روزی نامه های غرب گدای ... ۱۴۰۳/۱۱/۰۳
روزی نامه های غرب گدای ...
۱۴۰۳/۱۱/۰۳
ناسخ و منسوخ «مذاکره» با آمریکا از «زبان مدعیان اصلاحات»
اظهارات ضد و نقیض روزنامههای زنجیرهای در رابطه با شخص و شخصیت «ترامپ» و ایضاً «مذاکره» با آمریکا، نهتنها نشان از ناسخ و منسوخ مطالب درج شده در این جراید دارد؛ بلکه ماموریت مدعیان اصلاحات مبنی بر تحمیل مذاکره با آمریکا را روشن میکند.
یکی از راههای تحمیل مذاکره و فشار بر شخصیتهای حقوقی یا حقیقی پیش از گفتوگو، استفاده از تکنیک «تهدید و اجبار» (Threat and Coercion) است. آمریکا و اروپا پیش از این بارها با استفاده از همین تکنیک درصدد مهار ایران و بازداشتن از دستیابی به حق مسلم در حوزه هستهای بر آمدند.
به همین منظور چندی پیش تروئیکای اروپا با استفاده از «مکانیسم ماشه» سعی در تهدید ایران داشت؛ این در حالی است که روز گذشته روزنامه زنجیرهای «آرمان ملی» ذیل تیتر «تروئیکای اروپا در نقش میانجی» به اروپا اعتبار ویژه داده و این کشورها را تسهیلگر جا میزند.
روزنامه زنجیرهای «آرمان ملی» همچنین ذیل تیتر «تروئیکای اروپا در نقش میانجی» نوشت: «به نظر میرسد ترامپ با اضافه نکردن تحریم جدید در ابتدای کار، دنبال آن است که از سیاست فشار حداکثری فاصله بگیرد. این تصمیم، همسو با دیدگاه تحلیلگران حوزه ایران و آمریکا است که بر لزوم استفاده از دیپلماسی برای کاهش تنش تأکید دارند. احتمالاً رئیسجمهور آمریکا سعی دارد از موضعگیری تند علیه ایران خودداری کند تا راه گفتوگو برای حل مسائل هستهای مسدود نشود. ظاهراً تیم او در حال کار بر روی طرحهایی مرتبط با ایران و پرونده هستهای است. به نظر در هفتهها و ماههای آینده، مواضع رسمی آمریکا نسبت به ایران شفافتر خواهد شد و این مواضع، احتمالاً بر کاهش تنش و یافتن راهحل برای چالشها متمرکز خواهند بود. موردی که البته به نظر میرسد باید برای مشخص شدن آن از سیاست صبر و انتظار استفاده کرد و طرفین نباید از موضعگیریهای سخت در مورد یکدیگر استفاده کنند».
چندی پیش، قبل از مراسم تحلیف، روزنامه «آرمان امروز» ذیل تیتر «ترامپ در فوریه در مورد ایران تصمیمگیری میکند» به نقل از «مایک والتز»، مشاور رئیسجمهور منتحب آمریکا نوشت: «مشاور امنیت ملی ترامپ در پاسخ به اینکه آیا از حمله احتمالی اسرائیل به تاسیسات هستهای ایران حمایت میکند، گفت اقدامات اسرائیل، ایران را در موقعیت ضعف قرار داده است. پدافند هوائی ایران ضربه خورده و اکنون لحظه گرفتن آن تصمیمات کلیدی است و در ماه آینده این کار را (تصمیمگیری) خواهیم کرد».
به نظر میرسد هدف مسئولین آمریکا از مذاکره با ایران مهار و کنترل است؛ که با رجوع به سخنان مارکو روبیو این ادعا تأیید میشود.
سایت روزنامه «شرق» چندی پیش، قبل از مراسم تحلیف ترامپ با تیتر «پالس روبیو برای مذاکرات ایران و آمریکا» به نقل از «مارکو روبیو» یکی از گزینههای احتمالی وزارت خارجه آمریکا در دولت ترامپ نوشت: «نمیتوان اجازه آن را داد که تهران از منابع و تواناییهای لازم برای شروع دوباره حمایت از آن چیزی که به زعمش «تروریسم» نامیده شده، برخوردار باشد».
