حکایت پروژههای امنیتی «نزار زکا» در ایران
امروزه در غرب، لیبرالیسم در پی دگرگون کردن نسبتهای زندگی است و تا حدود زیادی نیز موفق شده است. ازدواج همجنسبازان و ترویج همجنسبازی، حمایت از آزاد شدن روسپیگری و تنفروشی بهعنوان یک شغل، حمایت از آزاد شدن مصرف مواد مخدر، حمایت از سقط جنین زنان و دختران، حمایت از قانونی شدن خودکشی، مخالفت با تربیت کودکان بر اساس جنسیت مذکر و مونث، حمایت از پخش و ترویج فیلمهای هرزهنگاری، همه و همه تنها فقط بخشی از مباحث جدی در تمدن غرب است که امروزه سبک زندگی غربی را شکل میدهد. سرمایهگذاری وزارت خارجۀ آمریکا برای گسترش سبک زندگی غربی در غرب آسیا خصوصا بعد از دوران یازده سپتامبر شدت گرفت. ساموئلهانتینگتون نظریهپرداز غربی از این واقعیت سخن گفته بود که در واقع تنها تمدنی که همچنان در برابر تمدن غرب بیدار و دچار آگاهی و دغدغه است، تمدن اسلامی است. همزمان در قرن بیست و یکم فناوری ارتباطات و اطلاعات، شبکۀ اینترنت و فضای مجازی دچار تحول شگرف شد. سایت نتکام در پژوهشی، تاثیر شبکۀ اینترنت روی جنبشهای کشورهای عربی را مورد مطالعه قرارداده است. این پژوهش نشان میداد در سالهای منتهی به جنبش، یعنی حدفاصل 1387 تا 1390، رشد استفاده از شبکههای اجتماعی بر روی تلفنهای هوشمند در کشورهای عربی با جهشی فوقالعاده مواجه شده و در کشورهای یمن، تونس، لیبی و مصر، حداقل دو برابر و گاه تا چند برابر سالهای گذشته افزایش داشته است. «اِجمَع» یا اتحادیۀ عربی فناوری اطلاعات و ارتباطات، با همین چشمانداز و به هدف ایجاد تغییر در کشورهای عربی توسط نزار زکا، فارغالتحصیل لبنانیتبار آکادمی نیروی دریایی آمریکا، در سال 1384 و در لبنان تاسیس شد.
نزار زکا شخصیت مهمی برای فرماندهان نفوذ بود و در حیطۀ بسیاری از کشورهای عربی نیز وی بهعنوان یک نیروی اصلی قرار گرفته بود. زکا، اهل شهرک قلمون شمالی در شرق لبنان بود و از جوانی بهعنوان فعال سیاسی و اجتماعی در زمینۀ آزادی اینترنت فعالیت میکرد. جریان ملی آزاد لبنان، از احزاب مسیحی هوادار مقاومت بود که نزار زکا در ابتدا به حمایت از این حزب هوادار مقاومت میپرداخت، اما سال 1388 ناگهان چرخید و به جریان 14 مارس، جریان متحد با آمریکا و اسرائیل و دشمن حزبالله لبنان و مقاومت پیوست. او حتی مسئولیت کمپین انتخاباتی این جریان را در منطقۀ زحلۀ لبنان بهعهده گرفت. بهتدریج شخصیت او بهعنوان شخصیتی نزدیک به دولت آمریکا شناخته شد. زکا کمی بعد اقامت دائم آمریکا را گرفت. بعدها سایت ویکیلیکس اسنادی را منتشر کرد که نشان میداد زکا ارتباطات محرمانه با مسئولین آمریکایی در بیروت داشته و دربارۀ مسئولین احزاب لبنانی، رسانههای لبنان و عملکرد مدیران و مسئولین لبنانی اطلاعات و تحلیلهایی را به طرف آمریکایی منتقل کرده است. نزار زکا که از گذشته در زمینۀ اینترنت فعال بود، معتقد بود شبکههای اجتماعی میتوانند در خیابانهای تهران، قاهره و دیگر شهرها پتانسیل بالایی داشته باشند. حضور او در کنفرانسهای متعدد دربارۀ اینترنت و آیتی بیشتر شد. سال 1384 انجمن مدیران جوان جهانی بود که او را بهعنوان مدیر جوان برگزید. بعد از آن، آژانس توسعۀ فراملی آمریکا، -USAID-، او را مسئول اجرای یک پروژه در لبنان کرد. اما USAID چیست؟
