به وب سایت مجمع هم اندیشی توسعه استان زنجان خوش آمدید
 
منوی اصلی
آب و هوا
وضعیت آب و هوای زنجان
آمار بازدیدها
بازدید امروز: 869
بازدید دیروز: 9,496
بازدید هفته: 869
بازدید ماه: 66,942
بازدید کل: 23,728,753
افراد آنلاین: 20
اوقات شرعی

اوقات شرعی به وقت زنجان

اذان صبح:
طلوع خورشید:
اذان ظهر:
غروب خورشید:
اذان مغرب:
تقویم و تاریخ
شنبه ، ۱۵ اردیبهشت ۱٤۰۳
Saturday , 4 May 2024
السبت ، ۲۵ شوّال ۱٤٤۵
اردیبهشت 1403
جپچسدیش
7654321
141312111098
21201918171615
28272625242322
313029
آخرین اخبار
خوان حکمت( ۵۱ ) : عدالت اجتماعي در پرتو نهضت حسيني ۱۳۹۴/۰۹/۰۷

خوان حکمت :  

 عدالت اجتماعي در پرتو نهضت حسيني

Image result for ‫آيت‌الله جوادي آملي‬‎

بــســـم الله الـــرّحــمـــن الــــرّحــیــم

وجود مبارك علي بن أبيطالب (ع) بعد از اينكه به حكومت رسيدند، به واليان و مسئولان و دولتمردان شان فرمودند: عدل را رعايت كنيد. ممكن است كسي از عدل زده بشود در اثر بيماري رواني و خصوصي خودش، لكن جامعه عاقل براي او دلپذير است، عدل براي او گوش نواز است. فرمود: وَ اسْتَعمِلِ العَدلْ وَ احذَرِ العَسفْ وَ الحِيفْ فَاِنَّ العَسفْ يَعُودُ اِلَي الجَلاء وَ الحِيفْ يَدعُو اِلَي السِّيف (1)؛ اينها از كلمات حكيمانة امير كلام است كه هميشه زنده است. به کارگزارانشان فرمودند: شما عدل را اجراء كنيد، تبيين كنيد، تفسير كنيد، اجراء كنيد و از عدل حمايت كنيد. زيرا اگر عدل نبود؛ يا سخت گيري است يا ظلم است يا افراط است يا تفريط است. اگر از هستة مركزي عدل فاصله گرفتي؛ يا سخت گيرهستی، يا ظلم كننده! فرمود: اگر سخت گير بودي، مغزها فرار مي كنند، سرمايه‌ها فرار مي كنند، كشورتان ويران مي شود. اگر ظالم بوديد، مردم دست به شمشير مي‌كنند، عليه شما قيام مي‌كنند، مبارزه مي كنند، براندازي شروع مي شود.فرمود:‌ اگر كشور بخواهي بماند، بايد بر محور عدل بماند.
البتّه ممكن است در هر مملكتي يك سلسله افراد استثنائي باشند؛ آنها به تعبير مرحوم بوعلي نظير گره هاي چوب هاي صنعتي‌اند. شما در كدام جنگل و از كدام درخت سراغ داريد كه صدر و ساقة تنة اين درخت صاف باشد و هيچ جا گره نداشته باشد! اين تعبير نمكين مرحوم بوعلي است،‌ فرمود: افراد ناشايسته گره هاي چوب صنعتي‌اند. بالأخره آن رنده و تيشه و اَرّه اين را صاف مي كند و اين را طرد مي كند و اين چوب صاف مي شود و به صورت ميز و صندلي در مي آيد؛ آتش كه را بسوزد گَر بولهب نباشد؟! نبايد توقّع داشت در يك كشور چند ميليوني چند تا گره نباشد، چند جايش هم ناصاف نباشد. براي آن ناصافي هم تيشه هست، هم اَرّه است، هم شلاق است، هم زندان؛ امّا براي گره هاي چوب صنعتي. فرمود: از اينها كه بگذريم؛ اگر سخت گيري كردي مغز فرار مي كند، سرمايه فرار مي كند. مردم مي خواهند آزادانه پژوهش كنند، آزادانه كسب كنند. مرز حلال، حلال؛ محدوة حرام، حرام. اينها را به مردم بگوئيد، مزاحم مردم هم نباشيد؛ جلوي حرام را بگيريد، ولي حلال را بگذاريد باز باشد.