روزنامه اعتماد نیز ذیل تیتر «ترامپ و معماي ايران» به نقل از «ماركو روبيو» نوشت: «بايد با ايران به توافق برسيم، اما نبايد به گونهاي باشد كه ايران قدرتمند شود».
در همین ارتباط، روزنامه «هممیهن» ذیل تیتر «ترامپ و گزینه نظامی علیه ایران؛ بازگشت به «فشار حداکثری» مسیر معامله را هموار میکند یا جنگ؟» نوشت: «او [ترامپ] میگوید که به سیاست دوره نخست ریاستجمهوریاش یعنی سیاست «فشار حداکثری» باز میگردد. هدف از آن سیاست این بود که از طریق گسترش تحریمهای آمریکا علیه جمهوری اسلامی و تشدید تحریمهایی که قبلاً وجود داشت، فشار را بر ایران افزایش دهد. هدف نهائی تغییر نظام در ایران نبود، بلکه این بود که تهران برنامه هستهای و موشکیاش را محدود کند و حمایتش را از شبهنظامیان منطقهای که شبکه موسوم به «محور مقاومت» را تشکیل میدادند، کاهش دهد. سیاست «فشار حداکثری» به طور قطع اقتصاد ایران را در منگنه قرار داد اما در آوردن ایران پای میز معامله شکست خورد. حتی با تزلزل اقتصاد ایران و آب رفتن ذخایر خارجیاش، این کشور باز هم به توسعه برنامه هستهای و موشکی خود و حمایتش از گروههای نیابتی منطقهای ادامه داد».
روزنامه زنجیرهای «مردمسالاری» نیز ذیل تیتر «بازگشت مرد دیوانه» ضمن اشاره به شخصیت ترامپ نوشت: «آمريکاييها عاشق قدرت هستند؛ حتي اگر آن چهره يک «ديوانه» باشد... مراسم تحليف چهل و هفتمين رئيسجمهوري آمريکا در کنگره کاپيتال برگزار شد. «دونالد ترامپ» در مقام رياستجمهوري با وقفهاي يکدورهاي به واشنگتن بازگشت تا خيرهکنندهترين بازگشت تاريخ سياست آمريکا را به نام خود ثبت کند. ترامپ که با رويکرد «مرد ديوانه» دنيا را به چالش کشيده بود؛ حالا ورژن جديدي از خود به نمايش گذاشته است. آيا او پايان دوران رياستجمهوري را خواهد ديد يا سرنوشتي ديگر براي ترامپ رقم خواهد خورد؟! هيچ اتفاقي بعيد نيست اما آنچه که مشخص است معادلات سياسي داخلي آمريکا و روابط بينالملل دستخوش تغيير و تحول خواهد شد».
توان نظامی قابل مذاکره نیست
با توجه به مطالب پیشگفته، هدف از طرح مجدد مذاکرات توسط اروپا و آمریکا، تحدید ایران در نیل به اهداف و مقاصد سیاسی- امنیتی است و مدعیان اصلاحات بیاعتنا به این مسئله با تکرار و اصرار به مذاکره درپی معامله اقتدار ایران هستند.
به نظر میرسد غرب (آمریکا و اروپا) با فضاسازی علیه برنامه هستهای ایران و با استفاده از تکنیکهای سلطهگری در مذاکرات همچون «لنگر کردن» (Anchoring)، مقدمه و مدخل ورود به بحث را بر سر توان نظامی، نقش ایران در منطقه و مسائل هستهای تعریف کرده است. این درحالی است که مدعیان اصلاحات با پافشاری بر مذاکره با آمریکا این سیاست و تکنیک را نادیده میگیرند.
با توجه به سخنان ترامپ مبنی بر بهکارگیری سیاست «فشار حداکثری» که پیشتر ذکر آن رفت، ترامپ بر سیاست قبلی پافشاری میکند، اظهارات روبیو نیز بر طراحی فشار بر ایران تاکید دارد. با توجه به این موضوع و درج این مطلب در جراید مدعی اصلاحات، اصرار به مذاکره عبارت «ناسخ و منسوخ» را به ذهن متبادر میکند.
