جرعه های معرفت-شرح حدیث معصومین (ع) در کلام رهبر انقلاب :
مصادیقی از کمک به ظالم
مصادیقی از کمک به ظالم
عن امیرالمومنین(ع) عن رسولالله(ص): اذا کان یومالقیامهًْ نادی مناد این الظلمهًْ و اعوان الظلمهًْ؟ من لاق لهم دواهًْ او ربط لهم کیسا او مد لهم مده احشروهًْ معهم. (1)
«امیرالمومنین(ع) از قول پیامبراکرم (ص) نقل میکنند که فرمود: هنگامی که روز قیامت فرا میرسد، منادی ندا میدهد که ظالمان و یاوران آنان کجا هستند؟ کسانی را که لیقه دوات برای آنها درست کردند یا در کیسهای را برایشان بستند یا نوشته آنها را کامل کردند و نقصش را برطرف کردند، با ظالمان محشور و همراه گردانید.»
***
- اذا کان یومالقیامهًْ نادی مناد این الظلمهًْ و اعوان الظلمهًْ؛
[امیرالمومنین(ع) از قول پیامبر(ص) میفرماید: در روز قیامت] فرا میخوانند ستمگران و اعوان ستمگران را که بیایند و عذاب مخصوص خودشان را دریافت کنند. حالا «اعوان ظلمهًْ» چه کسانی هستند؟ نکته این حدیث اینجا است که معلوم است که در [قبح و گناه] کمک به ظالم در ظلم او شکی نیست و هر عقلی میفهمد که این مثل ظلم است، فرقی نمیکند. مثلا فرض کنید کسی را کتک میزنند، شما هم دستش را بگیرید. این [حدیث] میخواهد آن موارد و مصادیق بسیار ریز «معاونت ظلمه» و «عون ظلمه» را بیان کند که چقدر دقیق است این مسئله که انسان کمترین کمکی هم که به آنها بکند، جزو «اعوان ظلمه» محسوب میشود، این حدیث روی این تکیه دارد.
- من لاق لهم دواهًْ؛
کسی که لیقه دوات را برای آنها درست کند. شاید شما جوانها یادتان نباشد؛ آن زمان بچگی و جوانی ما- این خودنویسها و خودکارها آن وقت نبود- معمول بود که قلم را داخل دوات میزدند. البته دوات در تعبیرات عربی یعنی مرکب، منتها در فارسی ما به مرکبدان میگفتیم دوات که با قلم نی یا قلم فرانسه آن زمانها وقتی یک چیزی میخواستند بنویسند، یک ظرف مرکبی بود که قلم را میزدند داخل آن، آن وقت برای اینکه این جوهر یا مرکبی که داخل این دوات هست،زیاد سر قلم جمع نشود و نریزد روی کاغذ، داخلش لیقه میگذاشتند. لیقه یک چیزی بود از جنس پنبه یا شبیه مو که جمع میکردند میگذاشتند داخل این،که آن به اصطلاح جوهر را یا مرکب را در درون خودش میگرفت و قلم را داخل لیقه میزدید. حالا شما ببینید لیقه کردن یک دوات مگر چقدر اهمیت دارد که انسان لیقه دوات کسی را فراهم بکند. به همین اندازه کمک به او که میخواهد مثلا فرض کنید که حکم اعدام یا زندان یک مظلومی را بنویسد یا امضا کند و شما این قلمتان را، یا این خودکارتان را در میآورید میگویید بفرمایید- به تعبیرات امروز این جوری است؛ قلمتان را [میدهید]، میگویید بفرمایید آقا، راحت باشید که زحمت نکشید قلم را از روی میز بردارید - به همین اندازه این کمک به ظالم است.
- او ربط لهم کیسا؛
یا اینکه یک کیسهای، یا مثلا فرض کنید که کیفی را برای آنها ببندد، دارد مثلا میرود برای اینکه یک حکم ظالمانهای بکند، شما زیپ کیفش را میکشید- حالا به تعبیرات امروز این جوری میشود- میدهید دستش که بفرمایید بروید. این اندازه کمک!
- اومد لهم مدهًْ؛
یا اینکه یک چیزی را که باید کشیده بشود، یک مدی را برای آنها بکشد؛ فرض کنید یک کلمهای را نوشته است و یک نقطهای یا چیزی کم دارد، اضافه میکنید.
- احشروهًْ معهم؛
میگویند اینها را محشور کنید با آنها. یعنی ظلم این است واقعا در نظام جمهوری اسلامی، این معارف اسلامی محور همه کارهای ما است. ما حالا در باب احکام فرعیاش که مثلا جلد میته (پوست مردار) را بفروشیم یا نفروشیم، برای استقاء (آب نوشیدن یا نوشاندن) استفاده بکنیم یا نکنیم، این همه بحث میکنیم؛ [اما] اساس قضیه این است که ظلم نباید در جمهوری اسلامی باشد؛ در نظام اسلامی، ظلم ممنوع است، چون اسلام ممنوع کرده. در رفتار شخصی خود ما هم ممنوع است؛ حالا که یک نظام سیاسی و اجتماعی هم داریم، در اینجا هم باید ظلم نباشد. از حد خود و آن قانونی که معین شده است، حتی ذرهای تخطی نباید بشود، تعدی به کسی نباید انجام بگیرد به این دلیل. در حرف زدن این هست، در خطاب کردن هست، در حکم دادن هست، در کمک به یک مدیر ظالم هست. بعضی از آقایان مثلا در فلان تشکیلات، در فلان اداره کار میکنند، مدیری هم هست، خیلی هم با آقا گرم میگیرد، اظهار ارادت هم میکند، بعضیها که خیلی هم تفضل میکنند، در نماز جماعت هم در نمازخانه شرکت میکنند مثلا فرض بفرمایید؛ ما میشویم گلوگیر این آقا. اما این آقا ظلم میکند؛ به کارمند خودش ظلم میکند، به مردم ظلم میکند؛ همه اینها مشمول ظلم است و نباید کمک کرد به ظلم. ظلم بایستی برچیده بشود. اینکه ما بحث عدالت اجتماعی را مطرح میکنیم، فقط ذهنها میرود به عدالت اقتصادی که البته مصداق مهمی هم هست عدالت اقتصادی- یعنی توزیع صحیح، تقسیم صحیح منابع مالی و درآمدهای یک کشور، پر کردن شکاف و فاصله بین فقیر و غنی؛ این البته جزو مصادیق بسیار مهم است- لکن در این منحصر نیست، به هیچ کس به هیچ نحوی نباید در نظام جمهوری اسلامی ظلم بشود؛ باید این را ما یاد بگیریم. این باید بشود فرهنگ ما و رفتار عمومی ما، رفتار سازمانی ما، رفتار دولتی ما در تشکیلات. اینها برای این است که اینها را درست بفهیم.
* شرح حدیث در ابتدای درس خارج؛ 1384/3/17 به نقل از کتاب: نسیم سحر.
____________
1- نوادر راوندی، ص 158