فرمود: فَاِنَّ العَسفْ يَعُودُ اِلَي الجَلاء؛ اينكه مي‌گويند: جَلاء وطن كرد، يعني سرزمين خالي شد، ديگر كسي نيست. فرار مغز يعني اِنجلاي از وطن؛ سرمايه‌ها فرار كند، يعني اِنجلاي از وطن. كسي خودش اينجا باشد، سرمايه اش در كشور مجاور تلاش كند؛ اين در حقيقت جَلاي وطن كرده است. فرمود: اين كارها را نكنيد؛ هم مغزها فرار مي كند، هم سرمايه ها! ظلم نكنيد، براي اينكه مردم دست به شمشير مي شوند. اگر بخواهيد سرمايه‌ها جذب بشود، عدالت كنيد. اگر بخواهيد مغزها فرار نكند، عدالت كنيد. اگر بخواهيد كسي عليه شما قيام نكند، عدالت كنيد. عدالت دلپذير است؛ ممكن است شما سخن حق بگوئيد، حرف حق و عدل بزنيد، مخاطبتان فِي اللّحظه برنجد؛ ولي وقتي تنها شد، مي آرمد، ديگران نصيحتش مي كنند، جامعه آرام مي شود. فرمود: شما متخلّق به اخلاق الهي باشيد.
خداي سبحان جهان را بر محور عدل آفريده؛ اگر عدل معنايش اين است كه هر چيزي را با ساختار دروني و هماهنگ بيافريند، هدفمند كند، راه رسيدن به هدف را هموار كند؛ خدا چنين كاري را دربارة عالم و آدم كرده است: مَا تَري فِي خَلقِ الرَّحمانِ مِنْ تَفاوُت(2). فرمود: نه تنها در انسان، در هيچ موجودي از موجودات آسمان و زمين ذات أقدس إله عدل را فرو گذار نكرده است. هر چيزي را عادلانه آفريده: اَعطَي كُلِّ شِيءٍ خَلقَهُ ثُمَّ هَدي(3). شما هم متخلّق به اخلاق الهي باشيد، شما آيتِ الله هستيد، مخلوق الله هستيد؛ ببينيد خداي شما با شما چه كرد، خداي شما با جهان شما چه كرد، خداي شما پيوند شما و جهان را چه كرد؛ اين مثلث را بِالعَدل خلق كرد؛ بِالعَدلِ قامَتِ السَّماواتُ وَ الاَرض(4)، شما هم عادل باشيد.
شئون مختلف معنايي عدالت اجتماعي
عدالت اجتماعي تنها در مسائل مالي نيست، عدالت اجتماعي يعني همة شئوني كه جامعه به آن نيازمند است. مهمترين شأني كه جامعه به آنها نيازمند است؛ شأن فرهنگي، اعتقادي و علمي است كه عبارتند از:مسأله توحيد ذات و اسماي الهي و وحي و نبوّت و امامت و عصمت ائمه و علم غيب ائمه و مانند آن. اعتقاد به معاد است كه تأثير سازنده اي در پرورش هاي اخلاقي ما دارد؛ اينها بخش هاي فرهنگي ماست.
همة اينها زير پوشش عدالت اجتماعي است و سالار شهيدان حسين بن علي بن أبيطالب (ع) ديد همة اينها عوض شد. يعني اَموي و مرواني آمدند، اين طيف بيگانه آمدند؛ آن منبع را برداشتند. وقتي منبع برداشته شد، مبنا بي منبع است، مبنا به دلخواه آنها تفسير مي شود. آنها مي‌گويند عدالت؛ امّا عدالتي كه خود تفسير مي‌كنند، نه فطرت مي طلبد! مي گويند آزادي، امّا آزادي اي كه خود تفسير مي كند، نه وحي مي‌گويد!! آنچه شما فعلاً در جهان غرب مي بينيد همين است. آنچه را در بين صهيونيست‌ها مي بينيد، همين است.آنچه را در افغانستان مظلوم در طي اين 30 سال ديديد و مي بينيد، همين است. وقتي منبع نباشد، اين اصول سرگردان و شناور است. هر روز به دست كسي است با تفسير جديد! هر روز سلاح كسي است عليه كسي. همين مبارزه با تروريست و حقوق بشر را بيگانه به دلخواه خود تفسير مي‌كند.
تلاش پيگير بيگانگان
 براي منبع زدایي از جوامع اسلامي