USAID یک آژانس وابسته به دولت آمریکا است، که وظیفۀ اصلی آن هدایت کمکهای مالی برای پروژههای خارجی مورد تایید دولت آمریکا است. بودجۀ این سازمان، سالانه 27 میلیارد دلار است و با این رقم، یکی از بزرگترین آژانسهای کمکی جهان محسوب میشود. روش مورد علاقۀ این آژانس، کمک در حیطههای اجتماعی و اقتصادی است که جنبۀ سیاسی آشکار نداشته باشد اما منجر به شبکهسازی و نفوذ در ابعاد مدیریتی کشور هدف شود. شخص رئیسجمهور آمریکا با کمک وزیرخارجه و شورای امنیت ملی آمریکا بر فعالیتهای این آژانس نظارت مستقیم دارند. امروزه آژانس توسعۀ فراملی آمریکا در بیش از یکصد کشور جهان در پنج قاره فعالیت میکند و غرب آسیا یکی از اهداف اصلی آن است. اهداف این آژانس کاملا سیاسی است و به همین دلیل 135 سازمان مردمنهاد فلسطینی را که در کرانۀ باختری و نوار غزه در فلسطین فعالیت میکنند در لیست تروریستی خود قرارداده است. هنگام اشغال عراق توسط آمریکا نیز این آژانس بخشی از ماموریت شبکهسازی بعد از سقوط صدام را بهعهده گرفت. تخمین زده شده که سرمایهگذاریهای این آژانس در عراق، تاکنون به 6 میلیارد و 600 میلیون دلار بالغ شده باشد. لبنان، کشوری که نزار زکا به آن تعلق دارد نیز یکی از اهداف مهم آژانس در غرب آسیا است. دانشگاه آمریکایی لبنان و دانشگاه آمریکایی بیروت، با کمکهای این آژانس اقدام به تربیت نیروی انسانی هوادار غرب میکند. حالا که نزار زکا خودش را بهعنوان یک نیروی بااستعداد غربگرا ثابت کرده بود آژانس توسعۀ فراملی آمریکا به او پیشنهاد یک پروژۀ مهم را داده بود.
این پروژه از طریق سازمانهای مردم نهاد لبنانی انجام میشد. قرار شد او تحت پوشش فعالیت شبکۀ کارآفرینی و استارتآپ در لبنان، اصول اجتماعی شهروندی سایبری را نیز برای گسترش سبک زندگی و دموکراسی غربی در لبنان آموزش دهد. یکی از ابزارهای دگرگونی در سبک زندگی از طریق کسبوکار، سرمایهگذاری روی جنسیت بود. یعنی اشتغال زنان مسلمان به طوریکه کسبوکار زنان بر فعالیت خانه و حفظ خانواده ارجحیت داشته باشد. درست همان اتفاقی که در فرهنگ غرب رخ داده بود. این پروژه در لبنان موفق بود و هزینه آن را بهجز USAID، ولید بن طلال و سفارتخانههای خارجی بیروت از جمله هلند و آلمان و انگلستان تامین میکردند.
USAID در عین حال «سازمان عربی فناوری اطلاعات و ارتباطات» را با نام اختصاری «اِجمَع» ایجاد کرد؛ سازمانی منطقهای با 14 کشور عربی در عضویت آنکه حالا ماموریتهای مربوط به شبکهسازی اینترنتی و کنترل استارتآپها را در کشورهای عربی بهعهده گرفته بود. طبیعتا گزینۀ USAID برای ریاست این سازمان عربی، نزار زکا بود. شعار اصلی این اتحادیه «اینترنت آزاد» بود. همزمان نزار زکا که آشکارا زیر نظارت دولت آمریکا فعالیت میکرد به ایران سفر کرده و در کنفرانسها و همایشهایی که نیروهای همفکر او در ایران در زمینۀ استارتآپ و فناوری آیتی راهانداخته بودند، سخنرانی میکرد. فعالیتهای زکا در ایران بهتدریج از حد سخنرانی فراتر رفت. او حالا، همانطور که پروژهای را در لبنان و سپس در 14 کشور عربی بهدست گرفته بود، برای ایران نیز پروژهای تعریف میکرد. پروژهای بهنام «حمایت شهروندی از طریق کارآفرینی اجتماعی» که با نام اختصاری کیس -CASE- مشهور شد. پولی که زکا برای شروع این پروژه از منابع آمریکایی و سعودی به ایران آورد، دو میلیون و پانصد هزار دلار بود. اما این پروژه چهکاری میکرد؟
Startup Weekend یا آخرهفتههای استارتآپی، بخشی از فرایند ایجاد استارتآپها به شمار میآیند. در واقع روزهای تعطیل آخر هفته، علاقهمندان راهاندازی کسبوکارهای نوین در همایشهایی به همین نام حاضر میشوند و این اولین قدم برای ورود به دنیای کسبوکارهای جدید است. تا امروز هفتاد استارتآپویکند متنوع در 28 شهر و با حضور بیش از 6 هزار نفر برای حمایت از جوانان و فعالین عرصه استارتآپ برگزار شدهاست. رویدادهایی مثل «استارتآپویکند تِکاِستار» با حمایت معاونت علمی ریاستجمهوری و همکاری وزارت ارتباطات، «رویداد همفکر» با هدف شبکهسازی که چهارشنبهها در شهرهای مختلف ایران برگزار میشد، «کافه کارآفرینی» که شامل سخنرانی و ارائۀ تجربیات موفق بود، «رویداد آشنا» مخصوص دانشجویان غیرمهندسی، «رویداد گرایند» برای انتقال تجربیات جهانی استارتآپها و خلاصه انواع و اقسام رویدادهای مختلف برای آشنایی جوانان مستعد در داخل کشور با کسبوکارهای نوین برگزار میشد.
