انتقاد صریح رهبری از وزارت ارشاد و استعفای مهاجرانی
مخالفت با مدیریت عطاءاله مهاجرانی در حوزۀ فرهنگ، همچنان ادامه یافت. او در کتاب «استیضاح» به جمعی از نمایندگان ملت و نیز برخی از مراجع از جمله آیتاله العظمی نوری همدانی، اهانت نمود! مقالهای در روزنامه نشاط با قلم «حسین باقرازده»- عضو سازمان منافقین و شورای ملی مقاومت و متواری ساکن در لندن- چاپ شد با این عنوان که «آیا خشونت دولتی مجاز است؟» و در آن حکم قصاص زیر سؤال برده شده بود! در تأیید این مقاله عمادالدین باقی، در همین روزنامه مطلب نوشت و خواستار استقبال از این مقاله شد! اما مهاجرانی در برابر این اهانتها سکوت کرد!
با درج نمایشنامه موهن در یک نشریة دانشجویی و واکنش آیتاله مکارم شیرازی نسبت به آن، مهاجرانی در پاسخ به ایشان- که در روزنامة کیهان 3 مهر 1378 چاپ شده بود- نامهای نوشت و تلاش کرد وزارت ارشاد را غیرمسئول در برابر این هجمهها نشان دهد و علما را مسئول جلوه دهد!
کاریکاتور توهینآمیز نیکآهنگ کوثر – از اعضاء دفتر فرح پهلوی – نسبت به آیتاله مصباح یزدی، موجی از اعتراضات را به دنبال داشت که به تحصن بزرگ مسجد اعظم قم منجر شد. آیتاله جوادی آملی در این تحصن که آیات عظام نوری همدانی و مشکینی نیز در آن شرکت داشتند، به شدّت از مهاجرانی انتقاد کرد. این تحرکات و مواضع تند آیات عظام، باعث شد تا مهاجرانی که پیش از آن استعفا را منتفی میدانست، تاب نیاورده و از وزارت ارشاد در سال 1379 استعفا نمود!
رهبر معظّم انقلاب اسلامی، قبل از استعفای مهاجرانی به طور صریح و با نام بردن از او، انتقاد خود را از عملکرد این وزارتخانه مطرح کردند:
«من از وزارت ارشاد توقع دارم. البته آقاى «مهاجرانى»- ظاهراً- نيستند و خودشان را راحت كردند از اينكه بيايند و حرفهاى ما را بشنوند! بههرحال، فرق نمىكند؛ چه ايشان باشند، چه نباشند، من اعتراضم اين است اين اعتراض را بارها هم گفتهام، الان هم در جمع شما مىگويم. وزارت ارشاد در اين دو سالى كه ايشان در رأس اين كار هستند، هيچ كار اسلامى بهعنوان اسلامى ارائه نداد! اين اوّلين اعتراض من است. فرض كنيد من خودم در مورد صدا و سيما، كمتر هفتهاى است كه اعتراضى و اوقات تلخىاى نداشته باشم و پيغام تندى ندهم؛ اما صدا و سيما كارهاى زيادى را بهعنوان كار اسلامى انجام داده، برنامههاى اسلامى و برنامههاى هنرى اسلامى درست كرده و برنامههاى گزارشى و علمى داشته است. اگر اشتباه و خطا و تخلف دارد، از آن طرف هم تلاش و كار دارد. من سؤالم اين است كه وزارت ارشاد، چند كتاب براى تقويت تفكر اسلامى بهوجود آورده، چند تا فيلم براى تقويت مبانى فكرى اسلامى و انقلابى ساخته و چند تئاتر مناسب داشته است؟ الان مرتب در اين سالنهاى وابسته به وزارت ارشاد، نمايش و تئاترهايى اجرا مىشود؛ بعضيهايش صددرصد ضددين و ضدانقلاب است! كسانى رفتند، ديدند و آمدند به من گزارش دادند. خب؛ حالا اگر در كنار دو، سه نمونه تئاتر از اين گونه نمونهها، پنج شش نمونه هم به ما نشان مىدادند كه ما اين تئاتر را بهوجود آورديم، يا اين فيلم را اجرا كرديم كه مبلّغ اسلام است، من هيچ اعتراضى نمىكردم. مىگفتم بالاخره: «خلطوا عملاً صالحا و آخر سيّئا، عسى اللَّه ان يتوب عليهم»1! اما اين طور نيست؛ هرچه هست، از آن طرف است! اين اعتراض من است. من از رفتار وزارت ارشاد، راضى نيستم.
