اشتباه نتانیاهو به ایران فرصت داد بازدارندگی اسرائیل را نابود کند
روزنامه هندو سومین روزنامه پرتیراژ هندوستان معتقد است: پرونده نسلکشی اسرائیل در دیوان بینالمللی دادگستری به علاوه ضعیف شدن اسرائیل پس از جنگ غزه، این فرصت را به ایران داد تا با حمله به اسرائیل، قواعد بازی را تغییر دهد و موشکهایش را با وجود دفاع دستهجمعی غرب، به اسرائیل بزند.
روزنامه هندو با بررسی تحولات اخیر نوشت: در مارس ۲۰۱۸، از بنیامین نتانیاهو پرسیده شد که سه تهدید بزرگ پیش روی اسرائیل کدامند؛ او پاسخ داد: «ایران، ایران، ایران. ایران در حال ساختن امپراتوری در خاورمیانه است.» باسابقهترین نخستوزیر اسرائیل، هرگز در مورد ایران رودربایستی نداشته است.
او تلاش داشت هم برای رأیدهندگان داخلیاش و هم برای متحدان خارجی، چهره خود را به عنوان سیاستمداری قدرتمند که میتواند در برابر تهدید ایران ایستادگی کند، نشان دهد. با این حال، در دوران نخستوزیری وی بود که ایران در ۱۴ آوریل، حملهای گسترده با پهپاد و موشک به سمت اسرائیل انجام داد؛ این اولین حمله اینچنینی بود که از سوی یک بازیگر دولتی به اسرائیل در طول بیش از سه دهه گذشته انجام شد. ایران با حمله مستقیم به اسرائیل، خط قرمز را زیر پا گذاشت و این اقدام بازدارندگی تلآویو را از بین برد. پاسخ اسرائیل به حمله ایران، همانطور که وزیر امنیت ملی نتانیاهو، ایتمار بنگویر توصیف کرد، «ضعیف» بود. پس از دور اول [درگیری]، زمانی که هر دو طرف از لبه پرتگاه عقبنشینی کردند، این بحران چند بعدی، تمایل ایران به ریسکپذیری در غرب آسیای به طور فزاینده بیثبات، تردید استراتژیک آمریکا و وابستگی تقریباً کامل اسرائیل به ایالات متحده برای امنیت خود را تقویت میکند.
سالهاست که جنگ سایهها بین اسرائیل و ایران در جریان است. در سالهای اخیر، اسرائیل در سوریه منافع ایران را هدف قرار داده است. این کشور همچنین عملیاتهایی را در داخل ایران انجام داده است، از جمله ترور محسن فخریزاده، دانشمند ارشد هستهای، در نوامبر ۲۰۲۰. این عملیاتها اسرائیل را بیشتر جسور کرد. پس از ۷ اکتبر، اسرائیل جنگ سایه را تشدید کرد و در ۲۵ دسامبر، سید رضی موسوی، مشاور ارشد سپاه پاسداران را در سوریه ترور کرد. آنها سپس محمدرضا زاهدی، یکی از فرماندهان ارشد سپاه پاسداران را در محوطه سفارت ایران در دمشق ترور کردند. مقامهای اسرائیل بعداً به رسانههای آمریکایی گفتند که انتظار نداشتند ایران به تلافی حمله به دمشق، حمله مستقیم انجام دهد. اقدام تلافیجویانه ایران، نتانیاهو را در دوراهی قرار داده. او همیشه طرفدار زور علیه تهران بوده. بسیاری استدلال کردند که حمله ایران به او فرصت عالی داد. اما واقعیت راهبردی که ایران در حمله خود انجام داد، برای نتانیاهو مطلوب نبود. در حالی که نتانیاهو طرفدار زور علیه ایران بود، برنامه او هرگز این نبوده که به تنهائی با ایران بجنگد. او رهبری، مشارکت و حمایت آمریکا را میخواست.
اما وقتی بایدن به او گفت که ایالات متحده به انتقامجویی اسرائیل نخواهد پیوست، گزینههای نتانیاهو را محدود کرد. او هنوز میتوانست اراده آمریکا برای دور ماندن از جنگ مستقیم اسرائیل و ایران را آزمایش کند. اما جنگ اسرائیل در غزه ناتمام مانده و او خواستار حمایت مستمر بایدن در حمله بود. این یک پیروزی نادر برای دولت بایدن بود زیرا متحد خود را مهار کرد تا از یک جنگ منطقهای جلوگیری کند. اما از دیدگاه اسرائیل، این واکنش ضعیفی بود که نتوانست قدرت بازدارندگی آن را تقویت کند.
