3882 - روزی،نامه های غرب گدا ۱۴۰۲/۰۷/۲۶
روزی،نامه های غرب گدا
۱۴۰۲/۰۷/۲۶
برجام هیچ دستاوردی نداشت اما عبرت، تا دلتان بخواهد!
گذر زمان ثابت کرد که انتقادات مخالفین برجام به این توافق مبنایی بود و ریشه در واقعیتهای موجود داشت نه از سر حب و بغضهای سیاسی که جریان موافق برجام، منتقدین را با انواع و اقسام برچسبها و اتهامات مورد نوازش قرار دادند!
وبسایت الف با اشاره به عهدشکنی جدید اروپا نوشت: باید سالها سپری میشد تا ابعاد این توافق خسارتبار و ماهیت یکطرفهاش آشکار شود و برهه کنونی، مقطعی است که واقعیتهای توافق هستهای ۲۰۱۵ در حال آشکار شدن و جنبههای خسارتبارش در حال تحمیل شدن است.
با فرا رسیدن موعد کلیدخوردن بند دوم غروب برجام که مربوط به رفع تحریمهای موشکی و پهپادی است و حتی در قطعنامه ۲۲۳۱ شورایامنیت سازمان ملل هم به آن اشاره شده، شورای اروپا بهصراحت از عدم پایبندی خود به برداشتن محدودیتها و تحریمهای موشکی اشاره کرده و با وقاحت تمام از نقض این توافق سخن گفته است.
اگرچه اروپا پیش از این هم تنها در ظاهر خود را متعهد به اجرای برجام میدانست و میتوان گفت که پس از اردیبهشتماه ۹۷ و خروج ایالاتمتحده از این توافق، اروپا هم با پیروی از تحریمهای وضعشده آمریکا رابطه اقتصادی خود با ایران را قطع و بهنوعی به الزامات برجام تن نداد. اما اندک مزایای باقیماندهای چون بندهای غروب که مربوط به رفع تحریمهای تسلیحاتی بود، باعث شد تا مدافعین برجام روی این قضیه تکیه و از فواید اجرای برجام سخن گویند؛ مسئلهای که گذر زمان غلط بودن آن را ثابت کرد.
۲۶ مهرماه آمد و اروپا نشان داد که هیچ اراده و میلی - حتی در ظاهر - برای پایبندی به این توافق ندارد و ثابت کرد که برجام به گورستان تاریخ هدایت شده و کوچکترین مزیتی هم برای ایران ندارد. هر چند ممکن است برخی اینگونه تعبیر کنند که اقدام نابخردانه ترامپ، توافق هستهای را به این سرنوشت دچار کرد اما در واقع ماهیت برجام بهگونهای بود که قابلیت اجرائی شدن نداشت و تکه پازلی از برنامه گسترده غرب برای تسلیم ایران بود.
از برجام که خیر و منفعتی نصیب ایران نشد، اما باید این تجربه شکستخورده را بهعنوان سندی تاریخی و عبرتی پندآموز برای نسلهای بعد تبیین کرد؛ برجامی که صنعت هستهای را عقب راند، تحریمها را گسترده و هدفمند کرد، اقتصاد را شرطی و زیر یوغ تحولات خارجی برد و فقط شرش دامنگیر ایران شد. چشم حامیان و تدوینکنندگان برجام روشن!
تقلای غرب برای منصرف کردن ایران از نقشآفرینی مؤثرتر در جنگ غزه
آمریکا و غرب نقش مؤثر ایران در تحولات مقاومت فلسطین را میشناسند اما با انکار این نقش سعی میکنند ایران را از نقشآفرینی مستقیم منصرف کنند.
وبسایت دویچه وله با انتشار این تحلیل نوشت: از ابتدای حمله تلافی جویانه اسرائیل به غزه، احتمال نگرانی از گسترش جنگ به جبهههای دیگر مطرح بوده است. جمهوری اسلامی از ابتدا ضمن حمایت همهجانبه از عملیات «طوفان الاقصی» این پیام را داد که تمایل به مداخله در جنگ ندارد. اما در عین حال برای عدم مداخله شرط عدم حمله زمینی ارتش اسرائیل به غزه را طرح کرد. دولت آمریکا و اتحادیه اروپا نیز پیامی را با واسطه منتقل کردند که قصد درگیری با ایران ندارند.
