روزی نامه های غرب گدای ... ۱۴۰۴/۰۱/۱۷
روزی نامه های غرب گدای ...
۱۴۰۴/۰۱/۱۷
حمایت غربگرایان از قاتل شهید سلیمانی در پوشش حمله به کیهان
انتشار مطلبی در ستون طنز گفتوشنود کیهان درباره انتقام و قصاص ترامپ و عدم فراموشکاری ایران در رابطه با جنایت ترور شهید سلیمانی، با بازتابی گسترده همراه شد، در این میان طیف غربگرای داخلی در موضعی عجیب کیهان را هدف حملات خود قرار داده است. حملهای که بیشتر از کیهان، هموارسازی مسیر مذاکره ذلیلانه و باجدهی به آمریکا را در نظر دارد.
«(ترامپ) غلط زیادی کرده! همین روزهاست که به انتقام خون شهید سلیمانی چندتا گلوله توی کله پوکش شلیک بشه و «ریق لعنت» رو سر بکشه!»؛ انتشار این جمله در ستون طنز گفتوشنود اولین شماره روزنامه کیهان در سال جدید (شنبه 16 فروردین) به سرعت بازتابی گسترده در سطح کشور و همچنین در سطح رسانههای بینالمللی داشت.
این مطلب که جدای از اصول فقهی و اسلامی درباره حتمی بودن انتقام از مجرمین، بر پایه وعده و موضع صریح رهبر معظم انقلاب درباره قصاص جنایت ترور شهید سلیمانی اتخاذ شده به سرعت با حمله طیف غربگرای داخلی که در طی دهههای متمادی پس از انقلاب اسلامی همیشه در نوع تعامل با آمریکا مفتضح بوده و کشور را با خسارات متعدد مواجه کرد، روبهرو شد.
قاتل سلیمانی و آمر به قتل سلیمانی باید انتقامشان را پس بدهند
رهبر معظم انقلاب در ۲۶ آذر ۱۳۹۹ در بیانات خود در ارتباط با جنایت ترور قهرمان ملی ایران شهید سلیمانی فرمودند: «قاتل سلیمانی و آمر به قتل سلیمانی باید انتقامشان را پس بدهند؛ آن به جای خودش محفوظ است. اگرچه به گفته یک عزیزی، کفش پای سلیمانی هم بر سرِ قاتل او شرف دارد و سرِ قاتل او هم برود، فدیه کفش سلیمانی هم نمیشود؛ این هست امّا بالاخره غلطی کردند، بایستی انتقام پس بدهند؛ هم آمر، هم قاتل بدانند که در هر زمان ممکن، هر وقت ممکن شد- ما دنبال وقت ممکن هستیم- باید انتقامشان را پس بدهند.»
ایشان همچنین در ۱۱ آبان ۱۴۰۱ نیز بر این موضع تأکید کردند و فرمودند: «ما هرگز شهادت شهید سلیمانی را فراموش نخواهیم کرد؛ این را بدانند. حرفی زدیم در این مورد، پای آن حرف ایستادهایم. در وقت خودش، سر جای خودش انشاءالله انجام خواهد گرفت.»
فراموش نکردهایم
طیف غربگرا در داخل کشور (که متاسفانه سعی وافری نیز در تسلط بر دولت چهاردهم داشته و دارند) اتخاذ هر موضع صریحی را هدف هجمههای خود قرار داده و آن را مخل مسیر دیپلماسی خیالی خود میداند، این در حالی است که رئیسجمهور جنایتکار آمریکا در طی 4 سال اول ریاست جمهوری خود و همچنین در چند ماهی که از دور جدید سکانداری وی گذشته است، تمام عقبنشینیها و پالسهای مثبتی را که از سوی دولت دوازدهم و چهاردهم ارسال شده بود را با پاسخهای گستاخانهتر روبهرو ساخت.
ترور شهید سلیمانی گوشه کوچکی از جنایات و رویکرد خصمانهای بود که ترامپ در قبال ملت ایران اتخاذ کرده و به این واسطه از کوچکترین اقدامی در جهت ضربه به کشورمان دریغ نکرده است.
