78 - جنگ سرد فرهنگی؛ سازمان سیا در عرصه فرهنگ و هنر - ملاقات آلن دالس با راکفلر در میز ناهار ۱۴۰۳/۱۰/۰۴
جنگ سرد فرهنگی؛ سازمان سیا در عرصه فرهنگ و هنر - 78
ملاقات آلن دالس با راکفلر در میز ناهار
۱۴۰۳/۱۰/۰۴
فرانسیس استونر ساندرس
ترجمه حسین باکند
یکی از اولین قمارهای1 پس از جنگ بنیاد فورد در دیپلماسی فرهنگی بینالملل، راهاندازی برنامه انتشارات بینفرهنگی2 در سال 1952زیر نظر جیمز لافلین، ناشر نیو دایرکشنز3 (که [آثار افرادی چون] جورج اوروِل و هنری میلِر را منتشر کرد) و حافظ محترم منافع [هنر ساختارشکن] آوانگارد بود. لافلین با بودجه اولیه 500 هزار دلاری مجله پرسپکتیوز4 (به معنی دیدگاهها) را راهاندازی کرد، که هدفش [جلب نظر] چپهای غیرکمونیستی در فرانسه، انگلستان، ایتالیا و آلمان (و به زبان همه این کشورها منتشر میشد) بود. او تأکید میکرد: «هدف مجله این نیست که روشنفکران چپی را در مناظرات دوطرفه شکست دهد و یا با اقناع [و دلایل]منطقی و زیباییشناختی، آنها را از مواضع خود دور کند. بلکه بیشتر «از طریق افزایش احترام به دستاوردهای غیرمادی آمریکا در میان روشنفکران خارج از کشور، صلح را ترویج خواهد کرد».
برنامه انتشارات بینفرهنگی، که هیئتمدیره آن مملو از شوالیههای جنگ سرد فرهنگی بود، درصدد جلب آن دسته از آمریکاییهایی برآمد که احساس میکردند کار آنها «با کلیشه غالب آمریکا به عنوان جهنم تودهها تضعیف شده». مالکوم کاولی از نخستین حامیان پرسپکتیوز به شمار آمد. این مجله نسخهای از آمریکا را ارائه میداد که بسیار متفاوتتر از «فیلمها، داستانهای جنائی پلیسی، کتب و مجلات کمیک که در آنها تصاویر بیشتر از متن هستند» به نظر میرسید. یکی از دانشگاهیان به اسم پِری میلِر استدلال میکند که: «هیچ تبلیغی برای شیوه آمریکایی نباید صورت بگیرد. این نادیده انگاشتن، خود تبدیل به مهمترین عنصر تبلیغاتی، به بهترین معنا خواهد شد». پرسپکتیوز هرگز این انتظارات را برآورده نکرد. ایروینگ کریستول از آن به عنوان «مجله بنجل بنیاد فورد» یاد کرد. در پی این شکست، بنیاد فورد به راحتی متقاعد شد که حمایت مالی نشریه دِرمونات متعلق به لاسکی را بر عهده بگیرد. دِرمونات باحمایت لوسیوس کلِی در اکتبر 1948 تأسیس و با «بودجههای محرمانه» کمیسیون عالی آمریکا تأمین مالی شد. این حمایت رسمی، ادعای مستقل بودن مجله را زیر سؤال میبرد. لاسکی بسیار مایل به یافتن جایگزین برای این یارانه بود و با کمک شپرد استون، از مدیران بنیاد که زیر نظر کلِی در آلمان کار کرده بود، نهایتاً از بنیاد فورد قول کمک مالی گرفت و در بیانیه 1954 اعلام کرد: «از این پس ما مطلقاً و کاملاً آزاد و مستقل هستیم».
