به وب سایت مجمع هم اندیشی توسعه استان زنجان خوش آمدید
 
منوی اصلی
آب و هوا
وضعیت آب و هوای زنجان
آمار بازدیدها
بازدید امروز: 19,739
بازدید دیروز: 4,654
بازدید هفته: 24,393
بازدید ماه: 24,393
بازدید کل: 25,011,532
افراد آنلاین: 10
اوقات شرعی

اوقات شرعی به وقت زنجان

اذان صبح:
طلوع خورشید:
اذان ظهر:
غروب خورشید:
اذان مغرب:
تقویم و تاریخ
یکشنبه ، ۰۲ دی ۱٤۰۳
Sunday , 22 December 2024
الأحد ، ۲۰ جمادى الآخر ۱٤٤۶
دی 1403
جپچسدیش
7654321
141312111098
21201918171615
28272625242322
3029
آخرین اخبار
زلال بصیرت (۲۷۳) : بیانیه گام دوم انقلاب و وظیفه روحانیت ۱۳۹۹/۱۰/۲۰
زلال بصیرت
 
بیانیه گام دوم انقلاب و وظیفه روحانیت
 
۱۳۹۹/۱۰/۲۰
 
آیت‌الله مصباح یزدی منتخب مردم خراسان‌رضوی برای مجلس خبرگان رهبری - قدس  آنلاین | پایگاه خبری - تحلیلی

بجنورد| رسالت روحانیون در بیانیه گام دوم انقلاب ترویج معنویت و اخلاق است-  اخبار استانها تسنیم - Tasnim
بسم الله الرحمن الرحیم
همه ما در مقابل بیانیه «گام دوم انقلاب» رهبر معظم انقلاب وظیفه‌ای داریم و کاری باید انجام بدهیم. باید ببینیم چه کاری باید انجام بدهیم و در بین کارهایی که می‌توان انجام داد، کدام اهم است که آن را در اولویت قرار بدهیم و اگر وقت و توانی باقی ماند، برای کارهای اولویت دوم و سوم اقدام کنیم.

