پیادهروی اربعین و هویت استکبارستیزی تشیع
۱۴۰۳/۰۶/۰۲
مهدی جبرائیلی تبریزی
پیادهروی اربعین راهبردی دینیِ عینی، کارآمد و نمایش و شمایلی هوشمندانه و سازوکارمند از حقیقت اسلام و اسلام حقیقی است در مقابل اسلام قلّابی و ترسناکی که استکبار جهانی قرائتی از آن را در صورتی کریه و متوحشانه مانند داعش ساخته و بازنمایی میکند. این راهبرد را باید در مواجهه با اسلامستیزی غرب تحلیل کرد.
مقابله و منازعه غرب با اسلام، سابقه دهها و صدها سال دارد، اما از حدود سی سال پیش هانتینگتون با نظریه «برخورد تمدنها» خطر تمدن اسلامی برای جوامع لیبرال غربی را به طور جدی مطرح کرد. از آن زمان، همه غرب و کفر به مصاف همه اسلام آمد تا به خیال خود نهال نوشکوفای پویش تمدن نوین اسلامی را ریشهکن کند.
حمله به عراق و افغانستان و... و تحریم کشورهای مسلمان دو مورد از راهبردهای غرب (با سردمداری آمریکا) است. اما اسلامی سیاسی (عینیت یافته در نظام اسلامی) بر مبنای قواعد فقاهتی حکمرانی، توانست با خلق نظام اجتماعی در درون خود تمام معادلات تهدیدآمیز را به فرصتی برای جهانی شدن خود تبدیل کند. هیچ دستاوردی به اندازه خنثی شدن ایده جهانیسازی لیبرالیسم توسط اسلام سیاسی، آمریکا و غرب را عصبانی نکرده است. اسلام سیاسی صدای فطرت در زنجیر کشیده شده انسان غرب را فریاد زد؛ عدالت، طهارت، کرامت و....
نگاه مناسکی و مراسمی صرف به اربعین، غیرواقعی، ابتر و قشری است و هیچ سنخیتی با هندسه فکری و اعتقادی امام حسین علیهالسلام ندارد؛ چرا که به سکولاریسم خواهد انجامید. البته که اعتلای معنوی و رشد معرفتی هر فرد هم غیرقابل انکار است و از این رهگذر باید به رشد و تعمیق بینشی، منشی و کنشی در عرصه فراخویشی برسد.
امام خط سیر حرکت و سلوک امت شیعه را چنین ترسیم کرده است: «مِثْلِی لَا یُبَایِعُ مِثْلَهُ»؛ کسی مثل من با مثل یزید بیعت نمیکند. این جمله بیانگر یک گفتمان و فرهنگ فراگیر است که امکان جمع و کنار آمدن با گفتمان و بینش مقابل را نفی میکند. مبنای عمل و سلوک در زیست جهان هر عصری است البته با اقتضائات خودش.
با این نگاه پیادهروی اربعین انتخاب جبهه و اردوگاه در مصاف حق و باطل است. راه سومی وجود ندارد. هم مختصات حق مشخص هستند و هم باطل. هرگونه انحراف و التقاط به خروج از دائره ولایت حق منجر میشود.
دالّ کانونی اربعین اجتماع حول محور امامت برای مبارزه با طاغوت است. استکبارستیزی مؤلفه بنیادین فرهنگ سیاسی تشیع است. از این حیث میتوان گفت؛ از مؤلفهها و متغیرهای اصلی قدرتنمایی شیعه در عصر قدرتنماییها و در عرصه بینالمللی؛ راهپیمایی اربعین است. پس میتوان آن را چشمگیرترین و بیبدیلترین رزمایش امنیتی در عصر معاصر دانست.
راهپیمایی عظیم اربعین به مثابه یک انگاره سیاسی، از مؤلفههای قدرت و هویت تشیع اسـت که نباید آن را صرفا یک حرکت جغرافیایی و ژئوپلیتیک دانست بلکه یک سیر استعلائی و پیشرونده و پیشبرنده تاریخی است و از این حیث میتوان آن را عامل هویتساز شیعه قلمداد کرد. هویت بازتولید شده و بازیابی شده فرامرزی.
این قرائتی از «کل یوم عاشوراء و کل ارض کربلاء» است. یعنی شیعه در بطن هویت خویش؛ دارای هویت استکبارستیزی است وگرنه در قرائت خویش از تشیع، دچار انحراف خواهد شد. این هویت، خود حرکت انقلابی و سیاسی را خلق میکند که به معنی زنده بودن و استمرار خون عاشورائی در رگهای تاریخ در همه زمانها و زمینها است. اگر غیر از این بود، شیعه در فراز و نشیبهای دوران با کدامین استوانه، تاکنون استوار میماند؟ به یقین دست تکوین در کار است تا این حجت الهی را در قالب سنت خود نمایان سازد؛ سنت غلبه حق بر باطل.
راهپیمایی اربعین، در لایه و سطح تمدنی خود، شعارها و شعائر جهانی خود را هم نمایش میدهد. عدالتخواهی، ظلمستیزی و حمایت از مستضعفان از آن جمله هستند.
