و کاریابی سازمان ملل متحد برای فلسطینیان (آنروا) گزارش داد تاکنون ۱۵۰هزار فلسطینی از این منطقه گریختهاند.
باشگاه اسیران فلسطینی اعلام کرد: آمار فلسطینیهای بازداشتشده در کرانه باختری از هفتم اکتبر تاکنون به ۸هزار و ۶۸۰ نفر رسیده است.
وزارت بهداشت فلسطین در نوار غزه از پیدا شدن اجساد 80 شهید فلسطینی در 3 گور دستهجمعی در محوطه بیمارستان شفا و دهها جسد دیگر در داخل بخشهای مختلف این بیمارستان خبر داد. شمار شهدای غزه از آغاز جنگ تاکنون به 34هزار و 971 نفر رسید.
سیانان در گزارشی به تصاویر و اطلاعاتی از سوی چند افشاگر اسرائیلی حاضر در دو بازداشتگاه در سرزمینهای اشغالی دست یافته که نشان میدهند زندانیان فلسیطینی تحت شکنجههای غیرانسانی و وحشیانه رژیم صهیونیستی قرار دارند. روزنامه «گاردین» تداوم حملات رژیم صهیونیستی به غزه و تشدید خشونت شهرکنشینان در کرانه باختری علیه فلسطینیان را دلیل خشم جامعه جهانی و شکلگیری «سونامی دیپلماتیک» علیه صهیونیستها توصیف کرده است.
تاریخ خبر: ۱٤۰۳/۰۲/۲۳، ۰۶:۲۲:٤۲ بازدیدها: 53