لسآنجلس تایمز در مقاله خود به سیاستسازان غربی توصیه کرده است تا در مورد مسائل ایران واقعبین باشند و بپذیرند که اکنون ایران یک قدرت هستهای است و ادامه دادنِ گفتوگوهای بیثمر هستهای با این کشور که بر بنیان بیاعتمادی بنا شدهاند، هیچگاه راه به جایی نخواهد برد کما اینکه اکنون خودِ مسئله توافق اتمی با ایران به یک مانع اساسی در چهارچوب مناسبات و روابط تهران- واشنگتن تبدیل شده است (به جای اینکه میزان مشکلات میان دو طرف را کاهش دهد).
لُسآنجلس تایمز در این رابطه مینویسد: «در شرایط کنونی تا حد زیادی این نکته روشن شده که گفتوگوها و مذاکرات میان ایران و غرب جهت احیای توافق برجام، به احتمال زیاد به جایی ختم نخواهد شد. پس از هشت دور گفتوگوهای غیرمستقیم میان ایران و آمریکا، دولت بایدن و دولت ابراهیم رئیسی در ایران، هنوز نتوانستهاند به مرحلهای برسند که در قالب آن بتوان توافق برجام را که در سال 2018 توسط دولت ترامپ نقض شد و پس از آن ایران نیز تعهدات برجامی خود را رها کرد، احیا نمود و بار دیگر چهارچوبی عملیاتی به آن بخشید.
ایران از بازگشت به تعهدات برجامی خود تا زمانی که تضمینهای لازم را اخذ نکند، خودداری میکند(ایران این نکته را مطرح میکند که دولت بایدن باید تعهد دهد که هر گونه توافق جدید در چهارچوب معادله احیای برجام، به هیچ عنوان توسط دولتهای آتی آمریکا، همچون بلایی که بر سر نسخه اولیه توافق برجام آمد، نقض نخواهد شد.»
برجام به یک مانع در توسعه روابط دو طرف تبدیل شده
در این مطلب آمده است: «باید توجه داشت که دولت اوباما زمانی که مذاکرات هستهای با ایران را به پیش میبرد (مذاکراتی که در نهایت به توافق برجام ختم شد)، به این مذاکرات به مثابه ابزاری برای ایجاد نوعی نقطه عطف و بازگشایی ایران به سمت تعاملات جدیتر با جهان غرب مینگریست. در واقع این دولت سعی داشت تا بابِ گفتوگو با تهران را در حوزههای موضوعی مختلف باز کند.»
لسآنجلس تایمز نوشت: «با این حال، جایی در این روند، خودِ توافق هستهای با ایران به یک مانع در توسعه روابط دو طرف و حل مشکلاتشان تبدیل شد و عملاً یک اختلاف نظر جدید را به اختلافات آنها افزود. در این راستا، اگر دولت بایدن میخواهد که در مهار آنچه چالش ایران میخواند و یا در پیشبرد منافع آمریکا در منطقه هزینههای کمتری را بپردازد، بایستی به دو واقعیت ناخوشایند اذعان کند.
اول اینکه وقتی صحبت از سیاست دولت ایالات متحده آمریکا در مورد ایران میشود، باید اعتراف کرد که دولت ترامپ موفق بود. ترامپ فشارها علیه ایران را به اوج رساند و سعی داشت از این طریق هر آنچه میخواهد را از ایران کسب کند. وی به قدری مسیر بازگشت دولتهای آتی آمریکا به توافق برجام را پُر از دستانداز کرد که حتی هم اکنون نیز عدم احیای برجام تا حد زیادی ریشه در تلاشها و اقدامات وی دارد. اکنون ایران به خوبی میداند که دولتهای آمریکا از کلیه ابزارها جهت تضعیف آن استفاده میکنند و البته تهران شکی ندارد که با توجه به موقعیت ضعیف سیاسی بایدن، کاملاً این احتمال وجود دارد که بار دیگر ترامپ در سال 2024 به کاخ سفید بازگردد و با شدت بیشتری به اعمال فشار علیه ایران بپردازد. از این منظر، از چشمانداز منافع آمریکا، ترامپ در مقابله با ایران چندان هم شکست خورده نبود.
