مأموریت زنجیرهای برای زدن عقبه مقاومت و نجات اسرائیل
برخی نشریات غربگرا عملا تبدیل به بازیچه آمریکا و اسرائیل شدهاند تا عملیات روانی دشمنان ملت ایران از زبان این رسانهها انجام شود.
وبسایت صدای آمریکا با استناد به تحلیلهای روزنامههایی مانند هممیهن و شرق تیتر زد: هشدار دوباره رسانههای داخلی ایران به حکومت درباره جنگ غزه: باید سیاستی معقول داشت.
صدای آمریکا که علنا سالهاست از جنایات رژیم اشغالگر قدس حمایت میکند، نوشت: «در پی حمله تروریستی شبهنظامیان در اسرائیل و کشتن صدها نفر، برخی از رسانههای داخلی به دولت جمهوری اسلامی هشدار دادند که تکروی در جامعه بینالمللی راه به جایی نخواهد برد.
«روزنامه شرق» چاپ تهران در شماره سهشنبه هجدهم مهرماه خود در ارتباط با این حملات خونبار نوشته: دولت جمهوری اسلامی متوجه باشد که در مورد فلسطین، تکروی در جامعه بینالمللی و در سطح دولتها راه به جایی نخواهد برد. شرق افزوده: انعکاس این تحول مهم بین ایرانیان و واکنش طرفهای مختلف به آن هم در ارتباط با، مسئله فلسطین و سیاست خارجی، جمهوری اسلامی و هم از نظر تعاملات و تنازعات سیاسی بین ایرانیان نیز مهم است.
صدای آمریکا میافزاید: برخی از فارسیزبانان در شبکههای مختلف اجتماعی با انتشار پستهایی، اقدام تروریستی حماس را بشدت محکوم و با خانوادههای کشته شده اسرائیلی در قالب هشتگهایی، ابراز همدردی کردند. روزنامه شرق همچنین خواستار مشورت دولت جمهوری اسلامی با جامعه مدنی در سطح ملی و همکاری با سایر دولتهای عربی و اسلامی و دیگر دولتهایی که سیاستی معقول درباره مسئله فلسطین را دارند، شده است. روزنامه «هممیهن» نیز دوشنبه، در ارتباط با وضعیت جمهوری اسلامی و ایران در قبال این حمله مرگبار نوشته بود: این جنگ در صورت تداوم و گسترش آن، تبعات سنگینی خواهد داشت و ایران نیز از این آثار مبرا نخواهد بود. این رسانه طیف اصلاحطلب در ادامه با هشدار به «مسئولین سیاسی و بهویژه افراد نظامی حکومت ایران برای خویشتنداری و هوشمندی در اتخاذ موضع، افزوده بود: وضعیت بازار سهام و قیمت ارز غیررسمی در بازار ایران، بخشی از آثار این نبرد بر کشور است».
یادآور میشود منظور روزنامههای غربگرا درباره دولتهایی که موضع معقول گرفتهاند، مواضع برخی کشورهای سازشکاری است که پنهانی با رژیم صهیونیستی ارتباط برقرار کرده و مهر تایید بر جنایت و اشغالگری صهیونیستها زدهاند.
نکته عبرتآموز این است که نشریات یاد شده پیش از این در موضوع خسارتبار برجام ضمن دوگانهسازی دروغین ادعا میکردند آمریکا دنبال توافق با ایران است اما اسرائیل کارشکنی میکند. به عبارت دیگر طیف مذکور و لو به شکل تاکتیکی اذعان کردند که اسرائیل در دشمنی با ملت ایران، دست آمریکا را هم از پشت بسته است.
با این وصف همین محافل رسانهای حالا که اسرائیل ضربه ویرانگری خورده، به جای همراهی با شادمانی ملت ایران و دیگر ملتهای منطقه، به سمت صهیونیستها غش میکنند و طبق ماموریت تلاش میکنند میان حلقههای استوار جبهه مقاومت جدایی بیندازند؛ یعنی همان چیزی که آرزوی آمریکا و رژیم صهیونیستی (سیا و موساد) است. بدین ترتیب این سؤال همیشگی پیش کشیده میشود که چرا برخی نشریات مدعی اصلاحطلبی عینا مطابق منافع و منویات آمریکا و اسرائیل رفتار میکنند.