ایران سالهاست که در جنگ در سایه خود با اسرائیل صبر استراتژیک نشان داده. به این دلیل که نگاهی بلندمدت به حضور رو به رشد خود در منطقه داشت. این کشور تعداد زیادی از فرماندهان و دانشمندان ارشد را در جنگ سایه از دست داده، اما حملات اسرائیل تاثیری بر نفوذ ایران نداشته است. برنامه هستهای ایران همچنان در حال گسترش است و متحدانش نیز به تقویت خود ادامه میدهند. اما به نظر میرسد حمله به کنسولگری ایران، تفکر استراتژیک در تهران را تغییر داد. ایران تصمیم گرفته که در قبال ادامه حملات اسرائیل به مقامات خود هزینهای را تحمیل کند.
ایران روابط استراتژیک بهتری با روسیه و چین دارد. ایران همچنین به درستی ارزیابی کرده که ایالات متحده تمایل پایینی برای درگیر شدن در جنگ طولانی دیگر در غرب آسیا دارد؛ آن هم در زمانی که چین و روسیه مستقیماً رهبری آمریکا در جهان را به چالش میکشند و در غرب آسیا، پس از شش ماه مبارزه با حماس، اسرائیل تا رسیدن به اهداف خود، یعنی برچیدن حماس، آزادی گروگانها و تقویت قدرت بازدارندگیاش فاصله زیادی دارد.
توسل اسرائیل به حملات گسترده علیه غزه که ۳۴ هزار نفر را به کام مرگ کشانده و تقریباً کل جمعیت غزه را به آوارگان تبدیل کرده، غوغای بینالمللی را برانگیخته است. پرونده نسلکشی علیه اسرائیل در دیوان بینالمللی دادگستری وجود دارد. حمله ۷ اکتبر و جنگ متعاقب آن در غزه، اسرائیل را تضعیف کرده است. این مسئله به ایران فرصت را داد تا با حمله آشکار به اسرائیل، قواعد بازی را تغییر دهد و بهرغم دفاع دستهجمعی ایالات متحده، بریتانیا، فرانسه، اردن و اسرائیل، موشکهای بالستیکش را به هدف بزند.
خفّتی که MI5 و MI6 کشیدند سیاهبازیای که گردن BBC افتاد!
پایتخت انگلیس، ظرف چند ماه اخیر، شاهد تظاهرات ضد صهیونیستی بیسابقه بوده و در برخی از آنها، بیش از ۵۰۰ هزار نفر شرکت کردهاند.
این، برای سرویس اطلاعات و امنیت داخلی (MI5) رژیمی که پایهگذار رژیم اشغالگر اسرائیل بوده، فاجعهای بسیار سنگین است و حتی میتواند گریبان دولت انگلیس را هم در آینده بگیرد.
درد این ماجرا، همچنان به جان مقامات سیاسی و امنیتی انگلیس باقی است. آنها برای فرافکنی و سرکوب، تظاهرات ضد صهیونیستی را به ایران و سپاه پاسداران نسبت دادند؛ اما سوژه تمسخر شدند؛ چرا که خبر از عمق نفوذ معنوی ایران میدادند.
روزنامه تایمز ادعا کرده بود: «گروههای مرتبط با ایران و حامیانش در تظاهرات خود در انگلیس، اعلامیههایی را پخش کردند که به اظهارات رهبر جمهوری اسلامی برای نابودی اسرائیل استناد کرده بود. این تظاهرات را ایران ترتیب میدهد».
رهبر انقلاب، ۱۰ آبان ۱۴۰۲ در واکنش به اظهارات مالیخولیایی از این دست، به مطایبه فرمودند: «مردم غزه با صبر خودشان توانستند وجدان بشری را به حرکت در بیاورند. ببینید در دنیا چه خبر است؟ در کشورهای غربی، در انگلیس، فرانسه، ایتالیا، در خود آمریکا، جمعیتهای انبوه میآیند در خیابان علیه اسرائیل و در موارد بسیاری علیه آمریکا شعار میدهند. آبروی اینها رفت؛ واقعاً هیچ علاجی ندارند، نمیتوانند توجیه کنند. لذا میبینید یک ابلهی پیدا میشود میگوید اجتماع مردم در انگلیس، کار ایران است! لابد بسیج لندن و بسیج پاریس این کار را کردهاند!».
