روزی نامه های غرب گدای ... ۱۴۰۳/۱۰/۲۹
روزی نامه های غرب گدای ...
۱۴۰۳/۱۰/۲۹
برآشفتگی پادوهای رسانهای غرب از توافق ضد تحریمی تهران- مسکو
امضای توافق جامع میان ایران و روسیه، با عصبانیت رسانههای فارسی زبان بیگانه مواجه شدند. در این میان و در حالی که برخی نشریات مدعی اصلاحطلبی و حمایت از دولت، خبر امضای قرارداد از سوی پزشکیان و پوتین را به طور کامل سانسور کرده بودند، برخی دیگر مذاکره با آمریکا را برجسته کردند.
روزنامه زنجیرهای هم میهن (وابسته به کرباسچی) هیچ تیتری درباره این توافق مهم ضد تحریمی منتشر نکرد و عوض آن، خودکشی طنزنویس آمریکا نشین را عکس اول خود کرد تا میزان سرخوردگی خود را هم به نمایش گذاشته باشد. روزنامه سازندگی هم از قول حسین مرعشی نوشت که قرارداد با روسیه نباید مانع گفتوگوی راهبردی با غرب برای رفع تحریمها شود. دبیرکل کارگزاران البته ترجیح داد مانند افراد بیحافظه و فراموشکار، هیچ اشارهای به سرنوشت رقتبار توافق قبلی با غرب (برجام) که از سوی آمریکا و اروپا زیر پا گذاشته شد، نکند!
رویکرد سرد و بعضاً توام با عصبانیت و سانسور رسانههای زنجیرهای از آن جهت قابل تأمل است که اولاً سخنگوی دولت اعلام کرده «موضوع توافقنامه ایران و روسیه از دولت اصلاحات آغاز گردیده و اکنون بهروزرسانی شده است». ثانیاً این قرارداد ضد تحریمی است و میتواند فشارهای تحریمی را کم اثر کند.
همزمان، وبسایت صدای آمریکا ضمن شبههافکنی نوشت: آیا با امضای توافق جامع تهران و مسکو ایران مستعمره روسیه میشود؟
مسعود پزشکیان، رئیسجمهوری اسلامی ایران، در دیدار با ولادیمیر پوتین، رئیسجمهوری روسیه، یک معاهده جامع راهبردی را امضاء کرد؛ که به گفته برخی کاربران شبکههای اجتماعی چیزی شبیه به مستعمره شدن رسمی ایران توسط روسیه است.
صدای آمریکا به این واقعیت اشاره نکرده که بسیاری از کشورهای غربی پیش از جنگ اوکراین شراکت گستردهای با روسیه داشته و همین حالا هم برخی از آنها مراودات خود و از جمله خرید گاز را حفظ کردهاند اما هیچ کس ادعا نمیکند که آن کشورها به خاطر مراوده با روسیه مستعمره شدهاند.
صدای آمریکا در عین حال اذعان کرد که مسکو و تهران درصدد همکاری برای گسترش نیروگاههای هستهای در ایران هستند
وبسایت رادیو فردا اما در گزارشی خاطرنشان کرد: دشمن مشترکی به نام آمریکا، ایران و روسیه را با وجود تاریخ بیاعتمادی میان آنها به یکدیگر نزدیک کرده است. اکنون، دو کشور یک پیمان استراتژیک امضا کردهاند که روابط دوجانبه آنها را برای دو دهه آینده تعیین خواهد کرد. این توافقنامه، روابط میان تهران و مسکو را که در سالهای اخیر گسترش یافته بود، عمیقتر میکند.