این نکته هم گفتنی است که برخی فعالان اصلاحطلب در ماجرای اخیر موضعی انسانی اسلامی و ایرانی گرفته و ضمن حمایت از مقاومت مشروع حماس برای آزادسازی سرزمین خود از چنگاشغالگران، جنایات اسرائیل را محکوم کردند. با این وصف رفتار امثال روزنامه و شرق نشان میدهد که وضعیت وخیم اسرائیل موجب شده تا کارفرمایان غربی نشریات زنجیرهای، به آنها دستور رفتار انتحاری برای نجات اسرائیل را بدهند.
گزارش رویترز از غلبه مقاومت بر سامانه هوشمند اسرائیل و ناتو
منابع رسانهای غرب برای کم کردن بار شکست تحقیرآمیز رژیم صهیونیستی در عملیات مقاومت فلسطین، مسئولیت ماجرا را گردن هوش مصنوعی میاندازند. اما همین، اعتراف به شکستی بزرگتر محسوب میشود.
خبرگزاری انگلیسی رویترز در این باره نوشت ۱۰ روز قبل از حمله حماس به اسرائیل که بزرگترین حمله غافلگیرانه از جنگ اکتبر ۱۹۷۳ تلقی میشود، رئیسکمیته دفاعی ناتو به نوار مرزی اسرائيل با غزه رفته بود تا کاربرد هوش مصنوعی و سایر روشهای پیشرفته دیجیتالی ارتش اسرائیل برای کنترل هرگونه تحرک در این مناطق را از نزديک مشاهده کند.
پیشتر ارتش اسرائیل، همزمان با حمله اردیبهشت ۱۴۰۰ به نوار غزه، اعلام کرده بود که از این فناوریها استفاده میکند. اما ناتوانی این سامانههای پیشرفته در اعلام هشدارحمل، یک ضعف بزرگ امنیتی- اطلاعاتی است که سالها مورد بحث قرار خواهد گرفت. ابعاد حملات به مرور روشنتر میشود. مقامات اسرائیل از کشته شدن حدود ۸۰۰ نفر خبر دادند. شبهنظامیان حماس توانستهاند از نزديکی چندین پست مرزی عبور کنند، چند پاسگاه پلیس و ارتش و چندین شهرک اسرائیلی را محاصره و تصرف کنند.
در همان حال، شلیک هزاران راکت بهصورت همزمان توانست بر سپر دفاع ضد هوایی موسوم به «گنبد آهنین» غلبه کند و با فرود آمدن در نقاط مختلف تلفات و خسارات قابل ملاحظهای به جا بگذارد.
نهادهای امنیتی- اطلاعاتی آمریکا و متحدانش نیز که برای پیشبینی حمله ارتش روسیه به اوکراین از عملکرد خود راضی بودند، نتوانستند حمله حماس را پیشبینی کنند و مثل اسرائیل غافلگیر شدند. یک مقام سابق امنیتی غربی گفته: «قاعدتاً باید علائمی از هشدار در مورد وقوع حمله مشاهده میشد. یا حماس به شکلی عمل کرده که هیچ ردپایی به جا نگذاشته و یا سرنخها و ردپاهایی در سیستمهای امنیتی پیشرفته ضبط شده اما به درستی معنا نشدهاند.» مجموعه سازوکارهای امنیتی اسرائیل، از گشتزنی پهپادهای مجهز به فناوری تشخیص چهره گرفته تا کنترل سختگیرانه نوار مرزی غزه با اسرائیل و اختصاص تجهیزات و نیروی انسانی وسیع به شنود الکترونیکی، یکی از پیشرفتهترین زیرساختهای امنیتی در جهان است.
براساس بیانیه ناتو، دریادار رابرت باوئر، رئیس کمیته دفاعی این پیمان، با هدف آموختن از تجارب لشکر غزه ارتش اسرائیل و «آشنایی با قابلیتهای نظامی نوآورانه» ۱۰ روز پیش به اسرائیل سفر کرده بود. مدیرکل وزارت دفاع اسرائیل اردیبهشت امسال گفت این کشور در آستانه بدل شدن به یک «ابرقدرت» هوش مصنوعی است و با استفاده از این فناوری تصمیمگیری و تجزیه و تحلیل را بسیار ساده و سریع کرده است.