درد گلوگیر تظاهراتهای 300 تا 500 هزار نفری، همچنان به جان مقامات انگلیسی باقی بود، تا این که موشکها و پهپادهای نقطهزن سپاه پاسداران، پدافند انگلیس و آمریکا و اسرائیل را یکجا شکافتند و حفاظتشدهترین پایگاه نظامی رژیم صهیونیستی (نواتیم) را دَرهَم کوبیدند. این هم، عقده گلوگیر بعدی برای انگلیس شد.
برخی مقامات افراطی انگلیس، چند سالی است خیال «تروریستی خواندن و تحریم سپاه پاسداران» را زمزمه میکنند. اما هر بار، توهم بالا آورده خود را قورت میدهند، چون میدانند که در صورت ارتکاب چنان حماقتی، باید بند و بساط خود را جمع کنند و از منطقه متواری شوند.
وجه سوم ماجرا، شرمندگی و سرکوفتی است که مقامات و رسانههای دولتی انگلیس، به خاطر حمایت از نسلکشی صهیونیستها در غزه و عدم همراهی با افکار عمومی خشمگین، گرفتار آن شدهاند. معترضان، چند ماه قبل در اعتراض به بیشرمی بیبیسی در توجیه نسلکشی صهیونیستها، رنگ قرمز به در و دیوار ساختمان این شبکه پاشیدند.
مجموعه این عقدهها و گرفتاریها، موجب شده شبکه BBC به نیابت از MI6 و MI5 به خط شده و ادعا کند به سند سپاه پاسداران (آن هم سند فوق محرمانه!) دسترسی پیدا کرده؛ سندی ساختگی که در آن با ذکر جزئیات گفته میشود به نیکا شاکرمی در حین بازداشت تجاوز شده است(!)
در حالی که حتی برخی مخالفان جمهوری اسلامی هم، با استنادات و استدلالهای متعدد اثبات کردند سند ادعایی بیبیسی جعلی است، بلافاصله VOA، رادیو فردا و اینترنشنال، به همراه برخی پایوران بیآبرو و لاقید (مانند زیباکلام و آذر منصوری) به صف شدند؛ تا به زعم خود، موضوع غالب در فضای رسانهای (خیزش ضد صهیونیستی دانشگاهیان آمریکا و اروپا/ سانسور و سرکوب شدید آنها) را عوض کنند!
نیازی به تفصیل نیست. فقط باید به MI6 و موساد که مدتهاست در به صف کردن رسانههای اپوزیسیون همکاری میکنند، نوشت: شماها اگر واقعاً در کار اطلاعاتی، کمترین کفایتی داشتید، نه در عملیات طوفان الاقصی غافلگیر میشدید، و نه در رهگیری دهها موشک و پهپاد سپاه پاسداران درمیماندید، که امنیتیترین پایگاههای نظامی و اطلاعاتی رژیم صهیونیستی را در شمال و جنوب و مرکز سرزمینهای اشغالی در هم کوبیدند. و ایضاً، اگر کفایت داشتید، مانع از گرفتار شدن سفیر انگلیس و رابط سیاسی سفارت و شاهمهرههای جاسوسیشان در تهران، به هنگام ارتکاب جرم یا تبادل پیام میشدید.
هممیهن آمریکا و انتساب رکورد تورمی روحانی به رئیسی!
تکرار یک دروغ بزرگ در نسبت دادن رکورد منفی دولت غربگرا به دولت رئیسی، به ماموریت دورهای رسانههای زنجیرهای تبدیل شده و هر نوبت که این دروغ در نشریات زنجیرهای داخلی منتشر میشود، بلافاصله رسانههایی مانند صدای آمریکا، بیبیسی، رادیو فردا، شبکه صهیونیستی اینترنشنال و دویچه وله و... به این دروغ ضریب میدهند.
آخرین بار روزنامه هممیهن متعلق به کرباسچی تیتر اول خود را به «رکوردشکنی 80 ساله تورم» اختصاص دادند که بلافاصله از سوی صدای آمریکا بازنشر شد.
