تـهران؛ شهری به قـدمت صفویـه
از طرفي ايشان با گروندگان به اسلام اقامه نماز جماعت را شرط مينمود و اجراي اين شرط مستلزم تأسيس مسجد بود، لذا پس از رحلت آن حضرت نيز همراه با گسترش اسلام و گرايش روزافزون مردمان ساير ممالك به اسلام، مسجد سازي نيز توسعه يافت و گاهي اين مساجد بر ويرانههاي معابد در كشورهاي فتح شده ساخته ميشد.8 ساخت اولين مسجد در سرزمين ايران مقارن است با فتح تيسفون و مدائن به دست سعد بن ابيوقاص كه بين سالهاي 13 تا 15 ق رخ داد و تا سال 99 ق تقريباً تمام قلمرو ايران تحت سيطره سپاهيان اسلام قرار گرفت. روش لشكر اسلام و مسلمين اين بود كه در هر كجا فرود ميآمدند يا مدتي اقامت ميكردند براي خود و همراهانشان مسجد و محل عبادت بنا ميكردند. قديميترين مساجد ساخته شده در ايران كه همچنان باقيست و جزء آثار كم نظير 1200 تا 1300 سال قبل ميباشد، عبارت است از:
ـ مسجد جامع اسير در مركز بخش اسير از شهرستان مهر استان فارس مربوط به سال 90 ق
ـ مسجد جامع بخارا در سال 94 ق
ـ مسجد آدينه سيستان در قرن اول ق
ـ مسجد فهرج يزد در قرن اول ق
ـ مسجد شهر شوش در قرن اول ق
ـ مسجد تاريخانه دامغان در قرن اول ق. در نزديكي مسجد مذكوركاخي از دوره ساساني يافتهاند كه از نظر شيوه ساختماني با تاريخانه مشابه است و حتي قطر ستونهاي آن بدون اندود با قطر ستونهاي تاريخانه كه اندود بسيار نازكي از ساروج دارد، يك اندازه است.
ـ مسجد يزدخواست در قرن اول ق
ـ مسجد دره شهر در استان ايلام در قرن دوم ق و مربوط به دوران خلفاي عباسي
ـ مسجد جامع اصفهان در قرن دوم ق و مربوط به دوران خلفاي عباسي
ـ مسجد جامع عتيق شيراز ساخته شده درسال 281 ق
همين سنت ساخت مساجد در مسلمين صدر اسلام در مناطق فتح شده ايران نيز رواج داشته و به عنوان يك خصيصه جدايي ناپذير در امت اسلام تا هم اكنون ادامه دارد. منطقه ري و حوالي آن كه شامل تهران نيز بود از اين قاعده جدا نبود.
هرچند قدمت تهران به عنوان يك شهر و به صورت رسمي به آغاز سلطنت آقامحمدخان سر سلسله قاجار در 11 جمادي الاولي 1200 ق كه بر تخت سلطنت جلوس كرد و تهران را پايتخت خود قرار داد، برميگردد ولي تحقيقات و آثاركتبي تاريخي نشان ميدهد كه سابقه آن به عنوان يك قريه قابل توجه و بزرگ به پيش از قرن چهارم ق برميگردد. كهنترين سند تاريخي معتبري كه نام تهران در آن برده شده كتاب المسالك و الممالك نوشتة ابواسحاق استخري است. وي اثر خود را در تاريخ 340 ق نگاشته و به تفضيل از قريه تهران سخن به ميان آورده است. متعاقب ابواسحاق چهارتن از مورخان اسلامي يعني: ابوالقاسم بن حوقل صاحب كتاب صورة الارض تأليف شده در حدود سال 366 ق؛ راوندي صاحب كتاب راحة السرور و آية السرور تأليف شده به سال 599 ق؛ شهابالدين ياقوت حموي صاحب كتاب معجمالبلدان تأليف شده به سال 621 ق؛ زكريابن محمد بن محمود قزويني متولد 600 ق صاحب كتاب آثار البلاد و اخبار العباد تأليف شده به سال 661 ق، در مورد تهران سخن گفته و شرحي راجع به آن نوشتهاند. مثلاً ابوالقاسم بن حوقل در كتاب صورة الارض در توصيف تهران مينويسد:
«تهران در شمال ري واقع است و داراي باغهاي فراواني است و ميوة آن بسيار متنوع ميباشد. مردم قريه بيشتر اوقات در زيرزمين زندگي ميكنند. »
بنابراين وجود باغهاي فراوان و ميوههاي متنوع حكايت از كثرت نفوس در اين قريه دارد و وجود تعدادي مسلمان در منطقهاي براي احداث و ايجاد مسجد انگيزه كافي بوده هرچند خبر و اثري از آن به ما نرسيده باشد.