کمپین فشار حداکثری ترامپ در دور اول ریاست جمهوری وی گرچه هیچگاه به موفقیت نرسید ولی در سایه سوءمدیریت مفرط طیف غربگرا در دولت دوم حسن روحانی، در سایه خوشبینی به غرب، کشور را در معرض فشارهای اقتصادی قرار داد.
ترامپ و دولت وی حتی در زمان همهگیری ویروس کرونا از هرگونه فشار بر کشورمان دریغ نکرده و وضعیت ویژه و اضطراری دوران همهگیری کرونا را نیز به دستاویزی برای فشار بر ملت ایران بدل کرد.
وی علاوهبر تمام خدعهگریها، دشمنیها و فشارها علیه ملت ایران در میان رؤسایجمهور آمریکا، دارای ویژگیهای گستاخانه خاصی است که وی را به پدیدهای ویژه تبدیل کرده است.
رئیسجمهور فعلی آمریکا جسارت خاصی را در توهین به ملت ایران، قهرمانان و بزرگان ایران و همچنین جسارت لفظی و تهدید علیه کشورمان داشته است. وی حتی در طی هفتههای گذشته، با گندهگویی و لافزنی، کشورمان را به بمبارانهای گسترده تهدید کرد. لحن گستاخانه ترامپ بیش از هر چیز در سایه رویکرد ذلیلانهای و پالسهای ضعفی است که برخی از افراد، جریانات و رسانههای مخل امنیت ملی آن را به خارج از کشور مخابره میکنند.
روابط بینالملل لوح سفید نیست
سیاهه بدعهدیهای رؤسایجمهور آمریکا واقعیتی است که هر فرد منصفی را در اعتماد به این کشور دچار تردید جدی خواهد کرد ولی برخی از افرادی که خود را در حوزه سیاست خارجی و روابط بینالملل صاحبنظر میدانند، از اساسیترین اصل تنظیمکننده سیاست خارجی چشمپوشی کرده و روابط و مسائل را بدون پیشفرض و سابقه قبلی و همچون لوح سفیدی فرض میکنند.
سؤال جدی که تمامی «حامیان مذاکره در شرایط فعلی» از جواب به آن طفره میروند این است که مبتنی بر کدام حسن نیت و کدام سابقه تاریخی به امکان توافقی عزتمندانه با آمریکا امیدوار هستید؟
چگونه میتوان از تجربه سعدآباد و برجام درس نگرفت و خود را کارشناس و صاحب نظر در مسائل بینالمللی دانست؟ ترامپ 2025 چه تفاوتی با ترامپ 2016 داشته و چه نشانه مثبتی را در جهت امکان دیپلماسی فراهم ساخته است؟ شاید تنها تفاوت ترامپ فعلی با دور پیشین خود، کابینه به شدت ضدایرانیتر و صهیونیستیتری است که او در دور جدید ریاست جمهوری خود تنظیم کرده است.
اینها سؤالاتی است که حتی بسیاری از اندیشمندان و صاحب نظران برجسته روابط بینالملل همچون جان مرشایمر و فرید زکریا را نیز به تامل واداشته و ایران را در عدم اطمینان به آمریکا و به خصوص زمامداری ترامپ محق دانسته است.
قلدری ترامپی و بدعهدیهای آمریکایی حتی موضوعی است که به خصوص پس از فشارهای جدید ترامپ بر اوکراین، کانادا و اروپا، بسیاری را نیز در غرب نسبت به این موضوع حساس کرده و مجامع علمی را در آمریکای شمالی و اروپای غربی به واکاوی دلایل آن واداشته است.
در لوح سیاه شده و تاریخ مسائل میان ایران و آمریکا حتی کوچکترین نقطه سفیدی از حسننیت آمریکا در قبال اعتمادسازی و حسننیت ایرانی نمیتوان دید.
نگرانی شرمآور
شواهد فوق گرچه، کوچکترین شکی را در بینتیجه بودن هر پالس مثبتی در قبال آمریکا باقی نمیگذارد ولی حمله شرمآور طیف غربگرا به کیهان، بیش از هرچیز فقدان غیرت این طیف را نسبت به منافع ملی، امنیت ملی و قدرت ملی ایران آشکار میسازد.