معالوصف، مذاکره با شخص دیوانه (به اذعان روزنامه زنجیرهای مردمسالاری) و بدعهدی چون ترامپ با هیچ منطقی، عقلانی به نظر نمیرسد.
دروغپراکنی نتیجه بهکارگیری مجرم امنیتی
عضو شورای اطلاعرسانی دولت، در اظهارنظری صددرصد دروغ مدعی شد چراغ سبز مذاکره با آمریکا (ترامپ) از سوی مقامات عالیرتبه به آقای پزشکیان داده شده است.
فیاض زاهد به خبرآنلاین گفته است: مجموعه مشکلاتی که در داخل کشور قابل ارزیابی است، همه علاقهمندان به کشور را به این نتیجه رسانده که نیازمند بازبینی اساسی در راهبردهای سیاست خارجی خودمان هستیم که مهمترین آن کشور ایالتمتحده آمریکا است. لذا، جمعبندی در سطوح بالای حاکمیت این است که ضمن حفظ پرستیژ ملی، اقتدار سرزمینی و هویت مرزی ایران، وقت آن رسیده که به جای گفتوگو از طریق واسطهها و سپردن اختیار منافع و دلبستگیهای خودمان به دولتهایی که چندان قابل اطمینان نیستند، بهتر است، مستقیماً از سر عزت و حکمت مذاکره کنیم.
وی در پاسخ این سؤال که آیا پیشبینی میکنید مجوز مذاکره مستقیم با آمریکا به دولت داده شود؟، گفت: آقای پزشکیان، با دو شعار رفع تحریم و برداشتهشدن فشارها و محدودیتها در ایام تبلیغات رأی آورد. با عنایت به اعتماد و ارتباط مناسب میان رئیسجمهور و مقامات عالیرتبه کشور، ارزیابی من این است که چراغ سبزی داده شده و آقای پزشکیان به دنبال پیدا کردن راه آبرومندی برای تحقق نوعی توافق جدید با دولت دونالد ترامپ است.
یادآور میشود فیاض زاهد از مجرمان امنیتی و بازداشتیهای فتنه 1388 است که از سوی الیاس حضرتی به عضویت شورای اطلاعرسانی دولت در آمده است. او چندی قبل هم با سمپاتی نشاندادن نسسبت به فراماسونرهای دربار رضاخان، و طعنه و کنایه به وزیر آموزشوپرورش، به تمجید از «محمدعلی فروغی و علیاصغر حکمت» (دو دولتمرد فراماسونر در حکومت جبار رضاخانی و سلسلهجنبان برنامههای ضد فرهنگی انگلیس) پرداخته بود!
اما درباره اظهارات اخیر این مجرم امنیتی سابقهدار گفتنی است که اولاً آنها که باید در رویکرد خود تجدیدنظر کنند، بزککنندگان آمریکا در برجام هستند و نه نظام. خون شهید سلیمانی و حقوق پایمالشده ملت ایران در برجام، همانگونه که بر گردن ترامپ سنگینی میکند، بر گردن جریان اعتمادساز نسبت به آمریکا نیز سنگینی میکند.
ثانیاً صرفنظر از فقدان صلاحیت، وظیفه عضو شورای اطلاعرسانی دولت، صداقت و راستگویی و پرهیز از دروغپراکنی- آن هم به نفع طرف آمریکایی- است. مواضع رهبری درباره مذاکره با آمریکا، سیاست قطعی نظام درباره نقض برجام از سوی آمریکا و همچنین جنایتکاری ترامپ در صدور دستور ترور شهید سلیمانی روشن است.
ثالثاً مراد از «سطوح بالای حاکمیت» طبیعتاً رؤسای قوای مقننه و قضائیه و ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام هستند که موضع آنها نیز درباره عهدشکنی آمریکا، خسارتهای وارده به ایران در برجام، و جنایت ترور سردار سلیمانی روشن است.
