حکیم دوّار
۱۴۰۰/۱۱/۱۵
احمدحسين شريفي
برخی در توصیف فیلسوفان و دانشمندان چنین گفتهاند که؛
هر آن کو ز دانش برد توشهای
جهانی است بنشسته در گوشهای
البته این شعر، بیان منظوم اما ناقص و نارسایی از حقیقتی است که در توصیف «حکمت» گفته شده است: صیرورهًْ الانسان عالَماً عقلیا مُضاهیاً للعالَم العینی. در عین حال، اگر ترجمه ساده چنین جملاتی را در نظر بگیریم، آیتالله مصباح دانشمند و فیلسوفِ به این معنا نبود. او جهانی جاری و ساری از معرفت و علم و حکمت و اخلاق و عرفان بود. او همواره در کار تربیت و تعلیم دیگران بود و در طول 30 سال آخر عمر مبارک خود به حدود ۳۰ کشور جهان مسافرت کرد و در مجامع علمی و دانشگاهی به تشریح و تبیین اندیشههای اسلامی و بنیانهای فکری جمهوری اسلامی پرداخت.
برخلاف برخی از استادان خارج اصول ما که افتخارشان این بود (در درس خارج اصول خود ابراز کردند) چند دهه است از پل صفائیه قم به آنطرفتر نرفتهاند! (یعنی تمام زندگی خود را در محدوده چند صد متری حرم حضرت معصومه سلامالله علیها گذراندهاند و طبیعی است که فهم درستی از حقایق اجتماعی و فرهنگی کشور که هیچ، حتی شهر قم هم نداشته باشند) علامه مصباح در طول 30 سال آخر عمر مبارکشان بارها به بیش از ۸۰ شهر بزرگ و کوچک کشور مسافرت کرد و برای مخاطبان شیفته و تشنه شنیدن حقایق اسلامی در حوزههای اخلاق و سیاست و حقوق و مردمسالاری دینی و دفاع از بنیانهای فکر دینی به سخنرانی پرداخت. او بیش از ۶۰۰۰ (ششهزار) سخنرانی برای سطوح مختلف مردم ایراد کرد؛ یعنی بهطور میانگین سالی ۲۰۰ سخنرانی! و این خصلت مردان الهی و فرزانگان راستین است که چون طبیبی سیّار و دوّار در جستوجوی بیمار و بیماری و درمان دردها هستند:
شیر مردانند در عالم مدد
آن زمان کافغان مظلومان رسد
بانگِ مظلومان ز هر جا بشنوند
آنطرف چون رحمت حق میدوند
آن ستونهای خللهای جهان
آن طبیبان مرضهای نهان
محضِ مهر و داوری و رحمتاند
همچو حق، بیعلت و بیرشوتاند
زمانی خدمت ایشان رسیدم و گفتم برای سخنرانی و نشستهای علمی مختلفی به دانشگاههای دور و نزدیک کشور دعوت میشوم و تا به حال انجاموظیفه کردهام، اما اکنون شک دارم که آیا چنین کاری با این وسعت، وظیفه هست یا خیر؟ ایشان فرمودند تردیدی در درستی این مسیر نداشته باشید و با قدرت و قوت تا حد توان به این دعوتها پاسخ مثبت بدهید.
سپس برای آنکه اهمیت این کار را در سطح عقل اینجهانی من، نشان دهند، فرمودند غربیانی که برای همه برنامههایشان محاسبه سود و زیان میکنند، وقتی برای یک سخنرانی ۲۰ دقیقهای به همایشی علمی در کشوری دیگر دعوت میشوند با رغبت و میل اجابت میکنند و مطمئن باشید اگر آنان سودی در این کار نمیدیدند، چنین نمیکردند. روحش شاد و راهش پر رهرو باد.
حکيم نظريهپرداز
علامه مصباح بسيار اهل مطالعه بود و همواره به مطالعه کتابهاي اصيل و مهم سفارش ميکرد. روزي به بنده فرمودند من بعضي ايام تا 16 ساعت فعاليت علمي ميکردم. اما او هرگز به مطالعه صرف و يا نهايتاً جمعبندي و دستهبندي مطالب ديگران يا تنظيم فيشها و دادههاي گردآوري شده بسنده نميکرد، بلکه با تأمل در مطالب و دادهها و با قدرت نبوغ خداداديشان و همچنين با توجه به خلاقيتي که داشت، چيزي نو ميآفريد. به تعبير ديگر، آيتالله مصباح از آن دسته عالماني نبود که صرفاً به جمعآوري مطالب ديگران بپردازد و يا نهايتاً آنها را در قطعات و بخشهاي منظمي براي مصرف ديگران عرضه کند؛ و يا مثل کساني نبود که هنرشان، حداکثر همچون هنر چرخگوشت باشد، يعني نهایت اهتمام و توانشان اين باشد که سخنان پراکنده ديگران را بهشکلی منظم و دستهبندي شده بيان کنند.
آيتالله مصباح، به گواهي نوشتهها، درسها و سخنرانيهايش، آنچه که مينوشت و ميگفت، حاصل تأملات و تفکرات خودش بود.
بهندرت سخني را بدون تأمل و تفکر پيشين بر زبان ميآورد. او يک متفکر به معناي حقيقي کلمه بود. در ميان معاصران خود، شاید بيشترين سهم را از تعقل و تفکر در مسائل داشت.
همین ویژگی از او یک نظریهپرداز کمنظیر ساخته بود که در بسياري از علوم متعارف در حوزههاي علميه و همچنين در بسياري از علوم انساني، صاحب نظريه باشد. ايشان دهها نظريه ابتکاري در حوزههاي مختلف علمي داشتند که برخي از آنها در کتاب چهارجلدي «رهآوردها» منعکس شده است. حتي به اذعان برخي از فيلسوفان بزرگ معاصر چون آيتالله فياضي، ايشان مبدع يک مکتب فلسفي جديد است.
به تعبير آيتالله فياضي:
اگر متخصصي بخواهد حسابشده... با مسئله برخورد کند، بايد بگويد که ايشان نظام فلسفي خاصي را که برخوردار از تفکرات مشايين، اشراقيين و صدرالمتألهين بوده، بنا نهاده است.1
پانوشت:
1- صنعتی، رضا، مصباح دوستان، ص31.