خبر ، اسلام ستیزان ضد بشر و جنایتکار و .... ۱۴۰۳/۰۳/۰۹
خبر ، اسلام ستیزان ضد بشر و جنایتکار و ....
۱۴۰۳/۰۳/۰۹
گزارش اندیشکده آمریکایی از درماندگی در تحریم نفتی ایران
چین بر خلاف فشار آمریکا طی سال گذشته به طور میانگین بیش از 1/1 میلیون بشکه در روز از ایران نفت خریده است.
اندیشکده آمریکایی «مرکز سیاست جهانی انرژی» آمریکا، ضمن گزارشی نوشت: رئیسجمهوری آمریکا، ماه گذشته تحریمهای جدیدی را با هدف کاهش صادرات نفت ایران به چین امضا کرد. به عنوان بخشی از لایحه کمک آمریکا به اوکراین، تایوان و اسرائیل، ماه گذشته مجلس نمایندگان، دو قانون جدید تحریمی تحت عنوان «قانون مهسا» و «قانون کشتیرانی» را تصویب کرد که صادرات نفت ایران را هدف قرار میدهد.
قانون کشتیرانی، دولت ایالات متحده را ملزم میکند تا اپراتورهای بندری، مالکان کشتی و پالایشگاههایی را که در تجارت نفت ایران مشارکت دارند، تحریم کند. اهداف بالقوه این تحریم شامل بنادری است که کشتیهای حامل نفت ایران را پهلو میدهند، همچنین خود کشتیها و پالایشگاههایی که نفت ایران را خریداری میکنند.
حتی قبل از اینکه قانون کشتیرانی به تصویب مجلس نمایندگان برسد، دولت ایالات متحده این اختیار را داشت که هر یک از این اهداف را تحریم کند. بنابراین، از منظر فنی، قانون کشتیرانی حاوی چیز جدیدی نیست. اما این امر به کاخ سفید انگیزه بیشتری میدهد تا تحریمها را با جدیت اجرا کند.
به گزارش عصر به نقل از گزارش اندیشکده آمریکایی، قوانین جدید، دولت بایدن را ملزم میکند که سالانه گزارشهای مفصلی درباره تجارت نفت ایران و دخالت نهادهای چینی ارائه کند. اولین گزارش تا ماه اوت (مرداد) امسال ارائه میشود و دولت از نظر قانونی موظف است اجرای تحریمهای قانون کشتیرانی را در ماه اکتبر آغاز کند.
از سال 2012، ایالات متحده تحریمهای گستردهای را علیه صادرات نفت ایران اعمال کرده. از میان تحریمهای مختلف 2 تحریم به ویژه تاثیرگذار بوده است. اولین مورد- که در بخش 1245 قانون مجوز دفاع ملی برای سال مالی 2012 تدوین شده- خریداران نفت ایران را به تحریمهای ثانویه تهدید میکند، مگر اینکه کشورهای متبوع آنها به طور قابل توجهی کل خرید خود را هر شش ماه کاهش دهند. دومین مورد، به عنوان بخش 504 قانون کاهش تهدید ایران و حقوق بشر سوریه در سال 2012 تدوین شده است. دولت اوباما هر دو تحریم نفتی را به عنوان بخشی از توافق برجام لغو کرد، اما دولت ترامپ آنها را در سال 2018 بازگرداند. دولت بایدن این تحریمها را اجرا میکند، هرچند که آنها به خوبی گذشته عمل نمیکنند.