رابعاً برخلاف اظهارات منافقانه مجرم امنیتی مورد بحث، آقای پزشکیان در گفتوگو با شبکه انبیسی تاکید کرد: «ما مشکلمان با گفتوگو نیست، بلکه در تعهدی است که از گفتوگو و مذاکره ناشی میشود. ما گفتوگوهای طولانی با ۱+۵ انجام دادیم و به تمام تعهداتمان پایبند بودیم، اما متاسفانه طرف دیگر بود که به تعهدات خود پایبند نبود. الان هم نمیدانیم اگر گفتوگو کنیم باز همین اتفاق خواهد افتاد یا نه؟».
متهمان فساد کرسنت جنجال میکنند تا از مجازات بگریزند
در حالی که متهمان زدوبند و فساد در قرارداد خسارتبار کرسنت، درصدد فرار به جلو هستند، کارشناسان فعالان فضای مجازی با طرح برخی استدلالها و اسناد خواستار پاسخگویی به جای فرافکنی شدهاند.
برخی از این واکنشها را در ادامه میخوانید:
- از نظر برخی اصلاحطلبان، اگر در اوج فشار حداکثری تحریمها، نفت رو با ۳درصد تخفیف به چین بدیم، خیانته اما در زمان خاتمی که این تحریمها نبود، گازی که به قیمت ۲۵۰ دلار به ترکیه میدادیم رو به امارات دادن ۱۷ دلار و مدال ژنرالی گرفتن.
- شرکت کرسنت، یک ساختمان متعلق به شرکت ملی نفت ایران را که در روتردام هلند است، بهعنوان خسارت تصاحب کرد. اما آقای زنگنه در کلیپ چند سال قبل ادعا میکرد خسارت کرسنت دروغ و جنگ روانی است!
- سند خیانت و فساد در کرسنت: آذر ۹۲ هیئتمدیره شرکت نفت به ریاست زنگنه وزیر نفت، جلسه فوقالعاده تشکیل داده، با بررسی مدارک جدید ازجمله SFO، به اتفاق آراء بر فساد و خیانت هیئتمدیره سابق(سال۸۳) صحه گذاشته و گفته با اطلاعات امروز، همان زمان هم نباید تصویب میشد.
- کسانی که با صدور بخشنامه، درج خبر درباره کرسنت را ممنوع کردند، چرا الان دنبال مناظره هستند؟ چون صدور حکم نزدیک شده، و میخواهند برای مجرمین فضاسازی رسانهای کنند، تا دادگاه برای صدور حکم تحت فشار باشد! دهها میلیارد دلار به کشور ضرر وارد شده است.
- مبارزه با فساد هیچوقت اشتباه نیست. برخی به نفع مفسدان آدرس غلط میدهند. در کرسنت هم اگر مبارزه با فساد کامل انجام میشد و متهم به جای محکومیت قطعی در دادگاه، به بالاترین سمت دولتی در نفت منصوب نمیشد، رای نهائی دادگاه به نفع ایران بود.
- طبق گزارش نهادهای نظارتی، خسارت ایران از اجرای قرارداد کرسنت ۴۱ تا ۴۳میلیارد دلار محاسبه شده. این موضوع باعث شد که این قرارداد از همان دولت خاتمی اجرائی نشود. در قرارداد کرسنت، بهدلیل بروز فساد قیمت گاز تحویلی یکپنجم قیمت گاز ایران در سایر بازارهای صادراتی تعیین شده.
- برگی دیگر از خیانت در قرارداد کرسنت؛ وزیر امور خارجه وقت در دولت خاتمی، در نامهای به رئیسجمهور وقت، بهشدت مخالف قرارداد کرسنت بود و پنج دلیل اصلی خود را برای این مخالفت اینگونه بیان میکند: عدم پاسخگویی به ابهامات و سؤالات قبلی/ عدم ارتباط مستقیم با دولت امارات/ عقد قرارداد با شرکت غیرمعتبر/ قیمت پایین و نامطلوب قرارداد/ نادیده گرفتن حقوق ایران در میدان نفتی مبارک.
- هرجای دیگر بود، آمر، عامل و جوشدهنده قرارداد سراسر فساد کرسنت را به اشد مجازات محکوم میکردند؛ نه اینکه برای وی حکم مسئولیت صادر کنند که بابت همین، کشور به پرداخت چند میلیارد دلار محکوم شود!
