خبرِ ، اسلام ستیزان ضد بشر و جنایتکار و ....
۱۴۰۳/۰۸/۲۵
بوی تکرار دیپلماسی التماسی به مشام میرسد!
ملاقات پنهان با نماینده ترامپ سادهلوحی یا خیانت؟!
روزنامه آمریکایی «نیویورکتایمز» مدعی شد «ایلان ماسک»، میلیاردر آمریکایی که نقش مؤثری در پیروزی ترامپ داشته است، با امیر سعید ایروانی نماینده دائمی ایران در سازمان ملل متحد در مکانی مخفی دیدار کرده تا درباره راههای کاهش تنشها بین ایران و ایالات متحده گفتوگو کنند.
این روزنامه به نقل از ۲ منبع ناشناس ایرانی گزارش داده که این دیدار میان نماینده ایران و ماسک که مشاور نزدیک «دونالد ترامپ» رئیسجمهور منتخب ایالات متحده است، در روز دوشنبه در نیویورک صورت گرفته است.
به ادعای منابع این روزنامه، دیدار ایلان ماسک و نماینده دائمی ایران در سازمان ملل متحد که بیش از یک ساعت به طول انجامید و در مکانی مخفی برگزار شد، «مثبت» بوده است.
به گزارش ایسنا، در همین حال استیون چونگ، مدیر ارتباطات ترامپ، در پاسخ به این سؤال که آیا چنین جلسهای برگزار شده است، گفت: «ما در مورد گزارشهای ملاقاتهای خصوصی که اتفاق افتاده یا نه، اظهار نظر نمیکنیم.»
ایلان ماسک هم به درخواست برای اظهار نظر پاسخ نداد اما نیویورکتایمز به نقل یکی از مقامات ایرانی گفت که این ماسک بود که درخواست این ملاقات را داد و سفیر محل دیدار را انتخاب کرد.
به نوشته این روزنامه آمریکایی، نمایندگی ایران در سازمان ملل متحد گفته که به طور علنی درباره این نشست اظهار نظر نخواهد کرد.
گفتنی است، نمایندگی ایران در سازمان ملل متحد درباره این دیدار، پاسخی عجیب ارائه داده است زیرا این ملاقات یا انجام شده و یا انجام نشده است و این نحوه پاسخ، نشان میدهد که دیدار صورت گرفته است. در همین حال، ما امیدواریم که این اتفاق نیفتاده باشد.
ترامپ به دشمنی و کینهتوزی علیه ایران مشهور است. نگاهی به کابینه ترامپ نشان میدهد که این افراد 2 ویژگی ضدایرانی و صهیونیست دارند و برخی از آنها خواستار حمله به ایران و تأسیسات هستهای شدهاند. در این میان، ایلان ماسک همه کاره ترامپ است. ماسک خود را دست راست ترامپ و فراتر از کابینه وی میداند. نکته دیگر این است که امور اینچنین در سیاست خارجی، در حیطه سیاستهای کلان نظام و شورای عالی امنیت ملی است و نماینده ایران در سازمان ملل حق ندارد با نماینده ترامپ ملاقات کند.
تلاش مدعیان اصلاحات برای منحرف ساختن مسیر دیپلماسی به دوره امید و اعتماد به آمریکا
در همین شرایط، رسانههای مدعی اصلاحات از این دیدار به عنوان یک فرصت یاد کردند که نشان میدهد اتفاق فاجعهباری رخ داده است و نشان میدهد در شرایطی که سیاست خارجی در دولت انقلابی شهید رئیسی دچار تحولات اساسی شد، طیف غربگرا تلاش میکند، مسیر دیپلماسی را به سمت دوران امید و اعتماد به آمریکا منحرف کند و ایران را از دستیابی به حقوق خود بازدارد.