در 21 ژانویه 1953، آلن دالس که از آینده خود در سیا تحت رهبری آیزنهاور تازه وارد5 احساس نا امنی میکرد، در میز ناهار با دوستش دیوید راکفلر ملاقات کرد. راکفلر به شدت تأکید کرد که اگر دالس تصمیم به ترک سازمان بگیرد، منطقاً میتواند انتظار داشته باشد که از او برای ریاست بنیاد فورد دعوت شود. نیازی نیست دالس نگران آینده [شغلی] خود باشد. دو روز بعد از این ناهار، نیویورک تایمز این خبر را رفت که: آلن دالس قرار است رئیس سازمان اطلاعات مرکزی (سازمان سیا) شود.
اندکی بعد، رئیس جدید فورد معرفی شد. او جان مککلوی، نمونه تمام و کمال نفوذ و قدرت آمریکا در قرن بیستم بود. او پیش از ورود به بنیاد فورد، در پستهای دستیار وزیر جنگ، رئیس بانک جهانی، و کمیسر عالی آلمان قرار داشت. او همچنین در سال 1953 سکاندار بانک چِیس منهتن راکفلر و رئیس شورای روابط خارجی شد و بعد از ترور جان اِف کندی، منصوب کمیسیون وارن6 بود. او در طول زندگی حرفهای خود، به عنوان وکیل وال استریتی7 هفت شرکت بزرگ نفتی و مدیر شرکتهای متعدد فعالیت نمود.
به عنوان کمیسر عالی در آلمان، مککلوی موافقت کرد که پوششی برای دهها مأمور سازمان سیا، ازجمله لارنس دو نوفویل، فراهم کند. اگرچه آنها رسماً کارمندان او بودند، اما به طور غیررسمی در برابر رؤسای خود در واشنگتن پاسخگو محسوب میگردیدند و تعهد چندانی نداشتند که به مککلوی بگویند واقعاً چه کار میکردند. مککلوی، مرد کارکشته سیاست، هنگامی که ریاست بنیاد فورد را بر عهده گرفت نگاه عملگرانهای نسبت به علاقه اجتناب ناپذیر سازمان سیا به بنیاد فورد اتخاذ کرد. مککلوی در پاسخ به نگرانیهای برخی مدیران بنیاد که احساس میکردند همکاری/همپالگی با سازمان سیا جایگاه و اعتبار و استقلال بنیاد را تضعیف و خدشهدار میکند، گفت: اگر ما نتوانیم با سازمان سیا همکاری کنیم، این سازمان به راحتی با جذب یا گماردن کارکنانی در سطوح پایینتر به میان ما نفوذ خواهد کرد. راهحل مککلوی برای این مسئله، ایجاد یک واحد مدیریتی در بنیاد برای مواجه با سازمان سیا بود. هدایت آن را مککلوی و دو افسر بنیاد بر عهده داشتند. هر بار که سازمان میخواست از این بنیاد، چه به عنوان پوشش و یا گذرگاه استفاده کند؛ باید از این سه نفر مشورت میگرفت. کای بِرد، زندگینامه نویس مککلوی توضیح داد: «آنها [مسئله را] در این کمیته ویژه بررسی میکردند و اگر احساس میشد که یک کار منطقی است و علیه منافع بلندمدت بنیاد نخواهد بود، طرح به کارکنان داخلی و دیگر افسران بنیاد بدون اینکه از منشأ طرح پیشنهادی اطلاع داشته باشند، منتقل میگردید.»
پانوشت:
1- سرمایهگذاری پرخطر
2- Intercultural Publications
3- New Directions: مسیرهای نو
4- Perspectives
5- مدیر جدید سیا، یعنی تازه به این سمت گمارده شده بود.
6- Warren Commission کمیته تحقیق و تفحص در مورد قتل جان اف کندی. این کمیسیون توسط رئیسجمهور لیندون بی جانسون تشکیل شد.
7- Wall Street attorney وکیل وال استریت یعنی وکیل کارکشته، زبده و ربطی به مکان خاصی ندارد و از وال استریت برای بیان حرفهای بودن فردی در شغلی و کاری استفاده میشود.