از آنجا که پالایشگاههای چینی مستقل در مقیاس کوچک، معروف به «قوری»، بیشتر نفت صادراتی ایران را خریداری میکنند، تهدید و تاثیر تحریمهای ثانویه کمتر شده، زیرا این پالایشگاهها کمترین ارتباط را با اقتصاد آمریکا دارند. در مقابل، بانکهای چینی همچنان نسبت به تحریمهای آمریکا محتاط هستند. بزرگترین مانع این است که کاهش صادرات نفت ایران مستلزم تغییر اساسی در روابط انرژی چین با ایران است و این امر موکول به تصمیم سیاسی دولت پکن برای عدم همکاری و خرید نفت از ایران بستگی دارد که بعید به نظر میرسد. در سال 2023، چین به طور متوسط 1/1 میلیون بشکه در روز نفت خام از ایران وارد کرده که 10 درصد از کل واردات نفت چین را تشکیل میدهد. ایران در سال 2023 پس از روسیه (2.15 میلیون بشکه در روز)، عربستان (1.73 میلیون بشکه در روز) و عراق (1.19 میلیون بشکه در روز) چهارمین تامینکننده بزرگ نفت چین بوده است. با این حال، گمرک چین گزارش میدهد که چین در سال 2023 هیچ نفتی از ایران وارد نکرده. بشکههای نفتی ایران به عنوان مبدا کشورهای دیگر، به ویژه مالزی و همچنین عمان و امارات طبقهبندی میشوند. واردات نفت چین از «مالزی» از 242 هزار بشکه در سال 2019 به 1/1 میلیون بشکه در روز در سال 2023 و ژانویه تا آوریل 2024 افزایش یافته است. برآورد میشود که این میزان افزایش در واقع همان نفت خام ایران است. ارائه تخفیف از سوی روسیه، ایران و ونزوئلا باعث شده قوریها در سال 2023، حدود 98 درصد نفت خام مصرفی خود را از این 3 کشور خرید کنند.
پالایشگاههای قوری نسبت به شرکتهای ملی نفت چین کمتر نگران تحریمهای آمریکا هستند. بعید است پکن مانع از خرید نفت ایران توسط نهادهای چینی شود. این کشور با تحریمهای یکجانبه برای مداخله در تجارت انرژی چین مخالف است و مقامات چینی پس از امضای تحریمهای جدید بایدن، این موضوع را تکرار کردند. چین با تنگناهای اقتصادی مواجه است. مالکیت خصوصی قوریها هم بهانهای را برای پکن فراهم میکند تا خرید نفت از ایران را متوقف نکند.
تحریم نهادهای چینی به دلیل مشارکت در تجارت نفت ایران ممکن است تضمین همکاری چین در سایر موضوعات را دشوارتر کند؛ چون پکن هشدار داده که تهدید تحریمها برای تجارت چین با ایران ممکن است موانع جدی برای همکاری چین و آمریکا در زمینههای مربوطه با کشور روسیه ایجاد میکند.
المانیتور: ایران در این 45 سال با موفقیت از تلاطمها عبور کرده است
جمهوری اسلامی ایران، چندان هم با تلاطمهای سیاسی بیگانه نیست، بلکه در ۴۵ سال تاریخش، توانسته است به مسیر خود ادامه دهد و با واقعیتهای تازه سازگار شود. اکنون هم فرآیند سازگاری دوبارهای را پشتسر خواهد گذاشت.
این تحلیل را وبسایت آمریکایی المانیتور منتشر کرد و نوشت: جمهوری اسلامی اکنون هم فرآیند سازگاری دوبارهای را پشتسر خواهد گذاشت که با سقوط بالگرد و کشته شدن رئیسجمهوری و وزیر خارجهاش آغاز شده است.
اشتباه است که درگذشت ناگهانی رئیسی را به عنوان یک گسست مهم در پویشهای سیاسی ایران قلمداد کنیم. در عوض، جمهوری اسلامی بدون تغییرهای انبوه سیاسی، از یک فرآیند سازگاری گذر خواهد کرد. پرسش این است که با توجه به واقعیات، این فرآیند چه مفهوم و پیامدی برای سیاستهای داخلی، روابط منطقهای و سیاست خارجی کشور خواهد داشت.
یکی از جنبههای حکومت آیتالله علی خامنهای، رهبر انقلاب ایران، در این 35 سال این بوده که هرگز نشانهای از ضعف یا آسیبپذیری نشان ندهد، بنابراین فرآیند انتقالی که قانون اساسی معین میکند، به آرامی انجام خواهد شد. تا به اینجا، نشانههای نیرومندی وجود دارد که این امر تحقق خواهد یافت. در بازار آزاد مبادله ارز، نرخ برابری ریال ایران در برابر دلار، در روز نوزدهم مه یعنی روز حادثه، بالاتر از شصتویک هزار تومان بود، حال آنکه روز 22 مه، به حدود 57هزار و سیصد تومان کاهش یافت. شاید این کاهش را بتوان به تدابیر بانک مرکزی ایران نسبت داد اما نشان داد که چندان نگرانی داخلیای وجود ندارد.