مؤلف كتاب راحة السرور و آية السرور در كتاب خود كه محتواي آن تاريخ سلطنت ارسلان بن طغرل است در ذكر وقايع سال 561 ق مينويسد:
« روز شنبه هفتم ماه رجب، والده سلطان و امير سپهسالار كبير مظفرالدوله والدين قزلارسلان از لشكرگاه حركت فرموده و به عزيمت نخجوان و به بالاي تهران فرود آمدند...»
اتراق قزل ارسلان در تهران نيز نشان ميدهد كه اين منطقه داراي امكانات براي استراحت و توقف بوده و ميتوانسته لشكريان را تأمين نمايد.
شرايط اقليمي مناسب و وجود آب و هواي معتدل، باغهاي متنوع، جمعيت قابل توجه و نزديكي به شهر ري و مقبره امامزادگان ثلاث در شهر ري موجب گرديد كه از زمان شاه طهماسب صفوي كه قزوين را پايتخت خود قرار داده بود، تهران توسعه يايد، بهطوري كه توجه سلطان صفوي به اين منطقه برانگيخته شد و دستور داد در تهران بناهاي تازه و كاروانسراها و برج و باروهاي مستحكم بنا كنند. اين بناها در سال 961 ق به دستور وي ساخته شد و صد و چهارده برج در آن ايجاد گرديد كه مطابق سورههاي قرآن بود. فزون بر برجها و حصارها كه به دور تهران كشيده شده و در حدود شش هزار قدم دورآن بود، براي ساختمان اين حصار عظيم و باروها و برجها از دو منطقه خاكبرداري كردند كه بعدها يكي از مناطق به چال ميدان و ديگري به چال حصار معروف گرديد. به علاوه اينكه شاهان صفويه خود را پرچمدار نشر و ترويج تشيع در ايران ميشمردند. از طرفي رونق سه بقعة سيد اسماعيل (در بازار مولوي)، امامزاده يحيي (در خيابان ري در محله عولادجان) و امامزاده زيد (در بازار بزرگ تهران در انتهاي جنوبي بازار بزازان معروف به بازار امير،بين چهارسوق كوچك و انتهاي بازار كفاشها) و آثار به دست آمده در آنها نشان ميدهد كه تشيع پيش از صفويه در تهران رواج داشته و از قراين برميآيد كه قديميترين محلات شهر تا صفويه، از يك طرف نواحي مجاور بقعة سيد اسماعيل تا حوالي بازار آهنگران (نزديك مسجد جامع) در جنوب شرقي شهر در محلة چال ميدان و از طرف ديگر بين بقعههاي سيد اسماعيل و امامزاده يحيي در قسمت شرقي شهر در محلة عولادجان بوده و زيارتگاه چهل تن (واقع در اواسط بازار آهنگران بعد از بازار حضرتي نزديك مسجد جامع تهران) و كوچة آن در بازار بين بقعة سيد اسماعيل و سه راه آهنگران، قديميتر از عهد صفوي ميباشد. به هرحال اين توسعه در زمان سليمان صفوي، شاه سلطان حسين صفوي، شاه طهماسب دوم، نادرشاه افشار، كريمخان زند ادامه يافت تا اينكه آقامحمدخان تهران را پايتخت خود قرار داد.