مدعیان اصلاحات پس از امضای توافقی به غایت نامتوازن، فاقد تضمین و فاقد مکانیسم شکایت و اخذ خسارت با رویکرد ضد منافع ملی «توافق به هر قیمت»، ضعیفنمایی و محتاج نشان دادن کشور، همواره به جای اعتراض به نقض پیمان توسط آمریکا و اروپا در برجام، ایران را تخطئه کرد و این در حالی بود که برجام در روز نخست اجرا، توسط آمریکا در دوره اوباما با تحریمها ضدایرانی کاغذ پاره شد. آمریکا همزمان در همان دوره سرمایهگذاران را تهدید به تحریم میکرد و بر خریداران نفت فشار میآورد.
ترامپ چرا از برجام خارج شد؟
جریان غربگرا در دوره ترامپ نیز بدعهدی آمریکا و اروپا در برجام را از توجیه کردند تا جایی که ترامپ از برجام خارج شد و نشریه پولیتیکو یک هفته پس از خروج ترامپ از برجام نوشت: «فدریکا موگرینی مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا در کنفرانس این اتحادیه تصریح کرد: من از روحانی تضمین گرفتم که حتی در صورت خروج آمریکا از توافق و برگرداندن تحریمها، ایران به برجام پایبند بماند»!
اما مدعیان اصلاحات، ایران را درمانده از تحریم جا زدند و آمریکا را به تحریم بیشتر تشویق کردند و تحریمها دو برابر شد. آنها همچنین با سوءمدیریت عمدی در بخش مسکن، بنزین، حراج کردن ذخایر طلا و ارز، به تعطیلی کشاندن صدها کارخانه، عدم اصلاح ساختار بودجه و دپوی کالاهای اساسی در گمرکات و بنادر، به تحریم ضریب اثربخشی دادند. هم مشوق تحریم خارجی بودند و هم عامل تحریم داخلی و در همین وضعیت، به بهانه تحریم خواهان واگذاری منابع قدرت کشور به دشمن شدند! آنها هشت سال فرصت کارآفرینی و رونق اقتصادی را هدر دادند و هجدهمین اقتصاد بزرگ دنیا شش رتبه تنزل پیدا کرد.
تقلای مذاکره مجدد بدون کوچکترین اشاره به نقض برجام در سه دوره اوباما، بایدن و ترامپ
طیف غربگرا پس از پیروزی ترامپ، مجددا بر طبل مذاکره میکوبد و کوچکترین اشارهای به نقض برجام در سه دوره اوباما، بایدن و ترامپ نمیکند. مجددا میخواهند با آسودگی خاطر، جای طلبکار و بدهکار را تعویض و نیاز حریف را تأمین کنند. ترور سردار شهید سلیمانی، شهید ابومهدی المهندس و یارانشان با دستور ترامپ اتفاق افتاد و ترور شهیدان سید حسن نصرالله، زاهدی، هنیه، نیلفروشان، هاشم صفیالدین نیز در دوره بایدن رخ داد. امروز در شرایط تداوم کارشکنی آمریکا و بدهکار و مجرم بودن این رژیم، اقتدار و نقشآفرینی منطقهای ایران، گسترش شرکای اقتصادی و شکستن و دور زدن برخی تحریمها، مذاکره مجدد با این دولت تروریست، چیزی جز آبرو بخشیدن به آن و نشاندن ایران در جایگاه ضعف و تقلای شوم برای واگذاری توانمندیهای کشور نیست.
این در شرایطی است که کشور بدون برجام و لغو تحریمها توانست صادرات نفت را احیا کند و رشدهای اقتصادی 4-5 درصدی را در دولت شهید رئیسی رقم بزند.
نیوزویک: یک نفر باید خیلی احمق باشد اگر وقت خود را بیش از حد صرف فکر کردن درباره برنامههای ترامپ کند!
رویافروشی مدعیان اصلاحات، تاجر خواندن ترامپ و تقلا برای مذاکره با وی در حالی است که نشریه آمریکایی نیوزویک اخیرا نوشت:
ـ میان حرف تا عمل دونالد ترامپ فاصله بسیار است. خودتان را به گمانهزنی درباره رویکرد او خسته نکنید.
