به وب سایت مجمع هم اندیشی توسعه استان زنجان خوش آمدید
 
منوی اصلی
آب و هوا
وضعیت آب و هوای زنجان
آمار بازدیدها
بازدید امروز: 168
بازدید دیروز: 4,592
بازدید هفته: 168
بازدید ماه: 197,943
بازدید کل: 25,808,324
افراد آنلاین: 15
اوقات شرعی

اوقات شرعی به وقت زنجان

اذان صبح:
طلوع خورشید:
اذان ظهر:
غروب خورشید:
اذان مغرب:
تقویم و تاریخ
شنبه ، ۲۳ فروردین ۱٤۰٤
Saturday , 12 April 2025
السبت ، ۱٤ شوّال ۱٤٤۶
فروردین 1404
جپچسدیش
1
8765432
1514131211109
22212019181716
29282726252423
3130
آخرین اخبار
زلال بصیرت (۲۸۵) : عوامل عزت ملت ایران ۱۴۰۰/۰۵/۱۶

زلال بصیرت

عوامل عزت ملت ایران 

۱۴۰۰/۰۵/۱۶

آیت‌الله مصباح یزدی منتخب مردم خراسان‌رضوی برای مجلس خبرگان رهبری - قدس  آنلاین | پایگاه خبری - تحلیلی
بسم الله الرحمن الرحیم

 

