روزی نامه های غرب گدای ... ۱۴۰۳/۱۰/۱۵
روزی نامه های غرب گدای ...
۱۴۰۳/۱۰/۱۵
خواسته مدعیان اصلاحات از مجلس «نقد» هرگز، «استیضاح» ممنوع
وضعیت نابسامان اقتصادی در چند ماه گذشته نمایندگان مجلس را به طرح پرسش از وزیر اقتصاد واداشت.
یک از عوامل بروز نابسامانی در حوزه اقتصاد، اتخاذ سیاستهای غلط و هیجانی در بازار بالاخص بازار ارز است که موجب فرار سرمایه و سرمایهگذار میشود. علاوهبر این مسئله نوسان اقتصادی نارضایتی عمومی را به همراه داشته و موجب کاهش محبوبیت خواهد شد.
برهمین اساس، مدیریت دستگاه اقتصادی به عنوان یک حوزه مؤثر و مستقیم بر خانواده (در سطح خرد) و جامعه (در سطح کلان)- عامل تثبیت یا سستی اراده عمومی- در حمایت از آرمانهای یک نظام سیاسی است.
با توجه به اهمیت مسائل اقتصادی و تاثیر آن بر زندگی مردم، باید در نظر داشت که سیاستگذاری در حوزه اقتصاد عرصه آزمون و خطا نیست و هرگونه کوتاهی یا سهلانگاری به هدر رفتن سرمایه اجتماعی منجر خواهد شد.
به عبارتی دیگر یکی از اقتضائات زیست در دوره «اقتصاد مقاومتی» اتکا به باور عمومی و اعتماد مردم به عنوان سرمایه اجتماعی است که در صورت سهلانگاری از بین خواهد رفت.
به هر ترتیب، معضلات اقتصادی مولود سیاستگذاریِ غلطِ افراد منتخب است. با توجه به این مسئله، منتخب (وزیر) و انتخابکننده (رئیس دستگاه اجرائی) هر دو به یک اندازه در پیدایش شرایط موجود نقش داشته و مسئول پاسخگویی به مردم هستند.
گفتنی است، اخبار منتشر شده درخصوص طرح پرسش از وزیر اقتصاد جنبه هشدار و اولتیماتوم دارد.
در راستای اخبار منتشر شده مبنی بر طرح پرسش از وزیر اقتصاد، روزنامه زنجیرهای «دنیای اقتصاد» روز گذشته ذیل تیتر «استیضاح راهحل بازار ارز نیست» نوشت: «بهترین اقدام برای حل مشکلات موجود از جمله افزایش نرخ ارز هماندیشی و همدلی میان دولت و مجلس است و در این شرایط استیضاح وزیر اقتصاد نه تنها مشکلی را حل نمیکند، بلکه پالس منفی به بازار خواهد داد. بر همین اساس روز سهشنبه محمدباقر قالیباف در نطق پیش از دستور در مجلس گفت که همه و مخصوصا نیروهای انقلابی باید به این امر توجه داشته باشند که مردم فقط و فقط دنبال کنترل قیمت ارز هستند و تا زمانی که جلسات نظارتی در سطوح مختلف مجلس و پیگیریها در جلسات هماهنگی بین قوا به بنبست نرسد، اقداماتی مانند استیضاح در اوج بحران قیمت ارز، خطاست. چنین تصمیمی هر چند ممکن است برای مجلس آورده سیاسی بیاورد، اما آنچه در عمل اتفاق میافتد لطمه به اقتصاد و زندگی مردم است».
روزنامه زنجیرهای اعتماد نیز در مصاحبه با محمد وکیلی ذیل تیتر «تلاش سايهنشينان براي بر هم زدن وفاق» نوشت: «در اينكه وضع مردم خوب نيست ترديدي وجود ندارد. در اينكه بايد در مورد برخي سؤالها به خصوص سياستهاي ارزي نقد و بررسي صورت گيرد، ترديدي وجود ندارد، اما اينكه سهم اين مشكلات را به دوش دولت چهاردهم بيندازيم غيرمنطقي است. يك دولت 4 ماهه نميتواند خالق يك چنين شرايطي باشد. اينكه برخي دولت چهاردهم را تنبيه كنند به خاطر وضعي كه سهم چنداني در پيدايش آن نداشته نه منصفانه است و نه جوانمردانه. البته استيضاح و سؤال، حق مجلس است و مجلس را نبايد به لحاظ وظايف نظارتياش سركوب و تحقير كرد. وظيفه مجلس نظارت است و ابزارهاي آن هم مشخص شده است».