حوادث روزهای اخیر نشان میدهد که سران دولت و فرماندهان ارتش اسرائیل دچار اعتماد به نفس افراطی شدهاند. این میتواند برای سایر کشورها یک زنگ خطر جدی باشد.
این نوع فناوریها برای ردهبندی و تجزیه و تحلیل حجم بزرگ دادهها بهخصوص در سامانههای گسترده رادار و یا سونار نقش کلیدی دارند، ولی نتیجه عملکرد آنها به جمعآوری اطلاعات خام بستگی دارد. در منطقه شهری و پر رفتوآمدی نظیر غزه تجزیه و تحلیل و تعبیر درست از تحرک افراد کار سادهای نیست.
وضعیت ویژه نوار غزه به حماس کمک کرده است تا حمله خود را پنهان کند. در نوار غزه که جنبش حماس در سال ۲۰۰۷ کنترل آن را به دست گرفت، حدود دو میلیون ۳۰۰ هزار نفر در نوار باریکی که حدود ۵۰ کیلومتر با اسرائیل مرز مشترک دارد، زندگی میکنند. ساخت و ساز شهری فشرده در نوار غزه به حماس کمک کرده است تا تجهیزات و ماشینآلاتی نظیر بلدوزر را بدون استفاده از روشهای ارتباطی که میتوانند شنود شوند، در نزدیکی حصار مرزی پنهان کند و هنگام شروع حمله بهسرعت از آنها بهره بگیرد.
شاید هیچگاه مشخص نشود که پیکارجویان حماس چه مدتی قبل از شروع عملیات فرمان حمله را از فرماندهان خود دریافت کردهاند، ولی با توجه به نفوذ جاسوسان و خبرچینهای اسرائیل در سازمانهای فلسطینی، به احتمال فراوان فرماندهان حماس خبر این عملیات را تا آخرین لحظات ممکن مخفی نگاه داشتهاند.
حتی یک هشدار قبلیِ چند ساعتی و یا چند دقیقهای میتوانست از شدت غافلگیری ارتش اسرائیل و ساکنان شهرکهای همجوار با نوار غزه بکاهد.
تحرکات پیکارجویان حماس در آخرین لحظات قبل از شروع حمله و تمرینهای مربوط به این عملیات، از جمله آموزش پاراگلایدر برای پرواز از روی دیوار مرزی، احتمالاً بهدلیل تعطیلات مذهبی سوکوت که تا روز جمعه درست شب قبل از وقوع حمله، ادامه داشت رهگیری نشده است.
100 نفر بهتر از منصوری بود اما حزب اتحاد ملت کودتا کرد
تحولات اخیر جبهه اصلاحات و انتخاب رئیس و هیئترئیسه جدید این جبهه، شکافها و دعواهای قدیمی را بین اعضای احزاب مختلف اصلاحات دوباره زنده و از گذشته عمیقتر کرد. یک فعال اصلاحطلب و نماینده پیشین مجلس میگوید دبیرکل حزب اتحاد ملت با کودتا، جانشین بهزاد نبوی در جبهه اصلاحات شد.
محمد علی وکیلی مدیر مسئول روزنامه ابتکار، در گفتوگو با «جوان» اظهار کرد: جریان اصلاحطلبی همزاد جمهوری اسلامی بود و به عبارتی جمهوری اسلامی معلول یک گفتمان اصلاحطلبی بود. اما جریان اصلاحطلبی که امروز ما شاهد هستیم، در طول چهار دهه گذشته دچار فرازوفرودهای فکری و معرفتی بسیاری شده. کف اصلاحطلبی همچنان خود را در منظومه جمهوری اسلامی تعریف میکند و به اصلاحطلبی در جمهوری اسلامی باور دارد، اما سقف اصلاحطلبی خود را «بر» جمهوری اسلامی میداند. از نظر من اطلاق عنوان اصلاحطلبی بر این بخش از اصلاحطلبان از روی تسامح است و اطلاق دقیقی نیست. اگر یک جریانی بر قدرت شد، آن موقع نمیتوان آن جریان را اصلاحطلب دانست. در تحولات یک سال اخیر، روند خروج این طیف از گفتمان اصلاحطلبی تشدید شد. این طیف حتی از شعارهای حداکثری اصلاحطلبان ساختاری، هم عبور کرد، یعنی هر نوع و هر سطحی از اصلاحطلبی را مردود دانست. این طیف دنبال تغییر ساختار و براندازی هستند.
