سرویس اجتماعی
مدیر ارزیابی فناوری شرکت «این-کیو-تل» در سال 2004 از سازمان سیا به گوگل پیوست تا به عنوان مدیر ارشد فدرال این غول اینترنتی فعالیت کند. نام واقعی این شرکت پلئوس میباشد اما به In-Q-Tel مشهور شده است؛ این شرکت در سال 1999 پایهگذاری شد و هدف اصلی آن سرمایهگذاری بر روی تکنولوژیهایی است که مورد علاقه NSA میباشد و رابطه اصلی آن با بخش علم و تکنولوژی سازمان سیاست.
پایگاه خبری تحلیلی «پریزن پلنت» در گزارشی به قلم «کورت نیمو» با اعلام این مطلب به رابطه سیا و گوگل پرداخت و عنوان کرد: ارتباطاتی که میان گوگل و اندیشکده امنیتی استراتفور که پیش تر از سوی هکرهای ناشناس مورد حمله سایبری قرار گرفت و تمامی اطلاعات کاربران و مشتریان و ایمیلهای آن به دست هکرها افتاد حاکی از آن است که چندین مهره کلیدی و بازیگر در پشت پرده تغییر رژیم کشورهای خاورمیانه و به اصطلاح برقراری دموکراسی در کشورهای هدف دست داشتهاند.در مقالهای که در سایت الاخبار پیشتر منتشر شده نام 2 تن از مدیران گوگل به چشم میخورد: «مارتی لو»، مدیر امنیت و ایمنی گوگل و «جرد کوهن» که در حال حاضر مدیر «ایدههای گوگل» است، طبق توصیف وزارت خارجه و شورای روابط خارجی آمریکا، اندیشکدهای است برای انتشار لیبرال دموکراسی در جهان!
«گوگل ایده» یکی از زیرمجموعههای مهم این شرکت بزرگ است که مدیریت آن برعهده «جرد کوهن» گذاشته شده است. همین بخش «ایدههای گوگل» هماکنون به صورت رسمی در ایران فعال است و به اصطلاح مشغول «ایجاد اکوسیستم کارآفرینی» است! کوهن مشاور کاندولیزا رایس و هیلاری کلینتون در دولتهای جورج بوش و باراک اوباما بود و بلافاصله پس از آغاز «دیپلماسی دیجیتال» هیلاری کلینتون، همراه الک راس، دیگر مشاور اوباما، کرسیهای مهم مدیریتی گوگل را در مجموعه عهدهدار شدند.
در سال 2009 کوهن زمانی که از دوست خود و پایهگذار توییتر، «جک دورسی»، خواست تا تغییرات زمانبندی شده در توییتر را به تاخیر انداخته تا معترضین در ایران بتوانند در طول آشوبها با یکدیگر هماهنگ شده و به رسانههای بینالمللی دسترسی یابند، توجهات را به سوی خود جلب کرد.
سیا در اتاق فکر گوگل!
مقامات شرکت گوگل درباره تشکیل «گوگل ایده آ» میگویند، آنها خیلی مایل هستند تا فراتر از مدلهای اتاق فکرهای متداول که کارشان انجام مطالعات و انتشار کتاب است عمل کرده و معتقدند که «اتاق فکر/عمل» (THINK DO TANK)، اقدام عملی را هسته اصلی ماموریت خود میداند.
در اولین اقدام، این تصمیم گوگل برای ورود به فضایی بین فکر و عمل انتقاداتی را برانگیخت مبنی بر این که این قبیل امور پیش از این بر عهده دولتها بوده است.
«کریستوفر بوسک» از بنیاد کارنگی برای صلح جهانی میگوید که «گوگل ایده آ» اهداف خود را بلندپروازانه در نظر گرفته است. وی میافزاید: «ترغیب کردن تروریستها برای صرفنظر از خشونت، یک هدف قابل دسترستر، نسبت به ترغیب آنها به تغییر فکرشان است!»
وی میگوید: «شما هرگز یک جهادی افراطی و سرسخت را نمیتوانید تبدیل به یک دموکرات کنید. این اتفاق هرگز رخ نمیدهد.» وی همچنین یادآور شد در حالی که ممکن است سرنخ های مشابهی برای علت پیوستن افراد به گروههای افراطی وجود داشته باشد، اما علاج این مشکل بیشتر «یک موضوع فرهنگی و مختص هر کشور است.»
