«... تنها سر بزنگاههاست که معلوم میشود هر فرقه و هر کس چند مَرده حلاج است و تنها سر پلهای خربگیری است که میتوان بهدقت نیروهای دوست و دشمن را بررسی کرد. و چنین شرایطی اخیراً به مناسبت جنگ خاورمیانه پیش آمد و مهرهها را نشان داد و داغها را بر پیشانیها زد آنچنان که پاک کردنش با (...)خوردن نامه هم میسر نیست.
به قول امه سه زر «همه این حیوانات رنگارنگ، لشکریان جرّار استعمارند؛ همهشان برده فروشند و همهشان به انقلاب بدهکار» خوب. چرا این بشردوستان اینطور به دست و پا افتادهاند؟ چرا یکمرتبه اینجوری همبستگی عمومی با اسرائیل تظاهر کرد؟ جواب، ساده است... یک مشت زورگو به کمک سرمایههای بینالمللی و به برکت سازمانهای تروریستی صهیون و «هاگانا»، خاک فلسطین را اشغال کردهاند و یک میلیون ساکنان آن را بیرون ریختهاند... مرتب ذره ذره از خاک اعراب را تصرف میکنند...»
این نوشتههای مرحوم جلال آل احمد است که در کتاب «سفر به ولایت عزرائیل» به سال 1347 منتشر کرد. سالهایی که رژیم صهیونیستی هر بلایی را که بود به سر ملت فلسطین میآورد و به قول امه سزر (شاعر، نویسنده و انقلابی جزیره مارتینیک) « همه این لشکریان جرّار استعمار»، حامی اسرائیل تجاوزگر و علیه فلسطین اشغال شدهاند.
از همین روی مرحوم جلال آل احمد اسمش را «سر پل خر بگیری» گذارد. یعنی جایی که همه آن شعر و شعارهای آزادیخواهی و دموکراسی و حقوق بشر و سوسیالیسم و برابری انسانها و... رنگ باخته، پرده از چهرهها بر افتاده و مشخص گردید که «همه این حیوانات رنگارنگ، لشکریان جرّار استعمارند»!
گویی مرحوم آل احمد 55 سال پیش، این حرفها را برای امروز زده است. حالا هم انگار مجددا برای بسیاری از افراد و گروهها و رسانهها و حکومتها، این «سر پل خر بگیری» فرا رسیده است. دیگر نیازی نیست برای اثبات حمایت و وابستگی فرد یا گروه یا رسانه و یا موسسه و سازمانی به اسرائیل و صهیونیسم، در پی اسناد و مدارک و شواهد باشیم و بخواهیم اثبات کنیم که همه این ادعاهای پوشالی آزادی و حقوق بشر و انسان دوستی و.... از گور چه کسی برخاسته است.
اینک همه آنهایی که طی 16 سال محاصره و تنگنای بیسابقهای که رژیم صهیونیستی برای غزه به وجود آورده، ساکت و خاموش بوده و نوعی سکوت مرگبار گورستانی را پیشه نمودند، حالا که مردم مقاوم غزه درصدد پاسخگویی به گوشهای کوچک از فجایع اسرائیل برآمدهاند، زبان باز کرده و از مظلومیت اسرائیلیها میگویند؛ اینکه گردهمایی ترنسها به هم خورده و به برخی شهرهایشان حمله شده و... و اشک تمساح میریزند!
همه جبهه متحد صهیونیسم از چپ و راست
به قول امه سزر در این عرصه، «همه آن حیوانات رنگارنگ» حضور دارند؛ از رسانههای زنجیرهای مانند صدای آمریکا و رادیو فردا و بیبی سی و دویچهوله و یورونیوز و رادیوزمانه و «من و تو» و ایران اینترنشنال و... گرفته تا نشریات به اصطلاح مستقل همچون وال استریت ژورنال و گاردین و نیوزویک و نیویورکتایمز و نول آبزرواتور و... و تا رسانههای پیشانی سفیدتر مثل رویترز و واشینگتن پست و... و گروههای مختلف داخلی و خارجی و... و سرکردههای اغتشاشگران سال گذشته و مدعیان شعار «زن زندگی آزادی» و...
