چرا هیچکس دولت روحانی را گردن نمیگیرد!/ اعتراف روحانی به عقبماندگی حوزه مسکن در دوره آخوندی ۱۴۰۳/۰۴/۰۲
چرا هیچکس دولت روحانی را گردن نمیگیرد!
۱۴۰۳/۰۴/۰۲
در فاصله کمتر از یک هفته به برگزاری انتخابات چهاردمین دوره ریاست جمهوری اسلامی ایران، اعضای کابینه روحانی که به نماد ناکارآمدی و سوءمدیریت در ادبیات سیاسی ایران تبدیل شدهاند، به شکلهای مختلف نقش ویژهای را در ستاد مسعود پزشکیان ایفا میکنند.
از سویی دیگر پزشکیان به شکل نامحسوسی نارضایتی و دوری جستن خود از اطلاق دولت سوم روحانی را در پیش گرفته و علیرغم اینکه دولت خاتمی نیز کارنامه درخشانی را برجای نگذاشت، بیشتر به دنبال معرفی خود به عنوان امتداد خاتمی به جای اطلاق ادامه دولت روحانی است.
نکته قابل ملاحظه در این میان این است که دولت خاتمی نیز کارنامهای موفق از خود برجای نگذاشت و حتی حمایت خاتمی از مصطفی معین رای قابل توجهی را برای وی به ارمغان نیاورده و در انتخابات 1384، محمود احمدینژاد با تعریف خود درست در مقابل گفتمان اصلاحات و کارگزاران، توانست به پیروزی برسد.
شاید پزشکیان نمیخواهد این واقعیتها را بهخاطر آورد ولی در پایان دولت اصلاحات، افزایش شدید فاصله طبقاتی و افزایش رقم ضریب جینی که نشاندهنده نابرابری در توزیع ثروت در میان اقشار مختلف جامعه هست در یکی از بدترین زمانها در سالیان پس از انقلاب اسلامی قرار داشت. اعتصابهای متعدد میان معلمان و کارگران در سالهای پایانی دولت اصلاحات خود نشانگر وضعیت این دولت در شاخصهای اقتصادی است.
در طی روزهای اخیر مهمترین محل بحث در میان نامزدها و طرفدارانشان انتساب به دولتهای گذشته و به نقد کشیدن دولتهای پیشین است.
در این میان تنها دولتی که هیچکس از انتساب به آن خشنود نیست دولت یازدهم و دوازدهم به ریاست روحانی است. این دولت چنان کارنامه تأسف باری را در ضربه به اقتصاد و توسعه کشور و تضییع منافع ملی کشور به ثبت رساند که حتی در میان طیف مدعی اصلاحات نیز اباداشتن از انتساب به روحانی و دولتمردانش به وضوح دیده میشود.
گرچه ژنرالهای خودخوانده دولت روحانی با تلقی فراموشکاری ملت ایران در فرار به جلو، سعی در ابراز وجود در صحنه سیاسی کشور دارند ولی شکست مسئولان و منتسبین به دولت یازدهم و دوازدهم همچون محمد باقر نوبخت در انتخابات اخیر مجلس شورای اسلامی نشانگر به یادماندن دوران تلخ دولت یازدهم و دوازدهم در اذهان ملت ایران است.
گردن نگرفتن دولت روحانی مربوط به سالیان اخیر نیست، این دولت از همان ابتدا نیز با عناوینی همچون رحم اجارهای از سوی مدعیان اصلاحات نامیده میشد
و با شدت گرفتن ناکارآمدی این دولت، رسانههای زنجیرهای مدعی اصلاحات در همان سالهای آخر این دولت با سکوت ناشی از شرم جرأت دفاع از کارنامه بد این دولت را نداشته و برخی معدود از شخصیتهای سیاسی مدعی اصلاحات نیز صراحتا پشیمانی خود را در دفاع از ناکارآمدی روحانی و دولتمردانش ابراز داشتند.
خواب شوم دولتمردان روحانی برای پزشکیان
در طی روزهایی که از تبلیغات انتخاباتی انتخابات 8 تیر میگذرد به تدریج وزرا و مسئولین دولت یازدهم و دوازدهم که در طی سه سال اخیر هیچ تحرک سیاسی شاخصی نداشتند و در برابر دستاوردهای بیشمار دولت شهید رئیسی خود را زبون و شکست خورده میدیدند به تدریج در حمایت از مسعود پزشکیان وارد صحنه مبارزات انتخاباتی شدند.