نکته اینجاست که گوگل ایده آ دقیقا همین رویکرد مورد نظر کریستوفر بوسک را در پیش گرفت و در طول سالهای اخیر تلاش برای تغییر جوامع هدف را در دستور کار قرار داده است. به طور مثال گوگل هماهنگ با دیپلماسی دیجیتال وزارت خارجه آمریکا بحث «کارآفرینی» در خاورمیانه به عنوان بستر ایجاد تغییرات آرمانی و اجتماعی را اجرایی میکند و مثلا هیچ علاقهای به رویارویی تکنولوژیک با داعش یا سایر گروههای تروریستی منطقه با هدف تغییر آنها از درون ندارد!
جوزف نای، استاد دانشگاه هاروارد و متخصص در تئوریهای قدرت، اذعان کرد که اینگونه تلاشها میتواند مشکلآفرین باشند، به ویژه اگر با سیاست خارجی ایالات متحده تداخل کنند. آنچه جوزف نای از آن مطلع نبود، برگزاری جلسات متعدد گوگل و برخی دیگر از غولهای سیلیکون ولی– دره تکنولوژیهای نوین آمریکا- با هیلاری کلینتون بود که هماهنگی ویژهای میان فکر و ایده هر دو مجموعه ناظر و مجری ایجاد میکرد.
بازمهندسی جوامع هدف
اریک اشمیث مدیر ارشد شرکت گوگل در توصیف همین روند میگوید، که این شرکت- گوگل ایده آ- با هدف مقابله با بعضی از سرسختانهترین مشکلات پیش روی بشر با گردهمایی نسل جدید رهبران به همراه تکنولوژی وارد دنیای اتاق فکرها شده است و ادامه داد که ما به دنبال «گلولههای نقرهای» نبودهایم، بلکه به دنبال شیوههای جدید هستیم. تا امروز تلاشها برای« اصلاح افراطگرایان »بیشتر دولتی بوده است. بسیاری از برنامهها در کشورهای اسلامی به اجرا درآمده است و حامیان آنها در تلاش بودهاند تا این افراد را از «جنبشهای افراطی» جدا کرده یا ترغیبشان کنند تا افراطگرایی را طرد کرده و از ارزشهای غالب استقبال کنند.
اریک اشمیت و جرد کوهن، ابتدای سال 2013 کتابی به نام «عصر جدید دیجیتال» با همین موضوع منتشر کردند. کتابی که در آن برخی راهکارها و تجربیات مدیران گوگل در ایجاد انحراف در اهداف و آرمانهای جوامع مختلف از مسیر دیپلماسی دیجیتال کلاسه شده است. اشمیت معتقد است برتری دیپلماسی دیجیتال در ورود آن به میدان در زمان و مکانی است که دست و پای دیپلماتها بسته است و از مسیر آشکار سیاسی نمیتوان به تغییر جوامع اقدام ورزید.
از سال 2009(1388) راس و کوهن به عنوان مدیران مشترک وزارت خارجه آمریکا و گوگل با سفر به کشورهایی نظیر عراق، روسیه، کنگو و هائیتی نمایندگیهای غولهای فناوری اطلاعات «سیلیکون ولی» را در این کشورها دایر کردند. به این ترتیب «سیلیکون ولی» که از ابتدا به عنوان مجموعهای نظامی در آمریکا متولد شد، در نقش تسریعکننده تغییرات اجتماعی با محوریت «اقتصاد مبتنی بر فنآوری» در خدمت نقشههای وزارت خارجه آمریکا شروع به کار کرد. از آن زمان این سفرها که به «TECHDEL» شهره شدهاند، بخشی از سیاست خارجی ایالات متحده ارزیابی میشوند.
اهداف دیپلماسی دیجیتال
آنطور که در ایمیلهای استراتفور آمده بود، کوهن با سازماندهندگان و تلاشهای شکستخورده برای براندازی دولت ایران طی انتخابات ژوئن ۲۰۰۹ به طور نزدیکی همکاری و ارتباط داشته است.