وی با بیان این که ریاست آذر منصوری بر جبهه اصلاحات کودتاگونه بود، افزود: آقای خاتمی اصرار داشت یک خانم انتخاب شود. تأکید آقای خاتمی بر خانم مولاوردی بود، ولی یک حزبی در جبهه که سروصدای بلندی دارد و تأثیرگذار است، این اتفاق را رقم زد. در واقع در جبهه اصلاحات ما یک کلوپ حزب اتحاد ملت را داریم و یک کلوپ دیگر احزاب عضو جبهه. حزب اتحاد به دلیل تأثیرگذاری روی تعدادی از احزاب و ۱۵ نفر حقیقی عضو جبهه این کودتا را هدایت کرد. شاید در این زمینه نزدیکی این افراد به اطرافیان خاتمی هم مؤثر بود. به هر حال به لحاظ عملی و کنش سیاسی این طیف حامی میرحسین هستند و احزاب دیگری مثل ندا، حزب اعتماد، کارگزاران و مردمسالاری حامی بیانیه آقای خاتمی هستند.
وکیلی افزود: انتخاب منصوری شبهکودتا بود. ما ۱۰۰ نفر داشتیم که بهتر از خانم منصوری بودند، اما فرآیند را طوری ایجاد کردند که کودتا شکل گرفت. آقایان مرعشی، حضرتی و موسوی لاری بودند که هم آدمهای عاقلی هستند که نه روی آنها حساسیت وجود دارد و هم دارای رزومه و شناسنامه اصلاحطلبی هستند. معلوم است که افرادی مثل من ۱۰۰ سال زیربار جبههای که رئیس آن خانم منصوری باشد، نمیرویم و مشروعیت برای آن قائل نیستیم و از آن تبری میجوییم. یک دفعه صبح شد و گفتند منصوری رئیسجبهه شده است. وی درباره احتمال تغییر در درون جبهه اصلاحات گفت: به لحاظ گفتمانی این شکاف و جدا شدن شکل گرفته است. به لحاظ ساختاری و تشکیلاتی هم شکل خواهد گرفت. این ساختار کنونی، ساختار فراگیر برای نمایندگی جریان اصلاحات نیست، حتی شأن سخنگویی این جریان را هم ندارد. اعضای خود همین جبهه به لحاظ مشی دچار تکثر عجیب و غریب شدند؛ تعدادی صریحاً گفتند پایبند به انتخابات هستیم و به اعضا فراخوان شرکت دادند، اما یک تعدادی هم تحریمطلب هستند، رویشان نمیشود اعلام کنند.
حامیان چشم و گوش بسته FATF چرا از پاسخ به سؤالات فرار میکنند؟
معاون پارلمانی و معاون حقوقی رئیسجمهور در دولت قبل میگوید از نظر بنده هیچ شک و شبههای برای پیوستن هرچه سریعتر به FATF وجود ندارد. او اما مانند دیگر حامیان تمکین از FATF به سؤالات جدی بیپاسخ در این زمینه پاسخ نداد.
مجید انصاری، چهره اصلاحطلب عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام گفته است: از همان ابتدا که موضوع FATF مطرح بود، موضع روشنی داشتم کما اینکه پیوستن به FATF را به عنوان یک هنجار بینالمللی در ارتباط پولی ارزیابی میکنم FATF که مجموع چهار پروتکل است، در کشورهای مختلف مورد پذیرش قرار گرفته و ایران هم دو مورد از این پروتکلها را پذیرفته و تصویب کرده که یکی از آنها مبارزه با پولشویی بود و دیگری هم مبارزه با تأمین مالی تروریسم است.