درست در همینجا بود که نزار زکا برای نفوذ در استارتآپهای ایرانی، ذیل پروژۀ کیس، اقدام به برگزاری استارتآپویکند در ایران کرد. پروژۀ کیس 30 روزه بود. در این 30 روز، کانون کارآفرینی ایران، مجری اجرای این پروژه در داخل کشور، آخرهفتههای استارتآپی را در شهرهای مختلف کشور اجرا میکرد و دعوتنامهای هم برای حضور در این برنامه برای 10 هزار عضو سازمان نظام صنفی رایانهای، فقط در تهران ارسال میشد. قرار بود حداقل 30 درصد شهروندان جامعۀ هدف در بستر این برنامه قرار بگیرند. به این وسیله، نخبگان فناوری ایران توسط دولت آمریکا شناسایی و آمادۀ جذب میشدند.
پروژۀ بعدی زکا، پروژۀ IPSIS یا حمایت از اینترنت خصوصی و ترویج شعار اینترنت خصوصی در ایران بود. پروژۀ 24 ماههای که قرار بود با واسطۀ سازمانهای مردمنهاد کارآفرینی و شرکتهای بخش خصوصی، بین شهروندان ایرانی بحث آزادی اینترنت تبلیغ شود. طبیعتا وقتی آمریکا و غرب در اینترنت دست بالا را دارند، آزادی اینترنت، به معنای حضور گستردۀ غرب در فضای مجازی ایران بود. اما این پروژه شامل دورههای آموزشی برای مدیران سازمانهای مردمنهاد فعال در حوزۀ فناوری اطلاعات و نیز برای شرکتهای خصوصی ایرانی بود. زکا میگفت ایران بدترین وضعیت اینترنت را در سطح کشورهای دنیا دارد. این در حالی بود که طبق آمارهای خود غربیها ایران در زمینة توسعة اینترنت در جهان رتبه دوم جهانی و رتبة اول آسیا را دارد و از نظر ارزانی دسترسی به اینترنت پرسرعت نیز از میانگین جهانی بالاتر است و حتی از نظر قدرت تهدید اینترنتی ایران بعد از آمریکا، انگلستان، روسیه و چین، رتبة پنجم جهانی را در اختیار دارد. با این حساب شاید منظور واقعی زکا از ضعیف بودن اینترنت ایران این بود که غربیها در زیرساخت و ساختار اینترنت ایران قدرت نفوذ ندارند و دسترسی آنان به این حیطه قطع شده است.
از دیگر فعالیتهای زکا در ایران، تولید یک اپلیکیشن بازیاندرویدی برای افزایش دانش فنی کاربران در زمینۀ مسائل بنیادین امنیت در فضای مجازی تولید شد که امکان برگزاری کنفرانسهایی با حضور اساتید و دانشجویان را نیز فراهم میکرد. بحث اصلی، باز هم تاکید روی ضرورت وجود اینترنت آزاد برای رشد اقتصادی بود. 800 هزار نفر مخاطب هدف این اپلیکیشن بودند. همچنین زکا بازی آنلاین نبرد افکار را طراحی کرد که برای آشنایی جوانان با دموکراسی غربی، آزادی به معنای غربی و حقوق بشر غربی طراحی شده بود.