ارگان رسمی سازمان سیا سپس خط رسانهای را به محافل همسو داده و نوشت: این توافقنامه که در دیدار مسعود پزشکیان، رئیسجمهور ایران و ولادیمیر پوتین، همتای روس امضا شد، احتمالاً با بیاعتمادی مردم ایران مواجه خواهد شد و حتی با تردید برخی سیاستمداران در داخل روبهرو خواهد شد که بر این باورند نمیتوان به مسکو اعتماد کرد. در سال ۲۰۲۱ نیز ظریف، وزیر خارجه وقت ایران که اکنون معاون رئیسجمهور است، روسیه را به تلاش برای تضعیف دیپلماسی هستهای با غرب متهم کرد. شراکت با روسیه احتمالاً فشارهای بیشتری بر ایران وارد کرده و دستیابی به تنشزدایی احتمالی با غرب را دشوارتر خواهد کرد.
رادیو فردا در عین حال از اظهارات آقای پزشکیان ابراز ناخرسندی کرد که در نشست هماندیشی با فعالان اقتصادی روسیه گفت: ایران به همراه روسیه و چین میتوانند آمریکا را تحریم کنند.
رادیو فردا به نقل از خبرگزاری ریانوستی هم نوشت: روسیه و ایران در حالی یک گام قاطع به سوی یکدیگر برمیدارد که دونالد ترامپ طرفدار فشار حداکثری بر ایران است. ولادیمیر ساژین، کارشناس امور ایران هم در مصاحبه با «نزاویسیمایا گازتا» گفته است: ایران و روسیه با امضای توافق، به واشنگتن پیام میفرستند که علیه غرب متحدند. روسیه و ایران با امضای توافقنامه جدید در دورهای که هیچکس اطمینانی به گامهای دولت جدید آمریکا ندارد، به دونالد ترامپ یک پیام هشدار میفرستند.
اما دویچه وله درباره سفر آقای پزشکیان و امضای سند جامع همکاری نوشت: در پی تشدید تحریمها و تقابل ایران با غرب، روابط تهران با مسکو به یکی از ارکان اصلی سیاست خارجی تهران تبدیل شده است. توافقنامه استراتژیک
۴۷ مادهای بهمنظور تقویت همکاریها در زمینههای مختلف از جمله نظامی، انرژی هستهای، فناوری پیشرفته و همکاری مالی برای مقابله با تحریمها تنظیم شده است. این توافق، مشابه با روند توافقات ایران با چین است. در حالی که پزشکیان به دنبال تقویت روابط با روسیه است، منتقدان میگویند که عدم شفافیت در این توافقات، اعتماد عمومی را کاهش داده و ممکن است وابستگی ایران به قدرتهای خارجی را بیشتر کند. این سفر ادامهدهنده توافق استراتژیکی است که در سال ۲۰۰۱ و در دوران ریاستجمهوری خاتمی، میان ایران و روسیه به امضاء رسید و پایهگذار همکاریها در زمینههای انرژی، دفاع و نظامی بود. اگرچه جزئیات این توافق جدید هنوز نامشخص است، مقامات ایرانی تأکید دارند که این توافق چارچوب این شراکت تاریخی را تقویت خواهد کرد. مبادلات تجاری دو کشور در ۱۰ ماه نخست سال ۲۰۲۴ میلادی بیش از ۱۵ درصد رشد داشته است.
یادآور میشود روزنامه نیویورک تایمز در همین زمینه گزارش داد: ایران و روسیه تحت تحریمهای غرب قرار گرفتهاند و تجارت و امور مالی در خط مقدم توافقنامه همکاری راهبردی قرار دارد که دو رئیسجمهور آن را امضا میکنند.
طرفدار تعامل با ایران یا چهره ضدایرانی حامی تحریم؟!
در حالی که وزیر خارجه معرفی شده از سوی ترامپ، در رسانههای آمریکا فردی بشدت صهیونیست و ضدایرانی و مخالف کاهش تحریمها شناخته میشود، روزنامه غربگرای شرق او را طرفدار مذاکره و تعامل با ایران وانمود کرد!