ـ یک نفر باید خیلی احمق باشد اگر وقت خود را بیش از حد صرف فکر کردن درباره برنامههای ترامپ کند!
ـ او دیدگاه ثابتی ندارد. چیزهایی را در جریان مبارزات انتخاباتی میگوید، اما زمانی که در مقام است به آنها توجه نمیکند یا بسته به اینکه چه کسی با او در اتاق حضور دارد، نظرش را تغییر میدهد. او از اینکه برای همه شبیه یک معمای حل نشده باشد استقبال میکند.
ـ به دور اول ترامپ نگاه نکنید. ترامپ علاقهای به ناتو نداشت و اروپاییها را برای افزایش بودجه دفاعی تحت فشار قرار داد، اما سیاستهای او با شعارهای او مطابقت نداشت.
ـ سطح نیروهای ایالات متحده در سراسر اروپا ثابت ماند و زمانی که ترامپ دستور خروج تقریباً 10000 سرباز از آلمان را صادر کرد، قرار بود اکثر آنها دوباره در کشورهای دیگر اروپا مستقر شوند.
ـ یا سیاست مورد روسیه را بررسی کنید. شیفتگی شخصی ترامپ به پوتین، بهخوبی شناخته شده است. اما روابط آمریکا و روسیه در دوران ترامپ چندان عالی نبود.
ـ دولت ترامپ نسبت به دولت اوباما رابطه خصمانهتری با مسکو داشت. تحریمها نهادینه شده و گسترش یافت، دهها دیپلمات روسی از آمریکا اخراج شدند، چندین کنسولگری روسیه تعطیل شد و ترامپ، موشکهای ضدتانک جاولین را به اوکراین فرستاد، در حالی که اوباما این کار را نکرد.
ـ آنچه ترامپ میگوید لزوماً با آنچه انجام میدهد، برابری نمیکند.
مدعیان اصلاحات میخواهند ایران در جایگاه متهم به میز محاکمه برود
با این وجود، مدعیان اصلاحات میخواهند ایران در جایگاه متهم به میز محاکمه برود و این در حالی است که ایران طرف طلبکار است و آمریکا باید خسارت نقض عهد خود در برجام را به ایران بپردازد. ایران پیام اقتدار برای دنیا میفرستد، معادلات منطقه را مقتدرانه رقم میزند و محافل خارجی معتقدند خاورمیانه که روزگاری طولانی در دست آمریکا بود، دیگر در دست کاخسفید نیست اما رکن داخلی کارزار غرب علیه ایران در سودای تکرار دیپلماسی التماسی است. بیاعتنایی به غیرقابل اعتماد بودن آمریکا، ملاقات پنهان با نماینده ترامپ و تقلای مجدد مذاکره از روی سادهلوحی است یا خیانت؟!
معاون پنتاگون: پیشرفتهای موشکی یمن من را حیرتزده کردهاند
معاون وزیر دفاع آمریکا اعلام کرد پیشرفتهای موشکی انصارالله یمن در شش ماه اخیر، او را شگفتزده کرده است. به گفته بیل لاپلانته، این پیشرفتها با حمایت ایران حاصل شده و قدرت نظامی این گروه را به سطحی بیسابقه رسانده است.
به گزارش وبسایت آکسیوس، معاون وزیر دفاع آمریکا در امور تسلیحات گفت: شبهنظامیان حوثی یمن با نمایش تسلیحات پیشرفتهای که قابلیتهای حیرتانگیزی دارند من را حیرتزده کردهاند.
بیل لاپلانته در نشستی به نام «آینده دفاع» در واشنگتن گفت: آنچه در شش ماه اخیر از حوثیها دیدهام، واقعاً شگفتانگیز است.»
او که سابقهای طولانی در زمینه مهندسی و فیزیک موشکی دارد، از تکنولوژی پیشرفته موشکهای این گروه ابراز نگرانی کرد و افزود: حوثیها اکنون موشکهایی در اختیار دارند که قادر به انجام کارهایی هستند که فراتر از تصور است.
