به وب سایت مجمع هم اندیشی توسعه استان زنجان خوش آمدید
 
منوی اصلی
آب و هوا
وضعیت آب و هوای زنجان
آمار بازدیدها
بازدید امروز: 142
بازدید دیروز: 3,648
بازدید هفته: 142
بازدید ماه: 249,435
بازدید کل: 25,859,798
افراد آنلاین: 13
اوقات شرعی

اوقات شرعی به وقت زنجان

اذان صبح:
طلوع خورشید:
اذان ظهر:
غروب خورشید:
اذان مغرب:
تقویم و تاریخ
جمعه ، ۲۹ فروردین ۱٤۰٤
Saturday , 19 April 2025
السبت ، ۲۱ شوّال ۱٤٤۶
فروردین 1404
جپچسدیش
1
8765432
1514131211109
22212019181716
29282726252423
3130
آخرین اخبار
35 - جنگ سرد فرهنگی؛ سازمان سیا در عرصه فرهنگ و هنر - جادوگر اقدامات مخفی سیا ۱۴۰۳/۰۶/۰۶
جنگ سرد فرهنگی؛ سازمان سیا در عرصه فرهنگ و هنر - 35
 جادوگر اقدامات مخفی سیا 
۱۴۰۳/۰۶/۰۶

‫کتاب جنگ سرد فرهنگی: سیا در عرصه فرهنگ و هنر [چ1] -فروشگاه اینترنتی کتاب  گیسوم‬‎