- خجالت هم نمیکشند! میگویند برای چندمیلیون دلار رشوه کم!!! کرسنت اجرا نشد و ۲میلیارد دلار جریمه شدیم! تنها یک اثر رشوه در عقد کرسنت با 0.1 قیمت، محکومیت ایران به پرداخت ۲میلیارد دلار به ترکیه بود که معادلش ۱۴ماه گاز رایگان دادیم. نقض حاکمیت سرزمینی هم که اصلاً قیمت ندارد.
- جعفرزاده معاون حقوقی رئیسجمهور در دولت نهم: مغز متفکر فساد و رشوه در کرسنت مهدی هاشمی بود، اگر این آقازاده نبود، خسارتهای کرسنت اتفاق نمیافتاد. آقای زنگنه، شما که خودتان جلوی من گفتید قرارداد کرسنت پر از فساد و رشوه است و نفت و گاز را با قیمت پایین فروختید، حالا چرا حرفهای جدید میزنید؟!
۹ نفر از جمله معاونان زنگنه و مهدی هاشمی در پرونده کرسنت محکوم و راهی زندان شدند، خود زنگنه هم سالها ممنوعالخروج است. آقای زنگنه شما در روز رأی اعتماد خودت گفتی پرونده کرسنت را دو هفتهای حل میکنی، چرا نتوانستی و زیر حرفت زدی؟! جلیلی که آن روز کارهای نبود و همه وزرا رفقای خودت بودند.
- دیوان محاسبات در سند (د-۱۱) در سال ۱۳۸۷، بعد از محاسبات دقیق و کسر هزینهها در قرارداد کرسنت، اینگونه نتیجهگیری که عیناً به شرح زیر است: «دوره ۷ساله بخش اول قرارداد، در طول این مدت قیمت گاز ثابت و فقط ۱۷.۵ دلار برای هر هزار مترمکعب است. بنابراین با توجه به جدول و زمانبندی تحویل گاز برای این دوره، کل درآمد ایران در ۷ سال اول قرارداد در حدود ٣٤٠میلیون دلار برآورد میشود. این در حالی است که سرمایهگذاری ایران برای شروع به تحویل هزینهای بالغ بر حدود ۶۰۰میلیون دلار خواهد داشت. یعنی حتی در دوره ۷ساله هم سرمایهگذاری ایران برای این قرارداد مستهلک نمیشود».
در همین سند در صفحه ۲۴-۲۲ تحت عنوان «قیمت گاز کرسنت ارزانترین گاز جهان» به مقایسه قیمت گاز کرسنت و قیمت سایر گازهای صادراتی ایران و منطقه میپردازد: «قیمت گاز در قرارداد کرسنت بر مبنای هر بشکه ۱۸ دلار حدود ۲۰درصد قیمت گاز قرارداد صادراتی ایران به سایر کشورهاست و اگر قیمت هر بشکه نفت ٤٠ دلار محاسبه گردد این نسبت به ۱۸درصد تقلیل مییابد».
- هر کس گفت سعید جلیلی در ماجرای کرسنت مقصر است سه سؤال از او بپرسید کدام مقامات دولت خاتمی و روحانی متهم پرونده و منتظر محاکمه هستند؟ انتصاب چه کسی به وزارت باعث محکومیت ایران در دادگاه خارجی شد؟ کدام وزیر روحانی بابت این پرونده ممنوعالخروج شده است؟
انتقاد خبرآنلاین از چراغ سبز دوباره همتی به دلالان
خبرگزاری وابسته به یکی از اعضای شورای اطلاعرسانی دولت تأکید کرد اظهارات وزیر اقتصاد به مثابه «چراغ سبز به دلالان» موجب افزایش قیمت طلا شده است.
خبرآنلاین نوشت: وزیر اقتصاد در اظهاراتی جنجالی تأکید کرد که قیمت طلا کاهش نخواهد داشت. این سخنان، مشابه اظهارات گذشته همتی مبنی بر اینکه نرخ دلار باید در حال حاضر ۷۳ هزار تومان باشد، به جای آرامش دادن به بازارها، بر بحرانهای موجود دامن میزند.