دویچه وله ضمن انتشار اظهارات معاون پنتاگون نوشت: حوثیها که از حمایت جمهوری اسلامی برخوردار هستند و بخشهای وسیعی از خاک یمن را تحت کنترل خود دارند، از ٧ اکتبر سال ٢٠٢٣ یعنی آغاز حمله حماس به اسرائیل، به طور مداوم کشتیهای تجاری را در دریای سرخ و خلیج عدن هدف حمله قرار میدهند. آنها اعلام کردهاند که این حملات «در همبستگی» با مردم غزه انجام میشود.
در روزهای گذشته، دو ناوشکن نیروی دریایی آمریکا در تنگه بابالمندب، که دریای سرخ را به خلیج عدن متصل میکند، هدف حملات حوثیها قرار گرفتند. این حملات با هشت پهپاد هجومی، پنج موشک بالستیک ضد کشتی و چهار موشک کروز ضد کشتی انجام شدهاند. با این حال، هیچ آسیبی به ناوشکنها وارد نشده است.
بهنام بن طالبلو، تحلیلگر ارشد بنیاد دفاع از دموکراسیها، معتقد است که این پیشرفتها به دلیل حمایتهای مستقیم ایران از حوثیها صورت گرفته است و آنها را به تنها گروه شبهنظامی با قابلیت استفاده از موشکهای بالستیک ضد کشتی تبدیل کرده است.
دویچه وله افزود: چرا این موضوع اهمیت دارد؟ ماههاست که حملات حوثیها به کشتیهای تجاری و بازرگانی در آبراههای استراتژیک خاورمیانه، امنیت کشتیرانی را برای بیش از ۶۵ کشور و ۲۹ شرکت بزرگ انرژی و کشتیرانی به خطر انداخته است. قدرت فزاینده حوثیها به یک چالش جدی برای آمریکا و متحدانش در این منطقه تبدیل شده و نیازمند اقدامات فوری و راهبردی است.
در همین رابطه بهنام بن طالبلو، تحلیلگر ارشد بنیاد دفاع از دموکراسیها، به آکسیوس گفت: «حوثیها تنها گروه نیابتی ایران هستند که به موشکهای بالستیک ضدکشتی مجهز شدهاند و این موضوع تصادفی نیست. شور و تعهد حوثیها، همراه با حمایتهای ایران، به ترکیبی مرگبار تبدیل شده است.»
فارنافرز: اسرائیل، ناتوان از فهم قدرت محور مقاومت است
آنچه گروههای نظامی متحد ایران را تحت عنوان مقاومت، در منطقه حفظ کرده، پایگاههای اجتماعی آنهاست. در این میان ایران توانست تحریمهای شدید دولت ترامپ را دور بزند و با کمک متحدان خود در محور مقاومت، از بازارهای این کشورها برای تجارت منابع انرژی و دسترسی به ارز استفاده کند.
این تحلیل را نشریه آمریکایی فارنافرز منتشر کرده و مینویسد: اسرائیل در جنگ اخیر به طور مشخص محور مقاومت را هدف قرار داد؛ یعنی شبکهای از گروههای متحد ایران. اسرائیل با کار روی مقیاسی که تلاشهای قبلی علیه این محور را نادیده میگیرد، یک سال گذشته را صرف از بین بردن زیرساختهای سیاسی، اقتصادی، نظامی، لجستیکی و ارتباطی شبکه کرده است. همچنین تلآویو دست به کارزار بیسابقهای علیه رهبری این محور زده و رهبران حماس و حزبالله و چند فرمانده ارشد سپاه را ترور کرد.