در ادامه این مصاحبه آمده است: «اينكه يك جريان سايهنشين در كمين بنشيند تا از آب گلآلود وضعيتهايي كه دولت در بروز آنها نقشي نداشته و تلاش كند از اين آب گلآلود ماهي گرفته، اعتماد به نفس دولت را بگيرند و نقشه كشيدن صندلي از زير پاي دولت داشته باشند، ناجوانمردانه است. البته مردم به خوبي آگاهند كه كدام جريانات پشت پرده در پيگيري موضوع استيضاح و سؤال از دولت نقش دارند و چقدر صادقاند و چقدر در راستاي منافع سياسي و جناحي اين اقدامات را انجام ميدهند».
اقتصاد بدون قید، اقتصاد آزاد نیست
اقتصاد- بدون سیاستگذاری و قید- موجب شکاف طبقاتی، سرمایهسالاری و استثمار افراد کمتوان خواهد شد؛ به عبارتی دیگر مسئولین حوزه اقتصادی باید در راه تعادل و تنظیم گام برداشته و شرایط بهرهمندی منصفانه را فراهم کنند. این مسئله از فقر روزافزون جلوگیری خواهد کرد.
لازم به ذکر است اقتصاد مقید و اقتصاد دستوری تفاوت ویژه و قابلاعتنا دارند. یکی از وظایف مسئولین حوزه اقتصاد مدیریت بحران و قیدگذاری اقتصادی است. مسئلهای که گاهی با «دستور» و «فرمان» اشتباه گرفته میشود.
علیایحال عدم توانمندی در مدیریت و سهلانگاری در حوزه کلانی چون اقتصاد با نقد اهالی رسانه مواجه خواهد شد. با این وجود مدعیان اصلاحات با تکیه بر شعار «وفاق» خواهان چشمپوشی نسب به ناکارآمدی افراد هستند. علاوه بر این مسئله، طیف سیاسی موسوم به اصلاحات نقد را معادل تخطئه و سیاهنمایی گرفته و دریچه اظهار نظر و ابراز عقیده را با برچسبهایی چون «تندرو» و «بیشناسنامه» میبندند.
بالاخره ترامپ چراغ سبز داد یا بایدن شُل کرد؟
روزنامه غربگرای هممیهن در مطلبی مدعی شد افزایش صادرات نفت ایران، به دلیل چراغ سبز ترامپ به ایران است. این روزنامه به نقل از کارشناس[!] خود نوشته است: «دونالد ترامپ رئیس جمهور جدید آمریکا در دوره انتخابات موضع مثبتی در قبال ایران داشت و اینگونه به نظر میرسد که به دنبال آرامش در خاورمیانه است تا منفعت اقتصادی ببرد.»
معلوم نیست روزنامه هممیهن دقیقاً به کدام موضع مثبت ترامپ اشاره میکند چون او در تبلیغات انتخاباتیاش ضمن اعتراف به اینکه: «من انواع تحریمها را علیه ایران اعمال کردم» گفت: «اگر دوباره رئیسجمهور شوم، حکومت ایران را بهطور کامل تحریم میکنم.» ترامپ همچنین پس از ماجرای تیراندازی به سمتش در جریان یک سخنرانی انتخاباتی، ایران را تهدید کرد که اگر اتفاقی برایش بیفتد «بزرگترین شهرها و کل کشور ایران را به خاک و خون میکشد.»
اینکه غربگرایان ایرانی از کدام قسمت از این مواضع احساس مثبت داشتهاند به هنر آنها در تحریف واقعیات و نگاه عاشقانهشان به ایالات متحده و شخص ترامپ برمیگردد. اما نکته جالب اینجاست که آنها تا همین چند ماه پیش مدعی بودند افزایش فروش نفت ایران به دلیل «شُل کردن» پیچ تحریمها توسط بایدن است و از این طریق نسخه مذاکره با آمریکا میپیچیدند. به نظر میرسد اکنون که رئیسجمهور آمریکا تغییر کرده آنها تحلیلشان را به روز کرده و همان نسخه همیشگی را تجویز میکنند؛ این بار البته با سفیدشویی ترامپ!
