روزی نامه های غرب گدای ... ۱۴۰۳/۰۴/۰۱
روزی نامه های غرب گدای ...
۱۴۰۳/۰۴/۰۱
عملکرد گازانبری دولت روحانی چگونه سفره مردم را کوچک کرد؟
بررسیهای اقتصادی نشان از این موضوع دارد که تورم ماندگار، ریشه در 4 سال تورم پیاپی بالای 40 درصد در دولت تدبیر و امید دارد، در آن سالها رشد اقتصادی به صفر نزدیک شد.
روزنامه وطن امروز با طرح این پرسش که دولت روحانی چگونه سفره مردم را کوچک کرد، به مرور آمارها و مستندات پرداخت و نوشت: رشد نقدینگی و عدم بهکارگیری آن در تولید در کنار استقراض دولت از بانک مرکزی و خلق پول بیسابقهای که در دولت روحانی توسط سیستم بانکی رخ داد، عامل اصلی ایجاد تورم ماندگار در اقتصاد امروز کشور است. گره زدن اقتصاد به مسائل بیرونی و مذاکرات برجامی و سیاستهای نادرست پولی و ارزی دولت در کنار فروش سکه و طلا و تعطیل شدن طرحهای ساخت مسکن نیز مزید بر این علت بود که در نهایت باعث شد مردم ایران زیر بار بالاترین نرخ تورم چند دهه اخیر کمر خم کنند.
روحانی اقتصاد کشور را در چه شرایطی به دولت سیزدهم تحویل داد؟ در حوزه برق و گاز، هنگام تحویل دولت و در انتهای دولت دوازدهم تراز گاز کشور منفی شده بود، بدین معنا که میزان مصرف گاز از تولید پیشی گرفت. در حوزه برق هم وضعیت مشابهی حاکم بود و عدم ساخت نیروگاه در کنار مسئله کمآبی مشکل را تشدید کرد. در حوزه مسکن، کاهش چشمگیر عرضه و افزایش فزاینده تقاضا موجب تورمهای بیش از ۷۰۰ درصدی در این حوزه شد. دولت روحانی رکورددار کاهش تولید و عرضه مسکن بود. سال ۹۹ در مجموع ۵۳ هزار و ۴۰۰ واحد مسکونی مجوز ساخت گرفتند که در مقایسه با سالهای گذشته، رکورد کمترین ساختوساز سالانه در ۱۶ سال اخیر را به خود اختصاص داده است. همچنین تعداد واحدهای مسکونی درج شده در پروانههای ساختمانی، از ۷۶۸ هزار و ۱۴۱ واحد در سال ۹۲، با کاهش ۵۰ درصدی به ۳۸۱ هزار و ۷۳۲ واحد در پایان سال ۹۸ رسید. این وضعیت در استان تهران کاهش ۷۰ درصدی، در خراسان رضوی کاهش ۶۵ درصدی، در البرز و اصفهان کاهش ۵۴ درصدی را نشان میدهد. قیمت زمین در تهران در دولت روحانی بیش از ۹ برابر شد. در دولت روحانی، قیمت زمین برای نخستین بار فقط در یک سال (در سال ۱۳۹۹) بیش از ۲ برابر شد؛ پدیدهای که در هیچ سال دیگری رخ نداده بود.
تورمهای بالای ۴۰ درصد از سال ۱۳۹۶ تا تحویل دولت، همزمان با ایجاد بحران ارزی، به شدت بر اقتصاد کشور تأثیر گذاشت، در ابتدای فعالیت دولت تدبیر و امید در شهریور ۹۲ حجم نقدینگی ۵۰۶ هزار و ۳۹۶ میلیارد تومان بود که با احتساب افزایش سطح پوشش آماری بانک مرکزی و اضافه شدن ۸۰ هزار و ۹۰۰ میلیارد تومان به آمارهای نقدینگی در مجموع میتوان گفت حجم نقدینگی تا پیش از آغاز به کار دولت روحانی ۵۸۷ هزار و ۲۹۶ هزار میلیارد تومان بوده است. این عدد در پایان سال ۹۹ به 3 میلیون و ۴۷۵ هزار میلیارد تومان رسید که افزایش 5.9 برابری را نشان میدهد.