رهبر معظم انقلاب در این بیانیه مطالبی را با تعبیرات مختلفی مورد تأکید قرار دادند و مشخص کردند که باید این کارها انجام شود. مخاطب برخی از این مطالب عموم مردم هستند؛ یعنی هر کسی در هر جایی باید در حد توان خودش در جهت تحقق این امور تلاش کند، به هر اندازه‌ که می‌تواند و موقعیت و امکاناتش ایجاب می‌کند. برخی از این مطالب متوجه مسئولان رسمی است و باید دولت، قوه مقننه و قوه قضائیه بیشتر به آنها توجه کنند و اجرای آنها را به عهده بگیرند؛ دست‌کم مخاطب اولیه آنها مسئولان هستند.
روحانیت؛ مخاطب اصلی بند لزوم اهتمام به مسئله معنویت و اخلاق
پرسشی که در اینجا مطرح می‌شود این است که آیا در بین این فرمایشات، مطلبی وجود دارد که مخاطب اول آن ما (روحانیت) باشیم؟ ما به عنوان شهروند ،همه مخاطب این بیانیه هستیم و نسبت به آن وظیفه داریم، حال اندکی بیشتر کار کنیم یا کمتر، بهتر انجام بدهیم یا بدتر، بالاخره فرقی در مخاطب بودن نداریم.  اما به نظر می‌رسد که مخاطب اصلی دو بند از این فرمایشات بیشتر ما(روحانیون) هستیم؛ یعنی نکته‌هایی که در این دو بند روی آن تکیه شده است، اصالتا کار ماست و کار عطار، بقال، کشاورز، کارگر، مدیر کارخانه و حتی مدیر یک اداره نیست؛ البته آنها نیز می‌توانند از کار ما نتیجه بگیرند، اما کار اصلی‌ آن را ما باید انجام بدهیم. اگر این تصور درست باشد، خوب است که ما بار دیگر این بیانیه را از این دیدگاه مطالعه کنیم و ببینیم که آیا در اوامری که صریحا یا ضمنا صادر شده است، چیزی هست که مخاطب اصلی‌اش ما باشیم؟
یکی از بندهایی که به نظر می‌رسد به ما مربوط می‌شود، مسئله اهتمام به معنویت و اخلاق است. مخاطب اصلی‌ این بند کیست؟ آیا ایشان از رئیس‌جمهور یا نمایندگان مجلس می‌خواهند که برای تقویت معنویت اقدام کنند؟! آیا این خواسته را از جامعه کشاورزان و کارگران دارند؟! در بین انواع گروه‌ها و صنف‌هایی که در جامعه ما زندگی می‌کنند، ترویج معنویت و اخلاق وظیفه کدام صنف است؟ من غیر از روحانیت هیچ مخاطب دیگری برای این وظیفه سراغ ندارم. ماییم که باید حقیقت معنویت و اخلاق را بشناسیم؛ البته از دیدگاه اسلام؛ وگرنه این مسائل مفهوم‌های عام‌تری نیز دارد، حتی بعضی از دولت‌های سابق «معنویت» را به جای «جمهوری اسلامی» به کار می‌بردند و جزو ارزش‌هایی بود که مطرح می‌کردند. برای مثال می‌گفتند: برای معنویت، انقلاب  شده است، اما آن را به معنایی که مشترک بین بت‌پرست، مسلمان، یهودی و مسیحی و لامذهب است، به کار می‌بردند. برخی درباره «اخلاق» نیز همین نظر را دارند و می‌گویند: اخلاق ربطی به دین ندارند، اخلاق این است که انسان با مردم خوش اخلاق و خوش‌رو باشد و این ربطی به دین و خداپرستی ندارد!
روشن است که مخاطب اصلی این بخش از بیانیه روحانیت هستند. از دیگران چنین توقعی نیست که خودشان برای احیای ارزش‌ها و اخلاق اسلامی پیش‌قدم شوند. این ما هستیم که باید بگوییم اصلا معنویت چیست، اخلاق چیست، چه جایگاهی در اسلام و انقلاب دارد، چه نقشی در پیشبرد اهداف انقلاب و چه نقشی در تحقق اهداف خلقت دارد؟ اگر ما این کار را انجام ندهیم، چه کسی باید انجام دهد؟ بالاخره دست‌کم یکی از مصادیق یقینی مخاطبان این بخش، ما هستیم.
ترویج معنویت و اخلاق اسلامی؛ وظیفه اصلی روحانیت
اگر کمی این مسئله را تجزیه و تحلیل کنیم، به این نتیجه می‌رسیم که این بخش از بیانیه بیانگر یکی از وظایف اصلی روحانیت است. البته ما به عنوان شهروند ایرانی انقلابی مخاطب همه بیانیه هستیم، اما بخش‌های دیگر به صورت مستقیم به روحانیت به عنوان یک صنف مربوط نیست. یکی از سؤالاتی که باید از خود بپرسیم این مطلب است که ما به عنوان یک روحانی، مخاطب خاص کدام بخش از بیانیه هستیم؛ به عبارت دیگر باید ببینیم آیا در این بیانیه مسائلی مطرح شده است که مخاطب اول آن، روحانیت باشد و بیش از سایرین موظف به انجام کار در آن زمینه باشد یا خیر؟ البته قبل از اینکه ایشان بفرمایند نیز این وظیفه برای ما ثابت بود. اگر ایشان هم نمی‌فرمودند، ما باید این کار را وظیفه خود‌مان می‌دانستیم و برای آن تلاش می‌کردیم، اما فرمایش ایشان باعث شد که توجه و آگاهی بیشتری به این مسئولیت‌ پیدا کنیم.
کاستی‌ها و کمبودهای ترویج اخلاق و معنویت
اکنون این سؤال مطرح می‌شود که برای ترویج اخلاق و معنویت چه کاری باید انجام دهیم؟ آیا راه آن این است که در کوچه و خیابان بگردیم و به مردم بگوییم اخلاقتان را خوب کنید و طالب معنویت باشید؟! آیا کافی است که روی منبر مسائل اخلاقی را بیان کنیم؟! طبیعتا کافی نیست؛ بلکه باید همه جوانب اخلاق و معنویت تبیین شده و راهکار ترویج آنها در جامعه مورد بررسی و اجرا قرار گیرد. این یک وظیفه متعین برای ماست و ما باید مسئولیت همه جوانب دستگاه اخلاقی جامعه را بپذیریم. وظیفه اصلی ماست که دیگران را برای معنویت و اخلاق تربیت کنیم، ارزش‌ها را احیا کنیم، روح معنویت را در جامعه بدمیم، کاری کنیم که انسان‌های انقلابی کسانی باشند که معنویت و اخلاق در آنها تجسم پیدا می‌کند. ما باید اینها را بسازیم، اما خود ما چه کاره‌ایم و چه بهره‌ای از این داریم که می‌خواهیم به دیگران بدهیم؟