اما بعید است که اسرائیل بتواند سازمانهایی را که به این محور تعلق دارند، آنطور که امیدوار است، ریشهکن کند. این محور، بارها سازگاری و انعطافپذیری خود را نشان داده که بیانگر ارتباطات عمیقی است که گروههای عضو آن در داخل کشورها و جوامع خود دارند. علاوهبر این، روابط فراملیتی که این محور را تشکیل میدهند، به این معناست که نهتنها بهعنوان بازیگران غیردولتی مجزا یا گروههای مسلح، بلکه بهعنوان گرههای به هم پیوسته شبکههای سیاسی، اقتصادی و ایدئولوژیک بادوام شناخته میشوند.
این شبکهها که منطقهای و گاه حتی جهانی هستند، به اعضای محور اجازه داده تا شوکهای مختلفی را تحمل کنند. همچنین فروپاشیهای اقتصادی، مانند تحریمهای دونالد ترامپ، در قالب کمپین «فشار حداکثری» و افول بانکداری لبنان در سال ۲۰۱۹، که حسابهای مالی بسیاری از گروههای عضو را منحل کرد، از جمله چالشهایی است که این محور به خود دیده است. اما بهرغم این چالشها، اعضای محور از جوامع محلی خود و از یکدیگر استفاده کردهاند. مقاومت تاریخی محور مقاومت حاکی از آن است که اسرائیل برای از بین بردن گروههایی مانند حماس و حزبالله با مشکل مواجه خواهد شد.
این محور به شکلی که امروزه وجود دارد با شبکهای که در ابتدا در دهه ۱۹۸۰ تاسیس شد، تفاوت چشمگیری دارد. در آن زمان، ایران، حزبالله لبنان را به عنوان بازیگری مؤثر برای نمایش قدرت، تاسیس کرد و آن را پرورش داد. هدف آن «صدور انقلاب» و بهکارگیری «دفاع پیشرو» از طریق بازدارندگی نامتقارن در برابر تهدیدات محسوس، یعنی اسرائیل بود. ایران به طور استراتژیک این مدل را در کشورهای مختلف تکرار کرد. آنچه این گروهها را حفظ کرد، اتکای عمیق به پایگاههای اجتماعی بود. آنها به حدی خود را در بافت کشورهای متبوع خود جای دادند که رؤسای رسمی دولت در لبنان، سوریه، عراق، ایران، یمن و غزه همه یا اعضای گروههایی هستند که به این محور تعلق دارند یا توسط آن گروهها انتخاب شدهاند.
این شبکه حمایتی قوی، حزبالله را قادر ساخت که نهتنها بهبود یابد، بلکه نفوذ خود را نیز گسترش دهد. در نهایت به اندازهای قوی شد که توانست اسرائیل را در سال ۲۰۰۰ از خاک لبنان مجبور به خروج کند. این پیروزی، همراه با جنگ سال ۲۰۰۶ که در آن حزبالله به پیروزی رسید- شاهکاری بیسابقه برای شبهنظامیان عرب- به شدت شهرت این جریان را افزایش داد. همچنین تجسم جدیدی از محور مقاومت ارائه داد. چالش دیگر این محور در سال ۲۰۱۱ بود، زمانی که دولت اسد در سوریه با یک تهدید وجودی در قالب یک جنگ داخلی مواجه شد.
با این حال، یکبار دیگر، محور توانست خود را به گونهای تطبیق دهد که بتواند بر این بحران غلبه کند. در حالی که دولت اسد در آستانه فروپاشی قرار داشت، حزبالله قاطعانه وارد عمل شد تا از آن محافظت کند. همچنین قیامهای ۲۰۱۱ منجر به ادغام رسمی حوثیها در محور مقاومت شد. تحریمها در سال ۲۰۱۸، زمانی که ترامپ از توافق برجام خارج شد و کمپین فشار حداکثری خود را آغاز کرد، به شدت افزایش یافت. هدف به صفر رساندن صادرات نفت و در نتیجه سلب منبع درآمدی حیاتی ایران بود. تحریمها به اقتصاد ایران آسیب رساند، اما تجارت نفت این کشور را متوقف نکرد. در عوض، تهران راههایی برای فروش نفت خود از طریق بازارهای غیررسمی پیدا کرد.ایران با کمک متحدان خود در محور مقاومت از این بازارها برای تجارت منابع انرژی و دسترسی به دلار آمریکا استفاده کرد. به عنوان مثال، در عراق، ایران با بقیه محورها همکاری کرد تا سوخت ایرانی و غیر ایرانی را قبل از فروش به کشورهای آسیایی ترکیب کند.