از سوی دیگر ارز ۴۲۰۰ تومانی به جای تامین سفره عموم مردم، تبدیل به رانتی شد که به عدهای اندک تخصیص یافت. کارشناسان اعتقاد دارند مهمترین دلیل ایجاد تورم، رشد فزاینده نقدینگی است و این موضوع هم ریشه در کسری بودجه بهویژه ناترازی و عملکرد نامطلوب نظام بانکی و خلق پول در دوره روحانی دارد. همچنین در دهه ۹۰ سرمایهگذاری در کشور منفی و رشد اقتصادی صفر شد. در بین دولتهای پس از انقلاب، دولت حسن روحانی منفیترین کارنامه را در کنترل نرخ ارز و حفظ ارزش پول ملی کشور به جا گذاشت. نرخ دلار در بازار آزاد در دوره 8 ساله حسن روحانی ۶۴۹ درصد افزایش یافت.دولت دهم نرخ ارز را با قیمت 3.271 تومان به دولت روحانی تحویل داد اما دولت روحانی با افزایش بیسابقه ۶۴۹ درصدی، نرخ ارز را با قیمت 24.518 تومان به دولت رئیسی تحویل داد.
کسری بودجه و عدم اصلاح نظام مالیاتی توسط دولت موجب شد معادل ۱۰۸هزار میلیارد تومان از درآمدها محقق نشود و دولت با استفاده از انتشار اوراق و مازاد برداشت از صندوق توسعه ملی کسری بودجه خود را جبران کند. دولت سیزدهم نیمی از توان خود را برای تسویه بدهیهای دولت تدبیر و امید هزینه کرد.
بدهی دولت به بانک مرکزی در پایان خرداد پس از کسر تنخواه بودجه ۹۹، مالیات ۹۸۰۰ میلیارد تومانی بودجه ۹۷ و به میزان ۱۰ هزار و ۵۸۰ میلیارد تومان اسناد به تعهد دولت، در مجموع به ۵۶ هزار و ۶۰ میلیارد تومان میرسد که نسبت به سال ۹۱ معادل ۳۲۶ درصد افزایش داشته است.
بر اساس دادههای مرکز آمار ایران، طی ۱۵ سال اخیر تغییرات ضریب جینی به این صورت بوده که مقدار عددی آن از حدود ۴۲۴۸ دههزارم (0.4248) درصد در سال ۱۳۸۴ تا سال ۱۳۸۹ به ۴۰۹۹ دههزارم (0.409) رسید و پس از آن با اجرای طرح هدفمندسازی یارانهها و پرداخت یارانه نقدی این شاخص تا سال ۱۳۹۲ به ۳۶۵۰ دههزارم (0.3650) تقلیل یافته بود. همچنین بیتوجهی دولت به انجام اصلاحات اساسی در حوزه مالیاتگیری و توزیع عادلانه درآمد، باز هم روند صعودی به خود گرفته و تا سال ۱۳۹۷ به (0.4093) درصد و در سال ۱۳۹۸ نیز به ۳۹۹۲ دههزارم (0.3992) درصد رسیده است که هر دو این اعداد حکایت از شکاف طبقاتی نسبتا بالا دارد.
در زمستان سال ۱۳۹۹ جمعیت شاغلان ۱۵سال و بیشتر در کشور ۲۳ میلیون و ۱۳۵ هزار نفر بود، در حالی که در فصل پایانی عملکرد دولت دهم یعنی بهار سال ۱۳۹۲ جمعیت شاغلان کشور ۲۲ میلیون و ۱۷۱ هزار نفر بود. دولت 8 ساله روحانی توانست ۹۶۳ هزار شغل ایجاد کند، در حالی که در دولت قبل از آن، یک میلیون و ۶۷۱ هزار شغل ایجاد شده بود.
دولت روحانی همچنین به کاهش شدید صادرات نفت، قطع برق کارخانهها و کاهش تولید، تورم چند ساله بالای 46 درصد، تعطیلی صنعت ساختمانسازی و صدها شغل مرتبط با آن، و تصمیمگیریهای غیرکارشناسی از جمله در موضوع قیمت بنزین و نرخ ارز دولتی شناخته میشود.
فارن افرز: جنگ غزه موجب سقوط مقبولیت آمریکا در خاورمیانه شد
بررسی نشریه فارن افرز از سقوط شدید مقبولیت آمریکا در غرب آسیا و اقبال مثبت مردم منطقه نسبت به چین حکایت میکند. همچنین با شروع جنگ غزه، حمایت اعراب از عادیسازی روابط با اسرائیل را به شکل عمیقی کاهش داده است.
نشریه فارن افرز در گزارشی تحلیلی نوشت: چین بهرغم ارائه حمایت مادی و لفاظی محدود درباره غزه، ذینفع اصلی کاهش شهرت ایالات متحده در میان مردم عرب بوده است. شبکه تحقیقاتی «عرب بارومتر» در بررسیهای ۲۰۲۲-۲۰۲۱ خود نشان داد که حمایت اعراب از چین رو به کاهش است. اما در ماههای اخیر، این روند معکوس شده است. در تمام کشورهایی که پس از ۷ اکتبر مورد بررسی قرار گرفتند، حداقل نیمی از پاسخدهندگان گفتند که دیدگاههای مثبتی نسبت به چین دارند. هم در اردن و هم در مراکش، متحدان کلیدی ایالات متحده، چین از افزایش حداقل ۱۵امتیازی در رتبهبندی مطلوب خود بهره برده است.