حمایت ورشکستگانی همچون بیژن زنگنه با ید طولایی که در رکود صنعت نفت و ایجاد بسترهای فساد در این حوزه داشت، حضور و حمایت عباس آخوندی که بیمسئولیتی وی در صنعت مسکن و راهسازی شهره بوده و اخلاق تند وی مورد انتقاد اکثر جریانات سیاسی است، حضور پررنگ محمد جواد ظریف که با شاهکار برجام در ضربه به منافع ملی در تاریخ ایران ماندگار شده، حضور افراد دیگری همچون محمد باقر نوبخت، عباس واعظی، آذری جهرمی در ستادهای وی و حمایت جهانگیری از پزشکیان، نشانگر خواب شومی است که مسئولان دولت روحانی برای پزشکیان دیدهاند.
پزشکیان نیز به خوبی این نکته را دریافته است که حضور این افراد در ستادهای وی و نزدیکی آنان به وی باعث افزایش رای منفی برای اوست.
زنجیرهایها به خط شدند
رسانههای زنجیرهای مدعی اصلاحات همچون هم میهن و سازندگی نیز با درک دافعه دولت روحانی برای مسعود پزشکیان، همت خود را بر معرفی وی به عنوان ادامه دولت خاتمی داشته و دارند.
در این راستا روزنامه هم میهن در شماره روز شنبه خود با انتخاب تیتر «در راه خاتمی» و روزنامه سازندگی در شماره روزگذشته خود با ذکر تیتر «امتداد خاتمی» سعی در از بین بردن اطلاق «دولت سوم روحانی» برای پزشکیان و معرفی بدیلی برای این اطلاق توهینگونه نسبت به پزشکیان دارند. آنان به خوبی دریافتهاند که در این روزها لفظ دولت روحانی در بین ملت ایران همچون توهین به شمار آمده و نفرت مردم از هشت سال سیاه دولت یازدهم و دوازدهم روحانی از بین نرفته و خاطره بد سالهای فشار اقتصادی و رکود و ناکارآمدی آن دوران از یاد ملت ایران نرفته است.
در دولت سوم روحانی تکرار میشود:
اعتراف روحانی به عقبماندگی حوزه مسکن در دوره آخوندی
۱۴۰۳/۰۴/۰۲
به گزارش خبرگزاری فارس؛ گزارش اندیشکده دانشگاه علموصنعت مشخص کرد؛ توقف ساختوساز از سال ۱۳۹۲ تا ۱۴۰۰ زمینه انباشت هشت میلیون تقاضا در بازار مسکن را ایجاد کرد. این تقاضا معادل نیاز یکسوم جمعیت ایران است. وزیر راه و شهرسازی دولت روحانی پس از استعفا گفته بود که افتخار میکنم یک مورد از این واحدها (مسکن مهر) را افتتاح نکردم.
حسن روحانی پس از استعفای عباس آخوندی و در جلسه رای اعتماد به وزیر جدید راه و شهرسازی گفت که نسبت به مسکن اعتراف میکنم که عقبماندگی در دولت یازدهم داشتیم چون برخی طرحهای ما اجرائی و عملیاتی نشد. طرح مسکن مهر در مجموع با پیشرفت ۷۵ درصدی به دولت روحانی رسید اما پس از هشت سال همچنان ۲۵۰ هزار واحد مسکن مهر نیمهتمام باقیمانده بود و به دولت سیزدهم به ارث رسید.
مسعود پزشکیان؛ نامزد اصلاحطلبان در انتخابات ریاست جمهوری، یکم تیر عنوان کرد که واحدهای مسکونی مهر که در زمان آقای احمدینژاد شروع به ساخت شد نه مسجدش و نه مدرسهاش و نه ورزشگاهش و نه کتابخانه و جای تفریحش دیده نشده و فقط مسکن ساخته شده است. وقتی پیوستهای فرهنگی همراهش نباشد مشکلات رخ میدهد. این در حالی است که مردم در مسکن مهر ساکن هستند اما دولت روحانی همان را هم نساخت.
در مقابل، هادی عباسی؛ طراح مسکن مهر گفت که سال ۱۳۹۲ برای ساخت مکانهای اجتماعی از جمله مسجد، مدرسه، ورزشگاه، کتابخانه و مکانهای تفریحی در طرحهای مسکن مهر از هیئت وزیران مصوبه گرفتیم و این کار بدون بار مالی برای دولت انجام میشد اما به تغییر دولت خوردیم و آقای آخوندی متاسفانه این دستور هیئت وزیران را اجرا نکرد. این در حالی است که مرکز پژوهشهای مجلس گزارش داده که قانون جهش تولید مسکن و تعهد ساخت سالانه یک میلیون مسکن میتواند از سلیقهزدگی در تامین مهمترین نیاز مردم جلوگیری کند.