برای آنها هدف؛ مذاکره با آمریکا است. به همین دلیل تمام رویدادهای جهان را طوری تفسیر میکنند که در نهایت به همین هدف برسند. دیروز میگفتند فروش نفت ایران به دلیل «شُل کردن بایدن» است و میتوان با او توافق کرد. امروز میگویند فروش نفت نشانه «چراغ سبز ترامپ» است و باید به استقبال مذاکره با او رفت.
گفتنی است صادرات نفت ایران با خروج آمریکا از برجام، به دلیل خوشبینی مقامات وقت ایران به آمریکا و برجام و در نتیجه تعطیل کردن ساز و کارهای دور زدن تحریم؛ به شدت کاهش پیدا کرد تا جایی که محمدباقر نوبخت معاون وقت برنامه و بودجه گفت «یک قطره نفت هم نمیتوانیم بفروشیم» اما پس از مدتی با فعال شدن مجدد شبکه فروش ضد تحریمی ایران؛ این صادرات شروع به افزایش کرد. با روی کار آمدن دولت شهید رئیسی و جدیت دولت سیزدهم در خنثیسازی تحریم؛ صادرات نفت ایران جهش فوقالعادهای پیدا کرد و با وجود افزایش تحریمها توانست رکود فروش نفت در زمان انعقاد برجام را هم بشکند. در ماههای اخیر به دلیل نیاز داخلی و همچنین تحریمهای جدید آمریکا برای مدتی این صادرات کاهش داشت و سپس به روند افزایشی خود بازگشت. در تمام این موارد جریان غربگرای داخلی با سانسور توانایی ایران در خنثیسازی تحریمها که حتی منابع غربی نیز به آن اذعان کردهاند؛ با ارائه نشانی غلط به افکار عمومی، افزایش یا کاهش صادرات نفت را به «خواست و اراده آمریکا» نسبت دادهاند.
از رقص در زندان تا تولید انیمیشن توسط بیبیسی
فیلم رقص «ن.م» در بند زنان زندان اوین آنهم برای کسی که محکوم امنیتی است و علیالقاعده باید نسبت به محکومین دیگر این زندان، محدودیتهای بیشتری داشته باشد گویای همه واقعیتهای موجود در اوین و دروغینهایی است که تاکنون توسط رسانههای دشمن پمپاژ میشود.
بار دیگر بند زنان زندان اوین سوژه و خوراک خبری ضد انقلاب شد و تقریباً در تمام این سوژهها «ن.م» محور این دسته اخبار بوده است. اخیراً فیلمی از این محکوم امنیتی بیرون آمده که او در حال رقص است و برخی دیگر از محکومان این بند هم او را همراهی میکنند.
این در حالی است که همواره تصویری از بند زنان زندان اوین در رسانههای خارجی منعکس میشده که با واقعیت موجود در این بند 180 درجه تفاوت داشته است. آنچه رسانههای دشمن از وضعیت «ن.م» در ماههای اخیر در اوین گزارش میدادند زنی گرفتار در بند، فاقد هیچگونه وسایل رفاهی، دچار انواع بیماریهای سخت، گرسنه و تشنه و همواره زیر شکنجه بوده است، ولی تصاویر بیرون آمده از او در حال رقص نه با لباس زندان، بلکه با لباس شاد همراه با زیورآلات مجالس عروسی و پارتیهای شبانه، چهره متفاوتی از او را به نمایش گذاشت. انتشار این ویدئو از «ن.م» نشان داد که نهتنها وی با واکر و بیماری در زندان تردد نمیکند بلکه آنقدر آمادگی جسمانی دارد که میتواند میاندار رقص جمعی در زندان باشد.
اکنون که او برای مرخصی از زندان بیرون آمده است باید در انتظار تولید چند فیلم و انیمیشن دیگر توسط بیبیسی و رسانههای دشمن از شرایط بد بند زنان زندان اوین بود. همین چندی پیش بود که بیبیسی یک مستند دروغین انیمیشنی از داستان زندگی زنان زندانی در این بند تولید و با صدای نازنین زاغری پخش کرد که در آن، بند زنان اوین را بدنامترین زندان ایران که تنها دارای یک هواخوری کوچک با دیوارهای آجری و نمای محدود است، به تصویر کشیده بود. در این مستند دروغین، نامی از سه زن زندانی برده شده است که طعمه بودند تا افرادی همچون «ن.م» بتوانند با تولید چنین محتواهایی از جوایز بینالمللی برخوردار باشند.