امين احمد رازي در كتاب خود به نام هفت اقليم كه در سال 1002 ق نگارش آن را پايان برده، تهران را شهر خوانده و در همين زمان در تهران مساجدي هم ساخته شد و به دستور خواهر شاه طهماسب صفوي حمام و مدرسه و تكيه بزرگي در آن ساختند كه به تكية خانم شهرت يافت. بنابراين شهر بودن تهران حدود 200 سال قبل از پايتخت قرارگرفتن آن توسط آقامحمدخان قاجار مسلم است.
در دانشنامه جهان اسلام نيز تاريخ احداث مسجد جامع را به دوران شاه عباس دوم متعلق دانسته و مينويسد:
« مسجد جامع تهران در سال 1072 ﻫ ق احداث شده و از آثار دوره شاه عباس دوم (حكومت از 1052 تا 1077ﻫ ق ) است كه در سال 1252 شيخ رضا آن را مرمت كرد. بعدها شبستان بزرگ و شبستان گرمخانة آن ساخته شد. پس از چندي حاج ميرزا مسيح تهراني شبستان چهلستون را در مشرق مسجد بنا كرد. دربارة تاريخ بناي اين شبستان، اعتمادالسلطنه نوشته است كه به گفتة بعضي تاريخ اين بنا در 1202 ﻫ ق است. ولي به گفتة آيتالله حسنسعيد تهراني (متوقي 1374 ش) امام جماعت [چهلستون] تاريخ بناي آن 1226 ﻫ ق است. تاريخ مرمت آن نيز براساس سردر شبستان 1240 ﻫ ق است. گلدسته چوبي قديمي شبستان بزرگ احتمالاً متعلق به قاجار است. به دليل نزديكي مسجد جامع به مسجد امام، فاصله بين آن دو را كه بازار است بينالحرمين (بازار بينالحرمين) ميگويند.»
ممكن است اين ايراد پيش آيد كه حتي اگر پذيرفته شود مسجد جامع متعلق به دوران صفوي و يا كمي پيش از آن است، با توجه به اينكه اولين شاه صفوي يعني شاه اسماعيل اول در سال 907 ق (880 ش) به سلطنت رسيد، رساندن سابقه تاريخي مسجد مذكور به پيش از قرن نهم بعيد است و چنين احتمالي صحيح بهنظر نميرسد. مضافاً اينكه قريه تهران در قديمالايام به منطقهاي از شميران كنوني اطلاق ميشده و ارتباطي با محل و موقعيت جغرافيايي مسجد جامع در محلة عودلاجان و بازار كه پس از توسعه در زمان صفوي ايجاد يا آباد گرديده ندارد.
در پاسخ به ايراد ياد شده علاوه بر آنچه گذشت چند نكته را يادآوري ميكنيم.
1ـ شهر ري از شهرهاي كهن، بزرگ و آباد ايران بلكه جهان است. ابنفقيه در مختصرالبلدان آن را امالبلاد ايران و به سبب قدمتش شيخالبلادش ناميده است. در همين كتاب و احسنالتقاسيم، جهاننامه، معجم البلدان، هفت اقليم و در مجالس المؤمنين از ري به عنوان عروس دنيا نام برده شده است. به عهد اشكانيان ظاهراً بزرگترين شهر سرزمين ماد بوده و در قرون اسلامي نيز ابعاد آن را يك فرسنگ و نيم در يك فرسنگ و نيم نوشتهاند. در شهري به اين وسعت ميتوان گفت كه يك ميليون تا يك ميليون و نيم جمعيت در آن زندگي ميكردند. شهر ري از زمانهاي بسيار دور از سويي مركز تجارت و معبر بازرگانان و قافلهها و بازار تبادل كالاهاي مختلف بوده و از سويي ديگر به سبب آبادي، شهرت، اعتبار و عظمت مورد طمع جهانداران و كشورگشايان مختلف قرار داشته است.
