به وب سایت مجمع هم اندیشی توسعه استان زنجان خوش آمدید
 
منوی اصلی
آب و هوا
وضعیت آب و هوای زنجان
آمار بازدیدها
بازدید امروز: 1,680
بازدید دیروز: 9,496
بازدید هفته: 1,680
بازدید ماه: 67,753
بازدید کل: 23,729,564
افراد آنلاین: 55
اوقات شرعی

اوقات شرعی به وقت زنجان

اذان صبح:
طلوع خورشید:
اذان ظهر:
غروب خورشید:
اذان مغرب:
تقویم و تاریخ
شنبه ، ۱۵ اردیبهشت ۱٤۰۳
Saturday , 4 May 2024
السبت ، ۲۵ شوّال ۱٤٤۵
اردیبهشت 1403
جپچسدیش
7654321
141312111098
21201918171615
28272625242322
313029
آخرین اخبار
خوان حکمت( ۵۰ ) : اصلي‌ترين مشكل جهان غرب ۱۳۹۴/۰۸/۳۰

خوان حکمت :  

 اصلي‌ترين مشكل جهان غرب

Image result for ‫آيت‌الله جوادي آملي‬‎

بــســـم الله الـــرّحــمـــن الــــرّحــیــم

خداي سبحان ما را به منزلة يك معدن آفريد، نه يك بستر خاكي و كويري! فرمود: انسان سطح زمين نيست، انسان معدن است: اَلنّاسْ مَعادِنْ كَمَعادِنِ الذَّهَبِ وَ الفِضِّه(1). بستر انسان، ظاهر انسان، خلق و خوي انسان يك امر روشني است؛ امّا در درون او چه نهادينه شده است، كدام گوهر دفن شده است؛ اين را نه خود مي داند‌، نه ديگري مي بيند! انبياء كه معدن شناسان انساني‌اند، براي كند و كاو مأمور شدند؛ اينها را خداي سبحان فرستاد تا درونِ درون را بشكافند، به ما نشان دهند كه شما گوهري در درون خود نهادينه شده داريد. اين گوهر را بشناسيد و از اين گوهر مباني را استخراج كنيد و از آن مباني مواد را.
شكوفایی فطرت در فرآيند وحي
اين اوّلين خطبة نهج البلاغه كه وجود مبارك امير كلام، علي بن أبيطالب(ع) فرمود: انبياء آمدند، وَ يُثيرُوا لَهُمْ دَفائِنَ العُقُول(2)؛(عقلهای دفن شده آنها را کند وکاو کنند) يعني اين. رسول گرامي فرمود: اَلنّاسُ مَعادِنْ كَمَعادِنِ الذَّهَبِ وَ الفِضَّه. مردم داراي گنجينه‌اند، اينچنين نيست كه در درون آنها چيزي نباشد! يك تَلّ شن كه بر آمده از طوفان فضائي و هوائي است، اين درونش خالي است؛ اين شن تورم دارد، نه برجستگي كوه گونه؛ ولي انسان مانند كوه است، درون او پر از معدن است. و اگر معدن شناس نباشد،‌ در گرسنگي مي ميرد. انبياء معدن شناسند، درون را مي شكافند، انسان را به درون مي برند، به او نشان مي دهند كه در درون تو اين گوهر هست؛ اين را مي گويند: ( غُوصُ الفِطَن ). غواص كسي است كه سطح دريا را مي شكافد، به عمق دريا مي رسد، گوهر را مي شناسد و استخراج مي كند؛ چنين كاري را مي گويند: ( غوّاصي ). انسان قدرت پر كشيدن دارد، پر و بالي دارد، مي تواند به سپهر سفر كند و آن اوج سپهر را از نزديك ارزيابي كند. اين كار را انبياء به انسان آموختند، به او پر و بال دادند تا او بتواند پرواز كند؛ اين كار را مي گويند انديشوري، پژوهشگري، تحقيق.
