به وب سایت مجمع هم اندیشی توسعه استان زنجان خوش آمدید
 
منوی اصلی
آب و هوا
وضعیت آب و هوای زنجان
آمار بازدیدها
بازدید امروز: 5,281
بازدید دیروز: 4,017
بازدید هفته: 5,281
بازدید ماه: 144,453
بازدید کل: 25,131,363
افراد آنلاین: 16
اوقات شرعی

اوقات شرعی به وقت زنجان

اذان صبح:
طلوع خورشید:
اذان ظهر:
غروب خورشید:
اذان مغرب:
تقویم و تاریخ
شنبه ، ۲۲ دی ۱٤۰۳
Saturday , 11 January 2025
السبت ، ۱۱ رجب ۱٤٤۶
دی 1403
جپچسدیش
7654321
141312111098
21201918171615
28272625242322
3029
آخرین اخبار
83 - جنگ سرد فرهنگی؛ سازمان سیا در عرصه فرهنگ و هنر - تأکید «نظریات اجتماعی غیرعقلانی» بر نقـش نخبـگان ۱۴۰۳/۱۰/۱۸
جنگ سرد فرهنگی؛ سازمان سیا در عرصه فرهنگ و هنر - 83
تأکید «نظریات  اجتماعی غیرعقلانی» بر نقـش نخبـگان
  ۱۴۰۳/۱۰/۱۸
‫کتاب جنگ سرد فرهنگی: سیا در عرصه فرهنگ و هنر [چ1] -فروشگاه اینترنتی کتاب  گیسوم‬‎
فرانسیس استونر ساندرس
ترجمه حسین باکند
نظام اعتقادی1 و چارچوب نظری PSB ابتداً در سند راهبردی PSB D-33/2 مطرح شد. خود سند هنوز از حالت طبقه‌بندی خارج نشده است2، چارلز برتون مارشال، افسر نگران PSB، در یک یادداشت داخلی طولانی، آزادانه از قسمت‌هایی که ذهن او را بیشتر درگیر گرده بود نقل قول کرد. او می‌پرسد: 
«چگونه یک دولت می‌تواند نظام اعتقادی وسیع خود را بدون اینکه رنگ تمامیت خواهی به خود بگیرد پیش ببرد. سند هیچ توجهی بر این موضوع نداشته و در واقع یکرنگی را بر تنوع ترجیح داده است. نظام اعتقادی او3 بر توجیه‌ یک اعتقاد و ساختار اجتماعی خاصی استوار است. مجموعه‌ای از اصول برای آرمان‌های بشری فرآهم می‌کند و از همه شاخه‌های اندیشه بشری استقبال می‌نماید - در همه زمینه‌های فکری، از مردم‌شناسی و آفرینش‌های هنری گرفته تا جامعه‌شناسی و روش‌شناسی علمی». مارشال (که قرار بود به مخالف سرسخت PSB تبدیل شود) به انتقاد از فراخوان سند برای راه‌اندازی ماشین تولید ایده‌ها پرداخت. ایده‌هایی که می‌بایست به صورت سازماندهی شده و علمی شیوه زندگی آمریکایی را نشان می‌دادند. این سند، تولید یک نظام اعتقادی با سازوکاری هماهنگ را پیش‌بینی می‌کرد. جمع‌بندی او قاطع بود: «من نام این را همان تمامیت‌خواهی می‌گذارم».
مارشال همچنین با تکیه PSB بر «نظریات اجتماعی غیرعقلانی» که بر نقش نخبگان تأکید می‌کرد، به شیوه‌ای که یادآور [نظریات] پارتو، سورل، موسولینی و مانند آن بود، مخالفت کرد. آیا این مدل‌ها توسط جیمز برنهام در کتاب ماکیاولیست‌های او استفاده نشده بود؟ شاید در هنگام تهیه پیش‌نویس [سند]PSB D-33/2 یک نسخه از کتاب [برنهام] در دسترس بوده و [در نوشتن سند] از آن بهره برده‌اند. به احتمال زیاد جیمز برنهام خودش هم هنگام تهیه سند در جلسه حاضر بوده و در تهیه آن نقش داشته‌ است. مطمئناً این نظریه حکومت نخبگان که اکنون مارشال به چالش می‌کشید، متعلق به برنهام بود‌. مارشال ادامه داد: «درجه اهمیت افراد [عادی] به رتبه سوم تنزل پیدا کرده است». «نخبگان تنها گروهی هستند که مهم شمرده می‌شوند». نخبگان به عنوان «گروه محدودی که قادر و علاقه‌مند به دستکاری [ذهن] در حوزه‌های اعتقادی هستند» تعریف می‌شوند. صاحبان اندیشه که در شکل دادن، و یا حداقل فراهم کردن بستر تغییر گرایش‌ها و نظرات آن‌ کسانی که به نوبه خود مخاطب عمومی دارند نقش دارند. بر اساس برداشت مارشال، PSB برنامه‌ریزی کرده بود که روی نخبگان در تمامی حوزه‌ها کار کند تا از این طریق بتواند روی مخاطبین آنها اثر بگذارد و «فلسفه آنها را مطابق اندیشه و فلسفه برنامه‌ریزان بگرداند». استفاده از نخبگان محلی به پنهان کردن منشأ آمریکایی تلاش‌ها کمک خواهد کرد «به طوری که در ظاهر یک اتفاق بومی [و درون‌زا] به نظر می‌رسد». اما هدف آن فقط خارجی‌ها نبود. اگرچه سند هرگونه قصد برای اثرگذاری تبلیغاتی روی جامعه آمریکایی را رد می‌کرد، [اما] خود را متعهد کرده بود که با تزریق ایده‌های صحیح به کتاب‌های کمیک نظامیان و واداشتن ماموران مراکز نظامی به تبلیغ آنها، در میان نظامیان رسوخ کرده و به جهت‌دهی افکار آن‌ها بپردازد.