«آزادی» معانی متفاوتی دارد. یکی از معانی آزادی، آزادی تکوینی است. انسان آزاد آفریده شده، یعنی اختیار انجام هر کاری را دارد. این نوع آزادی اکتسابی نیست، بلكه امری تکوینی است و مفهومی نیست که بتوان درباره ارزش آن صحبت کرد. مفهوم دیگر آزادی این است که شخص برده دیگران نباشد و اختیار خود را به دست دیگری ندهد. این آزادگی و حریت، مفهومی اجتماعی- اخلاقی است و مفهومی غیر از قدرت انتخاب و انتخابگری است. مفهوم دیگر آزادی، رها بودن انسان از قید هوس‌ها و تبعیت از عقل است. این نوع آزادگی را بسیاری از علمای اخلاق اسلامی با عنوان «حریت»، اصل و اساس فضیلت‌ها می‌دانند. معنای دیگری كه برای آزادی گفته شده، رها بودن از هر قید و بند، ولنگاری و بی‌بندوباری است. آیا این مفهوم آزادی هم همان ارزش آزادی از قید هوای نفس را دارد؟!
این ‌اشتراك لفظی در بسیاری از اصطلاحات رایج در بحث‌های اخلاقی، اجتماعی و سیاسی موجب مغالطه و سوءاستفاده می‌شود. گاهی ارزشی با یک واژه‌ای یا مفهومی كه در یك فرهنگ ریشه دارد، بدون تحقیق درباره ریشه آن یا صحیح و ارزشمند بودن آن، در فرهنگ دیگر تقلید یا اقتباس می‌شود و افراد جامعه تحت‌تأثیر آن واقع می‌شوند و آن را می‌پذیرند. متاسفانه ما هم در بعد فرهنگی به چنین مشکلاتی مبتلا هستیم و سلسله‌ای از مفاهیم كه اصل آنها از فرهنگ‌های دیگر آمده و برای آنها ارزشمند است، توسعه پیدا کرده و موج آنها به جامعه ما رسیده و ما هم بدون تحقیق آنها را پذیرفته‌ایم و این مفاهیم جزء فرهنگ ما شده است. «عزت ملی» یکی از این مفاهیم است.
اسلام و عزت ملی
چه کسی گفته عزت ملی یک ارزش مطلق است؟ اصلاً این مفهوم از کجا آمده و ارزش آن به چیست؟ آیا اگر کسی به خاطر عزت ملی بخواهد به ملتی دیگر اجحاف کند، صحیح است؟! این قبیل مفاهیم ارزش نسبی و ابزاری دارد.
امیرالمؤمنین(ع) در خطبه قاصعه كه محور آن مبارزه با تکبر و تعصب‌های بیجا است، بعد از ذم این اوصاف، می‌فرماید: اگر می‌خواهید تعصب داشته باشید، نسبت به اموری تعصب داشته باشید که از خوبی‌ها و فضیلت‌هاست و معمولاً در هر قوم و قبیله‌ای صفات پسندیده‌ای وجود دارد كه می‌توان به آنها افتخار كرد. تعصبات بیجای انتساب به فلان قبیله چرا؟ این وابستگی‌ چه نتیجه‌ای برای شما دارد؟ عربیت یا ایرانیت را در جهت مکارم‌ اخلاق به کار بگیرید؛ در جهت تقویت صفات پسندیده و به عنوان ابزاری برای رسیدن به اهداف متعالی. ایرانی یا عرب بودن، صرف‌نظر از اوصاف و ویژگی‌های پسندیده چه افتخاری دارد؟ اصلاً ایران یا عراق یعنی چه؟ از کجا تا کجای ایران است؟ از چه زمان این محدوده جغرافیایی ایران شده است؟ زمانی تیسفون كه شهری در نزدیکی بغداد بوده و هنوز بقایای طاق کسری در محل آن موجود است، پایتخت ایران بود. حال، آیا امروز عراق جزء ایران است؟ آیا امروز عراقی‌ها و اهل مدائن و طاق کسری كه زمانی پایتخت ایران بوده، ایرانی هستند؟ چه کسی ملیت‌ها را تعیین می‌كند؟ در نتیجه اختلافات و جنگ‌ها و سایر مسائل اجتماعی، مرزهایی برای جدا كردن بخش‌های مختلف جغرافیایی تعیین و قرار داده شده است؛ بخشی به عنوان ایران، بخش دیگری به نام عراق، قسمتی هم به نام ترکمنستان و قسمتی به اسم قفقاز. در حالی كه زمانی همه این‌ محدوده‌های جغرافیایی جزء ایران بوده است. حال، امروز ما در دفاع از ایرانیت از چه کسی حمایت کنیم؟ از كسانی كه در محدوده امروزی ایران هستند؟ یا كسانی كه در سایر قسمت‌ها هستند؟ چه کسی و به چه اعتباری این اسامی را تعیین می‌کند؟
امتیاز ایران