 اگر بخواهیم ببینیم وظیفه‌مان نسبت به این مسئله چیست و به آن عمل کنیم، باید از کجا شروع کنیم؟ لابد باید بگوییم یک بار دیگر مثلا کتاب «معراج‌السعاده» را چاپ کنند؛ این می‌شود ترویج معنویت و اخلاق! در همین پنجاه سال اخیر در بالاترین و مهمترین دانشگاه‌های دنیا چقدر کتاب درباره اخلاق نوشته شده است؛ کتاب‌های مبنایی فلسفه اخلاق، اینکه اصلا اخلاق یعنی ‌چه، خوب و بد از کجا پیدا می‌شود، چند بخش است و چطور باید کسب کرد. اگر فردا ما را احضار کردند و گفتند: شما برای ترویج اخلاق در جامعه چه کردید، چه پاسخی داریم که بدهیم؟
به نظر من خوب است که آقایان دست‌کم چند جلسه درباره‌ این بحث کنند که ما برای اخلاق چه کرده‌ایم؟ پیش از انقلاب هیچ؛ از ابتدای انقلاب که بالاخره ما کمابیش دست‌اندرکار مسائل اجتماعی و فرهنگی بوده‌ایم، چه کار کرده‌ایم؟! از نظر فکری چه چیزی عرضه کرده‌ایم؟ از لحاظ عملی چه کار کرده‌ایم که کسانی با روحیه‌ای که اسلام آن را روحیه معنوی و اخلاقی می‌داند، پرورش پیدا کنند؟ اگر کارهای خوبی کرده‌ایم، آن را تقویت و تکرار کنیم و بیشتر انجام دهیم، اما اگر این‌طور نیست،‌ تصمیم بگیریم که انجام دهیم و به‌دنبال راهکار آن برویم. البته اینکه بگوییم همه باید به صورت یکسان یک نوع کار را انجام دهند، عملی نیست. هیچ‌وقت در هیچ جامعه‌ای چنین چیزی اتفاق نیفتاده است؛ استعدادها، ذوق‌ها و سلیقه‌های اشخاص مختلف است، همچنین تشخیص اینکه این کار در جامعه چه اندازه اهمیت دارد نیز مختلف است. خداوند انسان را این‌گونه خلق کرده است. ما باید ببینیم که در این جهت چه کاری از ما برمی‌آید.
هدف، احیای مکارم اخلاق است، و باید سعی کنیم که ما نیز قدمی در این راه برداریم. باید ببینیم اگر بخواهیم این کار را بکنیم از کجا باید شروع کنیم. حتی ممکن است که این کار مقدماتی داشته باشد که ده سال دیگر یا حتی بیشتر ثمر بدهد.
ضرورت برنامه‌ریزی درازمدت برای کارهای فرهنگی و اخلاقی
اگر بخواهیم چهل سال دیگر اثر صحیحی بر این اقدامی که امروز شروع می‌کنیم مترتب شود و میوه‌هایش به‌صورت جدی در جامعه ظاهر شود، از همین امروز باید تصمیم بگیریم و شروع کنیم. برنامه‌های آموزشی و فرهنگی دراز مدت است و باید در طراحی، برنامه‌ریزی، تربیت استاد و نوشتن کتاب آن و برخورد با مردم و آزمایش کردن شیوه‌های تربیتی حوصله داشت. ما با چند دسته از مردم مواجهیم؛ از کودکان ابتدایی هفت– هشت- ده ساله گرفته تا نوجوانان دوره دبیرستان که در اوج شکوفایی غرایز قرار دارند، تا دوره جوانی و بعد از آن ، که مسئولیت خانواده را پیدا می‌کنند؛ هر دوره‌ای اقتضائات خاصی دارد. نه نویسندگان و مربیان یک طورند و با یک نوع از ذوق و سلیقه می‌شود با آنها کار کرد،‌ نه متعلمین و فراگیرها همه در یک سطحند، اما چیزهای کلی مشترکی وجود دارد که برای همه آنها مفید است.
در این راه ابتدا باید مبانی و فلسفه اخلاق اسلامی مانند ارتباط اخلاق با دین، اخلاق با احکام و اخلاق با ارزش‌ها از نظر علمی برای خود ما ثابت شود. مسائلی مانند نحوه عینیت یافتن رفتار یا اخلاق خوب به صورت درجاتی که خداوند در بهشت به انسان می‌دهد و تفاوت کافر و مشرک با مؤمن در این درجات و اینکه تفاوت این دو طولی است یا تباینی است را باید ابتدا برای خودمان حل کنیم و جواب‌های آماده‌ای برای دیگران داشته باشیم. این همان فلسفه اخلاق است. بعد از آنکه این مسائل از لحاظ نظری حل شد، باید ببینیم روش علمی برای تربیت اشخاصی دارای اخلاق پسندیده چیست و از چه راه‌‌هایی می‌شود برای این کار استفاده کرد؛ کتاب، فیلم، تئاتر، کارهای هنری، و بحث‌های فلسفی همه در سطوح مختلف در این راه کاربرد دارند. برای کودکان از تئاتر و افسانه‌های ساختگی می‌شود استفاده کرد. ما در هیچ سطحی‌ چند نفر را که این هنر را داشته باشند، نمی‌شناسیم؛ البته حتما کسانی هستند و زحمت‌هایی کشیده‌اند، اما اینها کافی نیست.
شایسته است که برای این کار دست‌کم طرحی تهیه کنیم تا بتوانیم به دیگران نیز ارائه دهیم. در این صورت اولا ممکن است کسانی نظری داشته باشند و آن را اصلاح کنیم. ثانیا براساس این طرح برنامه‌ریزی کنیم و به حوزه ارائه دهیم تا آنها را در برنامه‌های درسی بگنجانند. این کار باید با ادب و با پیشنهاد متواضعانه صورت بگیرد و نباید توقع داشته باشیم چیزی را که فهمیده‌ایم به دیگران تکلیف کنیم و آنها هم بپذیرند.
بیانات آيت‌الله مصباح يزدي(ره)  در جلسه کانون طلوع ؛ قم ؛19 / 12 / 1397 .