انتقادات شدید آقای مارشال ضربه دقیقی به اصول اولیه برنامه جنگ فرهنگی مخفی آمریکا وارد کرد. نظریه [حاکمیت] نخبگان به عنوان زیربنای نظام اعتقادی سند PSB‌، دقیقا همان مدلی بود که سازمان سیا برای توجیه استقبال [خود] از چپ‌های غیرکمونیستی و حمایت از کنگره آزادی فرهنگی استفاده کرد. دونالد جیمسون، مامور سازمان سیا، درمورد استفاده از روشنفکران نخبه برای توسعه «فلسفه‌ای که در اندیشه برنامه‌ریزان بود» اظهار داشت: آن هنگام که پای نگرش‌هایی که سازمان سیا می‌خواست از طریق این فعالیت‌ها القاء کند، در میان بود، چیزی که مطلوب آنها به نظر می‌رسید، تولید افرادی بود که با منطق و اعتقاد خودشان بپذیرند، هر چیزی که دولت ایالات متحده انجام می‌دهد درست است. اما انتقادات مارشال گویی بر گوش‌های کر فرود آمده بود! ریموند آلن مدیر PSB به اعلامیه بزرگ [استقلال] اشاره کرده و گفت: «اصول و آرمان‌های مندرج در اعلامیه استقلال و قانون اساسی برای صدور است و... میراث بشر در همه‌جا. ما باید بر خواسته‌های اساسی همه آحاد بشر که به اعتقاد بنده برای یک کشاورز در کانزاس و یک کشاورز در پنجاب یکسان است، اصرار کنیم». 
و در مِی 1952، PSB نوپا رسماً مسئولیت نظارت بر سرعت و زمان‌بندی برنامه جنگ روانی سازمان سیا، با اسم رمز «پَکیت4» را به عهده گرفت. این امر امکان نظارت بر سازمان سیا برای اعمال فشار روی «رهبران اندیشه» در خارج از کشور از جمله روزنامه‌نگاران و تحلیلگران، هنرمندان، اساتید دانشگاه و دانشمندان که کمونیسم به خوبی بر آن‌ها نفوذ کرده بود را فراهم می‌کرد. بازگرداندن این چهره‌های اثرگذار به آرمان «آزادی و آزاد زیستن» مستلزم برنامه‌های «چون همکاری‌ها، گردهمایی [و استفاده از] کتاب‌های تخصصی، دست‌نوشته‌ها، کتابخانه‌ها، نظرات مختلف، اساتید برجسته و غیره بود». با این اسلوب، PSB اکنون مسئول نظارت بر جنبش بازتسلیح اخلاقی، پیکار برای آزادی، رادیو اروپای آزاد، [جنبش] صلح و آزادی5، کمیته آزادی فرهنگی آمریکا، و حتی عملیات‌هایی چون پخش از کشتی‌ها، «تصاویر متحرک سه‌بعدی» و «استفاده از ترانه‌های محلی، فولکلور، حکایت‌های عامیانه و داستان‌گویان دوره‌گرد را برعهده می‌گرفت. تا ژوئن 1953 پکیت تنها بخشی از «برنامه اثرگذاری» PSB بود، که «اهداف روانشناختی» آن در سند جدید تحت عنوان: «توسل به روشنفکران و کارشناسان و گروه‌های شکل‌دهنده فکر» به منظور «بر‌هم‌زدن نظم فکری حاکم بر جهان که پایه فکری کمونیسم و سایر نظامات6 در تخاصم با آمریکا و جهان آزاد » تعریف می‌شد. استدلال می‌شد که این کارزار قانع کردن، موجب گیجی سردرگمی تردید و از دست رفتن اعتماد به الگوهای فکری پذیرفته شده کمونیست‌های مطمئن و شیفتگان دربند [که حاضر بودند هرچیزی را فدای کمونیست بکنند] خواهد شد». 
سازمان سیا دستور یافت «به فعالیت‌هایی بها دهد که از اهداف این برنامه حمایت می‌کنند». کمتر از دو سال پس از تشکیل آن، PSB «نهایتاً موفق شد خود را به عنوان بخش لاینفک توسعه و اجرای سیاست خارجه جا بیندازد».
پانوشت:
1- دکترین
2- همچنان به صورت محرمانه باقی مانده است.
3- سند
4- Packet پاکت، بسته
5- Paix et Liberté
6- نظامات فکری