به وب سایت مجمع هم اندیشی توسعه استان زنجان خوش آمدید
 
منوی اصلی
آب و هوا
وضعیت آب و هوای زنجان
آمار بازدیدها
بازدید امروز: 3,359
بازدید دیروز: 5,371
بازدید هفته: 24,645
بازدید ماه: 39,268
بازدید کل: 24,739,416
افراد آنلاین: 86
اوقات شرعی

اوقات شرعی به وقت زنجان

اذان صبح:
طلوع خورشید:
اذان ظهر:
غروب خورشید:
اذان مغرب:
تقویم و تاریخ
جمعه ، ۱۱ آبان ۱٤۰۳
Friday , 1 November 2024
الجمعة ، ۲۹ ربيع الآخر ۱٤٤۶
آبان 1403
جپچسدیش
4321
111098765
18171615141312
25242322212019
3029282726
آخرین اخبار
روزی نامه های غرب گدای ... ۱۴۰۳/۰۶/۲۳
روزی نامه های غرب گدای ... 
۱۴۰۳/۰۶/۲۳
 خبری که روزنامه‌های زنجیره‌ای سانسور کردند - مشرق نیوز

فائزه ‌هاشمی: ما زندانیان سیاسی

طبل توخالی و دیکتاتورهای حقیری بیش نیستیم فائزه‌ هاشمی عضو مرکزیت حزب کارگزاران در نامه‌ای از زندان می‌گوید مشاهداتش در میان زندانیان سیاسی‌، حالش را از هر مبارزه‌ای به هم می‌زند، زندانیان سیاسی در کلام عالی و در عمل خالی، نظریه‌پردازانی از درون تهی هستند. دیکتاتورهای کوچکی که آنچه را که سالها با آن مبارزه کرده‌اند، بر سر هم‌بندیهای خود می‌آورند. او همچنین ادعا کرده که هم‌بندی‌های سیاسی‌اش می‌خواهند او را بکشند.
در بخش‌هایی از نامه فائزه‌ هاشمی که با شوک در میان مدعیان اصلاح‌طلبی و عناصر معارضه‌جو مواجه شده، آمده است:
- مشاهداتم در زندان حالم را از هر مبارزه‌ای به هم می‌زند، مانده‌ام بر سر دوراهی، و اما چرا؟ این سطور را با اشک و آه می‌نویسم و یکی از سخت‌ترین تصمیمات در طول زندگی 60 ساله‌ام می‌باشد، بعد از 22 ماه همراهی و گوشزد و گفتن و هشدار و ندیدن نتیجه، برای بیان حقیقت و آگاهی عمومی که از ویژگی‌های شاید خوب و شاید بدم باشد راهی جز نوشتن و انتشار برایم نمانده. حق مردم است که واقعیت را بدانند.
- زندان اوین، بند زنان سیاسی، همجواری با مبارزین نام‌آشنا، خاطرات خوب و بد، تلخ و شیرین، باورهای مشترک و گاهاً در عمل متفاوت. در کلام عالی و در عمل خالی، نظریه‌پردازانی از درون تهی. دیکتاتورهای کوچکی که آنچه را که سالها با آن مبارزه کرده‌اند بر سر هم‌بندی‌های خود می‌آورند. هم‌بندیانی که کمتر یارای نقد کردن و یا ایستادن در مقابل آنها را دارند که در این صورت تنگ‌نظری‌ها، تهمت‌ها، پرونده‌سازی‌ها، هتاکی‌ها، حذف و طردها، تخریب شخصیت‌ها و گاهاً ضرباتی را نوش جان می‌کنند. به عبارت دیگر هم‌بندی(بخوانید گروه فشار داخل بند)هم‌بندی را می‌پاید، برای او تعیین تکلیف و خط قرمز مشخص می‌کند، آزادی او را سلب می‌کند، به او انگ و تهمت می‌زند، او را تهدید می‌کند، آرای او را دور می‌ریزد، ضرب و شتم نثارش می‌کند، فضای وحشت و خفقان می‌آفریند. چرا؟ چون با او همراه نشده، یا نقدی بر او وارد کرده و پا روی سلطه و اقتدار او نهاده. و عجیب‌تر سکوت یا همراهی و ادامه دوستی برخی دیگر از مشاهیر در بند با این اندک سلطه‌گران است.
- چرا کور و کر شدیم؟ وضعیت به گونه‌ای است که جز زندانیان ریشه‌دار و یا قدیمی، جدیدالورودها (بالای۹۰%) در کمتر از حداکثر یک هفته، البته اگر ماندگار شوند، شوکه و مبهوت و پشیمان که این‌ها بودند چهره‌هایی که آرزوی دیدارشان را داشتیم؟ چه فکر می‌کردیم و چه دیدیم؟ چگونه از چاله به چاه افتادیم؟ و در آرزوی خلاصی و پی گرفتن زندگی و پشت سر را نگاه نکردن. می‌گویند در زندان که قدرتی ندارند این‌گونه‌اند، وای اگر قدرتی بگیرند. متأسفانه و شوربختانه راضی می‌شوند به شرایط موجود و در انتظار و در تلاش برای آزادی، با وثیقه و یا بی‌وثیقه آزاد می‌شوند و غیر از مواردی انگشت‌شمار دیگر خبری در صحنه مبارزات از آنها نمی‌شنویم.
- برای من که در سال 1391 نیز در زندان بودم، در مقایسه با این دوره چنین شرایطی به ابتذال کشیدن مبارزه است. در آن سال چپ‌ها و پادشاهی‌خواهان را نداشتیم. می‌گویند برخی از چپ‌ها هرجا و هر زمان که تعدادشان زیاد می‌شود، باند تشکیل می‌دهند، دسته‌جمعی به دیگران تهاجم می‌کنند، از خطاهای هم حمایت می‌کنند و دیگران را به خاک سیاه می‌نشانند. مردان زندانی نیز تجربه‌های مشابهی دارند. متأسفانه برخی مدافعین حقوق بشر زندانی نیز به این‌ها پیوسته‌اند. انگاری تقسیم کار کرده‌اند در سلطه بر دیگران ولی با نقش‌های متفاوت. وضعیتی که در اپوزیسیون در داخل و خارج کشور و در فضای مجازی نیز مشاهده می‌شود. 
- برای برخی از این مبارزین زندان مکانی است که با آن شخصیت و اعتبار و شهرت کسب کرده و می‌کنند. فقط بودن در زندان برای‌شان ارزش است و عملا در تعارض با آرمان‌های سابق خود روزگار سپری می‌کنند. 
- و اما بعضی نمونه‌ها از این رفتارهای فاشیستی که ذکر همه آن مثنوی هفتاد من کاغذ می‌شود: در جلسه عمومیِ بند موضوعی رأی می‌آورد برخلاف نظر این افراد که در اقلیت بوده‌اند. جلسه تمام نشده با داد و ایجاد فضای همراه با وحشت و ارعاب به این رأی‌گیری اعتراض و آن را باطل می‌کنند. می‌گویند چون ما سالها در زندان بوده و هزینه زیادی داده‌ایم، نمی‌شود افراد جدید تصمیمات قدیمی‌ها را کنار بگذارند، چنین حقی ندارند.