این در حالی است که اما یکی از همان رسانهها، اگرچه با هدف محکوم کردن حماس و مردم غزه، اما موقعیت غزه را چنین توصیف کرد:
«... غزه دیشب را در تاریکی به سر برد، در حالی که مدام بمباران میشد. اسرائیل اعلام کرده که راه ورود سوخت و کالا به غزه را میبندد. مشکل آب آشامیدنی همواره حاد بوده و اینک حادتر میشود. رسانهها کمتر از آنچه بر مردم غزه میگذرد، گزارش میکنند.
به غزه بزرگترین زندان بدون سقف دنیا میگویند. این زندان با ۱,۹۲ میلیون جمعیت (برآورد سال ۲۰۲۰) تنها ۳۶۰ کیلومتر مربع وسعت دارد، غزه متراکمترین جای دنیا است: ۵۳۲۸ نفر در هر کیلومتر مربع. نصف اهالی کودکاند. تنها ۱۰ درصد جمعیت به آب آشامیدنی تمیز دسترسی دارند. در چنین وضعیتی میتوان تجسم کرد وضع بهداشت و رسیدگی به حال مجروحان که دم به دم بر تعداد آنان افزوده میشود، چگونه است. هیچ چیزی این حد از ستم بر مردم غیرنظامی را توجیه نمیکند.
(در طی این سالها) مردم عملا در میان خرابهها زندگی میکنند. خانهها خراب میشوند و مردم با عجله اتاقکهایی با بلوکهای سیمانی درست میکنند. آلونکها در طول تابستان وحشتناک گرم هستند و در طول زمستان وحشتناک سرد. با هر جنگی شیرازه این زندگی فلاکتبار نیز از هم میپاشد. ویرانهها ویرانتر میشوند، مدرسهها که هر یک حدود ۱۰۰۰ نفر محصل دارند بسته میشوند، مرکزهای درمانی از کار میافتند.
اسرائیل گفته که مردم غزه به پناهگاهها بروند. به کجا؟ در جنگهای قبل بخشی از آنان به مدرسهها پناه میبردند. در هر کلاس ۵ خانواده. مدرسهها هم در امان نیستند. مردم غزه روزها و ماهها و سالهای سختی را گذراندهاند...»
کشتار در غزه، تبریک به برنده جایزه نوبل!
حالا در چنین شرایطی وقتی «گیلا گاملیال»، وزیر اطلاعات دولت نتانیاهو و به دنبالش فعالان به اصطلاح مدنی در داخل و خارج کشور، بردن جایزه «صلح» نوبل را به نرگس محمدی تبریک میگویند، بهتر درمییابیم که ماجرای صلح نوبل از کجا میآید و افسار آن به اصطلاح فعالان مدنی در دست کیست!
اگرچه قبلا هم جنایتکاران صهیونیست، مانند اسحاق رابین و شیمون پرز و مناخیم بگین و... که در قتل عام و نسل کشی انسانها، روی چنگیز و هیتلر و نرون را سفید کرده بودند و قصاب دیگری به نام «آنگ سان سوچی» که هزاران مسلمان روهینگیایی در میانمار را از دم تیغ گذرانید، به پاس فجایعی که آفریدند، جوایز متعدد صلح نوبل دریافت کردند. گویا هر کسی که در این کره خاکی بیشتر مسلمانان را بکشد، از جوایز صلح بیشتری برخوردار میشود!
اینک دولتهای آلمان و انگلیس، افسار پاره کرده، نقابهای بشر دوستی و آزادیخواهی را از چهره برداشته و بدون هیچگونه پردهپوشی اعلام کردهاند هر فرد یا گروهی در حمایت از فلسطین راهپیمایی برگزار نماید، به آن حمله خواهند کرد. اینک همه احزاب چپ و راست آلمان رسما اعلام کردهاند که در کنار اسرائیل قرار دارند.
مرحوم آل احمد در بخش دیگری از کتاب سفر به ولایت عزرائیل نوشته است:
«... از خرد و کلان و چپ و راست، چه نژادپرست و چه ضد عربند!.... دست چپیها! حضراتِ «وجدان جهانی»، آنهایی که در مغز پوسیدۀ خود فکر میکنند که «رسالت» دفاع از حق را در تمام دنیا دارند. همه آنها یکمرتبه به میدان ریختند. از سارتر گرفته تا کرگدنی یا خوکی «اوژن یونسکو» نام که وقاحت را به نهایت رساند..».