پروژه بعدی زکا در ایران پروژه
Y2Y4Change برای جوانان بود. پروژهای به اسم جوانبهجوان برای تغییر. هدف، ارتقای ظرفیت گروههای جوان برای مشارکت در فعالیتهای براندازانه اجتماعی و راهاندازی کمپینهای اعتراضی علیه نظام جمهوری اسلامی بود. این کنفرانس در استانبول ترکیه با حضور جوانان ایرانی برگزار شد.
پروژۀ دیگر نزار زکا و سازمان اجمع، پروژۀ CIVIC یا صداهای مستقل بود که از بهمن 1392 در ایران کلید خورد و دو و نیم میلیون دلار هزینۀ آن شده بود. کار اصلی این پروژه برگزاری کنفرانسهای تخصصی با موضوعات سلامت، جنسیت، فناوری اطلاعات و ارتباطات و رسانههای جمعی بود. کنفرانس هفتۀ فناوری اطلاعات پارسیزبانان یکی از این کنفرانسها بود که با حمایتهای داخلی در ایران تشکیل شد. اجمع میکوشید تا 14 کارشناس آمریکایی را هم به این کنفرانس بیاورد که البته با هوشیاری مقامات نظارتی، تلاش اجمع و نزار زکا برای صدور ویزا برای این کارشناسان به جایی نرسید.
بخش دیگری از فعالیتهای پروژه «صداهای مستقل» به اختصاص بودجههای پژوهشی به شهروندان ایرانی مربوط میشد. در واقع ایرانیانی که میکوشیدند دربارۀ راههای گسترش نفوذ اینترنت در ایران و به تبع آن استفاده از این ابزار برای گسترش ارزشهای غربی تحقیق و پژوهش کنند میتوانستند از اجمع بودجه بگیرند. البته این بودجه را اجمع مستقیما پرداخت نمیکرد بلکه واسطۀ این عملیات سازمانهای مردمنهادی بودند که پیشاپیش بهعنوان طرفداران غرب در ایران شناسایی شده بودند.
اما نزار زکا در ایران یک پروژه دیگری هم داشت که با همۀ پروژههای قبلی متفاوت بود: پروژۀ WAVE، پروژهای به ارزش دو و نیم میلیون دلار.
این پروژه اختصاصی روی حوزه زنان و فمینیسم فعالیت میکرد. در واقع منظور این بود که احکام اسلام ناقض حقوق زنان است و زنان ایرانی نه تنها باید غربی شوند و مطابق با استانداردها و الگوهای غربی زندگی کنند، بلکه اساسا اکثریت زنان ایرانی چنین خواستهای دارند! ابزار این پروژه، باز هم طبق معمول الگوی جدید جنگ نرم در ایران، یعنی سازمانهای مردمنهاد بود. پروژۀ ویو توانست 16 سازمان مردم نهاد داخلی را به 9 سازمان مردم نهاد فمینیستی عرب وصل کند. پروژههای مشابه توسط نزار زکا در کشورهای عربی انجام شده بود و او به سهم خود توانسته بود فرهنگ غربی را در بخشی از مخاطبان زن عرب در کشورهای اسلامی گسترش دهد. حالا قرار بود مشابه همین پروژه در ایران اسلامی انجام شود. نزار زکا از تمام امکانات خود برای پیشبرد پروژۀ ویو در ایران استفاده کرد. وی سلام اَلوائِلی را بهعنوان مسئولی هماهنگی ویو در ایران انتخاب کرد. سلام الوائلی از جوانان غربگرای عرب و مدیر پروژههای اجمع در منطقه بود. اما ذیل این نیروهای عرب، برخی از ایرانیان فعالیت میکردند. شهرام ثبوتیپور، مسئول اجرای پروژههای اجمع در داخل ایران با پروژۀ ویو نیز همکاری کرد. او پزشکی فارغالتحصیل دانشگاه کرمان بود که در زمینههای جوانان و تبعیض جنسی در خاورمیانه فعالیت میکرد. آزاده داننده، رئیسسابق «انجمن ملی زنان مدیر کارآفرین» نیز به همکاری با این پروژه پیوست. او مدیرعامل شرکت فناوران اطلاعات بهاران و نایبرئیساول سازمان نظام صنفی رایانهای کشور در دورۀ سوم نیز بود.
اما نزار زکا طرح بزرگتری هم داشت که مامور به اجرایش در ایران بود.