يعني انسان هم قدرت پر كشيدن تا سپهر معرفت را دارد، هم قدرت غوّاصي تا عمق دريا را! يكي را حكمت و كلام به عهده مي گيرد،‌ ديگري را عرفان. يا انسان در درونِ درون خود فرو مي رود، مي شود « عارف »؛ يا در برون و بُرون پر مي كشد، مي شود « حكيم و متكلّم»؛ يا جامع بين مشهود و معقول است، مانند عارفان كُمّل؛ يا جامع كلّ است، مانند انبياء و اولياء. اينكه امير كلام، علي بن أبيطالب (ع) فرمود: كُنه خدا را، يك؛ اِكتناه صفات ذاتي خدا، دو؛ اينها را بخواهي غوّاصي كني، به عمق جانت فرو بروي، عارفانه اهل كشف و شهود باشي، خدا شناس نخواهي شد؛ زيرا او در قدرت تو نيست،‌ در احاطة تو نيست. بخواهي حكيمانه يا متكلّمانه پر بكشي، با پژوهش و انديشه و دانشوري بالا بيائي، به خدا نمي رسي: لا يُدرِكُهُ بُعدُ الهِمَمْ وَ لا يَنالُهُ غُوصُ الفِطَن(3). بخواهي با همت بلند پرواز كني، حكيمانه و متكلّمانه به هويت الهي برسي؛ در دسترس انديشة تو نيست. بخواهي عارفانه غوّاصي كني، اين دريا پايان ندارد تا به آن عمقش برسي و گوهر هويت الهي را باز يابي. خدا را بايد با ظهورات اش شناخت، با اسماء فعلي‌اش شناخت، با وجهُ الله شناخت و مانند آن.
از خدا كه بگذريم، هر چه در جهان امكان هست كه فعل خداست، ظهور خداست؛ او را يا شهود، يا فهم و عقل؛ يا غُوصُ الفِطَن، فطانت‌ها، تَفطّن‌ها و زيركي هاي غواصانة غائصان ماهر، يا تفكّر و پژوهش و انديشة دانشمندان ماهر از راه حكمت و كلام؛ اين دو تا راه را انبياء به ما نشان داده‌اند. فرمود: در آسمان مخازني به نام شماست؛ با فكر پر بكش، آن مخزن را بشناس و از آنجا روزي بگير و براي ابد زنده بمان. يا مانند غوّاص غُوص كن، به عمق دريا برو، عارفانه خود را بشناس و براي ابد زنده شو. اين دو تا كار را كرده اند؛ فرمودند: انسان معدن است، تمام شدني نيست؛ نه از بالا بدون روزي است: اِنْ مِنْ شِيءٍ اِلّا عِندَنَا خَزائِنُه(4)؛ روزي شما در بانك نيست،‌ روزي شما در باغ و مزرع نيست، روزي شما در دامداري و چراگاه نيست؛ روزي شما در سپهر است: وَ فِي السَّماءِ رِزْقُكُمْ وَ مَا تُوعَدُون (5). آسماني باشيد تا از رزق آسماني برخوردار باشيد و روزي شما هم در چراگاه‌ها نيست، در عمق درياهاست كه خود دريائيد، به عمق جانتان سفر كنيد، از آن درياي غوّاصي شده،گوهر استخراج كنيد تا ابدي بشويد.
اگر گفتند: وَ العُلَماءُ باقُونَ مَا بَقِيَ الدَّهر(6)، براي اينكه مردان محققِ پژوهشگر دين شناس دين باور، خود را به چراگاه و دامداري نبسته‌اند، خود را به بانك و مانند آن وابسته نكرده اند؛ اينها با مرگ از پوست به در مي آيند و همواره زنده‌اند. اينكه مي بينيد برخي‌ها قبل از مرگ مرده اند،چون روزي خود را از چراگاه مي گيرند، از بانك مي گيرند، از دام مي گيرند؛ اينها قبل از مرگ مرده‌اند، چون مرگ اينها پوسيدن است نه از پوست به در آمدن! انبياء آمدند، به ما گفتند: اَلنّاسُ مَعادِنْ كَمَعادِنِ الذَّهَبِ وَ الفِضَّه؛ اين بياني است كه كليني از رسول گرامي نقل كرد، و انبياء آمدند، گفتند: شما معدنيد و ما معدن شناس، شما معدنيد و ما مستخرِج معدن، شما معدنيد و ما مستنبط معدن، شما معدنيد، ما كند و كاو كنندة معدن؛ فقط حرف ما را گوش بدهيد، در درون شما گوهرهائي است كه ما به شما نشان مي دهيم؛