نکته دوم که باید مورد توجه قرار گیرد و البته برای آمریکاییها ناخوشایندتر از نکته اول است، این مسئله میباشد که ایران نیز پیروز میدان بوده است. اگرچه مقامهای آمریکایی مایل نیستند که این مسئله را با صدای بلند و در جلوی چشم همگان اعتراف کنند، با این حال، ایران با مقاومت خود در سالهای اخیر (بهطور خاص در چهار سال اخیر)، عملاً به یک قدرت هستهای تبدیل شده است که در بحث توانمندیهای هستهای، قابلیتهای فراوانی دارد. البته این بدان معنا نیست که ایران اکنون سلاح اتمی در اختیار دارد و یا حتی خواهان داشتنِ این قبیل تسلیحات است. باید بپذیریم که ایران اکنون توانایی ساخت تسلیحات اتمی را دارد و دانشِ فنی قابل توجهی را نیز در این رابطه در اختیار دارد. بدتر از همه اینکه این نقطه همان نقطهای است که دولتهای مختلف آمریکا در سالهای اخیر بارها قول دادهاند که اجازه نخواهند داد تا تهران به آن برسد.»
در ادامه این مطلب آمده است: «ما باید به یاد داشته باشیم که منازعات و اختلافات میان ایران و آمریکا هیچگاه در مورد سانتریفیوژهای هستهای و یا غنیسازی اورانیوم نبوده است. اختلافات میان دو طرف همواره فی الذات ماهیتی سیاسی داشته است و به سال 1979(1357) و پیروزی انقلاب اسلامی در ایران و سرنگونی رژیم شاه در این کشور و البته تصرف سفارت آمریکا در تهران به دست انقلابیون ایرانی باز میگردد. در سالهای پس از این رویدادها، اختلافات و شکافها میان دو کشور، همواره افزایش یافته و شدت گرفتهاند. اگر آمریکا در شرایط کنونی به دنبال این است که در چهارچوب رابطه خود با ایران به جلو حرکت کند، باید آن قبیل اقدامات و رویههایی را که قبل از آغاز مذاکرات اتمی با ایران در سال 2009 در پیش گرفته بود را مد نظر قرار دهد. در واقع باید به موضوعات سیاسی تمرکز کرد و امید داشت که راهحلهای سیاسی مناسبی نیز حاصل شود.
از جمله مهمترین مزایای اتخاذ رویکرد سیاسی از سوی دولت بایدن در قبال ایران این است که این رویکرد عملاً دستِ آمریکا را در انجام مذاکرات گستردهتر با ایران در موضوعات مختلف نظیر نفوذ منطقهای ایران، حقوق بشر و توان موشکی تهران در کنار مسئله هستهای این کشور، بازتر
میکند.
در واقع به جای تمرکز صِرف بر مسئله هستهای که همواره در غیاب وجود داشتن اعتماد کافی میان ایران و آمریکا، نتایج مثبتی را به همراه نداشته، تهران و واشنگتن میتوانند (با اتخاذ رویکرد سیاسی) روی مجموعهای از موارد که میان ایران و آمریکا محل اختلاف هستند، تمرکز کنند و آنها را حل نمایند.
با این حال اتخاذ این رویکرد شاید به این معنا باشد که آمریکا بایستی امتیازاتی را به ایران در قالبهایی نظیر تخفیف و کاهش دادن تحریمهای ثانویه و یا تسهیل روند فروش نفت ایران در بازارهای جهانی را اعطا کند.
اتخاذ یک چنین رویکردی از سوی دولت بایدن، عملاً شانس و احتمال موفقیت این دولت برای قانع سازی فضای سیاسی داخلی این کشور در مسیر دستیابی به توافقات با ایران را نیز افزایش میدهد.»
برجام مرده است بایدن به مرگ آن اعتراف کند
به گزارش فرارو، لسآنجلس تایمز نوشت: «جهان کنونی در مقایسه با جهانِ سال 2009 تغییرات زیادی را تجربه کرده است. ایران اکنون دولتی است که از توانمندیهای قابل توجه هستهای برخوردار است. اینکه ایران بخواهد در ادامه راه، پیشرویهای اتمی بیشتری را انجام دهد یک تصمیم سیاسی است که تهران آن را اتخاذ خواهد کرد و اساساً یک موضوع فنی نیست که در قالب مذاکرات بیشتر مشخص شود. دولت بایدن و متحدان اروپایی آن باید به این تغییر بنیادین اعتراف کنند. توافق هستهای ایران (برجام) مُرده است. بیایید به مرگ آن اعتراف کرده و مذاکرات سیاسی با تهران را آغاز کنیم.»