غیرتی که در طول تاریخ راز جاودانگی ملت ایران و هویت ایران بوده و در پس هر شکست و ضعفی ایران را برای هزاران سال از نابودی نجات داده است. غیرتی که امروز، از دل موشکهای ایرانی، سلاح سربازان ایرانی، از زبان علاقهمندان ایران و در راس آن رهبر معظم انقلاب میخروشد و از سوی دیگر هدف حمله طیفی قرار میگیرد که بارها سادگی و ساده اندیشی خود را نسبت به سیاست خارجی و روابط بینالملل اثبات کردهاند.
غیرتی که بعضا در رگهای غیرایرانیان همچون شیرمردان یمنی، حزبالله لبنان و مجاهدان مقاومت در منطقه میخروشد و از سمت دیگر، بعضی از افراد که خود را ایرانی میدانند از آن تهی هستند.
فشار خارجی، سوءمدیریت داخلی
عاملی که بیش از هرچیز سرمداران آمریکا را در گستاخی به ملت ایران تشویق کرده نه ایستادگی و مقاومت در برابر فشارهای غرب که بالعکس سوءمدیریتهای داخلی در بازار ارز، مسکوکات و طلا آن را شدت بخشیده است.
افسارگسیختگی قیمت ارز، مسکوکات و طلا یادآور دورانی است که در سایه امید غربگرایان به مذاکره، تمام امور کشور معطل این امید قرار گرفت و نتیجه آن جز رشد افسارگسیخته قیمت ارز، رکورد افزایش نقدینگی، رکوردشکنی تورم و رکوردشکنی ناترازی در انرژی و دهها سوءمدیریت دیگر در پایان دولت دوازدهم نبود.
سوءمدیریتی که در آن زمان نیز با ارسال پالسهای ضعف همراه شد و دست کشور را در هر مسئلهای خالیتر نشان داد.
جاده صاف کردن طیف غربگرای داخلی برای مذاکره با آمریکای ترامپ در شرایطی وی با زبانی گستاخانه کشورمان و ملتمان را هدف هجمهها و تهدیدات خود قرار میدهد، سؤالات جدی را درباره سرسپردگی و ارتباط پنهان این طیف به اذهان متبادر میسازد.
اقدام تأملبرانگیز شورای نظارت بر مطبوعات
در شرایطی که کیهان به اذعان بسیاری از صاحب نظران به عنوان زبان رسای آرمان انقلاب، در خدمت به منافع ملی کشور و مسیر دیپلماسی و سیاست خارجی گام برداشته و به واسطه موضع صریح، از محاسبات اشتباه دشمن جلوگیری کرده و از این رو از هر خدمتی به دیپلماتها و مسئولان سیاست خارجی کشور دریغ نکرده است، شورای نظارت بر مطبوعات روز یکشنبه در اطلاعیهای بدون ذکر نام کیهان، ما را به عدم رعایت «ملاحظات خاص امنیتی و منافع ملی در مواجهه با جبهه ظلم و استکبار و در نظر گرفتن جنگ شناختی و ترکیبی دشمنان ایران» متهم کرده است و در اقدامی نابهجا، کیهان را مشمول ماده ۶ قانون مطبوعات درباره ممنوعیت انتشار مطالب علیه امنیت، حیثیت و منافع جمهوری اسلامی ایران در داخل یا خارج دانسته است.
مسئولان ذیربط و اعضای شورای نظارت بر مطبوعات باید به این سؤال پاسخ دهند که چگونه مطلب گفت و شنود کیهان را که مبتنی بر اصول اساسی فقهی، اسلامی و همچنین بر پایه سخنان رهبر معظم انقلاب در ۲۶ آذر ۱۳۹۹ و ۱۱ آبان ۱۴۰۱ درباره قطعیت مجازات عاملین و آمرین ترور شهید سلیمانی است، علیه «امنیت، حیثیت و منافع جمهوری اسلامی ایران در داخل یا خارج» دانستهاند و ما را به عدم رعایت منافع ملی متهم کردهاند؟
به نظر میرسد این اقدام شورای نظارت بر مطبوعات بیش از همه در سایه فضاسازیهایی است که طیف غربگرا در راستای خدمت ناخودآگاه به آمریکا ایجاد کردهاند.