فرانسیس استونر ساندرس
ترجمه حسین باکند
در پایان بعد از ظهر روز 27 مارس در سال 1949، پلیس، بلوکی در خیابان 40 که بین دو خیابان فرعی 5 و 6 بود را بست. از بالکن خانه آزادی، که نامی بجا برای این مکان بود، هوک و ارتش خصوصی‌اش برای انبوه جمعیتی که زیر میدان برایانت جمع شده بودند دست تکان می‌دادند. ناباکوف، شخصی که به راحتی در کانون توجهات قرار می‌گرفت درباره هوک گفت: «گروه تبلیغاتچی او یک کار تبلیغاتی عظیمی را انجام داده بودند». ناباکوف از میهمانی پایان کنفرانس استفاده کرد و به ایراد سخنرانی درباره «مشکلات آهنگسازان در اتحاد جماهیر شوروی و استبداد در دستگاه فرهنگی حزب [کمونیسم] »پرداخت. ناباکوف که برای حضار سالن مملو از جمعیت خانه آزادی نطق می‌کرد، درباره استفاده از دیمیتری شوستاکوویچ در «کنفرانس صلح» ابراز تاسف کرد. سخنرانی او تشویق رعدآسای حاضرین را به دنبال داشت. ناباکوف گفت: سپس «یک چهره آشنایی را دیدم که از ردیف عقب سالن بلند شد و به سمت من آمد. او یکی از آشنایان من در برلین بود. شخصی که مانند من در اداره دولت نظامی آمریکا کار کرده بود. او به گرمی به من تبریک گفت: این [مراسم] کار بزرگی بود که شما و دوستانتان آن را ترتیب دادید، ما باید چیزی شبیه به این را در برلین انجام دهیم».
آن دوستی که نزدیک آمده و با ناباکوف گفت‌و‌گو کرده بود، مایکل جوسلسون بود. از نظر ناباکوف، حضور او در کنفرانس والدورف استوریا، و متعاقبا در گردهمایی خانه آزادی اصلا اتفاقی و از روی تصادف نبود. جوسلسون به دستور فرانک ویزنِر، جادوگر اقدامات مخفی سیا، در آنجا حاضر شده بود. این «کار بزرگ» توسط واحد ویزنر، تامین مالی می‌شد و جوسلسون آنجا حاضر گردید تا سرمایه‌گذاری انجام شده را زیر نظر بگیرد. با همکاری هوشمندانه دیوید دوبینسکی- شخصی که حضورش در سوئیت مجلل همیشه یک راز بوده- سیا پایگاه و دژ هوک در هتل والدورف را به دست آورد (دوبینسکی تهدید کرده بود اگر مدیریت هتل نتواند به دوستان روشنفکر او جا بدهد، اتحادیه‌ها هتل را تعطیل خواهند کرد)، [سیا همچنین]صورت حساب‌ها را پرداخت کرد (دوبینسکی مقدار زیادی دلار سیا به ناباکوف داد تا به سوئیت مجلل ببرد)، و پوشش گسترده و مشفقانه مطبوعاتی را تضمین کرد.
مِلوین لاسکی نیز از برلین آمده بود تا ببیند فعالیت‌های تبلیغاتی هوک چگونه در حالی شکل‌گیری است (این دو نفر در سال گذشته زمانی که هوک به عنوان «مشاور آموزشی» در منطقه اشغالی آمریکا در برلین بود، همدیگر را دیده بودند و سابقه کار در کنار هم را داشتند). جو تقابلی حاکم بر کنفرانس والدورف، لاسکی را به وجد آورد و موجبات تحقیر کامل شوستاکوویچ را فرآهم نمود. لاسکی بعدها ادعا کرد که: «او به شدت ترسو بود». «او حتی نمی‌خواست برای چیزی بایستد و مبارزه کند. اما آقای شوستاکوویچ! چیزهایی وجود دارند که از شما و حتی موسیقی شما بزرگ‌تر هستند و شما خواه‌ناخواه مجبورید به خاطر هدفی عالی‌تر، برای ورود به آن پول بدهید». 
هوک و دوستانش در هتل والدورف گمان می‌بردند که هزینه ورودی را پرداخت کرده‌اند. اما بیشتر آن‌ها از پشت پرده و صحنه گردانان اصلی این رویارویی، بی‌اطلاع بودند. نیکولا کیارامونته به تماس‌های هوک مشکوک شده بود. او تا حدودی سربسته [و غیرمستقیم] به مری مک‌کارتی هشدار داد که در برابر هوک و افسرانش بایستد. او در بسیاری از بیانیه‌های مطبوعاتی خود، در این هفته پرتلاطم، صراحتا از سیاست خارجی آمریکا حمایت کرد: «کاری که هوک و پسران در تحلیل آخر انجام می‌دهند، این نیست که بگویند از وزارت امور خارجه [راضی] و خوشحالند، اما آنها در نهایت آماده‌اند به خاطر منافع ملی، در برابر شوروی از آمریکا دفاع کنند». کیارامونته ادامه داد: «اگر بخواهیم دقیقا از زاویه دموکراتیک به قضیه نگاه کنیم، این کار در جهت یکسان‌سازی [اندیشه‌ها] انجام می‌شد و یک عمل بسیار غیرسازنده بود».
این حساسیت اولیه حقایق بسیاری را روشن کرد. مرد شایسته‌ای به عنوان یک عنصر سیاسی در مونزنبرگ تراست1 (مجموعه‌ای از روزنامه‌های کوچک، ناشران، کانون‌های فیلم و تئاتر در سراسر دنیا) کار می‌کرد. همکاری او با این سازمان باعث اصلاح نگرش و تصورات او شد. موزنبرگ تراست یک سازمان صوری/اطلاعاتی2 بود که در شورویِ قبل از جنگ [برای پیشبرد اهداف سازمان اطلاعاتی دیگر] تاسیس و به نام سرپرست آن ویلی موزنبرگ نامگذاری شده بود. اگرچه کیارامونته هنوز از آن بی‌خبر بود، اما بسیار به حقیقت نزدیک شد. اگر یک مقدار هم نزدیک می‌شد، پی می‌برد این فقط وزارت خارجه آمریکا نبود که به هوک علاقه نشان می‌داد بلکه [کارگردان اصلی هوک] سازمان جاسوسی آمریکا بود.
آرتور میلِر به این نتیجه رسید که کنفرانس والدورف به «یک پیچ گیره‌ای در جاده تاریخ» بدل خواهد گشت. او چهل سال بعد نوشت: «حتی هنوز هم چیزی تاریک و ترسناک بر خاطرات آن جلسه سایه افکنده.... جایی که مردم نشسته بودند، مانند نقاشی سائول اشتانبرگ3 (کاریکاتوریست و تصویرگر رومانیایی/آمریکایی)، [گویی] بالای سر هر کدام از آن‌ها ابری تشکیل شده و داخل هر ابر، تصاویری وجود داشت که اصلا قابل رمزگشایی نبودند. ما آنجا بودیم، سالنی مملو از افراد با استعداد و چند نابغه واقعی. 
و اگر نگاهی به گذشته بیندازیم [و تاریخ را مرور کنیم] هیچ کدام از طرفین حق مطلق نبودند، نه توجیه گران شوروی و نه مخالفان خشمگین ارتش سرخ. به بیان ساده‌تر، سیاست مجموعه‌ای از انتخاب‌هاست و خیلی از مواقع هیچ انتخابی وجود ندارد، صفحه شطرنج اجازه هیچ حرکتی را به شما نمی‌دهد».
اما کنفرانس والدورف فرصت برخی تحرکات جدید در بازی بزرگ را برای سیا فرآهم کرد. دونالد جیمسون4، مامور سیا، از این رویداد به عنوان یک «کاتالیزور» یاد می‌کند. «خبری به بیرون درز کرده بود که حکایت از راه‌اندازی یک پیکار گسترده در غرب داشت. پیکاری که تاکیدش بر نفوذ ایدئولوژیکی در سطح سیاسی بود». این یک پیام قدرتمندی برای آن‌هایی که در دولت می‌فهمیدند ماهیت اجباری توهم کمونیسم با روش‌های سنتی از بین رفتنی نیست، داشت. [جیمسون می‌گوید:] «ما اکنون فهمیدیم که لازم است کاری در قبال آن بکنیم. نه از جهت سرکوب این مردم، که البته خیلی از آن‌ها افراد بسیار شریفی بودند. بلکه بیشتر به عنوان بخشی از یک برنامه کلی که هدف غایی آن چیزی بود که اکنون می‌توانیم آن را پایان جنگ سرد بنامیم».
پانوشت‌ها:
1- Munzenberg Trust
2- front organizations
3- Saul Steinberg
4- Donald Jameson