روزی نامه های غرب گدای ...
۱۴۰۳/۰۱/۲۵
جدیدترین شاهکار سرمایههای اسرائیل در ایران
تیتر یک روزنامه سازندگی «پرهیز از تشدید تنش» بود. تیتری که از بین رفتن حس انسانیت را نشان میدهد. حتی اگر با نگاه سوسیالیسم و حس ملیگرایی به این تیتر نگاه کنیم، حس حقارت و وطنفروشی را در آن متوجه میشویم.
یک رژیم نامشروعی علاوه بر کشتن زن و بچههای بیدفاع غزه، اقدام به حمله به سفارت ایران کرده و چند تن از فرماندهان ارشد کشور را در سوریه به شهادت رسانده است. آن وقت روزنامه منتسب به جریان مدعی اصلاحات صفحه یک و تیتر یک خود را به کاهش تنش و پیامهای کشورهای دیگر برای خودداری ایران در انتقام این موضوع اختصاص داده است.
هیچکس با جنگ موافق نیست ولی در جایگاهی که رژیم موقت صهیونیستی از ترس انتقام ایران فروشگاههایش از کالا و مواد غذایی خالی شده و شهروندانش را برای رفتن به پناهگاه آماده کردهاند و آموزشهای لازم را از تلویزیون برای شهروندانش پخش میکند، یک رسانه با صفحه یک خود تردید و شک و حتی توصیه به نادیده گرفتن انتقام را مخابره کند، جز حقارت و یا در دست داشتن افسارشان توسط رژیم صهیونیستی چیز دیگری را نمیرساند. اگر این نیست، خوب است برخی رسانهها در انتشار شکل و محتواهایشان دقت و تجدیدنظر کنند.
لازم به ذکر است که در سال 88، سران رژیم صهیونیستی صراحتا از افراطیون مدعی اصلاحات با عنوان سرمایههای اسرائیل نام برده و از این طیف تمجید کردند.
وزیر اسبق آموزشوپرورش در دولت سابق میگوید که روحانی، 20 دقیقه هم برای رتبهبندی معلمان وقت نگذاشت.
سید محمد بطحایی، درباره علت کنارهگیریاش از دولت روحانی میگوید: ضمن احترام فراوانی که برای آقای روحانی به عنوان رئیسجمهور که از من دعوت کرد و این افتخار را به من داد که به عنوان وزیر آموزشوپرورش خدمت کنم، قائل هستم، ما مسئلهای تحت عنوان رتبهبندی معلمان را داشتیم و این موضوع به نظر من پاشنه آشیل دولت دوازدهم و وزارت آموزشوپرورش بود.
وی با بیان اینکه تقریباً در تمام جلساتی که با همکارانم برگزار میکردم اولین سؤالشان بحث رتبهبندی معلمان بود، افزود: بنابراین من باید برای این سؤال پاسخی پیدا میکردم و مشکل را حل میکردم. تقریبا نزدیک ۶ ماه موضوع رتبهبندی معلمان در هیئت دولت مطرح و به کمیسیون ارجاع میشد. من به کمیسیون میرفتم و در آنجا توضیح میدادم اما نمیتوانستند راهحلی برای مشکل پیدا کنند و دوباره میگفتند دولت باید تصمیم بگیرد و من حدود ۶ ماه به عنوان وزیر آموزشوپرورش میان صحن دولت و کمیسیون در حال رفتوآمد بودم.
بطحایی در گفتوگو با ایرنا ادامه داد: در نهایت به آقای روحانی گفتم به عنوان کسی که رشتهام مدیریت مالی است مدلی را برای اجرای رتبهبندی دارم که هم معلمها را راضی کرده و هم ارتقای شایستگی ایجاد میکند ضمن اینکه نگرانی شما را که بار مالی خزانه است خیلی زیاد نمیکند زیرا مهمترین اشکالشان این بود که میگفتند رتبهبندی بار مالی زیادی برای خزانه دارد. آقای روحانی از من سؤال کرد که چگونه؟ و من به وی گفتم به من ۲۰ دقیقه وقت بدهید تا خدمتتان برسم، من مدلم را توضیح میدهم و شما را قانع میکنم که با مدلی که من میگویم، میتوانیم رتبهبندی را اجرا کنیم و بار مالی چندانی هم به خزانه اضافه نشود. آقای روحانی حتی به من نگاه کرد و گفت مگر چنین چیزی ممکن است! من مجدداً به او گفتم شما به من ۲۰ دقیقه وقت بدهید تا مدلم را توضیح بدهم. منتها از آنجایی که دو سه روز بیشتر برای ثبتنام مجلس وقت نداشتیم اصرار من این بود که میخواستم از این فرصت و بهانه استفاده کنم که بار سیاسی به دولت و حاکمیت وارد نشود.
بطحایی خاطرنشان کرد: اگر من استعفا میدادم مجبور بودم این حرفها را آن موقع بیان کنم در حالی که نباید بیان میکردم زیرا موجی ایجاد میشد که بههیچ عنوان به صَلاح کشور نبود اما اکنون بعد از گذشت ۴-۵ سال گفتن این حرف اشکالی ندارد در هر حال آقای روحانی حرف مرا قبول کرد و گفت وقتی را تنظیم میکند تا ظرف یکی دو روز آینده مرا ببیند. ۲۰ دقیقه از جلسه هیئت دولت گذشته بود، من به یکی از دوستان مسئول این کار که از پشتسر من رد میشد گفتم رئیسجمهور گفته است که ظرف امروز و فردا، یک ربع، ۲۰ دقیقه به من وقت میدهد که من حضوراً خدمت وی برسم و موضوعی را توضیح بدهم. آن فرد گفت که، بله رئیسجمهور نکته شما را به من گفته منتها شما را به شخص دیگری احاله کرده و گفته که با آن شخص این مسئله را ببندید.
وزیر اسبق آموزشوپرورش گفت: حقیقتاً به عنوان یک معلم با این رفتار خیلی به من برخورد. من میخواستم مسئله بزرگ کشور و نه فقط مسئله آموزشوپرورش را حل کنم و به تواناییهای خودم برای طراحی آن مدل اطمینان داشتم. وی عنوان کرد: من بعد از این اتفاق در همان جلسه هیئت دولت که در روز یکشنبهای هم بود نشستم و استعفایم را نوشتم که شاید نباید این کار را انجام میدادم زیرا یک انسان سیاستمدار پخته نباید چنین کاری را انجام بدهد. اما با این رفتار واقعا به من برخورده بود زیرا گفته بودم به عنوان نماینده معلمها، میخواهم مسئلهای را حل کنم.
بطحایی ادامه داد: استعفای من به سرعت به جریان افتاد و حتی یک مرتبه هم از دفتر آقای روحانی تماس نگرفتند که بگویند آیا شوخی میکنم یا جدی استعفا دادهام! در حالی که برای سایر وزرا گاهی این اتفاقات میافتاد و استعفا به این سادگی به جریان نمیافتاد و من این توفیق و افتخار را از دست دادم که خدمت به معلمان را ادامه بدهم. من این توضیحات را نمیتوانستم در آن زمان بیان کنم و انصافاً هدفم هم این بود که نمیخواستم برای دولت مستقر و حاکمیت هزینه درست کنم.