دولت اسرائیل ضمن تهدید، تلویحا با راهکار امنیتی غرب در محدود کردن حوزه درگیری همراهی کرد. اعلام چندباره نبود نشانه و مدرک برای مشارکت جمهوری اسلامی در حمله نظامی حماس از سوی غرب نیز بیش از آنکه بازتابدهنده واقعیت باشد، تدبیری سیاسی برای اقناع ایران به اجتناب از درگیری مستقیم و یا گسترش جنگ نیابتی با اسرائیل بود.
جمهوری اسلامی در هفته گذشته حضور فعالی در مذاکرات دیپلماتیک داشت. سفر امیرعبداللهیان به کشورهای عربی و مذاکره مستقیم با رهبران حزبالله لبنان و حماس نشانگر تلاش بیوقفه حکومت ایران برای خنثیسازی فشارها به غزه و حماس است. از همان ابتدا امیرعبداللهیان نسبت به تداوم حملات نظامی سنگین اسرائیل به غزه هشدار داد و رسما گفت، جمهوری اسلامی نمیتواند بیتفاوت باشد. همزمان نیز حزبالله لبنان درگیری محدود با اسرائیل و فعال کردن درگیری در مرزهای شمالی اسرائیل را آغاز کرد. در آخرین موضعگیری، امیرعبداللهیان با طرح مواضعی متضاد تهدید کرد که «زمان برای راهحلهای سیاسی در غزه رو به پایان است» و «جبهه مقاومت» نمیتواند سکوت کند. پیشتر نیز «نورنیوز»، رسانه نزدیک به شورای عالی امنیت ملی ایران، هشدار داد که «اگر اسرائیلاشتباه کند و در تله حمله زمینی به غزه بیفتد، باید منتظر شگفتی دوم پس از طوفان الاقصی باشد».
برخی از مقامات حشدالشعبی در عراق نیز از همان روزهای اول جنگ غزه تهدید کردند که اگر درگیریها ادامه پیدا کند، آنها مداخله میکنند. جمهوری اسلامی برنامهریزی برای مداخله را انجام داده و گام به گام جلو میآید. اگر اسرائیل حمله زمینی قریبالوقوع به نوار غزه را شروع کند و حماس تحت فشار بیشتری قرار بگیرد، جمهوری اسلامی و شبکههای نیروهای تحت امرش در تنگنا قرار میگیرند تا واکنشی انجام دهند.
آسیبپذیری اسرائیل در صورت گسترش جبهههای جنگ، مشوق و نقطه امید ایران و نیروهای همسو در باز کردن حوزههای درگیری و ناامن کردن شمال اسرائیل است. در عین حال واکنش آمریکا و بریتانیا محدودیت آنها است که البته اثر بازدارنده کامل ندارد... شرایط پیچیده و متغیرهای کنترلناپذیر اجازه نمیدهد تا دوطرف درگیر برنامههایشان را در چارچوب اراده خود پیش ببرند.
افزایش ناامنی در اسرائیل و شمار کشتهشدگان و مختل شدن زندگی روزمره در اسرائیل نقطه امید و اتکای جمهوری اسلامی و شبکه نیروهای همسو با آن است. جمهوری اسلامی همچنین بر روی حمایت افکار عمومی کشورهای اسلامی نیز حساب کرده است. رصد کردن تحولات و اتفاقات نشان میدهد که دست «جبهه مقاومت» روی ماشه است و این نیروها منتظرند تا ایران دستور نهایی را به آنها بدهد؛ اگر چه از ابتدا حزبالله لبنان درگیری محدود را شروع کرده و آن را ادامه داده است.
