شاگرد شایسته امام رحمتالله علیه
۱۴۰۰/۱۱/۰۳
خلأبينی و رخنهيابی
آیتالله مصباح را میتوان فيلسوف خلأبين و رخنهياب نامید؛ چراکه ایشان پیوسته تلاش ميکرد رخنهها را بیابد و پر کند، کمبودها را ببیند و جبران نماید و تکالیف بر زمین مانده را بشناسد و بر دوش بکشد. به همين دليل، اصرار بسیاری داشت که از انجام کارهاي تکراري و يا کارهايي که متکفل دارد، خودداري کند.
برای مثال، وقتي ميديد دهها نفر مشغول تدريس درسهاي کفايه و مکاسب و رسائلاند، يا دهها و بلکه صدها کرسي درس خارج فقه و اصول در حوزه علمیه قم برقرار است، با وجود اصرارهاي فراوان تعداد پرشماری از شاگردان و حتي بهرغم سفارش استاد محبوب و مرادش، آيتالله بهجت(ره) مبني بر تدريس فقه و اصول، ايشان اولویت را در پرداختن به کارهای بر زمینمانده دید، و جز به برخي از جلسات خصوصي در اين موضوعات راضي نشد.
او پیوسته در اينانديشه بود که آيا انجام فلان کار يا ارائه فلان سخنراني يا شرکت در بهمان جلسه، حجت شرعي دارد يا خير، و براي اطمينان از اين مسئله، با توجه به نوع مسائل، گاه ساعتها، روزها و بلکه ماهها تأمل ميکرد.
او حقيقتاً حکيمي خلأبين و رخنهياب بود که با نبوغ و استعداد خدادادیاش و با زمانشناسي منحصربهفردش، افزون بر تشخیص دقیق خلأها و کمبودها، راه جبران آنها را هم بهدرستی میشناخت. او با نگاه فيلسوفانه خود تلاش ميکرد بدون شعار و نمایش، ماندگارترين شيوه را براي پر کردن خلأها انتخاب کند که البته مرارتها، رنجها و نيشخندهای فراواني را هم در اين راه به جان ميخريد؛ زیرا کارهای بنیادین، چندان به چشم افراد سطحینگر نمیآید؛ افراد ظاهربین مجذوب نمایش و شعارند، و درکی از شعوردهی، فرهنگسازی و آیندهنگری ندارند.
همين روحيه يکي از مهمترین عوامل نوآوريهاي فراوان علمي، آموزشي و ساختاري ايشان بود و همين نگاه ژرفنگر به کارهای سترگی چون تأسیس بخش آموزش مؤسسه در راه حق، تأسیس مرکز تخصصی بنیاد باقرالعلوم و نهایتاً تأسیس مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) منجر شد که همه این اقدامات، بیشک سطح آموزش و پژوهش و بهطور کلي سطح علوم اسلامي را در حوزههاي علميه ارتقا داد.
غيرت و شجاعت در دفاع از دين
علامه مصباح، به غيرت دینی و شجاعت بینظیر در دفاع از دين و ارزشهاي اسلامي شهره بود. او وقتي ميديد یکی از ارزشهاي دينی ناديده گرفته یا تمسخر ميشود، نميتوانست آرام بنشيند و نظارهگر باشد. غیورانه، شجاعانه و بیهيچ تزلزلي به صحنه ميآمد و با منطقی مستحکم، بيانی رسا و بدون لکنت زبان، به دفاع برمیخاست. حقيقتاً در برابر دين و ارزشهاي ديني با حمیت بود و مظهري از مظاهر غيرت الهي.
حب و بغضهاي شخصي هرگز مانع اداي تکاليف ديني وی نميشد. نهتنها حيثيت و اعتبار اجتماعي و آبروي خود را فداي دين ميکرد که جان خود را متاعي ناقابل براي دفاع از دين و ارزشهاي ديني ميدانست. او از نظر تئوریک هم اثبات کرد که «جانها فدای دین».1
او در راه پاسداری از آیین، هر خطري را با جان و دل میپذیرفت و هيچ توجهي نداشت که چه مشکلاتي براي شخص یا شخصیت ايشان پديد ميآید یا چه توهينها و اهانتهايي به او خواهد شد. حقيقتاً روحي بلند و الهي داشت.
با منطق محکم و پولادين خود مثل صاعقه بر سر دينستيزان و منحرفان فرود ميآمد و چون کوهی راسخ بود که سیل تهديدها و تطميعها قامت استوارش را نمیشکست.
او از پيامبر اکرم صل الله علیه و آله و ائمه اطهار علیهمالسلام آموخته بود که در راه دفاع از عظمتها و ارزشهاي اسلامي از کمي ياران و سختي راه نهراسد2 و مردانه و شجاعانه در راه اقامه دين قيام کند و عزت و ذلت را به خدا بسپارد: «قُلِ اللَّهُمَّ مالِكَ الْمُلْكِ تُؤْتِي الْمُلْكَ مَنْ تَشاءُ وَ تَنْزِعُ الْمُلْكَ مِمَّنْ تَشاءُ وَ تُعِزُّ مَنْ تَشاءُ وَ تُذِلُّ مَنْ تَشاءُ بِيَدِكَ الْخَيْرُ إِنَّكَ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَدير» (آلعمران، ۲۶)
روحش شاد و راهش پر رهرو باد.
پانوشتها:
1- عنوان کتابی است از علامه مصباح: جانها فدای دین، قم، مؤسسه امام خمینی(ره)، 1388.
2- امام علی علیهالسلام در کلامی مشهور میفرماید:
أَيُّهَا النَّاسُ لَا تَسْتَوْحِشُوا فِي طَرِيقِ الْهُدَى لِقِلَّةِ أَهْلِه (نهجالبلاغه، خ۲۰۱، ص۳۱۹.)