اگر بخواهیم مراودات طبیعی و عادی در انتقال پول با اقتصاد جهانی و کشورهای مختلف داشته باشیم، چارهای غیر از پیوستن به FATF نداریم چرا که نپیوستن به آن مشکلات فراوانی را برای فعالان اقتصادی و نظام بانکی ایجاد کرده و هزینههایی بر ما تحمیل میکند. برای نمونه هزینه انتقال پول و تبدیل آن، همچنین مفاسدی که به دلیل عدم شفافیت در این میان صورت میگیرد، همگی نشاندهنده این هستند که باید از همان ابتدا که FATF به مجمع آمد، میپذیرفتیم و تأخیر در پذیرش آن منجر به رسیدن ضررهایی بر ما شده، بنابراین به نظر بنده هر چه سریعتر FATF مورد پذیرش قرار بگیرد، به نفع کشور است و مانعی را در فضای ارتباطات اقتصاد بینالملل کشور برمیدارد.
انصادری افزود: بسیاری از کشورها نظیر روسیه و چین که در حال حاضر با ما کار میکنند، همگی همواره بر این نکته تاکید میکنند که ایران به FATF بپیوندد. واقعیت امر این است که به دلیل اینکه عضو FATF نیستیم روابط اقتصادی ایران با چین و روسیه با دشواریهایی مواجه است چرا که شرکتهای این دو کشور و سیستم بانکی آنها به مقررات FATF متعهد هستند، از اینرو وقتی با ایران وارد معامله میشوند ما عضو FATF نیستیم، دچار مشکلاتی میشوند و ایران برای حل این مشکلات ناگزیر از پرداخت هزینههای زائد در روند فروش کالا، دریافت، انتقال و تبدیل پول میشود. از این رو از نظر بنده هیچ شک و شبههای برای پیوستن هر چه سریعتر به FATF وجود ندارد.
درباره اظهارات آقای انصاری گفتنی است که شبیه همین استدلالهای ناقص از میانه دولت سابق مطرح میشد که به همکاری بیسر و صدای دولت وقت با FATF و اجرای 37 بند از 41 بند برنامه اقدام منتهی شد اما پاداش این همکاری گسترده- که نوعی خودتحریمی و واگذاری مسیرهای دورزدن تحریمها به دشمن بود- نه کاهش تحریمها بلکه افزایش تحریمها از 800 مورد به 1700 مورد رسید. به همین دلیل هم مقامات عالی کشور از آقای ظریف پرسیده بودند آیا با اجرای چهار تعهد باقی مانده تضمین میدهید که تحریمها برداشته شود و آقای ظریف صادقانه و براساس عبرت برجام گفته بود هیچ تضمینی وجود ندارد!
از سوی دیگر طبق گزارشهای بینالمللی بیش از 76 درصد جرایم موضوع فعالیتهای FATF (پولشویی، حمایت مالی تروریسم و جرائم مالی سازمانیافته) در آمریکا و کانادا و برخی کشورهای اروپایی نظیر انگلیس انجام میشود؛ اما FATF مطلقا در برابر این رفتار مجرمانه و سازمانیافته دولتهای غربی ساکت است. برای مثال اخیرا روزنامه نیویورکتایمز، لندن را در کنار برخی مناطق آمریکا، «پایتخت پولشویی دنیا» که بیشترین جرائم و مفاسد مالی در آنها انجام میشود، معرفی کرد.
در موضوع روسیه هم باید یادآور شد که گردانندگان FATF در اقدامی کاملا سوگیرانه عضویت دولت روسیه را به خاطر «عملیات ویژه نظامی در اوکراین» تعلیق کردند و حال آن که اگر حمله نظامی به کشورهای دیگر، مستوجب مواخذه در FATF و تعلیق عضویت اعضا باشد، طبیعتا قبل از روسیه، باید آمریکا و انگلیس و رژیم صهیونیستی از FATF اخراج میشدند. کارگروه FATF، در سال ۱۹۸۹ میلادی تاسیس شده، یعنی پیش از جنگافروزی واشغالگری آمریکا و انگلیس و ناتو در افغانستان و عراق و سوریه، و همچنین جنگافروزیهای وحشیانه رژیم صهیونیستی علیه ملتهای فلسطین و لبنان و سوریه. بر این مبنا باید قبل از روسیه، عضویت آمریکا و انگلیس و رژیم صهیونیستی تعلیق میشد که پیشاهنگهای جنگافروزی و اشغالگری در دنیا هستند. اما چنین نشده است.
