به وب سایت مجمع هم اندیشی توسعه استان زنجان خوش آمدید
 
منوی اصلی
آب و هوا
وضعیت آب و هوای زنجان
آمار بازدیدها
بازدید امروز: 1,093
بازدید دیروز: 2,474
بازدید هفته: 1,093
بازدید ماه: 116,599
بازدید کل: 23,778,398
افراد آنلاین: 4
اوقات شرعی

اوقات شرعی به وقت زنجان

اذان صبح:
طلوع خورشید:
اذان ظهر:
غروب خورشید:
اذان مغرب:
تقویم و تاریخ
شنبه ، ۲۹ اردیبهشت ۱٤۰۳
Saturday , 18 May 2024
السبت ، ۱۰ ذو القعدة ۱٤٤۵
اردیبهشت 1403
جپچسدیش
7654321
141312111098
21201918171615
28272625242322
313029
آخرین اخبار
خوان حکمت ( ۲ ۱۲ ) : رمضان؛ ماه رهایی از بدهکاری اعمال ۰۶/ ۰۳ / ۱۳۹۶

خوان حکمت

رمضان؛ ماه رهایی از بدهکاری اعمال

     ۰۶/ ۰۳ / ۱۳۹۶

Image result for ‫آیت الله جوادی آملی‬‎

 بسم الله الرحمن الرحیم

ما یك وظیفه مشترك داریم كه همه برای انجام این وظیفه مشترك باید آماده باشیم و آن [در رابطه با] فرا رسیدن ماه مبارك رمضان است، در این جهت هر كسی به اندازه هاضمه فكری خودش ضیافت الهی را درك می‌كند، اگر سفره‌ای پهن شد و عدّه‌ای دعوت شدند ،هر كسی به اندازه هاضمه خود از آن غذا استفاده می‌كند، كسی كه ظرفیت بیشتری دارد بیشتر مصرف می‌كند، كسی كه ظرفیت كمتری دارد كمتر و ماه مبارك رمضان ماه مهمانی خداست.
ماه رمضان، آغاز سال سالکان
هر كسی سالی دارد، سال تحصیلی مشخص است، از چه وقت شروع می‌شود و چه وقت ختم می‌شود؛ كشاورزان هم سالی دارند، پاییز [آغاز] سال كشاورزی و كشاورزان است؛ اول فروردین [آغاز] سال طبیعی محسوب می‌شود كه آن برای حیات گیاهی اثر دارد؛ هر كسی سالی دارد، آنها كه اهل سیر و سلوكند و درصدد تهذیب نفسند، آنها هم سالی دارند؛ سال آنها از ماه مبارك رمضان شروع می‌شود و درماه شعبان تمام می‌شود. این سالكان در ماه شعبان خیلی تلاش و كوشش می‌كنند كه تمام آن مشكلاتشان را حل كنند كه وقتی وارد ماه مبارك رمضان می‌شوند دیگر مشكل اخلاقی نداشته باشند ؛ اگر بزرگانی مثل حافظ و امثال حافظ از ماه شعبان خیلی با جلال و شكوه یاد می‌كنند سرّش همین است ؛او می‌گوید:
ماه شعبان منه از دست قدح كاین خورشید
 از نظر تا شب عید رمضان خواهد شد[1]
یعنی ماه شعبان، ماه آخر سال است ،جایزه‌ها را در آخر سال می‌دهند، كارنامه‌ها را در آخر سال می‌دهند ،برنامه‌های سال را در آخر سال ارزیابی می‌كنند .می‌گوید این ماه شعبان را از دست مده ، اگر از دست دادی و وارد ماه مبارك رمضان شدی ،در شب و روز این ماه مبارك رمضان باید تلاش و كوشش كنی تا شب عید رمضان كه لیلةالجوائز است یا روز عید فطر كه یوم‌الجوائز است، آن وقت نتیجه كار شما را نظیر این امتحانات میان‌دوره‌ای به شما بدهند:
روز عید است و من امروز در آن تدبیرم
 كه دهم حاصل سی روزه و ساغر گیرم[2]
یك خطبه نورانی از وجود مبارك رسول گرامی(ص) به ما رسید؛ این خطبه ،هم از نظر محتوا خیلی بلند است، هم از نظر سند؛ سندش بعد از بزرگان رجال می‌رسد به وجود مبارك امام هشتم و از امام هشتم تا پیامبرکه همه‌شان معصومند. در آخرین جمعه ماه شعبان وجود مبارك رسول گرامی فرمود: مردم ماه خدا به طرف شما آمده، به استقبال این ماه بروید: «قد أقبل إلیكم شهر الله»[3] این ماه به نام خداست ،همان طوری كه كعبه به نام خداست و آن سرزمین، سرزمین ضیافت است، این ماه هم ماه خداست؛ این زمان، زمان ضیافت است؛ آن زمین، زمین ضیافت است؛ كسانی كه توفیق حج یا عمره را دارند ،مهمانان خدای سبحانند كه در آنجا از حاجیان و معتمران به عنوان ضیوف الرحمان یاد می‌شود؛ در ماه مبارك رمضان هم كه به عنوان ماه ضیافت است، از روزه‌دارها به عنوان ضیوف الرحمان یاد می‌شود.