موفقیت ایران در دیپلماسی تجاری فشار حداکثری را دشوار کرده است
اندیشکده آمریکایی «مؤسسه خاورمیانه» اذعان کرد با توجه به تدابیر ایران در طول سالهای اخیر برای دور زدن تحریمها و گسترش تعاملات تجاری، احیای فشار حداکثری بسیار سختتر و پیچیدهتر از آن است که تصور میشود.
در گزارش تحلیلی انستیتو خاورمیانه آمده است: با توجه به تغییر موقعیت برخی از کشورهای منطقه در قبال ایران در سالهای اخیر و روابط اقتصادی رو به رشد بین ایران و همسایگانش، بازگشت به «فشار حداکثری ۲»، تلاشی که بر تحمیل هزینههای عمدتاً اقتصادی بر ایران متمرکز باشد، ممکن است اجرای آن پیچیدهتر از آن چیزی باشد که واشینگتن تصور میکند.
ایجاد یک مشارکت دیپلماتیک جدید با شرکای منطقهای کلیدی از سراسر خاورمیانه که به دنبال پیشبرد سیاست هماهنگتر ایالات متحده در مورد ایران هستند، ضرورت دارد. اما با توجه به روش دیپلماسی دولت ترامپ، که بیشتر با حرکتهای غیرقابل پیشبینی مشخص میشود، یک گروه تماس دیپلماتیک سنتی و مجموعهای از بحثهای رسمی درباره نحوه هماهنگی در مورد سیاست ایران، کمتر محتمل به نظر میرسد. فرصتی برای ایالات متحده وجود دارد که مجموعهای از گفتوگوهای منظم با شرکای منطقهای داشته باشد؛ و تمرکز کلیدی چنین گفتوگوهای سطح بالایی باید ایجاد یک روش جدید با ایران باشد که تهران را به عقبنشینی از اقدامات بیثباتکننده منطقهای و جهانی از نگاه غرب و آمریکا وادار کند.
ژاپن میتواند نقش فعالتری در کمک به رفع تحریمها توسط ناوگان «ارواح» نفتی ایران که به سمت چین میروند، ایفا کند. علاوه بر این، هند و آذربایجان خود را برای خدمت به عنوان گرههای حیاتی در کریدورهای ترانزیتی فرامنطقهای شامل ایران قرار میدهند؛ بنابراین، آنها باید بخشی از هر کمپین جدید «فشار حداکثری» با تحریمهای ثانویه باشند. اما شرکای خاورمیانه بیشترین موقعیت را در تلاش برای پاسخگویی به مسائل کلیدی دارند، زیرا آنها در همسایگی ایران زندگی میکنند.
یک سؤال مهم که چارچوب مشارکت منطقهای بین ایالات متحده و کشورهای کلیدی عربی باید به آن رسیدگی کند، برنامه هستهای ایران است.
علاوه بر این، اگر ایالات متحده و چین در دوره دوم ریاست جمهوری ترامپ وارد یک جنگ اقتصادی بزرگ شامل تعرفهها، تجارت و فناوری شوند، همانطور که به نظر میرسد شاخصهای اولیه نشان میدهد، این میتواند اثرات خارجی منفی در خاورمیانه و برخی سناریوهای غیرمنتظره ایجاد کند.
دوره دوم ترامپ میتواند فرصتهای جدیدی را برای حل مسئله هستهای ایجاد کند که در دوره اول وجود نداشت. تهران توانست کمپین «فشار حداکثری» دولت اول ترامپ را با وجود هزینههای آن تحمل کند. با بازگشت ترامپ به کاخ سفید، تهران به وضوح در تلاش است تا پیشگیری کند.
آقای پزشکیان! مراقب مشورتهای اقتصادی استعمارگران باشید
آقای پزشکیان عزیز! شما که میدانید در جنگ اقتصادی هستید، بررسی کنید ببینید چه کسی در شرایط جنگ اقتصادی سهلگیریها را متوجه مفتخوارها و سختگیریها و تنبیهها را متوجه تولیدکنندگانش میکند.