همچنين ديالمة ري شعبهاي از سلسلة آلبويه بود كه از سال 320 تا 420 ق بر ري و نواحي مجاور آن فرمانروايي كردهاند. برخي از آثار به دست آمده در ري قدمت اين شهر را به چهار تا هشت هزار سال قبل از ميلاد ميرساند.17
به هرحال شهرري از شهرهايي بوده كه از نقاط دور و نزديك و در تمام فصول سال به آن تردد فراوان وجود داشته است و بيشك اهالي تهران آن زمان نيز در طول سال به خاطر عرضه محصولات يا خريد مايحتاج خود به شهرري رفت و آمد داشتهاند. اهالي شهرري نيز به خاطر دارا بودن هواي گرم و خشك بالاخص تابستانها كه به 42 درجه بالاي صفر ميرسد به مناطق كوهپايهاي شمال شهرري يعني كوههاي واقع در شميران رفت و آمد كرده و به اصطلاح ييلاق و قشلاق مينمودند. از طرف ديگر منطقه فعلي بازار تهران تقريباً حد وسط شميران و شهرري است و فاصله آن تا شهرري 14 كيلومتر ميباشد و دور از ذهن نيست كه در اين نقطه كه دشت وسيع و خوش آب و هوايي بوده تأسيساتي از قبيل كاروانسرا، مسجد، اصطبل، چاپارخانه و مانند آن ايجاد گرديده بود تا مسافران بين شميران و شهر ري و مسافران نقاط دور كه از اين مسير عبور ميكردهاند در آن بياسايند. همچنين در اين منطقه داراي خانههايي باشند تا كوچ زمستاني و تابستاني خود را به انجام برسانند. بنابراين احتمال دارد پايههاي اوليه مسجد جامع قرنها قبل از حكومت صفويه افراشته شده باشد، منتهي با ابعادي كوچك و محقر و براي نمازگزاران عبوري از اين منطقه. نويسنده مقاله مساجد در جهان، ايران و تهران مينويسد:
«حكومت صفويان در ايران از 907 تا 1135 ﻫ ق ادامه داشت و 459 سال پيش از اين سلسله حكومت آلبويه (320 تا 448 يا 420ﻫ ق) كه شيعه مذهب بودند در ري سكونت گزيده و آنجا را مركز حكومت خود قرار دادند و طبيعتاً ري و روستاها و توابع نزديك و دور آن پررونق و آباد گرديده و اين آباداني شامل احداث مساجد نيز بوده است.»
نويسنده سپس به علاقه آنان به شهرسازي و احداث بناهاي عالي به نقل از آقای دکتر عبدالحسین زرینکوب در كتاب تاريخ مردم ايران در اثبات سخن خود استناد مينمايد.
2ـ در زمان حكومت هخامنشيان براي اينكه دستورات حكومت مركزي به سرعت به مناطق وسيع امپراطوري آن روز ايران انتقال يابد، چاپارخانههايي را در فواصل مختلف بهوجود آورده بودند تا راه طولاني بين شوش و ساير شهرها را پيكها بپيمايند. با گذشت سالهاي متمادي، چاپارخانههاي شاهي كمكم سبب پيدايش كاروانسراها شدند. در دوران شكوهمند تمدن اسلامي در ايران شبكة راهها گسترش فراوان يافت و به دنبال آن كاروانسراهاي متعددي در فاصلههاي منظم ساخته شدند كه اكنون نيز آثاري از آنها باقي است. فاصله اين كاروانسراها حدود 30 كيلومتر بود كه معادل 10 ساعت حركت كاروان با شتر است. در دورة سلجوقي به ساختن كاروانسرا اهميت بسيار ميدادند. در دورة صفوي تعداد زيادي كاروانسرا ساخته شد كه به رونق اقتصادي در آن عصر كمك بسيار كرد. كاروانسراها را شهر مينياتوري اسلام هم لقب داده بودند، زيرا تمام آنچه را كه در يك شهر اسلامي وجود داشت همچون: مسجد، حمام، بازار و آب انبار در دل خود جاي داده بود.