این روزنامه در تحلیلی با عنوان «واکاوی مواضع نامزد وزارت خارجه دولت ترامپ / پالس روبیو برای مذاکرات با ایران» نوشت: اگرچه روبیو در ادامه جلسه استماع خود در سنا ادعای مردود «تلاش ایران برای ترور ترامپ» را مجددا مطرح کرد، اما همزمان اذعان کرد «دولت آمریکا باید برای مذاکره با ایران آماده باشد»؛ چراکه به باورش «باید از هرگونه توافقی که به ثبات و امنیت منطقه کمک میکند و باعث امتیازدهی واقعبینانه آمریکا به ایران میشود، استقبال کنیم». در بخش دیگری از گفتههای روبیو، او ادعا میکند که «تضعیف قدرت منطقهای ایران میتواند تهران را به یکی از دو جهت سوق دهد؛ یا به سمت مذاکره برای خرید زمان به منظور بازسازی توان از دست رفته یا به سمت هستهایشدن سریع به عنوان روشی برای حفاظت از خود».
بزک کاری روزنامه شرق درباره مارک روبیو در حالی است که او نه بر تعامل، بلکه بر مذاکره تحت شرایط سختگیران تاکید کرده است.
روبیو در نشست سنا مدعی شد که تضعیف قدرت منطقهای ایران، میتواند تهران را به یکی از دو جهت سوق دهد: به سمت مذاکره برای خرید زمان به منظور بازسازی توان از دست رفته، یا به سمت هستهای شدن سریع به عنوان روشی برای حفاظت از خود. ارتباطات اخیر ایران با کشورهای اروپایی در چارچوب پایان دادن به تحریمهای فوری تحت برجام در اواخر سال جاری (مکانیسم ماشه)، نشان میدهد که ایران ممکن است به سمت پیگیری مذاکرات متمایل شود.
یادآور میشود روبیو فردی ضدایرانی و صهیونیست است که قبل از این در گردهماییهای سازمان تروریسنی منافقین شرکت کرده است.
به باور روبیو، محور ایران، روسیه و چین، مهمترین تهدید ژئوپلیتیکی علیه آمریکا است. این سناتور آمریکایی از طراحان قانونی برای تحریم مقامات مختلف ایرانی بوده است. او همچنین بارها خواستار افزایش تحریمهای ایران شده است. مارکو روبیو از یک دهه پیش تاکنون از مخالفان توافق هستهای با ایران و رفع تحریمها علیه تهران بوده است. به گزارش «نیویورکتایمز» مارکو روبیو، به مواضع بسیار تندش در قبال ایران، کوبا و چین شناخته میشود.
ترامپ چه کار دیگری بکند میفهمید که دغلکار است؟!
نماینده رئیسجمهور در هماهنگی اجرای سیاستهای کلی توسعه دریامحور در اظهاراتی نامربوط نسبت به سواد و حوزه کاریاش گفت: آماده مذاکره مستقیم با آمریکا هستیم و شاید ۲ تا ۳ ماه بعد از شروع مذاکرات به توافق برسیم.
علی عبدالعلیزاده بیآنکه به نقش برخی سران و فعالان فتنه سبز در دادن گرای تحریمها به آمریکا اشاره کند، گفت: شمار قربانیان تحریم بیشتر از شهدا و جانبازان جنگ تحمیلی است. تحریم عدهای را به فساد میکشاند و تبدیل به «کاسب تحریم» میشوند اما عدهای دیگر را هم میکشد.
وی در گفتوگو با انصاف نیوز با تأکید بر ضرورت مذاکره مستقیم میان ایران و آمریکا گفت: برنامه دولت در اینباره کاملاً شفاف اعلام شده و آماده مذاکره هستیم. با شروع این مذاکرات میان دو کشور دست یافتن به توافق دو تا سه ماه زمان خواهد برد.
وی افزود: آمادگی ایران مشروط بر این است که ترامپ هم دغلکاری نکند. زرنگی در مذاکره طبیعی است و همه طرفها به دنبال آن هستند اما دغلکاری یعنی وقتی که در مذاکره به این نتیجه میرسی که مجبوری امتیاز بیشتری بدهی زیر میز مذاکره بزنی.