این سؤال را دکتر فرشاد مؤمنی، از کارشناسان حامی دولت مطرح کرده است. استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی، با بیان اینکه باید به سهم خود کمک کنیم که افراد، چه در سطح حکومتگران و چه در سطح مردم، به تعبیر دکتر شریعتی «افراد بلندگوی بیجیره و مواجب استعمار نشوند»، گفت: شخصاً با همه شکوائیههای پرشماری که از خطاهای غیر قابل توجیه رخ داده در دولت پزشکیان دارم، هنوز ایشان را فردی دلسوز، پاکدامن و پاکدست میدانم که سوراخ دعا را گم کرده است، به همین دلیل با نهایت مهر و شفقت و منحصراً با ابزار علم و دادههایی که دولت خود ایشان منتشر کرده با او صحبت میکنم. میفهمم که اصلاً دور از ذهن نیست که آنها که منافعشان در این خطاها، مانند شوک درمانی و خصوصیسازیهای منحوس و آزادسازی واردات مشکوک است، صدها دروغ درباره افراد اهل نصیحت و شفقت هم بگویند و زمینههای گفتوگوهای سالم و اعتلابخش با ایشان و همکارانشان را ببیندند. اما این توطئه آنها است و ما باید درک کنیم و آلت دست نشویم.
مؤمنی تأکید کرد: اسم آنچه که آنها برای به اسارت درآوردن ایران تدارک دیدهاند برنامه تعدیل ساختاری است. ببینید آنها که انشاءلله فقط بلندگوهای بیجیره و مواجب خارجیها بودند، از نقطه عطف پایان جنگ چقدر فشار گذاشتند که راه نجات ایران شوک درمانی و خصوصیسازی و آزادسازی واردات است و در این مسیر دروغی نبود که نبافند. آن دروغها تا همین امروز هم استمرار دارد. همین امروز هم که درباره علت واردات کالاهای لوکس میپرسیم ادعا میکنند که این کار رقابتپذیری تولیدات داخلی را بالا میبرد. هرکس الفبا را بداند، متوجه میشود که اگر بخواهید کالاهایتان را رقابتپذیر کنید، باید دانش علمی و مهارت فنی نیروی کار را بالا ببرید و برای ایجاد انگیزه سرمایهگذاری تولید، ثبات اقتصاد کلان ایجاد کنید و امنیت حقوق مالکیت فراهم کنید که ما با فرار سرمایه انسانی و مادی روبهرو نباشیم.
مؤمنی گفت: سال 74، وقتی فاجعهسازی سیاست شوکدرمانی آشکار شد، یکی از کلیدیترین مروجان سیاست برنامه تعدیل و شوک درمانی، سریع فرصت مطالعاتی برای آمریکا گرفت. بعد در نطق خداحافظی در سازمان برنامه گفته بود من نمیتوانم در سوبسید آباد زندگی کنم! چند نفر از کارشناسان سازمان برنامه پیش من آمدند و مستنداتی آوردند که نشان میداد این فرد چند ماشین، چند خانه و زمین به قیمت سوبسیدی گرفته است! آنکه نمیتواند در سوبسید آباد زندگی کند و به آمریکا میرود ببینید آن زمان که مسئولیت کلیدی داشت چند بار به او خانه و زمین و ماشین سوبسیدی دادند و چون از سوبسید بدش میآید آنها را نگرفت! بیشرمی است که سوبسید را درباره بقای مردم روا نمیدارند اما سوبسیدهای چند میلیارد برابری آن را به افراد خاص به خوبی تحمل میکنند و برایش هورا هم میکشند و از آن دفاع هم میکنند!