کنعانی: دستیابی به توافق قوی و پایدار به تصمیم و اراده آمریکا بستگی دارد
سخنگوی وزارت امور خارجه گفت: دستیابی به توافقی خوب، قوی و پایدار که منافع پیشبینی شده در برجام را برای ایران تضمین کند، متعهد هستیم و رسیدن به چنین توافقی به تصمیم و اراده آمریکا بستگی دارد.
ناصر کنعانی، سخنگوی وزارت خارجه در توئیتی نوشت: جمهوری اسلامی ایران در برجام بوده و هست، طرفی که برای بازگشت، باید حسننیت و التزام خود را ثابت کند، دولت آمریکاست.
سخنگوی وزارت امور خارجه افزود: ما همچنان دستیابی به توافقی خوب، قوی و پایدار که منافع پیشبینی شده در برجام را برای ایران تضمین کند، متعهد هستیم.
کنعانی خاطرنشان کرد: رسیدن به چنین توافقی به تصمیم و اراده آمریکا بستگی دارد.
آمریکا: تصمیم سیاسیمان را در زمینه احیای برجام گرفتهایم
سخنگوی وزارت خارجه آمریکا در یک کنفرانس خبری با تلاش برای مقصر جلوه دادن ایران، به سؤالاتی در زمینه آخرین تحولات مرتبط با مذاکرات احیای توافق هستهای و برنامه هستهای ایران پاسخ داد.
ند پرایس در پاسخ به این سؤال که آیا پس از گفتوگوی تلفنی اخیر رئیسجمهور فرانسه با رئیسجمهور ایران انتظار اقدامات تازهای در زمینه مذاکرات احیای توافق هستهای میان آمریکا و ایران میرود یا نه، گفت: گفتنش برایم سخت است چون واقعیت این است که این بر عهده ایران است که پیش بیاید و نشان بدهد که آماده همکاری سازنده و صرفنظر کردن از مسائل غیرمرتبط و فرعی و مذاکره با حسن نیت درباره توافقی است که مدتی میشود روی میز بوده است.
پرایس در ادامه گفت: ما آمادهایم بهطور دوجانبه به برجام بازگردیم. البته دوجانبه یعنی این کار مثل یک خیابان دوطرفه است. ما هنوز و حداقل تا به حال ندیدهایم که ایرانیها نشان داده باشند آماده انجام دادن این کارند.
او در پاسخ به این سؤال که با توجه به اظهارات رئیسسازمان انرژی اتمی ایران مبنی بر این که دوربینهای نظارتی آژانس بینالمللی انرژی اتمی تا زمان احیای توافق هستهای فعال نخواهند شد، آیا این موضوع تاثیری بر مذاکرات خواهد گذاشت، گفت: واقعیت این است که حفظ شرایطی که در آن شفافیت امور مربوط به برجام برای آژانس کاهش یافته باشد، فقط منجر به پیچیده شدن چالشها در زمینه بازگشت دوجانبه بالقوه به پایبندی به برجام میشود. این کار فقط بحران هستهای ایجاد شده توسط خود ایران را تعمیق میکند.
او افزود: ایران اگر بخشی از هرگونه بازگشت دوجانبه مورد توافق به برجام باشد، باید هرگونه اطلاعات و شفافسازی مورد نیاز آژانس جهت راستیآزمایی اظهارات ایران را برای آن فراهم کند.
پرایس در پاسخ به سؤال دیگری مبنی بر این که با توجه به این که ایران میگوید این دولت آمریکاست که باید برای احیای توافق یک تصمیم سیاسی بگیرد، این تصمیم دقیقاً چیست و خواستههای ایران از آمریکا در مذاکرات شامل چه مواردی میشود، بیان کرد: برعهده خود ایران میگذارم که بهطور علنی بگویند منظورشان از گفتن این چیست. واقعیت این است که ما یک تصمیم سیاسی گرفتهایم. ما در ابتدای این دولت یک تصمیم سیاسی گرفتیم. این یک تصمیم سیاسی بود که بایدن کاندیدای ریاست جمهوری آن موقع در کارزار انتخاباتیاش گفت، اگر ایران به برجام بازگردد، ما هم همین کار را میکنیم. پس از ماهها مذاکرات سخت و پرزحمت توافقی روی میز است که شامل اقدامات و جزئیات لازم برای انجام دادن این کار است. واقعیت این است که ما این تصمیم را مدتها پیش گرفتهایم. اگر ایرانیها در بازگشت به پایبندی دوجانبه به پایبندی جدیت داشته باشند که احتمالاً ندارند، برعهده خودشان است که توافق را بپذیرند یا نه.