دلیل رویکرد تمدنی به پیادهروی اربعین هم همین است. تقلیل آن به مناسک صرف و گستره عمل جزئی، آن را از هرم و هدف اصلی و متعالی دور میکند. نقطه اتصال عاشورا و ظهور از اینجا آغاز میشود. پیوندی الهی و هدفمند.
اگر امام حسین علیهالسلام علیه ظلم قیام کرد و در زمان ظهور حضرت مهدی عجّل الله تعالی فرجه به ثمر خواهد نشست، در فاصله بین عاشورا و ظهور، هر کس حسینی است باید لوای مبارزه با ظلم را در دست بگیرد و الا نه حسینی است و نه مهدوی.
شاید دلیل اینکه زیارت اربعین یکی از نشانههای مؤمن بیان شده، این باشد که زیارت اربعین مرزبندی بین توحید و طاغوت بوده و این حرکت نماد استکبارستیزی و طغیان علیه طاغوتیان است. هر کس حسینی است، توحیدی و هر کس در جبهه ظالمان قرار گرفته، طاغوتی است.
پایایی و پویایی روحیه حماسی و انتقام از ستمکاران و مستکبران در آحاد جامعه اسلامی از کارکردهای راهپیمایی اربعین است. اگر امروز این روحیه در میان مسلمانان و حتی کسانی که با وجود تفاوت اعتقادی و بینشی رگههایی از ظلمستیزی در وجودشان هست، گسترش شود، جامعه جهانی شاهد زیستجهانی خواهند بود که بر اساس ساختار مکتب عاشورا صورتبندی میشود.
1400 سال پیش در صحرای سوت و کور نینوا، شعارهایی فریاد زده شد که در کران تا کران تاریخ طنین انداخت. حسین علیهالسلام رهبر مبارزه با ظلم و حقکشی بود و اربعین را خداوند مقرر کرد تا شعور بشریت را برانگیزاند و به سبب آن، شعارها و شعائر جهانی هر سال تجدید حیات یابند و غبار کهنگی بر چهره زیبای آنها ننشیند.
تعاون و همیاری و بالاتر از آن ایثار، نثار، نفی منیّت و انانیّت و هرگونه مظاهر تمایزکننده مانند رنگ، موقعیت، قومیت، ملیت و حتی دین و مذهب در خدمترسانی، شعاعی از تجلیات نور ولایت است در تاریکخانه این دنیای وانفسای ماشینی مدرنیته. این مظاهر زیبای چشمنواز، چشم میلیاردها انسان مبهوت و شگفتزده را خیره ساخته است. از آنجایی که بشریت در نظام لیبرالیسم، لذت را در نفسانیت و حیوانیت تجربه کرده است؛ به عیان میبیند که در نظام اربعین، لذت در تلاطم و بیقراری است؛ بیقراری وصل از طریق خدمت و مهرورزی.
اربعین بستر بازتولید شعارهای جهانی سیدالشهداء است که انسان امروز خسته از تمدن اومانیستی و خودخواهانه غرب در به در به دنبال آن است، اما هیچ واژهای را برای بیان گمشده خود در قاموس غربی پیدا نمیکند.
پیادهروی اربعین یک رسانه عینی و مستند و فراگیر است در برابر تبلیغات سوء رسانهای استکبار که ماهیت و هویت حقیقی و زلال اسلام شیعی را در پردهای به گستردگی جهاننمایش میدهد.
امروز صهیونیزم جهانی با رهبری و پشتیبانی آمریکا به دنبال ایجاد تنش در غرب آسیاست. این قسمت از جهان دارای تمدنهای بزرگ و اصیل هستند که عمده آنها ریشه در توحید دارند. و آمریکا به دنبال خاموش کردن چراغ فروزان آنهاست. زیرا این منطقه خاستگاه انبیاء است و هدف راهبردی آنها هم دعوت به توحید و اجتناب از طاغوت بوده است. رسانه اربعین میتواند این ندای تاریخی را به گوش جهانیان برساند. طاغوت فقط در بعد سیاسی منحصر نمیشود؛ استثمار اقتصادی و فرهنگی و امنیتی نئولیبرالیسم را هم باید عرصه حکمرانی توتالیتاریانیستی و دیکتاتورانه استکبار(صهیونیسم جهانی) دانست.
برنامهریزی نظاممند و سازواره برای کنشگری حکمرانی در بستر پیادهروی اربعین در ساحتهای اقتصادی، فرهنگی، امنیتی و سیاسی ضرورت و فوریت دارد و نباید آن را ساده انگاشت. الگوی مدیریت مردمی در همه آن ساحتها بدون قید و شرطهای ملیتی برای احیای عزت و شکوه تاریخی و تمدنی مسلمانان، کاربردی است. اما اجتماع همه اهل اسلام در زیر لوای حسینی برای اهتزاز پرچم توحید و بنیانکنی کفر و طاغوت الزامی است و اربعین از این ظرفیت برخوردار است.