هر ملتی در طول تاریخ، امتیازات و کمالات قابل تحسینی داشته‌اند. از جمله امتیازاتی که می‌توان برای ایران شمرد این است که اسلام كه مهد آن در عربستان بود و پیغمبر و اهل‌بیتش(‌علیهم‌السلام‌) در آنجا زندگی می‌كردند، در ایران که صدها فرسنگ از آنجا فاصله دارد، بهتر شناخته شده و ملت ایران بیش از سایر ملل به پیامبر و اهل‌بیت عشق ورزیده‌اند. این افتخاری بزرگ برای مردم ایران است كه کشور ما کشور اهل‌بیت(‌علیهم‌السلام‌) است. ما باید به این مسئله افتخار کنیم، نه اینکه پدران ما در دو هزار و پانصد سال گذشته چه می‌پرستیدند. البته فضیلت‌های اخلاقی آنها هم قابل افتخار است؛ همچنانکه ممكن است ترک و کرد هم آن فضایل را داشته باشند. مرز جغرافیایی، تعیین‌کننده نیست. ما باید به فضیلت‌ها اهمیت بدهیم؛ به این افتخار كه ایران کشور اهل‌بیت است ببالیم و برای آن فداکاری کنیم، ولی چون منسوب به اهل‌بیت(ع) است.
ممكن است کسی بگوید اسلام ارزشی بود كه قرن‌ها بر جامعه ایران حکومت کرد و مردم هم از ارزش‌های آن استفاده کردند،‌ اما امروز ارزشی فراتر از اسلام مطرح شده و آن ایرانیت است؛ یعنی دوران اسلامگرایی گذشته و دوران ایرانگرایی رسیده است. البته این، مرحله نهایی نیست و بعد از آن انسانگرایی مطرح می‌شود كه فوق همه این ارزش‌هاست! خداپرست باشی یا نباشی؛ مسلمان باشی یا یهودی؛ شیعه باشی یا سنی؛ مهم نیست؛ انسان باش! این، فوق همه ارزش‌ها است! چرا؟ چون اومانیسم ارزشی است که قرن‌ها در اروپا برای آن ارزش قائلند و برای توجیه آن، فلسفه‌ها بافته‌اند، کتاب‌ها نوشته‌اند و مکتب‌هایی ایجاد كرده‌اند و امروز هم مورد قبول همه انسا‌ن‌های عالَم است! انسان از آن جهتی که انسان است، کرامت دارد؛ و این كرامت نباید به هیچ‌وجه مخدوش شود؛ مسلمان باشد یا كافر، حتی اگر صدام یا بوش باشد! بالاترین ارزش برای انسانیت است و ارزش‌های دیگر مادون آن است!
آیا ما باید این ادعا را به همین صورت بپذیریم؟ اگر كسی هزار نفر را کشت یا با یک بمب اتم صدها هزار نفر را از بین برد، چون انسان است و از کرامت انسانی برخوردار است، نباید متعرض او شد؟ آیا این منطق صحیح است؟ این ادعا از کجا پیدا شده و چه کسانی از این منطق استفاده می‌کنند؟ تحت پوشش این مفاهیم چه هدف‌هایی دنبال می‌شود؟ با بصیرت ببینید چه عواملی موجب ترویج چنین مفاهیمی می‌شوند که نه اصالتی دارد، نه دلیل عقلی پشتوانه آن است، نه دلیل نقلی برای آن می‌توان یافت و نه با ارزش‌های اسلامی سازگار است.
مفاهیمی از این قبیل، مثل آزادی، دموكراسی، كرامت انسان و عزت ملی، نه مطلقا خوب است و نه مطلقا بد و منفی؛ بلكه در این میان شق سومی وجود دارد و آن اینکه باید قیود و حدود هر یك از این مفاهیم و هدف و مقصود از آنها مشخص شود تا با توجه به آنها مثبت یا منفی بودن این مفاهیم تعیین شود.
عوامل عزت ملت ایران
بحث درباره عزت ملی است و گفتیم كه این مفهوم ارزش مطلق ندارد. عزت ملت ایران به واسطه خصلت حقیقت‌جویی و دفاع از حق و حقیقت است؛‌ خصلتی كه موجب شده این ملت با شناختن اسلام و دریافتن حقانیت اهل‌بیت(ع)دین اسلام و مذهب تشیع را با آغوش باز پذیرا شوند و با جان و دل از آن دفاع كنند. همچنانکه شاید بسیاری از ملل مستضعف دیگر که این مذهب برایشان معرفی نشده، اگر حق برایشان تبیین شود،‌آن را بپذیرند. اما اگر- خدای ناکرده- زمانی این ملت از حق رویگردان شوند، آیا ما همچنان باید بر ایرانیت و عزت ملی آن تأكید كنیم؟! ایرانی بودن به تنهایی اصالت ندارد. البته استفاده از عِرق ملی برای ترویج حق، كار درستی است. همچنانکه سیدالشهداء(ع) در روز عاشورا خطاب به لشكر عمر سعد فرمود: ان لم یکن لکم دین و کنتم لا تخافون المعاد فکونوا احرارا فی دنیاکم؛(1) اگر دین ندارید و از قیامت نمی‌ترسید، لااقل در دنیایتان حریت داشته باشید. آن حضرت با این بیان قصد داشتند با استفاده از ارزش حریت، شوکی در آنها ایجاد کنند تا اندكی از فساد و جنایتشان کاسته شود. حضرت امیر(ع) هم فرمود: از تعصب عربی‌تان برای حفظ مکارم اخلاق استفاده کنید؛ اگر مقتضای عربیت، اخلاق پاکیزه‌ای مثل مهمان‌دوستی است،‌ بر آن تعصب داشته باشید. اما آیا منظور آن حضرت تعصب بر سنت‌های ناپسندی مثل زنده به گور کردن دختران هم هست؟!
