80 - جنگ سرد فرهنگی؛ سازمان سیا در عرصه فرهنگ و هنر - بنیاد راکفلر بخش لاینفک ماشین جنگ سرد آمریکا ۱۴۰۳/۱۰/۰۹
جنگ سرد فرهنگی؛ سازمان سیا در عرصه فرهنگ و هنر - 80
بنیاد راکفلر بخش لاینفک ماشین جنگ سرد آمریکا
۱۴۰۳/۱۰/۰۹
فرانسیس استونر ساندرس
ترجمه حسین باکند
شپرد استون رابط کلیدی کنگره و بنیاد فورد به شمار میرفت و به خاطر ایجاد ساختار و رویههایی که دولت آمریکا و گروههای خصوصی به وسیله آن در مناسبات جهانی شرکت میکردند، جایگاهی برای خود دست و پا کرده بود.
او که قبل از جنگ، ویراستار یکشنبه نیویورک تایمز بود، [بعد از جنگ] رهسپار خدمت در 2-G (اطلاعات ارتش) شد و بعد، زیر نظر مککلوی در آلمان مدیریت امور عمومی را برعهده گرفت که در این کسوت حمایتهای دولتی به [مجله] دِرمونات را کسب کرده بود. جان مککلوی که ید طولایی در جنگ روانی داشت، فراوان به استون فکر میکرد تا او را به عنوان جانشین شایستهای به جای مدیر کنار رفته هیئت راهبردهای روانشناختی1 در سال 1951 پیشنهاد کند.
استون وارد این شغل نشد و در عوض به بنیاد فورد پیوست. در طول فعالیتش [در بنیاد فورد] به قدری به سازمان سیا نزدیک گردید که بسیاری بر این باور بودند او یکی از افراد این سازمان است. یکی از مأموران به طور مبهم اظهار داشت: «شپ از افراد سیا نبود، گرچه ممکن است در آن آبها ماهیگیری کرده باشد2». او در سال 1953 به دعوت جوسلسون یک ماه را در اروپا سپری و با افراد کلیدی کنگره دیدار کرد. استون بعد از اینکه از سال 1954 مدیر بخش بینالملل بنیاد فورد شد، ارزشی دوچندان برای کنگره پیدا نمود. بنیاد راکفلر که از بنیاد فورد کمتر نبود بخش لاینفک ماشین جنگ سرد آمریکا به حساب میآمد. خیر اصلی این بنیاد که در سال ۱۹۱۳ تاسیس شد، جان دی راکفلر سوم افسانهای بود.
داراییهای بنیاد بدون احتساب ۱۵۰ میلیون دلار مازاد در صندوق برادران راکفلر به بیش از ۵۰۰ میلیون دلار میرسید. صندوق برادران راکفلر اندیشکده بزرگی محسوب میگردید که در سال۱۹۴۰ در نیویورک تاسیس شد. این بنیاد در سال ۱۹۵۷ تاثیرگذارترین ذهنهای آن دوره را تحت لوای طرح مطالعاتی ویژه که وظیفه آن تلاش برای تعریف سیاست خارجی آمریکا بود، گرد هم جمع کرد.
میزگرد [مشورتی] دومی به منظور مطالعه روی اهداف و راهبرد امنیت بینالملل تعیین شد که اعضای آن شامل هنری و کلِر بوث لوس، لارنس راکفلر، تاونسند هوپس (به نمایندگی از شرکت جوک ویتنی)، نلسن راکفلر، هنری کیسینجر، فرانک لیندزی و ولیام باندی از سازمان سیا بود. همگرایی بین پولهای میلیاردی بنیاد راکفلر و دولت آمریکا حتی از بنیاد فورد فراتر رفت. جان فاستر دالس و بعداً دین راسک، هر دو از ریاست بنیاد راکفلر به سمت ریاست وزارت امور خارجه رفتند. از دیگر وزنههای سنگین جنگ سرد میتوان به جان جِی مککلوی و رابرت آلاوِت که هر دو از امنای بنیاد راکفلر بودند، اشاره کرد.
موقعیت مرکزی نلسون راکفر در این بنیاد تضمینکننده روابط نزدیک با محافل اطلاعاتی ایالات متحده به نظر میرسد: او مسئول کل اطلاعات در آمریکای لاتین در طول جنگ جهانی دوم بود. بعدها همکار او در برزیل سرهنگ جِی سی کینگ رئیس فعالیتهای مخفی سیا در نیمکره غربی شد. وظیفه نلسون راکفلر هنگامی که توسط آیزنهاور به عضویت شورای امنیت ملی در سال 1954 منصوب شد، تأیید عملیاتهای مخفی مختلف بود. اگر او در مورد فعالیتهای سیا به اطلاعات بیشتری نیاز داشت، میتوانست به راحتی از دوست قدیمیاش آلن دالس بخواهد در یک جلسه حضوری توضیحات کافی را به او بدهد. یکی از بحثبرانگیزترین این فعالیتها، برنامه تحقیقات کنترل ذهن (یا کاندیدای منچوری)3 سازمان سیا در طول دهه ۱۹۵۰ بود. این تحقیق با [همراهی] کمکهای مالی بنیاد راکفلر انجام شد.
نلسون راکفلر در طول جنگ به اداره واحد اطلاعاتی خود اشتغال داشت و در صفوف دفتر خدمات راهبردی غائب بود و در واقع یک دشمنی مادامالعمر با ویلیام دونوان ایجاد کرد. اما هیچ تعصبی در قبال کهنه سربازان دفتر خدمات استراتژیک OSS وجود نداشت و [آنها به راحتی] فوج فوج جذب بنیاد فورد میشدند. در سال ۱۹۵۰ چارلز بیفاس که از دار و دسته دفتر خدمات استراتژیک OSS بود، رئیس بخش علوم انسانی بنیاد شد. دستیار او [در بخش علوم انسانی] یکی دیگر از کهنهسربازان دفتر خدمات استراتژیک OSS، به نام چادبورن گیلپاتریک بود که مستقیما از سازمان سیا به آنجا آمد. این دو، رابط اصلی کنگره آزادی فرهنگی و مسئول اعطای یارانههای بزرگ به واحد جوسلسون بودند.
پانوشتها:
1- Psychological Strategy Board
2- یعنی گذرش به سیا افتاده باشد
3- ULTRA (or “Manchurian Candidate”)