هنگامی که رئیسی در سال 2021 به ریاستجمهوری رسید، بسیاری از تحلیلگران محافظهکار، با توجه به سلطه نیروهای محافظهکار و تندرو بر بخشهای کلیدی قدرت، دورهای از ثبات را پیشبینی کردند. اما در این چند ماه گذشته، به ویژه در آستانه انتخابات مجلس، روشن شد که در اردوگاه محافظهکاران، دستورکارها و برنامههای رقیبِ متعددی جریان دارد. انتظار میرود که سیاست منطقهایِ روابط نزدیک با همسایگان مجاور ادامه یابد و بازیگران منطقهای هم از فرصتِ رخدادهای اخیر برای نشان دادن پایبندی خود به روابط بهتر با تهران استفاده کردهاند. در آینده نزدیک، تغییر عمدهای در دیگر سرفصلهای سیاست خارجی همچون روابط ایران- آمریکا رخ نخواهد داد، هرچند همانطور که در گذشته دیدهایم، یک دولت میانهرو، بیشتر مورد پذیرش طرفهای غربی خواهد بود.
3 ماه قبل تحریم کردند حالا اول صف نامزدی ایستادهاند!
این اصلاحطلبانی که برای نامزدی در انتخابات صف کشیدهاند، همانهایی هستند که سه ماه قبل، انتخابات را تحریم کردند؟!
به گزارش جهان نیوز، طی ظرف زمانی چند ماهه، رفتار دوگانه اصلاحطلبان بیشتر به چشم میآید. انتخابات همان انتخابات است آنها گویا همان افراد چند ماه قبل نیستند که انتخابات را تحریم کردند و رئیس دولت اصلاحات در یک حرکت قابل تامل پای صندوق رای حاضر نشد. حالا خود جراید اصلاحطلب مطرح میکنند که شخصیتهای این جریان برای انتخابات ریاست جمهوری صف کشیدهاند. روزنامه اعتماد با اشاره به حضور کاندیداهای مختلف این طیف در انتخابات ریاست جمهوری، لیستی از چهرههایی که احتمال کاندیداتوری آنان وجود دارد را نام برده و مینویسد: «زمزمههاي كانديداتوري چهرههاي اصلاحطلب اما به همين جا ختم نشد؛ ديروز اخباري غيررسمي در رسانهها بازتاب پيدا كرد كه چهرههايي چون سيدمحمد صدر و رضا اردكاني همراه با مجيد انصاري به ليست نامزدهاي مورد نظر اصلاحطلبان راه پيدا كردهاند. ضمن اينكه اسحاق جهانگيري هم همچنان به عنوان نامزد بالقوه اصلاحطلبان در كنار ساير چهرهها مطرح شده است.»
اینکه چه اتفاق شگرف و تحول بنیادینی رخ داده که رفتار سیاسی اصلاحطلبان 180 درجه فرق کرده، سؤالی است که باید آنرا در لابهلای کنشهای سیاسی آنان در آینده پاسخ داد اما به نظر میرسد که به خوبی از فضای انزوای سیاسی خود باخبرند با توجه به برخی رفتارهای رسانهای این جریان در تخریب دولت سیزدهم به نظر میرسید که کم کم خود را آماده انتخابات سال آینده میکند اما حالا با شهادت آیتالله رئیسی و همراهانش، اصلاحطلبان خود را به طور جدی در یک کارزار انتخاباتی میبینند. تحریم انتخابات برای آنان به یک پاشنه آشیل بود. و حالا افکارعمومی نسبت به رفتار دوگانه این جریان سیاسی با دیده تردید و تعجب نگاه میکند. این جریان پیش از ورود به این رقابت باید به یک سؤال جدی پاسخ دهد که در این دو ماه چه چیزی تغییر کرده است؟
مرور سیاسی رفتار دوگانه اصلاحطلبان در انتخابات مجلس و انتخابات حال حاضر نشان میدهد جریان اصلاحات در انتخابات مجلس دوازدهم با دو طیف عملگرا و رادیکال روبهرو بود که با توجه به اینکه رئیس دولت اصلاحات پای صندوق رای حاضر نشد، وی به طیف تندرو گرایش دارد. در همین رابطه اصلاحطلبان عملگرا که خواهان حضور سازمانی و لیستدهی این جریان در انتخابات بودند مجبور شدند طی یک بیانیهای در فضای اختناق و انحصارطلبانهای که بهوجود آمده بود نظر خود را بیان کنند.