بنابراین ما باید بدانیم که عزت ملی برای ما هدف اعلی نیست؛ ملت ایران که شامل اقوام و مذاهب مختلف است، از آن جهت كه گرایش غالب در این مجموعه اسلام و تشیع است، محترم است. ارزش این ملت به واسطه ویژگی مثبتی است که در اینجا بیشتر از سایر کشورها وجود دارد و آن حقیقت‌جویی، دفاع از حق، سابقه ایشان در تبعیت از اهل‌بیت و عشق به اهل‌بیت(ع) و پایبندی آنها نسبت به ارزش‌های اسلامی است؛ این خصوصیات مثبت است كه به ملت ما ارزش می‌دهد، نه اینکه ما فرزند داریوش و کوروش هستیم. آنها هم اگر فضایل و محاسنی داشته‌اند، به واسطه آنها قابل احترامند.
اصل و فرع را نباید با یكدیگر‌اشتباه کنیم؛ وسیله و هدف را نباید با یكدیگر خلط  کنیم. ما به ایرانیت خود افتخار می‌کنیم، این مردم بیش از دیگران به اسلام و تشیع پایبند هستند. برادران اهل تسنن و اقلیت‌های دینی دیگر هم زندگی مسالمت‌آمیزی را با اكثریت دارند و این وحدت را پذیرفته‌اند؛‌ همه ما به این وحدت احترام می‌گذاریم؛ ولی این احترام به خاطر عناصر حقی است که در این مجموعه وجود دارد.
عزت ملی در پرتو انقلاب اسلامی
از آنچه گفته شد، روشن می‌شود که عزت ملی ارزش مطلق ندارد؛ ارزش این مفهوم در پرتو اسلام و انقلاب اسلامی است؛ انقلابی که بیشترین گرایش و اهتمام مردم در آن متوجه ارزش‌های اسلامی و پیشوایان دینی، از ائمه اطهار(ع) تا امام راحل(رض) و رهبر معظم انقلاب، به عنوان ولی‌فقیه و نائب امام زمان بوده است؛ این برای ما ارزش است. كسانی كه دوران قبل از انقلاب را درك كرده‌اند، به خاطر دارند شرایط جامعه در زمان سابق چگونه بود؟ تظاهر به حفظ ارزش‌‌های اسلامی در سطح جامعه مایه ننگ و عار بود؛ دختران دانشجو در دانشگاه از حجاب خود خجالت می‌کشیدند؛ دانشجو باید مخفیانه نماز بخواند تا مسخره‌اش نکنند. اما امروز در دانشگاه‌ها برای نام‌نویسی و شركت در مراسم اعتکاف که عملی مستحب است، صف می‌کشند و اگر نوبت به آنها نرسد، ناراحت و متأثر می‌شوند. همه این تحولات به برکت انقلاب اسلامی پیدا شده است، نه به برکت داریوش و کوروش! آنها هم اگر صفات خوبی داشتند، به واسطه آن محترمند؛ همچنانکه حاتم طایی كه نه مسلمان بود و نه ایرانی، به خاطر سخاوتش مورد احترام است. احترام به امتیازات و فضایل انسانی مقتضای فطرت است. اما احترام به كسی مثل حاتم طایی به واسطه یك خصلت پسندیده کجا و دوست داشتن رهبران دینی‌مان كجا؟!
آیا می‌توانیم به جای اسلامگرایی، ایرانگرایی و ناسیونالیسم را جایگزین كنیم؟! و در مرحله بالاتر به جای ناسیونالیسم، اومانیسم كه مقتضای انترناسیونالیسم است را جایگزین كنیم؟! نكته جالب این است كه بعضی‌اشخاص، هم شعار ناسیونالیسم را سر می‌دهند و هم از اومانیسم دفاع می‌كنند و توجه ندارند كه بین این دو چه تناقضی وجود دارد! اگر ملی‌گرایی اصل است، پس نباید نسبت به ملت‌های دیگر اهتمامی داشته باشید؛ اما اومانیسم اقتضا می‌کند كه به هر انسانی احترام بگذارید؛ حال، شما کدامیك را قبول دارید؟!
مبنای ما در این بحث چیست؟ مبنا حقیقت است، بندگی خدا است، ارتباط برقرار کردن با قدرت نامحدود الهی است؛ چون: مَن كَانَ یُرِیدُ الْعِزَّةَ فَلِلَّهِ الْعِزَّةُ جَمِیعًا؛(2) کسی که خواهان عزّت است (باید از خدا بخواهد چرا که) تمام عزّت برای خداست. درست است که عزت ،مطلوب فطری ماست؛ اما عزت با سیاست‌بازی و حقه‌بازی فراهم نمی‌شود. ممکن است چند روزی کسانی فریب بخورند؛ اما دوامی ندارد. عزت حقیقی از آن خدا است؛ فَلِلَّهِ الْعِزَّةُ جَمِیعًا. باید با خدا ارتباط پیدا کنید تا در دایره كسانی قرار بگیرید كه در‌باره آنها می‌فرماید: وَلِلَهِ الْعِزَّةُ وَلِرَسُولِهِ وَلِلْمُؤْمِنِینَ(3). عزت اصلی از آن خدا است و از او به پیامبرش و پس از او به مؤمنین سرایت می‌كند. مسیر عزت این است.
بیانات آيت‌الله مصباح يزدي (ره)
 در هجدهمین نشست ملی دفتر پژوهش‌های فرهنگی؛ قم؛ - 27/11/1391
_______________________________
1. بحارالأنوار، ج 45، ص 51. 2.  فاطر/10. 3.  منافقون/8.