آخرین چالش بزرگی که محور مقاومت قبل از حمله اسرائیل پس از ۷ اکتبر علیه حماس و حزبالله با آن مواجه شد، ترور سردار سلیمانی توسط آمریکا در ژانویه ۲۰۲۰ بود. سردار سلیمانی به تاسیس این محور کمک کرده بود و نقش او به عنوان رهبر بالفعل آن کاملاً مشخص بود. با این حال، اگرچه این حمله امواج شوک را در شبکه ایجاد کرد اما در نهایت، سازگاری محور برای مقابله با تهدیدات جدی را نشان داد. جنگ اسرائیل علیه حماس و حزبالله بسیار بیشتر از درگیریهای قبلی، واکنش شدید سایر متحدان داخل این محور، را به دنبال داشته است. در طول سال گذشته، آنها هم استقلال و هم نفوذ منطقهای خود را عمیقتر کردهاند. حوثیها برای اولین بار شروع به استفاده از موشکهای بالستیک ضدکشتی برای ایجاد اختلال در مسیرهای کشتیرانی تجاری کردند. آنها به کشتیهایی که از دریای سرخ در حال حرکت بودند، حمله کردند و شرکتهای باربری را مجبور کردند مسیر خود را در آفریقا تغییر دهند. اعضای این محور همچنین پس از ترور سیدحسن نصرالله، در فراسوی مرزها به طور هماهنگ با یکدیگر همکاری کردند.
کدام تضمین؟! خون شهید سلیمانی به گردن ترامپ سنگینی میکند
روزنامه وال استریت ژورنال در ادعایی فاقد سند نوشت: ایران ماه گذشته در جریان تبادل پیام با واشنگتن، به طور کتبی تضمین داده که به دنبال کشتن دونالد ترامپ نیست.
این روزنامه مینویسد: زمان این تبادل پیام با دولت جو بایدن، به پیش از برگزاری انتخابات ریاستجمهوری آمریکا برمیگردد. وال استریت ژورنال به نقل از مقامات آمریکایی فاقد نام، نوشت که دولت بایدن در این پیام تاکید کرده بود که تهدیدها علیه دونالد ترامپ را بهعنوان یک مسئله امنیت ملی درجه یک و یک اقدام جنگی قلمداد خواهد کرد. این تهدیدها ریشه در سخنان مقامات ارشد جمهوری اسلامی برای گرفتن انتقام از کشته شدن قاسم سلیمانی توسط آمریکا در ۱۳ دی سال ۹۸ دارد.
روزنامه مذکور میافزاید: پاسخ ایران ممکن است نشاندهنده تلاش تهران برای جلوگیری از تشدید تنشها با آمریکا باشد، همچنین میتواند به دلایل استراتژیکی مانند جلوگیری از اعمال تحریمهای بیشتر یا افزایش فشارهای دیپلماتیک صورت گرفته باشد.
صدای آمریکا با انتشار ادعای وال استریت ژورنال تاکید کرد تا لحظه تنظیم گزارش، امکان تایید یا تکذیب آن را بهطور مستقل ندارد.
فضاسازی روزنامه آمریکایی در حالی است که همین روزنامه اذعان دارد سردار سلیمانی توسط دولت آمریکا (ترامپ) ترور شده و بر این مبنا و طبق همه موازین حقوقی، خون سردار سلیمانی که اتفاقا فرمانده میدانی جبهه ضد تروریسم در منطقه بود، به گردن ترامپ و برخی از اعضای دولت وقت او سنگینی میکند.
