عمّار انقلاب
۱۴۰۰/۱۱/۰۸
احمدحسين شريفي
بصيرت و روشنبینی
آيتالله مصباح، آیت روشن بصيرت بود؛ او هم در مسائل ديني و هم در مسائل اجتماعي، فرهنگي و سياسي حقيقتاً ديدي نافذ و بصيرتي مثالزدني داشت. هم ظرافتها و ظرفیتهای خودیها را خوب ميشناخت، هم اهداف پیدا و پنهان استبداد و استعمار را میدانست و هم رنگها و نیرنگهای دشمنان اسلام و انقلاب را به زيبايي تشخيص ميداد. او در بزنگاهها به صحنه میآمد و عماروار، مرز حق و باطل را مشخص ميکرد.
فتنهگران را از پشت نقابهاي دروغيني که از ديانت و اصلاحگري و امثال آن بر چهره ميزدند، معرفي ميکرد و ریشههای پوسیده فکري و اهداف و مقاصد شيطاني پنهان آنان را برملا ميساخت. به تعبير رهبر معظم انقلاب، چنین شخصیتی مصداق کامل عالمی است که تشخیص دقیق خود را در روزی که لازم باشد، بیدرنگ به میدان میآورد و در این راه سرزنش و زخمزبان دیگران را به چیزی نمیگیرد. در واقع تکریم حضرت آقای مصباح، تکریم راهحق و نشان دادن مصداق و الگوی شایسته است.1
بصيرت، معلول عواملي است که همگي در آيتالله مصباح وجود داشتند:
1. شناخت حق و باطل و تشخيص مرزهاي جداکننده آن: اين مسئله جز با در اختيار داشتن معياري دقيق امکان ندارد. آیتالله مصباح با تجربه عمری مجاهدتهاي علمي و عملي فراوان، معيارهاي برهاني و قرآني و عرفاني و حتي تجربي تمييز حق از باطل را اندوخته و تحصيل کرده بود.
2. قطع همه تعلقات دنيوي: از ديگر عوامل بصيرتزا، دل نبستن به جاه و مقام و اعتبارات و القاب اينجهاني و دنيايي است؛
چون غرض آمد هنر پوشیده شد
صد حجاب از دل بهسوی دیده شد
و آيتالله مصباح جهادي بزرگ در زدودن چنين تعلقاتي و راه ندادن به به چنان رذایلی در جان خود، پشت سر گذاشته بود، و در اين مسیر نیز کاملاً موفق بود. دلبستگیهای دنيوي و اعتبارات اجتماعي چيزي نبود که آن روح بزرگ را به خود مشغول کنند؛
تا نپوشی چشم از دنیا، نگردی دیدهور
پیر کنعان، روشنی از چشم پوشیدن گرفت
(صائب تبریزی)
3. اخلاص: از ديگر عوامل مهم بصيرتزا، اخلاص و تقواست؛ قرآن کريم ميفرمايد: «إِنَّ الَّذينَ اتَّقَوْا إِذا مَسَّهُمْ طائِفٌ مِنَ الشَّيْطانِ تَذَكَّرُوا فَإِذا هُمْ مُبْصِرُون» (اعراف، 201) اهل تقوا، به هنگام مواجهه با لغزشگاهها و دسيسههاي شيطاني، هیچگاه نميلغزند؛ آنها حقيقت را خوب مييابند و هرگز به دام شيطان نميافتند. به تعبير ديگر، انسانهاي پارسا به دليل آنکه رذايل اخلاقي را از خود زدودهاند و در وجودشان جایی برای طمع و حرص و کبر و غرور نیست، از فریب شیطان و ابزارهاي پرافسونش در امانند. این پهلوانان عرصه ایمان، حجابهاي ديده و دل را کنار زدهاند و زنجيرهایي را که شيطان بر قلب و زبان آدميان ميتند، پاره کردهاند، و به همين دليل اهل حکمت و بصيرتاند.
آيتالله مصباح در مسیر مستمر جهاد با نفس، با درسآموزي از محضر بزرگاني چون امام خميني، علامه طباطبائي و آيتالله بهجت و با نگاه عميق توحيدياي که داشت، توانسته بود رذیلتها را در وجود خود ريشهکن کند و به همين دليل، نهتنها حق و باطل را بهدرستی ميشناخت، بلکه بدون لکنت زبان و با بياني صريح و سليس و با منطقي استوار آنها را در سطوح مختلف اجتماعي و حتي در تريبونهاي عمومي بيان ميکرد.
صدق و اخلاص است پرّ و بال مرد
مرد را اخلاص صاحب حال کرد
4. کلنگري در عين جزءنگري: از ديگر عوامل مهم بصيرتزا، برخورداري از دو ويژگي علمي شبهمتضاد است؛ يعني کلنگري از يک طرف و جزءنگري و نکتهبيني از طرف ديگر. کساني که صرفاً کلنگر يا صرفاً جزءنگر باشند، بصيرت لازم براي تشخيص حق از باطل در مسائل اجتماعي و سياسي و فرهنگي را نخواهند داشت، و البته جمع ميان اين دو نيز کاري دشوار است؛
به همين دليل، عالمان اهل بصيرت هم انگشتشمارند.
آيتالله مصباح حقيقتاً از جمله انديشمنداني بود که ضمن برخورداري از نگاهي کلان به عالم و آدم و نگاهی بنیادین و فلسفی به سیاست و جامعه و فرهنگ، نسبت به جزئيات برنامههاي دشمنان نيز آگاهي و اشراف داشت و همچون مرزباني آگاه، دائماً مسائل را رصد ميکرد.
اشخاص و جريانهاي اجتماعي، سياسي و فرهنگي را دقیق ميشناخت و به همين دليل، از بصيرتي کمنظير برخوردار بود.
پانوشت:
1- رهبر انقلاب در ديدار اعضاي موسسه امام خميني،
3 آبان، 1389.