بر اساس گزارش دیگری که در نیویورک تایمز منتشر شده است، تیمهای گوگلی وزارت خارجه آمریکا، در کشورهای هدف از مهندسین نرمافزار، کارآفرینان و غیره در جلسات هماهنگی «دیپلماسی دیجیتال» در طی سفرهای TECHDEL میخواهند تا راههای غیرعرفی و بومی برای توسعه دموکراسی از طریق ایجاد تحولات اقتصادی و اجتماعی در کشورهای خود را پیدا کنند و توسعه را تسریع کنند.
پرواضح است که در چنین پروژهای مفهوم «توسعه» با طرح آبادانی مشهور در کشورهای در حال توسعه یا فقیر تفاوت زیادی دارد و منظور از آن اجرای راهبردی واحد برای تثبیت «حاکمیت» سیاسی، اقتصادی و اجتماعی آمریکا است.
مدیران گوگل به راهبران تکنولوژی ماموریت دادند تا در آمریکا شبکههای حمایتی از کمپانیهای نوپای «فنآوری اطلاعات» عراق تاسیس کنند و سازمانهای مردمنهاد مجری نیازهای خود را به راه بیاندازند. در این میان «گوگل»، «کوکاکولا»، «مایکروسافت» و سایر شرکتهای آمریکایی محبوب در نقش اسپانسر ایجاد تغییرات نرم و خشونت پرهیز مبتنی بر فناوری وارد میشوند.
گوگل و ارتش آمریکا
نویسنده گزارش در ادامه به سابقه حضور مقامات سیا در شرکت گوگل اشاره کرده و میگوید: اطلاعات درز شده ویکیلیکس نیز بر این مدعا صحه گذاشته است. گوگل یکی از شاخههای تشکیلات جاسوسی و ارتش آمریکاست. «راب پینتر»، مدیر ارزیابی فناوری شرکت «این-کیو-تل» در سال 2004 از سازمان سیا به گوگل پیوست تا به عنوان مدیر ارشد فدرال این غول اینترنتی فعالیت کند. «این-کیو-تل» شرکت سرمایهگذاری فناوری سازمان سیا است. «رابرت استیل»، مامور سابق بخش خدمات سری سیا در سال 2006 به کورت نیمو گفت: «گوگل و سیا به هم متصل هستند و رابط سیا در گوگل شخصی به نام «ریک اشتاینهایزر» است که در دفتر تحقیقات و توسعه گوگل مشغول به کار است.»
کوهن و سازمان جنبشها
این پایگاه آمریکایی در ادامه مینویسد: کوهن یکی از اعضای ارشد اندیشکده شورای روابط خارجی و همچنین یکی از اعضای شورای سیاستگذاری وزیر امور خارجه آمریکا و از مشاوران نزدیک «کاندولیزا رایس» و «هیلاری کلینتون» است و تنها کسی از نئومحافظهکاران است که از دولت بوش به دولت اوباما نیز راه پیدا کرد.
بر اساس اطلاعاتی که در دانشنامه ویکیپدیا آمده، کوهن نقشی موثر در ایجاد سازمان «جنبشها» که بذرهای اولیه آن در همایش «اتحاد جنبشهای جوانان» در سال 2008 که فعالان عرصه فناوری دیجیتال، مدیران فناوری و رسانهای، سازمان های مردمنهاد و دولتها پاشیده شده، داشته است. در آن همایش ایدههایی در خصوص استفاده از فناوری برای کمپینها و جنبشهای انقلابی مطرح و آموزش داده شد. در یکی از ایمیلهای استراتفور از «سازمان جنبشها» به عنوان پایگاهی برای سازماندهی آنلاین گروهها و افراد، یاد شده که بتوانند به اصطلاح غربیها «دموکراسی» را با هدایت مستقیم گوگل در کشورهای هدف پیادهسازی کنند.
گوگل پاک و سیای سوخته!