هممیهن با تکرار یک دروغ مینویسد: «رئیس دولت سیزدهم درست یک سال پیش در اردیبهشتماه 1402 برای مهار تورم و رشد تولید دستوراتی داد که در 10 بند به دستگاههای مختلف کشور تکلیف شد. یک سال از این 10 فرمان گذشته و حالا انتشار لیست تورم توسط بانک مرکزی نشان میدهد نهتنها در مهار تورم موفقیتی حاصل نشده بلکه رکورد 80ساله نرخ تورم توسط دولت سیزدهم شکسته شده و به بالای 52 درصد رسیده است.
این رکورد از سال ۱۳۲۲ تاکنون بیسابقه بوده است. پیش از این رکورددار تورم دولت هاشمی با 49/4 درصد تورم بود. تورم بالا در سالهای ۱۳۲۱ و ۱۳۲۲ نیز ناشی از پیامدهای جنگ جهانی دوم و اشغال ایران به دست متفقین بوده است.
گفتن ندارد که شعار انتخاباتی رئیسی نصف کردن تورم در گام اول و بعد تکرقمی کردن آن بود. دو سال تلاش دولت برای تحقق این شعار منتج به کاهش سرعت رشد نقدینگی شد. بهطوریکه از 42/8 درصد رشد در مهر ۱۴۰۰ به 27/5 درصد در بهمن ۱۴۰۲ افت پیدا کرد.
همزمان درآمدهای نفتی هم در دولت رئیسی بالا رفت و به ۳۵ میلیارد دلار رسید درحالیکه درآمدهای نفتی در سال ۱۳۹۹ حدود هشت میلیارد دلار بود. قاعدتاً تحت تاثیر کاهش رشد نقدینگی و پر شدن خزانه ارزی بهعنوان دو عامل بسیار مؤثر بر نرخ تورم باید این نرخ کاهش پیدا میکرد اما در عمل این اتفاق نیفتاد.
با وجود آنکه شتاب رشد نقدینگی کمی کندتر شد و ارزهای بیشتری به کشور آمد و همین ارزهای نفتی سبب تزریق به بازار و کشیدن ترمز رشد قیمت ارز تا حدی شد، ولی علتالعلل تورم یعنی کسری بودجه دولت علاج نشد و فشار بر بانکها و بر تامین این کسری مانع از کمتر شدن نرخ تورم شد».
درباره این تحلیل گفتنی است که اولا کسری بودجه با رکورد
480 هزار میلیارد تومان و درآمدهای نفتی سقوط کرده، میراث دولت روحانی بود اما دولت رئیسی موفق شد ضمن احیای درآمدهای نفتی، کسری بودجه را هم کاهش دهد. ثانیا رکورد تورم نه مربوط به دولت رئیسی با رقم 44 درصد، بلکه رقم 60 درصدی متعلق به دولت روحانی است و این نتیجه معدل رشد اقتصادی تقریبا نزدیک به صفر در هشت سال دولت غربگراست. این رقم در دولت رئیسی به بیش از 4 درصد - و هفت درصد در برخی مقاطع- افزایش یافت.
یادآور میشود روزنامه شرق هم با تکرار ادعای مشابه در اسفند 1401 مدعی شده بود تورم 47 درصد بالاترین رکورد هفتاد سال اخیر بوده است. همچنین ایندیپندنت فارسی که توسط گروهکهای اپوزیسیون اداره میشود، ادعا کرده بود: دولت انقلابی، رکورد ۸۱ ساله تورم در ایران را شکست.
دی ماه سال گذشته هم روزنامه سازندگی به نقل از«کمیته اقتصادی حزب کارگزاران» و با کتمان رکورد تورمی دولتهای هاشمی و روحانی مدعی شده بود دولت رئیسی با رکورد 46 درصد، رکورددار نرخ تورم 80ساله است(!)
روزنامه اعتماد هم چند ماه قبل به اسم نمودار، شکل مار کشیده و نوشته بود: «تورم دو سال دولت رئیسی، در برابر تورم هشت سال جنگ». ️اما در این نقاشی، نه نرخ تورم ۴۹ درصدی دولت هاشمی درج شده و نه نرخ پایان دولت روحانی که به ۵۹.۳ درصد رسید!