همین طیف با بیانیه «روزنه گشایی» اعلام کردند که خواهان حضور سازمانی و جریان اصلاحات در انتخابات مجلس هستند و فواید سیاسی آنرا مطرح کردند. اما دیگران با تحریم این انتخابات که رویه تندروهای این جریان بود حتی به مطالبه نیروهای درونی خود نیز پاسخ منفی دادند.
به اسم اصلاحطلبی دنبال چریکبازی بودند
عضو شورای مرکزی حزب اعتماد ملی میگوید توقع برخی اصلاحطلبان از رئیسجمهور در دولت اصلاحات، رفتار چریکی بود.
روزنامه اعتماد، نظر محمد صادق جوادی حصار (مدیر مسئول روزنامه توقیفشده توس در دوره موسوم به اصلاحات) را درباره جایگزینی دولتهاشمی با دولت خاتمی در خرداد سال 1376 پرسیده و این که؛ «برخي معتقدند اينكه مردم به توسعه سياسي روي آوردند از بابت وضعيت اقتصادي مساعد بوده است؛ به همين دليل اولويت مردم از توسعه اقتصادي به توسعه سياسي تغيير يافت».
جوادی حصار در پاسخ گفت: اينطور نيست؛ همان زمان چند حركت گسترده اقتصادي داشتيم كه به اعتراضات مردمي ختم شد؛ مثل كوي طلاب مشهد، در قزوين و اسلامشهر؛ فكر ميكنم در تبريز هم بود. بحث عمده اين بود كه مردم از وضعيت اقتصادي ناراحت بودند، اما نارضايتي اقتصاديشان را تحت تاثير عامل سياسي ميدانستند و معتقد بودند سياستورزيهاي جاري است كه منجر به اين وضع اقتصادي شده است. آقاي سحابي در نقدهاي اقتصادي معتقد بود كه برنامه سياسي- اقتصادي كه آقاي هاشمي به مجلس داده، در پايان دولت، 30 ميليارد دلار براي كشور بدهي بينالمللي به بار ميآورد. به نظر من مسائل اقتصادي و فرهنگي و سياسي توأم با يكديگر بودند. گاهي وقتها مسائل سياسي بيشتر به چشم ميآمد؛ لااقل در مطبوعات اينطور بود كه موضوعات سياسي طرفدار بيشتري داشت.
او میافزاید: آقاي خاتمي و بخش قابل توجهي از افرادي كه بعد از دوم خرداد به اصلاحطلب مشهور شدند، براي پيروزي نيامده بودند و اميدي به پيروزي نداشتند. آنها آمده بودند تا فقط طرح موضوع و افقگشايي كنند. آقاي خاتمي گفت كه ما آمدهايم كه به طرف مقابلمان بگوييم، مثلا 6-5 ميليون رأي منسجم داريم تا بعد از اين بدانند با اين تعداد شهروند با اين فكر و تفكر روبهرو هستيد. تا اواخر روزهاي پاياني تصور اينكه چنين اتفاقي بيفتد نبود؛ من از كسي نشنيدم كه بگويد ما قطعاً پيروز ميشويم، بلكه همه ميگفتند آمدهايم مسيري را بگشاييم براي پيشبرد جريانات انتقادي. در بدو امر، به نظرم آقاي خاتمي برنامهاي براي پيروزي نداشت.