شرایط به گونهای است که هر دو طرف ضمن عدم تمایل به گشودن جبهه جدید، ناگزیر از واکنش برای ممانعت از شکست هستند. ابعاد عملیات
«طوفان الاقصی» آنقدر گسترده بود که پتانسیل شکلگیری درگیری و تنش جدید در منطقه را ایجاد کرده است.
اسرائیل مجبور به واکنش سنگین برای بازگرداندن موازنه قوا به قبل از ۷ اکتبر و بازسازی اقتدار امنیتی است. از سوی دیگر حماس و متحدانش نیز برای جلوگیری از عقب رفتن و تثبیت دستاوردهای موردنظر، از منظر خود، راهی جز درگیری تمامقد ندارند. شکاف موجود در جامعه جهانی و سمتگیری روسیه و چین به سمت فلسطینیها و مواجهه با رویکرد حمایتی غرب از اسرائیل نیز به نوبه خود بر پیچیدگی شرایط افزوده و کار اسرائیل را برای رسیدن به اهداف مورد نظرش دشوار کرده است.
رؤیافروشی به مردم بعد از دو سال!
روزنامه شرق در مطلبی به نقل از روحانی نوشت: «ما تحت فشار بودیم که هیچ واکسن خارجی خریداری نکنیم و میگفتند بهزودی ۵۰ میلیون دوز واکسن داخلی تحویل داده خواهد شد؛ درحالیکه ما به ۱۸۰ میلیون دوز واکسن برای واکسیناسیون مردم احتیاج داشتیم و اصرار کردیم که باید خرید از خارج انجام شود.» در ادامه این مطلب آمده است: «اگر میگذاشتند در اسفند ۹۹ یا حداکثر فروردین ۱۴۰۰ برجام اجرائی میشد. آقای عراقچی مذاکراتی انجام داد که در گزارش وزارت خارجه به مجلس در ۲۱ تیر ۱۴۰۰ ابعاد آن توضیح داده شده است. البته مصوبه مجلس در ۱۱ آذر ۱۳۹۹ مانع اصلی بود.»
رئیسجمهور سابق افزود: «اگر برجام در اوایل سال ۱۴۰۰ اجرائی میشد، دستکم در طول سه سال حدود ۲۰۰ میلیارد دلار درآمد نفتی نصیب کشور میشد و به جای شش میلیارد دلار کره جنوبی هم هفت میلیارد دلار به صورت منبع کاملا آزاد در اختیار ایران قرار میگرفت؛ لتأخیر آفات.»
بعد از گذشت دو سال از دولت قبلی، شاهد اظهاراتی در خصوص اتفاقات آن سالها هستیم. اتفاقات و مسائلی که بعد از دو سال مطرح میشود. شاید فرصت گفته شدن این اظهارات در آن زمان نبوده یا شاید هم خبرهایی که الان از واکسن مطرح میشود دیر به گوششان رسیده؛ البته برای دولتی که صبح جمعه اتفاقات و مسائل کشور را مطلع میشد بعید نیست! از طرفی در دولت گذشته بود که روحانی با بیان اینکه «واکسن که سوهان قم نیست!» کمبود واکسن را توجیه کرد. در ابتدا باید اظهارات گذشته را ببینند و بعد از آن صحبت از محدودیت کنند. مدعیان اصلاحات در حالی موضوع برجام را مطرح میکنند که یکبار آنرا پیش برده و گاف دادند. گافی که اجازه بیتعهدی آمریکا را نسبت به برجام توجیه میکرد و همان دولت یک کلام نتوانست از آن جلوگیری کند. برجامی که دولت قبل، امضای کری را تضمینی برایش میدانستند. وعدههای رؤیایی و پولهای کلانی که برجام باید به مردم میداد اما حتی حق آنها (پولهای بلوکه شده در کره جنوبی) را هم زنده نکرد.
پول بلوکه شدهای که در کره جنوبی بود، برقراری دیپلماسی، ارتباط و تجارت با دیگر کشورها همه بدون برجام انجام شد. بدون رؤیاپردازی و وعدههای توخالی!