حالا برخی از اغتشاشگران سال گذشته ایران و اسطورهها و حامیانشان مانند حسین رونقی (که به دروغ گفت پایم را شکستند و بعد با بدن سالم جلوی دوربینها قرار گرفت) و تقی رحمانی (شوهر نرگس محمدی که خود را فعال حقوق بشر میداند!) و مادر نیکا شاکرمی (که به همراه خواهرش، واضحترین اسناد درباره خودکشی دخترش را نادیده گرفت و او را به دروغ کشته شده در اغتشاشات معرفی نمود!!) هم پته خود را به روی آبانداخته و از تروریستهای اسرائیلی حمایت کردهاند و تازه یادشان افتاده که کشتار زنان و کودکان یعنی چه؟
معنی و مفهوم بشر در یک سند صهیونیستی
البته براساس فرهنگ جهودان صهیونیست که در متن موسوم به «پروتکلهای دانشوران صهیون» هم آمده، آنها همه افراد دنیا به جز خودشان را با کلمه «گوییم» (غریبه یا حیوان) خطاب میکنند که آن را از هیچگونه حقوقی برخوردار نمیدانند و حقوق بشر فقط درباره خودشان تعریف میشود، نه برای سایر انسانها که از نظرشان «گوییم» خوانده شدهاند.
حالا این کاسهلیسان صهیونیسم که همه قتلعامها و تجاوزات و کودککشی صهیونیستها را نادیده گرفته، (لابد به دلیل آنکه قربانیان را براساس همان اعتقاد صهیونیستها، «گوییم» به شمار آورده)، به خاطر انتقام بخش کوچکی از آن همه جنایت، زبان باز کرده و تجاوز به زنان و کشتن کودکان را محکوم میکنند!
این در حالی است که حتی در ویدیوی انتشار یافته در برخی شبکههای اجتماعی (که حتی صفحه اینستاگرامی «من و تو» نیز آن را بازتاب داد)، یکی از اعضای گروه حماس که به خانه یک پیرزن اسرائیلی و پرستارش رسیده، آنها را در امان اعلام کرده و میگوید:
«این صحنهای که امروز در مقابل خود میبینید، دستور پیامبر به ما است، به مسلمانان و مجاهدان، اینکه زنان را نکشند، بچهها و معلولان را نکشند... ما امروز دستور رسولالله را اجرا کردیم، با جنگجویانشان جنگیدیم ولی زنها و کودکانشان را سالم رها کردیم....»
اما صهیونیستها در طول تاریخ 75 ساله رژیم اسرائیل، به کودککشی و زنکشی مشهور شدهاند تا جایی که چندین بار مجامع بینالمللی از جمله سازمان ملل علیرغم همه فشارها و وتوها و لابیگریها، آن رژیم را «جنایتکار جنگی» خواندند.
همه عوامل نمایش به جلوی پرده آمدهاند
اینک مشخص گردید همه ادعاهای کانونهای به اصطلاح حقوق بشری و عفو بینالملل و فعالان به اصطلاح مدنی و... که آنگونه برای دستگیری اغتشاشگران در ایران،گریبان چاک کرده و یقه دراندند و همه آن بیانیهها و امضاها و داد و بیدادها و غوغاها و.... کشک بود و پشیزی ارزش نداشت.
اینک آن نمایشها به پایان رسیده و همه بازیگران و عوامل و حتی جاروکشهای صحنه (که بیشتر از همین ریزهخواران داخلی هستند) جلوی پرده آمده، نمایش را رها کرده و حنجره میدرانند.
مرحوم جلال آل احمد در ادامه همان کتابش نوشت: «... اما پس از اینکه دهن اینها از عربدهکشی کف کرد، آن وقت صاحبکارهای اصلی که سر نخ به دستشان است وارد گود شدند.... مطبوعات بورژوا و ارگانهای پول و منفعت از دوش این روشنفکران چپ! بالا رفتند. حضرت بارون ادمون دو روچیلد دبیرکل اتحادیه طرفداران اسرائیل در میتینگهای هیستریک و راسیستِ ضد عربی در کنار نامدارترین عناصر دست چپ قرار گرفت. همه با هم به کمک اسرائیل متمدن، به جنگ اعراب جاهل و وحشی! شتافتند...»