روزنامههای زنجیرهای به جای جلاد ، مظلوم و شهید را محکوم کردند
روزنامه زنجیرهای اعتماد در شماره روز سهشنبه مصاحبهای را با یک فعال اصلاحطلب منتشر کرد و به نقل از وی نوشت: «ايران بايد كشتار بلاوجه مردم را محكوم كرده و بر امنيت افراد بيدفاع و بيگناه در طرفين ماجرا پافشاري كند... ايران بايد از كشتار غيرنظاميان در هر سطحي كه باشد، تبري جسته و خواستار پايان دادن به اين مناقشه قديمي باشد. در اين برهه لازم نيست ايران آشكارا جزئيات حمايتش از حماس و ساير جنبشهاي منطقهاي را تشريح كند.»
چند روزی است که اصلاحطلبان در رسانههای زنجیره ای با وقاحت تمام و در لفافه به جای روایت جنایتهای 80 ساله صهیونیستها که هزاران کودک و زن فلسطینی و چندین نسل از این ملت را به شهادت رساندند، شکنجه و آزار و اذیت کردند و به اسارت گرفتند، اقدام به عوض کردن جای ظالم و مظلوم میکنند. آنان از ملتی که زیر بار شدیدترین فشارها هستند و هیچ راه فراری از این جنایتها و ظلمها ندارند چه انتظاری دارند؟ نمیدانند که شهرکنشین غیرنظامی نیست؟ نمیدانند در عسقلان و سدیروت و اراضی اشغالی جنوب همین به اصطلاح شهرکنشینان غیرنظامی مورد اشاره زنجیرهایها چه جنایاتی را در حق مردم غزه و کرانه باختری روا داشتهاند؟ اشکهای «گریس گانس»، سخنگوی سازمان ملل متحد در سال 2014 را به یاد دارند؟
ما ایرانیان را در تاریخ به جوانمردی، مظلومنوازی و مردانگی میشناسند، به این مفاهیم نگاه کنید، پس از آن اشکهای چندین نسل از کودکان فلسطینی که یتیم و اسیر و شهید شدند را به یاد آورید، آنگاه دست به قلم شوید، سخن به زبان آورید و مظلوم را حمایت کنید.
موضعگیری عبدالحمید بهنفع کودککشهای صهیونیست!
مولوی عبدالحمید اسماعیلزهی بعد از قریب 3 روز از عملیات طوفان الاقصی در توئیتی به این مسئله واکنش نشان داد. موضع امام جماعت مسجد مکی نه در حمایت از حق دفاع مشروع فلسطینیان و یا محکوم کردن جنایات اسرائیل، بلکه موضعی است که بهنحوی میتوان آن را در حمایت از رژیم اشغالگر دانست. عبدالحمید در صفحه شخصی خود نوشت: درگیری اخیر اسرائیل و فلسطینیان باعث تلفات سنگین انسانی مخصوصاً در میان غیرنظامیان شده است. جامعه جهانی به وظیفه خود برای توقف فوری این درگیری و پایان دادن به منازعه طولانی طرفین و حلوفصل عادلانه این قضیه که تضمینکننده حقوق مسلّم و امنیت پایدار باشد، عمل کند.
وسط ایستادن عبدالحمید در مسئلهای که کاملاً انسانی و اسلامی است، نشان میدهد که او در این مسئله هم مانند برخی دیگر از مواضع قبلی و فتواهای سابق خود دچار چرخش شده است.
به گزارش تسنیم، امام جماعت مسجد مکی زاهدان که در زمان اغتشاشات سال گذشته هر هفته در خطبههای نماز جمعه تلاش میکرد در راستای اخلال در امنیت آنجا صحبت کند، چندینبار با دفاع از طرح دوکشوری، خواستار صلح میان اسرائیلیها و فلسطینیها شده بود.