جوادی حصار با اشاره به پیروزی احمدینژاد در پایان دولت خاتمی گفت: در اواخر دوران آقاي خاتمي سطح مطالبات بالا رفت. مثلاً اوايل در روزنامه توس يا سلام، يك تيتر يا مطلب اعتراضي كه مينوشتيم، بهشدت مورد استقبال قرار ميگرفت اما اواخر، 4 صفحه سياسي و فرهنگي و... بسيار تندتر از آن زمان مينوشتيم اما ميگفتند اينها به درد نميخورند! خب ما از آن شرايط ابتدايي رساندهايم به اين شرايط در اواخر دوران آقاي خاتمي. در پايان دولت اصلاحات سطح افقي كه باز كرده بود، دست خودش هم به آن نميرسيد. اين طور نبود كه سقف كوتاهي باشد.
او درباره موضوع قانونگرایی و ساختارشکنی هم گفت: شما بالاخره طبق قانون پذيرفتهايد كه رييسجمهوري هستيد و مجري قانون اساسي باشيد. طرف مقابل هم ميگويد طبق قانون فلان و بهمان است. بحث اين است كه آقاي خاتمي مجاب ميشد كه طبق قانون بايد عمل كنم؛ آقاي خاتمي مصلح اجتماعي بود كه مصلح اجتماعي با چريك فرق دارد. برخي توقعشان از رييسجمهوري، توقع رفتار چريكي بود. رييسجمهوري كه نميتواند در قالب يك اپوزيسيون عمل كند.
اظهارات مدیر روزنامه توقیف شده توس درباره توقع چریک بازی از خاتمی در حالی است که عطاءالله مهاجرانی وزیر وقت ارشاد، درباره رویکرد رادیکال روزنامههایی مانند توس و جامعه گفته بود: «آنها با به خدمت گرفتن برخی روزنامهنگاران رژیم شاه، دنبال تشنج آفرینی هستند و خاتمی را گورباچف وخود را یلتسین تلقی میکنند. آنها سخنگوی نهضت آزادی هستند اما خود را طرفدار دوم خرداد جلوه میدهند. آنها با کسانی همکاری میکنند که با نفس دین مسئله دارند» و «به آنها درباره رعایت مبانی دینی تذکر داده و گفته بودم چه دلیلی دارد از کسانی که با نفس دین مسئله دارند، دعوت به همکاری کنید؟ شاهد بودیم در این روزنامه گروههایی که از سال ۱۳۶۰ به هم پیوستند و در برابر انقلاب قرار گرفتند، تکتک داشتند در این رشته گرد میآمدند تا سامان یابند؛ مثل جبهه ملی و نهضت آزادی و حتی گروههای مارکسیست».
همچنین علی حکمت، سردبیر روزنامه توقیف شده خرداد دو سال قبل، به روزنامه شرق گفت: «همیشه به بچههای تحریریه میگفتم که حرف تند بزنید، ولی تند حرف نزنید. من با تیترهای تند مخالف بودم و چند تا تیتر تندی هم که در خرداد هست، زمانی که من نبودم و دوستان دیگری بودند و در فضای خاصی اتفاق افتاده بود. ما باید میتوانستیم حرفهای اساسی و تند بزنیم، اما روزنامهنگار نباید انگشت در چشم مخاطب و جامعهاش کند. ما سه جور روزنامهنگار داریم؛ یکسری چریک هستند. قلم در دست گرفتهاند، ولی همان کارکرد ژ-3 و کلاشنیکف را از آن میخواهند. ما دوستان این شکلی هم داشتیم و مطبوعات دوم خرداد از همین گروه لطمه خورد. من بهعنوان سردبیر خرداد، دربهدر دنبال فضائی منطقی هستم که کسانی که دستاندرکار مطبوعات دوم خرداد -یا به قول آقای شریعتمداری «مطبوعات زنجیرهای»- بودند، بنشینیم و خودمان را نقد کنیم؛ از سلام تا روزنامه خرداد و دیگران. ما اشتباهات زیادی داشتیم؛ فرهنگ با چریک بازی هیچوقت نمیتواند کنار بیاید».
تاریخ خبر: ۱٤۰۳/۰۳/۱۰، ۰۶:۳۵:۰۳ بازدیدها: 67