فرض كنيد در مورد كتابهاى رمان، بنده هميشه اهل رمان خواندن بودم؛ امروز هم با رمان بىارتباط نيستم و از دنياى رمان خبر دارم كه چه خبر است. امروز فاسدترين رمانها منتشر مىشود! البته اين سه چهار ماه اخير، تا حدودى توقف شد- ظاهراً بهخاطر همين حملات مجلس و اعتراضهاى اين طرف و آن طرف، اين كار انجام شد- خب؛ وزارت ارشاد، دستاندركار چند كتاب رمان شده و پول و امكانات به افرادى كه آماده هستند، داده است- مسلّم هم داريم- كه بنشينند و يك رمان انقلابى، يا چند رمان راجع به جنگ بنويسند؟ چند تا از اين كارها كردند؟! اين سؤال ماست ديگر. مگر وظيفۀ وزارت ارشاد، غير از اين است؟! وزارت ارشاد اسلامى براى اين است كه اسلام را ترويج كند. البته اين اعتراض را به سازمان تبليغات هم دارم؛ منتها با آن ابعاد ضعيفترى از لحاظ امكانات و اينها كه سازمان تبليغات نسبت به وزارت ارشاد دارد.»2
رسول منتجبنيا، عضو مجمع روحانيون مبارز در گفتوگويي با خبرگزاري دانشجويان ايران، به درستی، انتقادهای وارده به مهاجرانی را به سیاستهای دولت و شخص رئیسجمهور منتسب نمود: «بسياري از انتقادهايي كه نسبت به دكتر مهاجراني صورت میگيرد، انتقاد از شعارهای دولت و رئیسجمهوري است نه عملكرد وزير يا وزارت ارشاد. از زماني كه آقاي خاتمي، تصدي وزارت ارشاد را برعهده داشت، در همان مدت محدود، [البته چندان هم محدود نبوده 10 سال بود] چنين تهاجم همهجانبهاي به ايشان نيز صورت گرفته و چنين اظهار میداشتند كه وزارت ارشاد يعني كانال ورود دشمن و تهاجم فرهنگي.»3
البته گفته میشد که مهاجرانی، جلوتر استعفا داده ولی خاتمی به دلیل اتهام سوءاستفاده از سود سپردههای حج آن را نپذیرفته بود. هاشم آغاجری از همکاران مهاجرانی در گروه تاریخ دانشگاه تربیت مدرس و از اعضای سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی و اهانتکننده به دین اسلام، در مورد چرایی استعفای مهاجرانی گفت: «علت استعفاي ايشان هم كه به طور غيررسمي مطرح شده اين است كه مقام معظّم رهبري از عملكرد مهاجراني در رأس وزارتخانة ارشاد، راضي نبودهاند، بنابر اين وي هم از چند ماه پيش استعفاي خود را تقديم كرد. ولي آقاي خاتمي اين استعفا را نپذيرفت. زيرا بحث ديگري دربارة سوءاستفاده از سود سپردههاي حجاج، مطرح بود و زمزمههايي به گوش میرسيد كه به محض خروج مهاجراني از هيأت دولت، پروندهاي با همين اتهام، براي وي به جريان خواهد افتاد. به همين دليل هم، خاتمي دست نگه داشت تا مهاجراني بماند و به آن سرنوشت، دچار نشود.»
یک بار هم مهاجرانی که آمادگی برای مناظره با آیتاله مصباح یزدی در رسانة ملی را پذیرفته بود، به ناگاه به طور یکطرفه مناظره را لغو و طی یک مقاله که در کتاب «حکایت همچنان باقی است» چاپ شد، یکطرفه به قاضی رفت و به نقد و رد نظریات آیتاله مصباح یزدی پرداخت و ادعا کرد که نظریۀ «غیرت دینی» آیتاله مصباح یزدی، میوه و محصولی جز خشونت ندارد که ویران کنندۀاندیشه و فرهنگ و تمدن است و نظریة تساهل و تسامح او سازندۀاندیشه و فرهنگ وتمدن میباشد!
پانوشتها:
1- سوره توبه، آیه 102.
2- دیدار با اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی، 23/9/1378.
3- سایت روزشمار انقلاب، اسفند 1393.
4- http//www.parsiblag.com/Antes – aspx?post