عبدالعلیزاده با بیان اینکه «کشورهای مختلف حتی خود آمریکا با رفع تحریم میتوانند به ایران بیایند و سرمایهگذاری کنند»، گفت: شرکتهای آمریکایی که البته شرکتهایی چندملیتی هستند میتوانند در ایران سرمایهگذاری و همکاری اقتصادی داشته باشند. برای نمونه صنعت نفت و گاز ایران صنعت جذابی برای آنها جهت سرمایهگذاری است.
او ادامه داد: پس از برجام همه کشورها را برای همکاری به ایران راه دادیم اما مانع آمریکاییها شدیم و برای آنها این سؤال و ابهام ایجاد شد که چرا آمریکا امکان حضور در ایران برای همکاری اقتصادی را ندارد؟!
عبدالعلیزاده در پاسخ به این سؤال که «آیا ایده مذاکره ایران و آمریکا شدنی است؟»، گفت: چرا نشدنی باشد؟ مذاکرات غیرمستقیم برای زمانی بود که میخواستیم با اروپاییها مذاکره کنیم. اما در حال حاضر که ما از طرف شورای امنیت سازمان ملل تحریم نیستیم و از طرف آمریکا تحریم شدهایم منطقی است که به صورت مستقیم با این کشور مذاکره کنیم.
سخنان عبدالعلیزاده صرف نظر از اینکه هیچ ربطی به مسئولیت وی ندارد، به دور از دانش و تخصص و معلومات وی نیز هست. چه اینکه اولاً تاوان خون شهید سلیمانی و همچنین پایمال کردن حقوق ملت ایران در برجام بر گردن ترامپ سنگینی میکند و معلوم نیست آقای عبدالعلیزاده این مطالبات سنگین را از جیب چه کسی میبخشد؟ ثانیاً او در حالی درباره دغلبازی شرط میگذارد که ترامپ پیش از این یک بار توافق موجود را به هم زده و ضمن شرط گذاری سیزدهگانه خواستار توافق سختگیرانهتر شده و آقای روحانی مذاکره با چنین فرد آنرمالی را دیوانگی خوانده است. اگر امثال عبدالعلیزاده بیصفتی و عهدنشناسی دولتمردان آمریکایی را نمیبینند و آرزو پروری میکنند، در واقع سطح پایین فهم سیاسی خود را عیان میکنند و بنابراین فاقد صلاحیت در اینباره هستند.
ثالثاً او متوجه نیست که هدف آمریکا از دو دهه تحریمهای فلجکننده و فشار حداکثری، به زانو در آوردن ایران بوده و نه شراکت اقتصادی، و البته شکست خورده است.
رابعاً دقت ندارد که دولت آمریکا دنبال دیکته کردن زیادهخواهیهای خود بوده است و نه توافق و بنابراین ادعای توافق آن هم ظرف سه ماه، سادهلوحی و آرزواندیشی است.
روبیو: نفوذ ایران در ونزوئلا نگرانکننده است
گزینه پیشنهادی دونالد ترامپ برای تصدی وزارت خارجه آمریکا، از افزایش نفوذ جمهوری اسلامی در ونزوئلا ابراز نگرانی کرد.
روبیو در صحبتهایش با اشاره به تاثیرگذاری فزاینده جمهوری اسلامی و روسیه در ونزوئلا، گفت: «ایرانیها برای ساخت پهپادهای ایرانی در نیمکره ما، شروع به احداث کارخانههای تولید پهپاد کردهاند.»
او همچنین به پیشتیبانی حکومت ونزوئلا از حزبالله لبنان پرداخت و افزود: کاراکاس در صدور گذرنامههای جعلی برای عوامل حزبالله دست دارد.
به گزازش وبسایت اینترنشنال، روزنامه اسرائیلهیوم اخیرا گزارش داد که ایران به دنبال افزایش نفوذ خود در آمریکای لاتین، بهویژه ونزوئلا است و توافقنامه همکاری ۲۰ساله میان تهران و کاراکاس در ژوئن سال ۲۰۲۴ نهائی شده است. حزبالله در برخی مناطق ونزوئلا مراکز آموزش نظامی دایر کرده است و حکومت ایران از این طریق میتواند منافع ایالاتمتحده را هدف بگیرد و نفوذ خود را در سراسر آمریکای لاتین گسترش دهد. ونزوئلا یکی از متحدان اصلی حکومت ایران بهشمار میرود. در سالهای اخیر، مواضع سیاسی تهران و کاراکاس و همچنین تحریمهای نفتی آمریکا علیه این دو، موجبات نزدیکی بیش از پیش آنها را فراهم آورده است.