سنایی می‌گوید كعبه احتیاجی به پرده‌های ابریشمی ندارد ،كعبه را با این پرده‌ها، زیور ندهید؛ جمال كعبه به چیز دیگر است:  «یای بیتی جمال كعبه بس است»؛ كعبه یك یاء دارد كه خدای سبحان به ابراهیم و اسماعیل(سلام الله علیهما) فرمود: (أَن طَهِّرَا بَیْتِیَ[4] خانه مرا پاك كنید كعبه نیازی به ابریشم ندارد «یای بیتی جمال كعبه بس است» این یاء برای ماه مبارك رمضان هم هست كه شما می‌گویید :«قد أقبل الیكم شهر الله»؛ این یاء برای انسان هم هست كه فرمود: (نَفَخْتُ فِیهِ مِن رُوحِی)[5] اگر انسان حرمت این اضافه تشریفی را رعایت كند، قدر این یاء را بداند، همتای كعبه می‌شود همتای ماه مبارك رمضان می‌شود؛ آن وقت سنایی می‌گوید:
تو فرشته شوی ار جهد كنی از پی آنك
 برگ توت است كه گشت است به تدریج اطلس[6]
سیرشدن انسان با لقای پروردگار
حالا ما كه وارد مهمانی خدای سبحان می‌شویم چه غذایی به ما عطا می‌كند كه ما سیر بشویم؟ ما هیچ سیر نمی‌شویم، یعنی هیچ كسی در جهان سیر نخواهد شد، اگر كسی دنبال مال باشد ،هر چه فراهم كرد، باز جهنّمی در درون اوست ،هرگز سیر نمی‌شود، به هر مقامی برسد سیر نمی‌شود و حق با اوست، برای اینكه انسان، خواهان كمال مطلق است، اما آن كمال مطلق در غیر ذات اقدس الهی حاصل نیست، انسان باید به جایی برسد كه سیر بشود و آن لقای خداست ،آن چون محبوب مطلق است ،جمال محض است، كمال محض است؛ انسان وقتی به لقای او رسید آرام می‌شود. از بهشت به عنوان دارالقرار یاد می‌كنند ما تا به لقای حق نرسیدیم، در راهیم، در مَفرّیم نه در مقرّ، وجود مبارك حضرت رسول گرامی مطالبی فرمود كه به درد اوساط می‌خورد، به درد ضعاف می‌خورد، به درد خواص می‌خورد،به درد اخص می‌خورد؛ ما را به روزه گرفتن دعوت كرده است ،به انفاق و خیرات دعوت كرده است، اینها حرف‌های متوسط است كه حضرت در همین خطبه پایان ماه شعبان بیان كردند. بعد فرمود بسیاری از شماها بدهكارید، معنای دِیْن این است كه اگر كسی حقّ‌الله، حقّ‌الناس در ذمّه اوست ، بدهكار است؛ بدهكاری مالی مثل خمس و زكات و اینها ساده است اما حضرت فرمود شما بدهكارید ، آنجا كه فكر بد كردید، آنجا كه خیال بد كردید،آنجا كه نگاه بد كردید، آنجا كه حرف ناصواب گفتید یا شنیدید، این مجاری ادراكی‌تان و تحریكی‌تان بدهكار است، یا حقّ‌الله دارید یا حقّ‌الناس یا هر دو؛ هر بدهكاری باید وثیقه بسپارد ،گرو بسپارد. ما كه به خدا وبه دین بدهكاریم، چه چیزی گِرو بدهیم كه از ما بپذیرند، در مسائل مردمی اگر كسی به دیگری بدهكار بود، خانه‌اش را، فرشش را، زمینش را، گرو می‌سپارد، اما اگر كسی به خدا بدهكار بود، چه چیزی را باید گرو بدهد؟ خدا مال و منال كه گرو نمی‌پذیرد، خود انسان را گرو می‌گیرد، وقتی خود انسان گرو گرفته شد، انسان می‌شود در رهن؛ رهن یعنی گِرو. این دو بخش از قرآن كریم كه گاهی (رَهِینَةٌ) گاهی (رَهِینٌ) دارد ناظر به همین است: (كُلُّ امْرِئٍ بِمَا كَسَبَ رَهِینٌ)[7] ؛ (كُلُّ نَفْسٍ بِمَا كَسَبَتْ رَهِینَةٌ)[8]. این «رهین» بر وزن فعیل به معنی مفعول است یعنی هر انسان گنهكاری مرهون است. وقتی انسان در گِرو شد ،دیگر آزاد نیست. اینكه می‌بینید بعضی‌ها می‌گویند، من هر چه می‌خواهم زبانم را كنترل كنم نمی‌توانم،یا چشمم را كنترل كنم، نامحرم را نبینم نمی‌توانم ،یا نمی‌توانم حرف‌هایم را كنترل كنم؛ این بیچاره راست می‌گوید، چون در گرو است، این معتاد بیش از دیگران كارتن‌خواب را، فلاكت و بدبختی را می‌بیند؛ شما می‌خواهید با نصیحت، یك معتاد را هدایت كنید؟ او که بیش از شما آشناست و دارد می‌بیند، این در بند است، اندیشه‌اش آزاد است، ولی انگیزه‌اش در رهن است، در بند است، آن كارِ اساسی را این بخش‌های اراده و نیّت و تصمیم و قصد و اخلاص انجام می‌دهند.
آزادی انسان از گرو با استغفار
بخش وسیع حیات ما به انگیزه وابسته است،آنچه از حوزه و دانشگاه برمی‌آید تدریس جزم است، تصوّر است، تصدیق است، موضوع و محمول است، مسئله است، مبادی است. یعنی علم، این بخش ضعیفی از زندگی را تأمین می‌كند ؛بخش اساسی آن به عهده اراده و اخلاص و نیّت است. این اگر به بند كشیده شد، انسان در گرو است. مرحوم صدوق(ره) در كتاب قیّم توحید نقل می‌كند كه كسی از وجود مبارك امیرمؤمنان(ع) سؤال كرد من هر چه می‌خواهم نماز شب بخوانم نمی‌توانم. فرمود تو در بندی :«قَیَّدَتْكَ ذنوبك» گناه تو را به بند كشیده، لذا نمی‌توانی [برای نماز شب] برخیزی. رسول گرامی فرمود: «إنّ أنفسكم مرهونةٌ بأعمالكم فَفُكُّوها باستغفاركم»[9] مردم! شما در بندید ،بدهكارید ،شما را به گرو گرفتند، بیایید در ماه مبارك رمضان خودتان را با استغفارآزاد كنید، آن وقت یك انسان آزاد در كمال آسودگی از نامحرم می‌گذرد، از زیرمیزی و رومیزی می‌گذرد، نه بیراهه می‌رود نه راه كسی را می‌بندد، نه دروغ می‌گوید نه خلاف می‌گوید ،هیچ جا آبروی نظام اسلامی و خون‌های پاك شهدا را نمی‌ریزد. فرمود بیایید خودتان را آزاد كنید، شما ببینید مشكلات این مملكت الآن چیست، در بند بودن ماست .فرمود بیایید خودتان را آزاد كنید. شما كه می‌دانید رشوه حرام است، می‌دانید اختلاس حرام است، اینها را كه می‌دانید، می‌دانید پایانش جهنم است ،می‌دانید آبروریزی دارد؛ پس بیایید خودتان را آزاد كنید. تا انسان آزاد نشود، همین است ،بالأخره دست و پا می‌زند. كسی كه در بند است فرمود بیایید فكّ رهن كنید، بیایید خودتان را آزاد كنید، آنگاه همین مكتب است كه می‌گوید:
غلام همّت آنم كه زیر چرخ كبود
 ز هر چه رنگ تعلّق پذیرد آزاد است[10]
اگر این راه برای ما در ماه مبارك رمضان باز است، آن وقت چرا خودمان را ارزان بفروشیم! چرا قدر خود را ندانیم !اگر ما ابدی هستیم، برای ابد چه ذخیره‌ای فراهم كردیم؟ ماه مبارك رمضان ماه این حرف‌هاست.
 بیانات حضرت آیت الله جوادی آملی (دام ظله) در جلسه درس اخلاق
 در دیدار با جمعی از حافظان قرآن ، دانشجویان و طلاب ، قم؛ 29 / 4 / 1391 .
مرکز اطلاع رسانی اسرا

[1] . دیوان حافظ، غزل 164.                 [2] . دیوان حافظ، اشعار منتسب، شماره 17.
[3] . الامالی (شیخ صدوق)، ص93؛ عیون اخبار الرضا، ج1، ص295.
[4] . بقره ،125.            [5] . حجر ، 29 ؛ ص، 72.       [6] . دیوان سنایی، قصیده 90.
[7] . طور، 21.            [8] . مدثر، 38.                [9] . عیون اخبارالرضا، ج1، ص296.
[10] . دیوان حافظ، غزل 37.