او در ادامه با گفتن این که آمریکا در حال وقتکشی نیست و در حال انجام دادن اقداماتی در این زمینه است، گفت: مدتی است به طور یکسان برای دو سناریو آماده میشویم که در یکی بازگشت دوجانبه به برجام وجود دارد و در دیگری بازگشت دوجانبه به برجام وجود ندارد.
گروسی: فضا برای احیای برجام روزبهروز تنگتر میشود
«رافائل گروسی» مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی در گفتوگو با شبکه تلویزیونی سیانان با بیان اینکه جمهوری اسلامی غنیسازی اورانیوم را در سطح بسیار بالایی ادامه میدهد، گفت: با واژهها نمیتوان اعتمادسازی کرد، بلکه تنها راه این است که آژانس، امکان بازرسی از تأسیسات هستهای ایران را داشته باشد.
وی افزود: آژانس، هیچ ارزیابی از توانایی ایران برای دستیابی به سلاح هستهای ندارد اما مسلم است که جمهوری اسلامی، در حال ساخت سانتریفیوژهای نسل آخر است که برای غنیسازی اورانیوم در سطح بالا، کاربرد دارد.
مدیرکل آژانس تصریح کرد: آژانس، اطلاعاتی در اختیار ندارد که ثابت کند جمهوری اسلامی ایران، در حال ساخت بمب اتمی است اما تلاشها و نحوه عملکرد حکومت ایران نشانگر حرکت آنها به این سمت است.
گروسی افزود: ایران، در راه رسیدن به غنیسازی شصتدرصدی است و این میزان، بسیار نزدیک به غنیسازی نوددرصدی است که با آن میتوان، سلاح هستهای ساخت.
این مقام ارشد آژانس بینالمللی انرژی اتمی تصریح کرد: واقعیتی که مقابل چشم قرار دارد، این است که ایران دسترسی و دید بازرسان را محدود و تعدادی از دوربینهای نصبشده را از مدار خارج کرده است و حالا آنچه اهمیت دارد این است که آیا آژانس امکان بازرسی از مراکز هستهای ایران را پیدا خواهد کرد یا نه؟
گروسی همچنین گفت: در روند مذاکرات بین ایران و غرب، مواردی متعدد، ازجمله در مورد مسائل مالی، تحریمها، افراد و فعالیتهایی خاص وجود داشته که مانع دستیابی به یک توافق شده است و براساس همین موارد، واضح است که مذاکرات، نتایج قابلتوجهی نداشته است
وی در پایان خاطرنشان کرد: جمهوری اسلامی در حال حاضر بدون نظارت و بازرسیهای آژانس در حال پیش بردن برنامههای هستهای خود است و اگر توافقی حاصل نشود، وارد مرحلهای بسیار نامشخص خواهیم شد.
جوزپ بورل: فشار حداکثری علیه ایران شکست خورد
جوزپ بورل، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا در یادداشتی در روزنامه فایننشالتایمز درباره مذاکرات رفع تحریمهای ایران اظهارنظر کرد.
بورل در این یادداشت تصریح کرده که اجرای کامل توافق هستهای برجام به شدت تحت تأثیر خروج «دونالد ترامپ»، رئیسجمهور سابق آمریکا از برجام و پیگیری سیاست یکجانبه «کمپین فشار حداکثری» قرار گرفته است.
او در بخش دیگری از این یادداشت یادآوری کرده که فشار حداکثری شکست خورد. بورل مینویسد: «فشار حداکثری شکست خورد. همزمان، علیرغم حداکثر تلاش از سوی اعضای باقیمانده [در برجام] مردم ایران از عواید کامل رفع تحریمها محروم ماندند.»
مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا در ادامه به تلاشهای ادعایی خود برای هدایت مذاکرات رفع تحریمها در وین اشاره کرده است.
او نوشته است: «بعد از ۱۵ ماه مذاکرات فشرده و سازنده در وین و تعاملات بیشمار با طرفهای برجام و آمریکا من به این جمعبندی رسیدهام که فضا برای مصالحههای مهم اضافی به پایان رسیده است.»