- نسبت به افراد غیر همراه با خود و یا منتقد خود با انگ‌های نادرستی چون مزدور، دارای مأموریت، آدم‌فروش، جاسوس، حکومتی، کارمند دولت در این‌جا و... وارد شده و مشابه گروه‌های فشار با ایجاد فضای وحشت و خفقان سعی در ساکت کردن آنها کرده و بعضاً موفق هم می‌شوند.
- با ایجاد هیاهو و فحاشی و شعار مانع رأی دادن برخی از زندانیان در انتخابات ریاست جمهوری اخیر شدند. از 8 صبح تا 12 شب روز جمعه در راهروی منتهی به درب خروجی بند نشستند، هم‌بندی‌هایشان را چون مأموران امنیتی پاییدند و اجازه عبور ندادند.
- برخی از زندانیان به دلیل نگرانی از طرد و تنها و تهدید شدن در محیط بسته زندان و بدون تمایل قلبی با برنامه‌های اعتراضی زندانیان همراهی می‌کنند.
- خبرسازی از طریق انتشار اخبار مبالغه‌آمیز و نادرست درباره افراد و وقایع داخل زندان. در فرهنگ لغات آنها ممنوع‌الملاقاتی یعنی تبدیل یک جلسه ملاقات حضوری به ملاقات کابینی. عدم دسترسی به پزشک یعنی ویزیت شدن زندانی دو هفته یک‌بار توسط پزشک زنان، دو نوبت یا بیشتر سونوگرافی در دوران حاملگی، چک شدن فشار و قند و... چندبار در هفته و حضور ‌پرستار در موارد ضروری. تغذیه نامناسب یعنی در اختیار داشتن مواد غذایی خام ماهانه از جمله لبنیات و حبوبات و برنج و... و دریافت ناهار و شام آماده به‌صورت روزانه با هزینه زندان و امکان خرید روزانه از فروشگاه کوچک زندان و خریدهای هفتگی از بیرون با خرج از جیب خود. دفاع از خود یعنی حمله. بدنی کبود یعنی یک نقطه سرخ شده به اندازه حداکثر 2 در 2 سانتی متر.
- در صورت اعتراض به این نحوه نادرست خبررسانی، متهم می‌شوی به انجام مأموریت حکومتی برای عادی‌سازی ظلم و شرایط زندان و یا شنیدن این عبارات: آنچه ما می‌گوییم درست است و هر کسی غیر از این، این عبارات را معنا کند گُه خورده است و متعاقباً دریافت بارانی از حملات و تخریب‌ها و تهدیدها. 
-در زندان آموختم که ما مبارزین طبلی توخالی و دیکتاتورهای حقیری بیش نیستیم. سرود آزادی و عدالت می‌خوانیم و در چرخه زندگی، ستم را بازتولید می‌کنیم. از دموکراسی و فرهیختگی می‌گوییم ولی با زبانی سرکوبگر و طردکننده دیگری بازتولید سلطه و استبداد را رقم می‌زنیم.
- دختر عمویم که به تعبیر خواب‌هایش باور جدی دارد، چندی پیش در خواب دیده که در زندان توسط هم‌بندی‌ها کشته می‌شوم. از ما گفتن بود، خود دانید.

عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران خبر داد پزشکیان، زیربار تعهدات جبهه اصلاحات نرفت و گزینه خاتمی، جهانگیری بود نه پزشکیان. محمد قوچانی ضمن یادداشتی در مجله آگاهی‌نو نوشت: - به لحاظ اخلاقی، روحانی و رئیسی روابط خوبی داشتند؛ حتی در سال دوم ریاست جمهوری رئیسی، به دعوت او، روحانی به دفتر رئیس‌جمهور رفت و میهمان رئیسی شد و سعی کرد تجربه‌های خود را به او منتقل کند.
 
 
 پزشکیان، گزینه خاتمی نبود و زیر بار تعهد به جبهه اصلاحات نرفت
- در انتخابات مجلس دوازدهم و خبرگان ششم، خاتمی و سیدحسن خمینی حتی از ثبت‌نام حسن روحانی در انتخابات خشنود نبودند گرچه علی لاریجانی، اسحاق جهانگیری، محمدجواد ظریف و نیز علی‌اکبر ناطق نوری او را به ثبت‌نام در انتخابات تشویق کردند.
- چشم‌انداز ریاست جمهوری سیدابراهیم رئیسی تا سال ۱۴۰۸، علی لاریجانی را از هر تغییری ناامید می‌کرد تا جایی که به برخی اصلاح‌طلبان هم گفته بود در فکر انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۴ هم نباشند. 
- علی لاریجانی در پاسخ به ابراز خوشحالی من از نامزدی قالیباف که او را رقیب خوبی برای شکست می‌دانستم گفت اما این خطر وجود دارد که با نامزدی قالیباف بخشی از اصولگرایان میانه‌رو به او رأی دهند. نگرانی اصلی علی لاریجانی اما برای کشور بود که گرچه در خلأ ریاست جمهوری تاب آورده است اما اگر این خلأ با ریاست جمهوری سعید جلیلی پر شود، به نظر علی لاریجانی برای ایران جبران‌ناپذیر خواهد بود. 
-لاریجانی برای رایزنی‌های سیاسی به سید حسن خمینی پیام داد که به خاتمی پیشنهاد دهد که پس از مبارزه انتخاباتی مستقل میان لاریجانی و نامزد اصلاحات نظرسنجی صورت گیرد و بازنده نظرسنجی به سود دیگری کنار رود.
- خاتمی خواهان نامزدی بود که حاکمیت او را بپذیرد و ملت به او رأی دهد. اما این نامزد چه کسی بود؟ افرادی مانند عبدالله نوری گفتند که مصداق این نامزد کسی جز اسحاق جهانگیری نیست اما خاتمی با اشاره به شرط رأی آوردن تأکید کرد که گزینه‌های دیگری هم وجود دارد مهم‌ترین گزینه‌های موردنظر سید محمد خاتمی و نیز سیدحسن خمینی دو نفر بودند مجید انصاری و سید محمد صدر.
- خاتمی در آغاز ورود به انتخابات سال ۱۴۰۳ درباره تأیید صلاحیت و اقبال ملت به اسحاق جهانگیری اصرار نداشت؛ خلاف آنچه در سال ۱۳۹۶ با اصرار به جهانگیری برای نامزدی او در کنار حسن روحانی سبب سوءتفاهم میان اصلاح‌طلبان و اعتدال‌گرایان شد. پس از انصراف زود هنگام سید محمد صدر و کناره‌جویی مجید انصاری، البته خاتمی در پی جبران برآمد و بر نامزدی اسحاق جهانگیری اصرار کرد تا جایی که با بی‌اعتنایی به محمدرضا عارف، سبب شد او هم از نامزدی منصرف شود. خاتمی همچنین به صراحت مخالف نامزدی افرادی بود که به نام اصلاحات شناخته می‌شدند اما او و دوستانش ایشان را اصلاح‌طلب نمی‌دانستند. دومین نفر از این رده افراد، شخص محمد شریعتمداری بود. در نتیجه این پیام به بدنه جبهه اصلاحات منتقل شده بود که مناسب‌ترین فرد برای نامزدی ریاست جمهوری اسحاق جهانگیری است.
- مسعود پزشکیان گزینه اول جبهه اصلاحات نبود. چون منشور ۱۵ ماده‌ای خاتمی را نپذیرفت و تعهدنامه جبهه اصلاحات را هم امضا نکرد؛ تعهدنامه‌ای که او را موظف می‌کرد در صورت تأیید صلاحیت چند نامزد اصلاح‌طلب به سود نامزد منتخب جبهه اصلاحات کناره‌گیری کند.
- پزشکیان جواب همه را داده بود گفته بود چه کسی می‌گوید که عقل ۱۵ نفر از عقل یک نفر بهتر کار می‌کند در جایی که علم حکم می‌کند؟! گفته بود چه کسی گفته است حزبی که برنامه ندارد حزب است؟ پرسیده بود برنامه شما مثلاً در سلامت چیست؟

 

تاریخ خبر: ۱٤۰۳/۰۶/۲٤، ۰۷:۱٤:۱۵       بازدیدها: 57