پاسخدهندگان در سه کشور از پنج کشوری که بعد از ۷ اکتبر مورد بررسی قرار گرفتند، در پاسخ به این سؤال که آیا سیاستهای ایالات متحده یا چین برای امنیت منطقه آنها خوب است یا خیر، گفتند که رویکرد چین را ترجیح میدهند. حضور واقعی چین در منطقه، حداقل بوده است، زیرا تعامل آن بیشتر بر معاملات اقتصادی از طریق ابتکار یک کمربند و یک جاده متمرکز شده است. به نظر میرسد افکار عمومی عرب در خاورمیانه درک میکنند که چین نقش محدودی در وقایع غزه ایفا کرده است.
این احتمال وجود دارد که دیدگاههای مثبت فزاینده پاسخدهندگان نسبت به چین، نشاندهنده نارضایتی آنها از سیاستهای ایالات متحده و غرب باشد. سابقه چین در حمایت از حقوق و آزادیها در داخل و خارج ضعیف است، اما مردم لبنان و اردن اکنون سابقه ایالات متحده را بدتر میدانند. این یافته نشاندهنده روند بزرگتری در دادههای عرب بارومتر است؛ به این معنا که جغرافیا اهمیت دارد. مردمی که نزدیک به درگیری در غزه زندگی میکنند و کشورهایشان در طول تاریخ تعداد زیادی از پناهندگان فلسطینی را در خود جای دادهاند، کمترین اعتماد را به سیاستهای خاص ایالات متحده در خاورمیانه ابراز کردند.
یکی از پرسشهای نظرسنجی عرب بارومتر از پاسخدهندگان این بود که کدام موضوع باید در رأس دستور کار دولت بایدن در خاورمیانه و شمال آفریقا باشد و هفت گزینه را ارائه داد: توسعه اقتصادی، آموزش، حقوق بشر، زیرساختها، ثبات، مبارزه با تروریسم و مسئله فلسطین. در سه کشور از چهار کشوری که این سؤال در نظرسنجیهای پس از ۷ اکتبر پرسیده شد، تعداد زیادی از پاسخدهندگان موافق بودند که بایدن باید مسئله فلسطین را، حتی بیش از سایر نگرانیهای کلیدی پیش روی کشورهایشان، در اولویت قرار دهد. در واقع، نسبت شهروندان عرب که به این موضوع پاسخ دادند که اولویت اصلی دولت بایدن در منطقه باید مسئله فلسطین باشد، طی دو سال گذشته به طور چشمگیری افزایش یافته است. ۲۱ امتیاز در اردن، ۱۸ امتیاز در موریتانی و مراکش، و ۱۷ امتیاز در لبنان؛ دادههای ما از تونس نشان میدهد که این افزایش تقریبا بلافاصله پس از شروع عملیات نظامی اسرائیل در غزه رخ داده است.
جنگ غزه، حمایت اعراب از عادیسازی روابط با اسرائیل را از سطح پایینی کاهش داده است. قبل از حوادث ۷ اکتبر، به نظر میرسید که نظم منطقهای جدیدی در خاورمیانه در حال ظهور است. از آنجا که برخی از دولتهای عربی به دنبال عادیسازی روابط با اسرائیل بودند، به نظر میرسید که ممکن است شکاف اولیه در منطقه بین اسرائیل و کشورهای عربی نباشد، بلکه بین تهران و کشورهایی که به دنبال مهار نفوذ ایران هستند بروز کند. ممکن است هنوز هم ایالات متحده بتواند چنین ائتلافی را ایجاد کند: کمک اردن به اسرائیل در دفع حمله موشکی و پهپادی ایران در ۱۳آوریل، و تصمیمات عربستان سعودی و امارات برای ارائه اطلاعات به ایالات متحده قبل از آن حمله، تا حدودی نشان میدهد که رهبران کلیدی عرب همچنان بر این باورند که همسویی مجدد منطقهای به نفع آنهاست. اما تا زمانی که کاهش حمایت منطقهای از ایالات متحده ادامه داشته باشد، تلاشها برای یک همسویی کامل با مشکل مواجه خواهد شد.
در شرایط پس از ۷ اکتبر، از دست دادن حمایت شهروندان عرب نه تنها به معنای به خطر انداختن حمایت رهبران عرب است، بلکه ثبات داخلی متحدان اصلی عرب ایالات متحده را نیز به خطر میاندازد. خشم مردم در مورد رنج فلسطینیان قبلا به خیابانها سرازیر شده است. در اردن، اعتراضات پیش از این پروژه رفاه، یک توافقنامه مورد حمایت امارات و ایالات متحده بین اردن و اسرائیل در مورد آب و انرژی را از مسیر خود خارج کرده است. رژیمهای عربی پس از همکاری با اسرائیل و ایالات متحده برای مقابله با حمله ایران، به دلیل ترس از برافروختن بیشتر خشم شهروندان خود، در مورد نقش خود سکوت کردهاند.