صدرنشینی دولتهای روحانی و هاشمی در قیمت مسکن
افت و خیز کارنامه ۲۴ ساله قیمت مسکن دولتهای هاشمی، خاتمی و احمدینژاد را در سال ۱۳۹۲ توسط مرکز آمار ایران بررسی شد. برنامههای مختلف این دولتها را میتوان با دو شاخص «رشد قیمت» و «حجم عرضه» بازار مسکن بررسی کرد. نکته قابل توجه جهش ۷۸ درصدی قیمت مسکن در دو سال ابتدای دولت محمود احمدینژاد است که به شکل خیرهکنندهای در دو سال بعد تا سطح بیسابقه منفی ۱۴ درصد کاهش پیدا میکند. با یک مقایسه آماری در این گزارش میتوان شاهد ثبت رکورد بیسابقه عرضه مسکن در دولت دوم احمدینژاد بود. به عبارت دیگر، دولت دهم توانسته به اندازه ۱۶ سال دولتهای سازندگی و اصلاحات، آپارتمان جدید تزریق به بازار کند؛ یعنی طبق اعلام مرکز آمار، در دولت دهم بالای سه میلیون و ۳۰۰ هزار واحد نوساز به بازار عرضه شد. درحالی که در مجموع دولتهای سازندگی و اصلاحات معادل سه میلیون و ۲۹۹ هزار واحد مسکونی جدید در کشور ساخته شده بود.
از سوی دیگر، براساس آمار منتشر شده بازار مسکن در مدت ۳۵ ساله بین دولتهای سازندگی و اعتدال متوسط قیمت مسکن از ۴۰ هزار تومان در سال ۱۳۶۸ به ۳۰ میلیون و ۲۷۴ هزار تومان سال ۱۳۹۶ و به ۸۰ میلیون و ۶۱۰ هزار تومان در سال ۱۴۰۳ رسیده است. به بیان دقیقتر در پایان هشت ساله دولت سازندگی قیمت مسکن رشد ۲۰۱ درصدی داشته و دولت اصلاحات مسکن را با رشد قیمتی ۹۳ درصدی به دولت احمدی نژاد تحویل داد.
دولت احمدی نژاد نیز رشد ۱۲۹ درصدی قیمت مسکن را به نام خود ثبت میکند. البته اثر ساخت «مسکن مهر» در سال ۱۳۹۶ خود را با رشد ۴۶ درصدی قیمت مسکن نشان میدهد. در سال ۱۴۰۰ دولت اعتدال میزان ۴۳۷ درصدی رشد قیمت مسکن را از آن خود میکند. دولتهای اعتدال و سازندگی هر کدام با ثبت افزایش قیمت مسکن ۴۳۷ و 201 درصد صدرنشین افزایش قیمت مسکن در کشور هستند.
نکته ماجرا این است که در هر دو دوره، عباس آخوندی، وزیر مسکن بوده است؛ کسی که اصلاحطلبان درموقع ثبت نام برای نامزدی ریاست جمهوری او را بر پزشکیان ترجیح داده بودند و در صورت رایآوری پزشکیان، وزیر یا سیاستگذار مسکن خواهد بود و به معنای خداحافظی مستاجران و متقاضیان مسکن ملی و زمین رایگان، با خانهدار شدن است.
فقر مسکن؛ نتیجه کمکاری دولت قبل
مرکز پژوهشهای مجلس در گزارشی با عنوان «عملکرد احکام قانون برنامه پنج ساله ششم توسعه در حوزه تأمین مسکن اقشار کمدرآمد» روند اقدامات دولتها در زمینه فقر مسکن را بررسی کرده است.
این گزارش، از دسترسی نداشتن ۵۵ درصد خانوار ایرانی در سال ۱۴۰۰ به مسکن در استطاعات، حکایت دارد و آمارهای قبلی نشان میدهد فقر مسکن در سال مذکور رکورد زده است. فقر مسکن در سال ۸۴ برابر با ۲۴ درصد کل خانوارهای ایرانی بوده است که این میزان در ابتدای دهه ۹۰ معادل ۳۳ درصد خانوارها، در اواسط عصر جهش قیمت مسکن یعنی در سال ۹۸ معادل ۳۶ درصد و در سال ۱۴۰۰ به ۵۵ درصد افزایش یافته است. به بیان سادهتر بیش از نیمی از خانوارهای ایرانی دسترسی به مسکن مناسب که هزینههای تأمین آن کمتر از ۳۰ درصد کل هزینه خانوار شود، ندارند. دلیل این مسئله، ترک فعل یا کمکاری دولت قبل در مسکنسازی است.
تاریخ خبر: ۱٤۰۳/۰٤/۰۳، ۰۶:۱۰:۰۳ بازدیدها: 66