الاخبار در بخشی از گزارش خود آورد که «فرد برتون»، معاون بخش ضد تروریسم اندیشکده استراتفور گفته است: وزارت خارجه آمریکا اسپانسر تشکیلات «سازمان جنبشها» است. وزارت خارجه آمریکا حامی اصلی همایش اتحاد جنبشهای جوانان در سال 2008 که در نیویورک برگزار شد نیز بود! جالب اینجاست که یک سال بعد در همایش دوم این سازمان که در مکزیکوسیتی برگزار شد هیلاری کلینتون، در پیغامی ویدئویی با حاضران در این همایش گفتوگویی انجام داد. برتون در نامهای دیگر به استراتفور اظهار داشته است که گوگل مأموریتهای سازمان «سیا» را انجام داده و در واقعیت گوگل کارهایی را انجام میدهد که سیا نمیتواند. چرا که گوگل به علت ارائه خدمات آنلاین رایگان به مردم جهان، چهرهای پاک، پذیرفتنی و خیرخواه دارد اما «سیا» سازمانی بدنام و آلوده به برچسب «جاسوسی» است.
آغاز یک پایان
گردانندگان پایگاه اینترنتی ویکیلیکس انتشار میلیونها سند مبتنی بر ارتباط گسترده و همکاری شرکت استراتفور با ارتش و سازمانهای اطلاعاتی آمریکا را چند سال پیش از این آغاز کرده بودند.
از جمله گروه هکرهای ناشناس (Anonymous) ۲۷ فوریه 2012 اعلام کرد بیش از پنج میلیون ایمیل همکاران موسسه استراتفور را که اواخر سال میلادی گذشته به دست آورده، برای انتشار در اختیار ویکیلیکس قرار داده است.
استراتفور یک موسسه تحقیقاتی است که با انتشار یک بولتن روزانه تحلیلها و اطلاعات خود را در مورد مسائل بینالمللی و تهدیدهای امنیتی در اختیار نهادهای دولتی و شرکتهای خصوصی قرار میدهد.
گوگل در هاله ابهام
«واشنگتن پست» در سال 1390، بعد از تلاشهایی که از سوی «گوگل ایده آ» برای اجرای پروژه «رادیکالزدایی جوانان در دوبلین» پایتخت ایرلند، با هدف جدایی آرمانی مردم این منطقه از اهداف انقلابی نسلهای قبل صورت گرفت، نوشت: بسیاری پس از مشاهده این نوع متفاوت از رفتار گوگل به عنوان یک شرکت فناورانه مطرح جهانی، از خود پرسیدند که چرا رسانهها از نوشتن درباره بخش ایدههای گوگل و اهداف آن عاجز بودهاند؟
این روزنامه میافزاید: اگر منصف باشیم، چیزهایی درباره این اندیشکده گوگل گفته شده اما چهار دلیل برای این که چرا درباره گوگل ایده چیزی نمیدانیم وجود دارد.
اول این که «گوگل ایده آ» وب سایت ندارد! بیشتر ما اگر درباره چیزی بشنویم، به سراغ اینترنت میرویم و در گوگل به دنبال اطلاعات بیشتر میگردیم و درباره آن موضوع تحقیق میکنیم. اما گوگل ایده سایتی ندارد و جستوجو درباره آن چندان ثمربخش نیست. برخی ممکن است این امر را برای یک شرکت اینترنتی عجیب بدانند. به هر حال، این اندیشکده، تنها مخصوص نشست خود در دوبلین یک وب سایت راهاندازی کرد.
دلیل دوم این که، گوگل ایده در جایی که خانه اندیشکدهها، یعنی «واشنگتن دی.سی»، محسوب میشود مستقر نبوده و همچنین این اندیشکده دارای ساختمان مستقل با یک تابلو مقابل آن نیست. در عوض، گوگل ایده توانسته در خفا به فعالیت خود ادامه داده و تا اندازهای در دفاتر اصلی گوگل در محله «چلسی» در «منهتن» پنهان شود.
با خبرهای فراوانی که درباره گوگل وجود دارد، خیلی ساده است که خبر درباره این اندیشکده را از دست داده باشیم. با دنبال نمودن خبرهایی نظیر تحقیقات، مسائل حریم خصوصی و عدم ادامه فعالیت شماری از محصولات محبوب گوگل، خیلی ساده است که همین چند خبر جزئی درباره گوگل ایده را از دست داده باشیم.