روبیو، از صدور مجوز برای ادامه فعالیت شرکتهای آمریکایی در ونزوئلا انتقاد کرد و گفت: این سیاست، میلیاردها دلار در اختیار کاراکاس قرار داده و حکومت ونزوئلا را تقویت کرده است اما تغییرات موردنظر واشنگتن در این کشور محقق نشدهاند. روبیو هشدار داد: «شرکتهایی مانند شرکت نفتی شِورون اکنون میلیاردها دلار به خزانه دولت ونزوئلا وارد میکنند، اما رژیم هیچکدام از قولهای خود را عملی نکرده است. تمام این مسائل باید دوباره بررسی شوند.
شرکت نفتی شِورون آمریکا تحت مجوز ویژهای همچنان به فعالیت خود در ونزوئلا ادامه میدهد.
« مسکن» «دستآویز سیاسی» یا «نیاز اساسی»؟!
مسکن به عنوان یک نیاز اساسی، بخشی از ضروریات هر خانواده به حساب میآید؛ بنابراین تسهیلگری در امور منتج به ساخت مسکن یک وظیفه سیاسی - ملی است؛ با این حال این حوزه (مسکن)، گاهی به عنوان دستآویز سیاسی برای تسویهحساب مورد استفاده مدعیان اصلاحات است.
بر مبنای «اصل 31 قانون اساسی» دولت موظف به تامین مسکن در حوزه مناطق شهری و روستایی است؛ همچنین تسهیلگری در امور منتج به ساختوساز نیز - بر اساس تشریح این اصل - قابل تبیین است.
به عبارتی دیگر، مسکن به عنوان یک نیاز اساسی، بخشی از ضروریات هر خانواده به حساب میآید؛ بر همین اساس دولت مکلف به ورود و مداخله در این حوزه است. با توجه به این مسئله دستگاه اجرائی و تمامی نهادها ذیربط در خصوص تامین مسکن مسئول هستند.
بر اساس اصل فوقالذکر، دستگاه اجرائی باید در این حوزه ماموریت تعریف کرده و بر کیفیت پیشرفت ماموریت تعریف شده نظارت کند.
چندی پیش روزنامه «دنیای اقتصاد» با اشاره به تاثیر «مسائل سیاسی» بر افزایش قیمت مسکن، ذیل تیتر «مسکن به کجا میرود؟» نوشت: «چشمانداز کوتاهمدت و حداکثر میانمدت بازار مسکن - معاملات و ساختوساز - با نظرسنجی از ۱۵صاحبنظر اقتصادی و کارشناس این بخش بررسی شد. نتایج نظرسنجی «دنیای اقتصاد» درباره وضعیت مسکن و ساختمان در ماههای آتی نشان میدهد، ۱۲متغیر عمدتا بیرونی بر رفتار بازیگران بازار ملک تاثیرگذار هستند که از بین آنها، «تحولات و ریسکهای سیاسی» بیشترین وزن را دارد. ۵ پرسش درباره آینده مسکن وجود دارد از جمله، «طول عمر رکود معاملات و زمان رونق ساختوساز»، «نحوه واکنش مسکن به دلار» و همچنین «اثر رشد بورس بر ملک» که میزان احتمال «تغییر وضعیت» هر کدام از آنها بر اساس دیدگاه کارشناسان برآورد شده است. برآیند تحلیلها حکایت از آن دارد که «میل به خرید داراییهای زودبازده از یکسو و تضعیف شدید قدرت خرید ملک از سوی دیگر»، بر نبض معاملات مسکن اثر معنادار گذاشته است. در عین حال، از «ابتکار سیاسی» به عنوان معجزه در بازار مسکن برای تغییر فاز تدریجی از رکود صحبت میشود».