«نگران طلا نباشید، پایین نمیآید.» این جملهای است که عبدالناصر همتی، در برنامه گفتوگوی ویژه خبری بیان کرد. جملهای که به جای آرامش، موجی از نگرانی و انتقاد را به بازارهای اقتصادی و افکار عمومی وارد کرد.
تابناک در خبری نوشت: عبدالناصر همتی با اشاره به واردات ۶.۵ میلیارد دلار طلا به کشور، در پاسخ به سؤال مجری مبنی بر اینکه اگر قیمت طلا پایین آمد چه میکنید؟، با قاطعیت گفت: نمیآید پایین! این اظهارنظر وزیر اقتصاد نه تنها جنجالآفرین بوده، بلکه به مثابه یک سیگنال آشکار به بازار تلقی شده است. سیگنالی که بسیاری آن را چراغ سبزی برای خرید طلا تعبیر کردند.
اما این اولین باری نیست که اظهارات جنجالی همتی، بازارها را دچار تنش میکند. حدود یک ماه پیش، در کمیسیون اقتصادی مجلس، همتی با خونسردی خاص خود اعلام کرد قیمت دلار، بدون در نظر گرفتن تنشهای سیاسی، باید حدود ۷۳ هزار تومان باشد.
این سخنان در حالی بیان شد که دلار در مسیر کاهش بود، اما با این اظهار نظر، بازار واکنش تندی نشان داد و دلار به سرعت به ۸۲ هزار تومان رسید.
حال، با سخنان اخیر وزیر اقتصاد، این سؤال مطرح میشود که آیا او از تجربههای پیشین درس گرفته است؟ یا همچنان با همان دست فرمان عجیب به ارائه اظهاراتی ادامه میدهد که منجر به نوسان بیشتر بازارها میشود؟ به نظر میرسد که همتی به جای مدیریت بحران، خود به یکی از عوامل ایجاد بحرانهای اقتصادی بدل شده است.
در شرایطی که کشور با مشکلات عدیده اقتصادی دست و پنجه نرم میکند و مردم برای حفظ ارزش داراییهایشان در تلاطم بازارها گرفتار شدهاند، چنین اظهارنظرهایی تنها بر نگرانیها دامن میزند. آیا همتی از جایگاه حساس خود به عنوان وزیر اقتصاد آگاه است؟ یا همچنان در فضای منتقدانه دوران قبل از مسئولیتش سیر میکند؟
آقای وزیر، آیا وقت آن نرسیده است که به جای ارسال سیگنالهای التهابزا، راهکارهایی برای کاهش فشار بر مردم و تثبیت بازار ارائه کنید؟
این در شرایطی است که شب گذشته و در پایان برنامه، وقتی مجری به یاد آورد که در نخستین حضور همتی در گفتوگوی ویژه، خواسته بود که آهنگی بگذارید مردم خوششان بیاید صفا کنند، وزیر اقتصاد در واکنش به این یادآوری، با همان نگاه خاص خودش و لبخندی که داشت پاسخ داد: الان هم میگویم سعی کنید مردم صفا کنند.
این جمله، بیشتر شبیه یک شوخی تلخ به نظر میرسد. در حالی که مردم روز به روز درگیر چالشهای اقتصادی بیشتری میشوند، وزیر اقتصاد از آنان میخواهد که فقط صفا کنند. آیا واقعاً در شرایطی که بازارها به شدت نوسان دارند و مردم از هر سو تحت فشارند، وقت آن نیست که وزیر اقتصاد به عنوان فرمانده اقتصادی دولت به این پرسش پاسخ دهد که چگونه میتوان مشکلات اقتصادی را حل کرد؟
در شرایطی که وعدههای بیپشتوانه و سیاستهای ارزی و اقتصادی دولت نه تنها آرامش نمیآورد، بلکه بحرانهای جدیدی را ایجاد میکند، آیا هنوز هم باید به شوخیهای بیمحتوا دل خوش کرد؟ یا زمان آن رسیده که وزیر اقتصاد به جای دعوت به خوشیهای خیالی، تدابیری عملی برای پایان دادن به بحرانها بیاندیشد؟
تاریخ خبر: ۱٤۰۳/۱۱/۰٤، ۰۶:۵۶:۳۹ بازدیدها: 39