از سوی دیگر بر همان مبنای گفته شده و اذعان روزنامه آمریکا به نقش دولتمردان آمریکایی در جنایت فوق، هیچ کس در ایران نمیتواند ترامپ جنایتکار را تبرئه کند و یا تضمینی به طرف آمریکایی بدهد که قاتلان شهید سلیمانی مجازات نخواهند شد. ضمن این که در کنار خونخواهی ملت و نظام جمهوری اسلامی، دیگر ملتها و گروهای طرفدار مقاومت در منطقه و جهان، خونخواه خون شهید سلیمانی و شهید ابومهدی مهندس هستند.
ثالثاً در حالی که دولتهای آمریکا توافقی حقوقی در قالب برجام و تضمین شده با قطعنامه 2231 شورای امنیت سازمان ملل را به راحتی آب خوردن زیر پا گذاشتند و زیر تعهدات مکتوب و امضا شده در انظار جامعه بینالمللی زدند، کدام آدم عاقلی باور میکند که ایران بخواهد درباره مجازات نشدن قاتلان شهید سلیمانی، تضمین بدهد؟!
ترامپ و پمپئو و دیگر متهمان آن جنایت بزرگ یقین دارند که تاوان جنایات خود را خواهند داد و به اعتبار همین فهم عمیق تاریخی از منفور بودنش در منطقه هم بود که ترامپ پنج سال قبل، پس از سفر دزدکی به عراق (پایگاه عینالاسد به جای بغداد) گفت «هنگام فرود آمدن در عراق، تمام چراغهای هواپیما را پیش از فرود به دلایل امنیتی خاموش کردند. فکر کنید! ما هفت تریلیون دلار در خاورمیانه خرج کردیم و نمیتوانیم با چراغهای روشن واردش شویم! چقدر بد است».
او همچین گفته بود «خیلی غمانگیز است که هفت تریلیون دلار در خاورمیانه هزینه کنی، اما برای رفتن به آنجا ناچار باشی سفرت را تا این حد فوقالعاده مخفیانه نگه داری و هواپیماها (ی اسکورت) و بزرگترین تجهیزات جهان دور و برت باشند و هرکاری بکنی تا سالم به مقصد برسی».
البته بعضیها ترامپ را احمق مینامند اما بعید است که آن قدر احمق باشد که نفهمد هیچ تضمینی برای نجات وی از تاوان و قصاص وجود ندارد.
تداوم سیاست فشار حداکثری واشنگتن
آمریکا ۲۶ فرد و نهاد را به بهانه ارتباط با ایران و انصارالله یمن تحریم کرد
وزارت خزانهداری آمریکا مدعی شد: اداره کنترل داراییهای خارجی وزارت خزانهداری (اوفک) ۲۶ فرد، شرکت و کشتی مرتبط با شرکت القطیرجی، یک شرکت سوری که مسئول درآمدزایی به ارزش صدها میلیون دلار برای نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران و حوثیها است، تحریم کرد.
خزانهداری آمریکا همچنین ادعا کرد: این درآمد از طریق فروش نفت ایران به سوریه و چین بهدست میآید. شرکت القطیرجی که پیش از این به دلیل نقش خود در تسهیل فروش سوخت بین رژیم سوریه و داعش تحریم شده بود، به یکی از کانالهای اصلی درآمد و بودجه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و گروهای وابسته به آن تبدیل شده است. این وزارتخانه در ادامه افزود: اداره کنترل داراییهای خارجی وزارت خزانهداری (اوفک) در حال گسترش هدف قرار دادن شبکه القطیرجی و ناوگان شناورهای آن است تا از بهرهمندی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی از این رابطه جلوگیری کند.