با نظر به ادعای روزنامه زنجیرهای «دنیای اقتصاد» مبنی بر اینکه «تحولات و ریسکهای سیاسی در تغییر قیمت مسکن بیشترین وزن را دارد»، صحبت مسئولین ذیربط بر نرخگذاری و افزایش قیمت مسکن تاثیرگذار است. لذا اظهارات عباس آخوندی در خصوص حوزه مسکن مبنی بر «مسکن مهر طرح مزخرفی است» و «افتخار میکنم حتی یک مسکن مهر افتتاح نکردم!» تاثیر بسزایی بر این حوزه دارد. به عبارتی دیگر این اظهارات علاوهبر امتناع از انجام وظیفه، پالس منفی به بازار مسکن است. شایان اشاره است که این کوتاهی بر دولتهای بعدی نیز اثر گذاشت.
شایسته ذکر است است دست از اظهارات با هدف تخریب و تخفیف دولت نهم و دهم بیان شد و به نوعی دستآویزی سیاسی برای سیاه جلوه دادن طرح مسکن مهر و دستآورد دولت فوقالذکر بود. علیایحال، بخش اعظمی از هزینه خانوار به تامین مسکن اختصاص دارد. در همین راستا روزنامه «مردمسالاری» نیز در تاریخ با بازتاب گزارش «اکو ایران» ذیل تیتر «مسکن جیب شهرنشینها را زد» نوشت: «گزارش بررسی بودجه خانوار در مناطق شهری ایران برای سال ۱۴۰۲، توسط بانک مرکزی تهیه شده و به تحلیل هزینهها و درآمدهای خانوارهای شهری میپردازد. این گزارش نشان میدهد که متوسط هزینه خالص سالانه یک خانوار شهری در سال 1402 نسبت به سال قبل 48.1 درصد افزایش یافته است. از کل این هزینهها، بالاترین سهم همچنان متعلق به «مسکن، سوخت و انرژی» است».
معالوصف یکی از راههای تسهیلگری در حوزه مسکن تعریف ماموریت برای بانک مرکزی است. در همین ارتباط مجلس دوازدهم با هدف تسهیلگری، بانک مرکزی را موظف به افزایش وام مسکن کرد که با استنکاف رئیس فعلی روبهرو شد. این در حالی است که سهم تسهیلات بانکی در حوزه ساختمان 5 درصد است.
در همین ارتباط، روزنامه زنجیرهای «شرق» نیز ذیل تیتر «مسکن در تله بوروکراسی» به مشکل ساخت مسکن پرداخته و نوشت: «بر اساس این توضیحات، بخش مسکن سهم حدود
۳۰ درصدی در تشکیل سرمایه ثابت ناخالص کشور دارد و ۱۲ درصد از اشتغال مستقیم کشور را به خود اختصاص میدهد. این در حالی است که سهم بخش ساختمان از تسهیلات بانکی حدود پنج درصد است و سهم بخش مسکن کمتر از سه درصد بوده است. همچنین آمار و ارقام گویای آن است که ۴۰ درصد کل سرمایهگذاریهای کشور مرتبط با این بخش است».
متولی حوزه مسکن بر اساس قانون اساسی دستگاه اجرائی و در رأس آن رئیسجمهور است؛ لذا دولت موظف است با تدوین برنامه اجرائی و تعریف چشمانداز از برخورد سلیقهمحور در این مسئله پرهیز کرده و نیاز مردم را آنگونه که شایسته است تامین کند.
علاوهبر پرهیز از سلیقهمحوری، ممانعت از ارسال پالس منفی نیز باید در دستور کار قرار گیرد چرا که بر مبنای گزارشهای پیشگفته مسائل سیاسی بر افزایش نرخ مسکن تاثیرگذار است.
تاریخ خبر: ۱٤۰۳/۱۰/۳۰، ۰۶:۲٤:۳۶ بازدیدها: 37