آنچه كه فعلاً شما مي بينيد نسبت به وجود مبارك رسول گرامي (ص) هتك حرمت مي‌شود، در مطبوعات رسمي غرب اهانت مي شود؛ براي آن است كه اين منبع را ويران كنند. وقتي منبع تخريب شد، اين منبع ويران شد؛ اين مبنا سرگردان و شناور است، هر روز به ميل خود معنا مي كنند. يك وقت سلمان رشدي پليد را تحريك مي كنند، يك وقت عكسي عليه مقدّس ترين مقدّسات ما منتشر مي كنند، يك وقت ناسزائي به كتاب آسماني اسناد مي دهند، يك وقت تحريف مي كنند؛ اينها منبع زدائي است. وقتي منبع زدوده شد، اين مباني مي‌شود سرگردان. كسي با عدالت و آزادي و حقوق بشر و دموكراسي مخالف نيست؛ امّا دموكراسي يعني چه، عدالت يعني چه، حقوق بشر يعني چه، آزادي و امنيّت يعني چه؛ مي بينيد هر روز تفسير جدائي مي كنند. بدون هيچ هراسي كشتار زنان و كودكان بي گناه اردوگاههاي به اسارت رفتة اسرائيل را اينها دموكراسي و حقوق بشر مي دانند، كشتن آن جلاد صبرا و شتيلا را مي گويند ترور!
همين كار را اموي و مرواني كرده بود. سالار شهيدان (ع) ديد حقوق بشر، احكام فقهي، احكام اخلاقي موادش درست است، مباني اش درست است، بي منبع! چون منبع ندارد، اين مباني سرگردان است؛ قهراً آن مواد هم عوض مي شود. هيچ چاره نداشت، مگر اينكه قيام كرد، اين منبع را سر جايش گذاشت؛ گفت:‌ قرآن حق است، وحي حق است، نبوّت حق است، رسالت حق است، امامت حق است. امام سجاد بالاي منبر فرمود: اَنَا ابْنُ مَكَّهَ وَ مِنَي(5). امامت خود را، عصمت خود را، طهارت خود را، قداست خود را در شام تثبيت كرد، آية تطهير را خواند: وَ آتِ ذَا القُربَي حَقَّه (6) را خواند، آية مباهله (7) را خواند؛ اين بخش هاي وسيع قرآني را در شام خواند؛ و اين منبعي كه مي رفت سرنگون بشود، اين را تثبيت كرد و آمد و پيروز شد؛ فرمود: ما رفتيم، پيروز شديم و برگشتيم؛ اين كار حسين بن علي بود. باور كنيد جريان اسلام رفته بود!! باور كنيد كه اموي كاري به پيغمبر نداشتند!!
قرار گرفتن اسلام
 در آستانه نابودي در عصر اموی
حسين بن علي ديد چنين است! فرمود:اگر من استدلال كنم كه شما استدلال نمي فهميد، سخنراني كنم كه شما را شستشوي مغزي دادند. اگر با سخنراني و استدلال و مناظره حل مي شد؛ وجود مبارك حسين بن علي در طي اين سالها كرده بود. فاصلة بين مكه و مدينه كه تقريباً 90 إلي 100 يا 80 إلي 90 فرسخ است، با همين پيام متقابل حل شد. فاصلة مكه تا عراق، تا كوفه كه 300 فرسخ است، با نامه‌ها و مصاحبه‌ها و گفت و شنود حل شد. ابن عباس به حضرت عرض كرد: آخر يك هفته مهلت بده، اين حاجي‌ها تازه احرام بستند، رفتند عرفات و مشعر و منا، قرباني مي‌كنند، بر مي‌گردند؛ با اينها مذاكره كن، ببين اينها تو را ياري مي‌كنند يا نه! فرمود: ابن عباس! پير شدي، نمي‌داني وضع مملكت چه خبر است!! من يك هفته صبر بكنم، اينها هر كاري خواستند بكنند، بكنند! من مي‌دانم اينها من را ياري نمي كنند، تنها خون من است كه بايد دين را ياري بكند. اين اسلام رفته است، اين معاويه به عنوان خليفة مسلمانها بت فروشي مي كند، نه تنها مِي گساري! سخن از اسلام نيست، سخن از جاهليت است.
اين حرف را هم شيعه‌ها هم سنّي‌ها از وجود مبارك رسول گرامي (ص) نقل كرده‌اند که فرمود: مَنْ ماتَ وَ لَمْ يَعرِفْ اِمامَ زَمانِهِ ماتَ مِيتَهً جاهِليَّه‎ً (8)؛ كسي بميرد و امام زمانش را نشناسد، مرگ او مرگ جاهليت است، او جاهليت مرده است.
بيانات حضرت آيت الله جوادي آملي (دام ظلّه)
 در جمع اقشار مختلف شهرستان آمل، حسينية هدايت آمل    ـ    14/ 11/ 1384
(1) نهج البلاغه/ حكمت 476        (2) ملك/ 3           (3) طه/ 50   (4) عوالي اللآلي/ 4/ 103
(5) تحف العقول/ ص 233         (6) اسراء/ 26       (7) ر. ك:  آل عمران/ 61
(8) وسائل الشيعه/ 16/ 246