داستان بند زنان اوین آنقدر شور شده بود که داد فائزه هاشمی را هم در آورد و او پس از انتخابات ریاست جمهوری برخی از زندانیان این بند را افرادی باندباز، دروغگو و دیکتاتور خطاب کرد. او در گزارشی از زندان اوین، «ن.م» را متهم به فاشیسم کرده که صدای مخالفان را حذف میکند. فائزه هاشمی مدعی شده بود که باند «ن.م» در زندان به دنبال قتل او بودهاند زیرا برخی زندانیان میخواستند رأی بدهند و باند همین خانم رقاص اجازه رأی دادن را با بادیگاردهایی که جلوی بند گذاشته بود، به کسی نمیدادند.
فائزه هاشمی در نامه خود نوشته بود: بعد از انتخابات نسبت به افراد غیرهمراه با خود و یا منتقد خود با انگهای نادرستی چون مزدور، دارای مأموریت، آدمفروش، جاسوس، حکومتی، کارمند دولت در اینجا و... وارد شده و مشابه گروههای فشار با ایجاد فضای وحشت و خفقان سعی در ساکت کردن آنها کرده و بعضاً موفق هم میشوند.
با ایجاد هیاهو و فحاشی و شعار، مانع رأی دادن برخی از زندانیان در انتخابات ریاستجمهوری اخیر شدند. از ۸ صبح تا ۱۲ شب روز جمعه در راهروی منتهی به درب خروجی بند نشستند و اجازه عبور ندادند. فضا بهقدری خوفناک بود که زندانبانان نیز جرأت باز کردن در برای عبور رأیدهندگان را نداشتند و این ۸ نفر نتوانستند رأی بدهند!
فائزه هاشمی در بخش دیگری از روایت خود دست به افشاگری علیه اخبار جعلی از زندان به بیرون که اغلب مورد استفاده رسانههای ضدانقلاب نیز قرار میگیرد پرده برداشته و نوشته است که این باندهای وابسته به نفاق گزارشهای دروغین به بیرون از اندرزگاه میفرستند که با واقعیت کیلومترها فاصله دارد، هاشمی در ادامه نامه خود مینویسد: در فرهنگ لغات آنها، ممنوعالملاقاتی یعنی تبدیل یک جلسه ملاقات حضوری به ملاقات کابینی. عدم دسترسی به پزشک، یعنی ویزیت شدن زندانی دو هفته یکبار توسط پزشک زنان، دو نوبت یا بیشتر سونوگرافی در دوران حاملگی، چک شدن فشار و قند و... چند بار در هفته و حضور پرستار در موارد ضروری. تغذیه نامناسب، یعنی در اختیار داشتن مواد غذایی خام ماهانه ازجمله لبنیات و حبوبات و برنج و... و دریافت ناهار و شام آماده بهصورت روزانه با هزینه زندان و امکان خرید روزانه از فروشگاه کوچک زندان و خریدهای هفتگی از بیرون با خرج از جیب خود. در صورت اعتراض به این نحوه نادرست خبررسانی، متهم میشوی به انجام مأموریت حکومتی برای عادیسازی شرایط زندان و یا شنیدن این عبارات «آنچه ما میگوییم درست است» و دریافت بارانی از حملات و تخریبها و تهدیدها...
فیلم رقص «ن.م» در بند زنان زندان اوین آنهم برای کسی که محکوم امنیتی است و علیالقاعده باید نسبت به محکومین دیگر این زندان، محدودیتهای بیشتری داشته باشد گویای همه واقعیتهای موجود در اوین و دروغینهایی است که تاکنون توسط رسانههای دشمن پمپاژ میشود و این خانم از سادگی برخی محکومین این بند برای کسب امتیازهای مادی و البته ایجاد بدبینی به نظام سوءاستفاده میکند.
تاریخ خبر: ۱٤۰۳/۱۰/۱۶، ۰۶:۲٤:۵۰ بازدیدها: 53