خبرنگار واشنگتنپست در انتها مینویسد: دلیل آخر این که تاحدودی سانسور خبری وجود داشته است. حتی چند ماه پیش یکبار به من گفته شد، ما فعلا آمادگی این که چیزی بیش از آنچه قبلا گفته ایم بگوییم را نداریم! اما اخیرا کسی که بیش از همکاران من به این اندیشکده دسترسی دارد، یعنی «جرد کوهن»، مدیر گوگل ایده، به من گفت که به وی تنها در طول هشت ماه گذشته که از زمان پیوستن وی به گوگل میگذرد، فقط پنج یا ده دقیقه زمان برای مصاحبه با خبرنگاران داده شده است.
پروژهای زنده و فعال
هکرهای ناشناس در روزهای پایانی سال ۲۰۱۱ اعلام کردند که در حمله به رایانههای استراتفور ۲۰۰ گیگابایت دادههای اطلاعاتی این شرکت، شامل مشخصات مشتریان، اطلاعات بانکی و ایمیلهای آنها را به دست آوردهاند.
گروه هکرهای ناشناس در بیانیهای که از طریق شبکه اجتماعی توئیتر منتشر کرد، انگیزه همکاری خود با ویکیلیکس را شفافسازی عنوان کرد و گفت: این اقدام برای فهم جهان امروز ضروری است. ویکیلیکس ایمیلهای یاد شده را متعلق به فاصله زمانی ژوئیه سال ۲۰۰۴ تا پایان ۲۰۱۱ میلادی اعلام کرده است. اهمیت این ماجرا در ادامه پروژه «دیپلماسی دیجیتال» وزارت خارجه آمریکا تاکنون است. طرحی که هماکنون «اریک اشمیت» مدیر ضد ایرانی گوگل مجری بخش مهمی از آن است و در آستانه انتخابات اسفند ماه، بازوان اجرایی آن در حوزه فناوری سایبری به شدت فعال شدهاند.
گوگل و انتخاباتی دیگر در ایران
به اذعان شخص «اوباما»، گوگل بدون کمک دولت ایالات متحده حتی وجود خارجی نداشت. این عبارت، تاییدی بر روابط جدی پشت پرده بین گوگل و دولت آمریکاست؛ شرکتی که در خدمتگزاری به این دولت حتی از مایکروسافت هم پیشی گرفت و به شریک استراتژیک دولت آمریکا تبدیل شد.
آیا زیرساخت سایبری ناقص ما با دست روی دست گذاشتن نهادهای مهمی همچون «شورای عالی فضای مجازی» و واگذاری سرنوشت پروژههای حیاتی همچون «شبکه ملی اطلاعات» به میل و سلیقه و خواست دولتها با عمر محدود، تجهیز میشود؟ ما ایرانیان با کدام زیرساخت تکنولوژیک به جنگ نقشههای هوشمندانه سیا و گوگل در انتخابات پیشرو خواهیم رفت؟ آیا با اعتماد و اتکا بر تکنولوژی فریبنده و رایگان آمریکایی در جهانی که حتی آب و غذا نیز به شرط تهدید حیات، مجانی در اختیار کودکان معصوم قرار نمیگیرد، میتوان کمربندهای انقلاب اسلامی را در کوران تهدیدات نرم فناورانه محکم کرد؟ ما هماکنون مفتخریم که زیرساخت کارآفرینی فناورانه و اکوسیستم استارت آپی ایران را دربست به «گوگل ایده آ» اجاره دادهایم و استارت آپ ویکند و استارت آپ گرایند گوگل ایده آ همزمان با سایر کشورهای هدف در خاورمیانه در ایران نیز شهر به شهر برگزار میشود! توفیقی از این بالاتر پس از ده سال افشاگری رسانههای جهان بر ضد مدیران گوگل حقیقتا برای جامعه ایرانی متصور نبود!
هزاران ساعت سخنرانی و انتشار صدها یادداشت و گزارش، پس از وقوع فتنهای جدید در حوزه تکنولوژی مبنی بر «اطلاع از وقوع فاجعه» به هیچ نمیارزد، وقتی در هنگامه شناسایی و تجهیز جامعه به اسباب و لوازم دفع حمله قطعی دشمن، دست روی دست بگذاریم و سیاست «هر چه پیش آید خوش آید» را در دستور کار قرار دهیم. آیا مدیران حوزه فناوری و سایبر ایران به این حد از بلوغ فکری و عملیاتی رسیدهاند؟
۲۱/ ۱۰/ ۱۳۹۴