گروسی: در شورای امنیت علیه ایران اجماع وجود ندارد
رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی در مصاحبه با روزنامه سوئیسی «نویه زوریخه سایتونگ» از عدم اجماع شورای امنیت سازمان ملل علیه برنامه هستهای ایران گلایه کرد.
گروسی در مصاحبه با این نشریه آلمانیزبان ادعاهای پیشین خود را مبنی بر اینکه آژانس اتمی دیدگاه خود درخصوص جنبههای کلیدی فعالیتهای هستهای ایران را از دست داده است تکرار کرد و مدعی شد داشتن چنین بینشی برای تأیید ماهیت غیرنظامی برنامه هستهای ایران ضروری است.
او گفت: «بنابراین من به ایرانیها میگویم: ما هیچ اعتمادی نداریم. شما ممکن است صد بار تکرار کنید که همه چیز درباره برنامه هستهایتان خوب است اما بنا به دلایل کافی هیچ اعتمادی وجود ندارد.»
تحلیلگران میگویند مدیرکل آژانس اتمی اصلیترین نقش را در جلوگیری از ثمربخشی مذاکرات احیای برجام داشته و با اصرار بر عدم مختومهسازی پروندههای موسوم به موارد ادعائی، مانع سختی را در این مسیر ایجاد کرده است.
مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی با وجود این اذعان کرد که هیچ اطلاعاتی درخصوص اینکه ایران به صورت مخفیانه در حال پیگیری یک برنامه هستهای موازی برای تولید سلاح هستهای است وجود ندارد.
او در پاسخ به سؤال خبرنگار این روزنامه مبنی بر اینکه آیا میتوان گفت که ایران به صورت مخفیانه در حال غنیسازی اورانیوم برای تولید سلاح است گفت: «این یک نتیجهگیری بسیار بعید است.»
مدیرکل آژانس اضافه کرد: «ما هیچ اطلاعاتی درباره اینکه ایرانیها به صورت مخفیانه در حال پیگیری یک برنامه هستهای موازی هستند، در اختیار نداریم. طبق اطلاعات ما چنین برنامهای در گذشته وجود داشت اما هیچ شواهدی درباره وجود آن در حال حاضر وجود ندارد.»
رافائل گروسی در بخش دیگری از این مصاحبه به تلاشها برای احیای توافق هستهای سال 2015 میان ایران و قدرتهای جهانی که با نام «برنامه جامع اقدام مشترک» یا «برجام» شناخته میشود پرداخت و گفت که بازگشت به این توافق دیگر امکانپذیر نیست.
او گفت: «تلاشها برای احیای توافق هستهای سال 2015 با ایران شکست خوردهاند و دو طرف همدیگر را متهم کردهاند. برخلاف سه سال پیش مشخص است که نمیتوان به سادگی به این توافق هستهای بازگشت بلکه بایستی از اساس آن را نوسازی کرد. فناوریهای ایران از آن زمان تاکنون پیشرفتهای زیادی داشته است.»
دولت آمریکا در سال 2018 با نقض تمامی تعهدات خود از این توافق که به تأیید شورای امنیت رسیده بود خارج شد. جمهوری اسلامی ایران بارها عنوان کرده است که بازگشت واقعی طرف مقابل به توافق هستهای و تبدیل شدن آژانس بینالمللی انرژی اتمی به عنوان یک سازمان حقوقی واقعی (بهجای کارگزار سیاسی غرب)، پیششرط اصلی بازگشت به مکانیسم همکاریهای تعیین شده در برجام خواهد بود.
خبرنگار نویه زوریخه سایتونگ در ادامه از گروسی پرسید که آژانس از لحاظ فنی میتواند شورای امنیت را وارد این پرونده کند اما این اقدام فایدهای نخواهد داشت زیرا روسیه میتواند با استفاده از حق وتو جلوی اقدام علیه برنامه هستهای ایران را بگیرد.
به گزارش تسنیم، گروسی گفت: «دقیقاً. این یکی از تبعات منفی تنشهای ژئوپولیتیک فعلی و یک گام رو به عقب نسبت به گذشته است. در گذشته من همیشه میتوانستم روی اندکی فصل مشترک میان قدرتهای دارای حق وتو در شورای امنیت در صورت بروز تخلف از سوی ایران حساب کنم. این وضعیت دیگر برقرار نیست.»
تاریخ خبر: ۱٤۰۳/۰٤/۰۲، ۰۷:۱۸:۳۸ بازدیدها: 61