 چو دريا به سرماية خويش باش  
  هم از بُود خود سود خود بر تراش (7)
بي ريشه بودن مباني
 اصلي ترين مشكل جهان غرب
اين گوهر فطرت را وحي شكوفا مي كند، اين مي شود منبع. از اين منبع آن مبنا، از آن مبنا اين مواد حقوقي استخراج مي شود. وقتي اينچنين شد، ديگر مبارزة انتفاضة مردم مظلوم فلسطين ترور نخواهد بود. اينها هرگز تروريست نخواهد شد، تحميل صهيونيست‌ها هرگز آزادي و عدالت نخواهد بود، حملة به عراق و افغانستان آزادي و دموكراسي و حقوق بشر نخواهد بود؛ بلكه ظلم است و فُسون است و فَسانه. مشكل جهان غرب در تدوين مواد حقوقي آن است كه اين درختشان بي ريشه است. درخت بي ريشه ثمر نمي دهد، شجرة خبيثه است. بيان قرآن كريم اين است: درختي ميوه مي دهد كه پايگاه اصيل در دل زمين داشته باشد، اَصلُهَا ثابِتْ وَ فَرعُهَا فِي السَّماء(8). امّا درخت خبيث، كَشَجَرَهٍ خَبيثَهٍ اِجْتُثَّتْ مِنْ فُوقِ الاَرض(9). « اِجتثاث » يعني جثّه گرفتن، كنده شدن. درختي كه روي زمين جثّه گرفت، نه از دل خاك؛ كنده و روي زمين افتاده، جثّه اش روي خاك است نه در دل خاك؛ چنين درختي ميوه نمي دهد.
مواد حقوقي آنها از مباني گرفته مي شود؛ يعني از عدالت، آزادي، امنيّت، رفاه، حقوق بشر، دموكراسي، مبارزه با تروريسم؛ اينها همه اش حق است، امّا اينها را از چه مي گيريد؟ عدالت يعني چه؟ عدالت دادن حقّ هر كسي به اوست. هر كسي چه حق دارد؟ حق يعني چه؟ مرز و بوم حق تا كجاست؟ حقّ فرد وجامعه چقدر است؟ حقّ دولتمردان و شهروندان چقدر است؟ حقّ عالمان و جاهلان چقدر است؟ استعدادها داراي حقوق متفاوت است. حقّ هر مستعدي چقدر است؟ اينها را خالق انسان و عالم بايد بگويد. چون منبع ندارند، اين مباني اينها درختي است كه روي زمين جثّه گرفته و از دل خاك كنده شده و روي زمين افتاده است، مَا لَهَا مِنْ قَرار.چون ريشه ندارد؛ نه ميوه مي دهد، نه آرام است! لذا هر روز شما مي بينيد اينها گرفتار فقر و فساد و تبعيضند. تبعيض نشانة بي قراري است؛ اگر عدل بود، قرار داشت؛ اگر عدل بود، آرام بود؛ اگر عدل بود،عقل بود.
بيانات حضرت آيت الله جوادي آملي (دام ظلّه) در جمع اقشار مختلف شهرستان آمل، حسينية هدايت آمل    ـ    14/ 11/ 1384

(1) الكافي/ 8/ 177                      (2و3) نهج البلاغه/ خ 1
 (4) حجر/ 21                            (5) ذاريات/ 22
(6) نهج‌البلاغه/ حكمت 147
(7) كلّيات نظامي گنجوي/ 1/ شرفنامه/ ص 654
(8) ابراهيم/ 24                          (9) ابراهيم/ 26