مؤمنی تأکید کرد: عرصه انفال و بنیه تولید ملی اکنون حادترین عرصههای تهدید امنیت ملی ایران است و آنچه که در این میان بر سر تولید صنعتی میرود، بسیار فاجعهآمیز است. فقط در 1403، صنایع ما بیش از 40 روز با صلاحدیدهای حکومتی که حکایت از بیکفایتی در تأمین زیرساختها بوده، تعطیل کردهاند. چگونه است که به کسی که سرمایهگذاری تولیدی کرده، میگویید بنگاهش را تعطیل کند، اما به بانکها نمیگویید موتور نرخ بهرهشان و مالیاتگیرها موتور مالیاتستانی را خاموش کنند. به نیروی کار درباره خاموش کردن مطالبه مزد و به سازمان تأمین اجتماعی درباره خاموش کردن مطالبه حق بیمه حرفی نمیزنید!؟
مؤمنی گفت: به آقای پزشکیان میگویم عزیز برادر شما که میدانی در جنگ اقتصادی هستید، بررسی کنید ببینید چه کسی در شرایط جنگ اقتصادی سهلگیریها را متوجه مفتخوارها و سختگیریها و تنبیهها را متوجه تولیدکنندگانش میکند.
نوبخت: درگیری ترامپ با کشورها فرصتی برای ایران است
رئیس سازمان برنامه و بودجه در دولت روحانی گفت: تنشهای ترامپ با دیگر کشورها و حتی متحدانش فرصتی برای ایران است.
خبرآنلاین از محمدباقر نوبخت پرسید: چندین بار به بحث تحریم اشاره داشتید، ترامپ به کاخ سفید بازگشته و برخلاف اینکه ارزیابی میشد متفاوت از دور قبل است و وارد مذاکره با ایران میشود اما در اولین اقداماتش یادداشت فشار حداکثری علیه ایران را امضا کرد، برداشت شما و پیشبینی شما از این دوره چیست؟ فکر میکنید ایران و آمریکا وارد مذاکره شوند؟
نوبخت در پاسخ گفته است: ترامپ با امضای یادداشت اجرائی نشان داد که بسیار بیشتر از گذشته دنبال انقباض و محدود کردن عرصه فعالیت جمهوری اسلامی ایران است. مباحثی که ترامپ قبلاً مطرح کرده بود که فقط بحث این است که جمهوری اسلامی ایران سلاح هستهای نداشته باشد فرق میکند با این مواردی که راجع به منع توسعه تسلیحات متعارف و نامتقارن در این یادداشت اجرائی طرح شده است.
نکتهای وجود دارد که ضروری است به آن توجه کنیم، آن هم اینکه بیجهت امیدوار نباشیم، ولی باید بدانیم که فرصتهایی هم هست و آن اینکه در حال حاضر اولویت اول دولت ترامپ نیستیم. ترامپ با همسایگان خود از مکزیک در جنوب تا شمال آمریکا یعنی کانادا به نوعی درگیر شده است. با چین یک جور دیگری درگیر شده، با منطقه، خاورمیانه و کشورهای عربی که همه از دوستانش هستند، ولی حاضر نیست حرفشان را بپذیرد درگیر است، با اروپا بر سر مسئله ناتو طور دیگری درگیر است، پس در حال حاضر ما هدف اولش نیستیم. این میتواند برای ما یک فرصت هم باشد. ببینید یک وقت هست که هدف اولش صرفاً اضمحلال ساختار نظام جمهوری اسلامی ایران است، یک وقت هم هست که با همه درگیر است و ما هم یکی از موضوعات آنها هستیم.
نوبخت افزود: این فرصتی برای ما است که بیجهت در مرحله اول قرار نداریم و باید از آن شکافهایی که با دیگران ایجاد کرده، هنرمندانه استفاده کنیم. مقام معظم رهبری اگر بحث مذاکره با آمریکا را مناسب، عاقلانه و هوشمندانه تشخیص ندادند، اما ما را از مذاکره با جهان، اروپا و سایر کشورها که منع نکردند. عربستان و مصر کشورهای بزرگ عربی هستند، در حال حاضر هر دو با ترامپ به خاطر موضوع غزه و چگونگی به اصطلاح کوچ دادن مردم غزه دچار چالش شدهاند یا در مسئله اوکراین با اروپا درگیر است، اینها همه فرصتهایی است برای ما و بستگی به این دارد که چقدر آقای دکتر پزشکیان و تیم دیپلماسی خارجی او بتوانند به شکل مؤثر از این فرصتها به صورت اقتضایی استفاده بکنند.
تاریخ خبر: ۱٤۰٤/۰۱/۱۸، ۰۷:٤۲:۲۰ بازدیدها: 4