بردلی تی اسمیت، معاون موقت وزارت خزانهداری در امور تروریسم و اطلاعات مالی ادعا کرد: «ایران به طور فزایندهای به شرکای تجاری کلیدی، نهادهایی مانند شرکت القطیرجی برای تأمین مالی فعالیتهای بیثباتکننده و شبکه تروریستی نیابتی خود در سراسر منطقه متکی است. وزارت خزانهداری به انجام همه اقدامات موجود به منظور محدود کردن توانایی حکومت ایران برای بهرهگیری از طرحهای غیرقانونی که برنامه خطرناک منطقهای آن را ممکن میسازد، ادامه خواهد داد.»
وزارت خارجه آمریکا نیز با طرح ادعا تصریح داشت: شرکت القطیرجی به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی این امکان را داد که تنها در سال جاری به صدها میلیون دلار درآمد دست یابد. شرکت القطیرجی درآمد حاصل از فروش نفت ایران را پولشویی میکند و سپس میلیونها دلار در ماه در اختیار حوثیها قرار میدهد و آگاهانه حملات انجام شده توسط حوثیها را تامین مالی میکند.
صهیونیستها به دو شکست بزرگ اعتراف کردند
طرح ژنرال و آبراهام در آستانه مرگ
«گیورا آیلند» ژنرال سابق ارتش رژیم صهیونیستی و طراح «طرح ژنرال» تاکید کرد که راهکار صحیح و آسان برای حل مسئله غزه، عقبنشینی کامل از این منطقه در چارچوب توافقی واحد است. رسانه عبری «i24NEWS» نیز همزمان نوشت «عادیسازی روابط بین عربستان و اسرائیل همچنان دور از دسترس است و به نظر میرسد و در حال متلاشیشدن است.»
با شکستهای متعدد رژیم صهیونیستی در غزه و ناموفق بودن در رسیدن به اهداف اعلامی مثل حذف نیروهای مقاومت فلسطینی (حماس) در نوار غزه و مهاجرت اجباری مردم فلسطین از سرزمین خودشان، از نیمههای مهرماه امسال رژیم صهیونیستی طرحی جدید و شیطانی را اجرا کرد. «گیورا آیلند» ژنرال بازنشسته ارتش رژیم صهیونیستی طرحی داد که معروف شد به «طرح ژنرال»؛ هدف این طرح کشتار بیرحمانه، نسلکشی و مهاجرت اجباری مردم شمال غزه بود و در صورتی که مردم فلسطینی شمال غزه مقاومت کنند یا حاضر به ترک خانههای خود نشوند با کشتار و محاصره غذایی و دارویی روبهرو میشوند.
با این حال و با وجود تشدید جنایتهای به ویژه در شمال غزه، «طرح ژنرال» به اهداف خود نرسید و برعکس نظامیان صهیونیست زیادی به هلاکت رسیده و زخمی شدند. به همین روی طراح این طرح یعنی «گیورا آیلند» دیروز اعلام کرد که راهکار صحیح و آسان برای حل مسائل جاری خاتمه بخشیدن به جنگ در غزه و عقبنشینی کامل از این منطقه در چارچوب توافقی واحد است. «آیلند» این را هم گفت که «کسی که میگوید ما باید همچنان به جنگ ادامه دهیم این احساس را ایجاد میکند که اگر ما این کار را در زمان دیگری یکبار دیگر انجام دهیم به پیروزی قطعی دست خواهیم یافت، در حالی که هرگز چنین چیزی محقق نخواهد شد... اگر ما جنگ را به همین شدت ادامه دهیم، هرگز به چیزی دست نخواهیم یافت و پس از ۴ ماه در همان مکان اولیه و بدون دستیابی به اسرای زنده خود خواهیم بود و در واقع این اقدام نتیجهای نخواهد داشت. ما امروز فرصت داریم که بهگونهای دیگر رفتار کنیم و اگر به پیشبرد این رویکرد نظامی مبنی بر اینکه فشار نظامی همهچیز را حل خواهد کرد ادامه دهیم، ضرر میکنیم.»
وی تصریح کرد با وجود عملیات نظامی ارتش رژیم صهیونیستی در اردوگاه جبالیا و شمال نوار غزه توانایی دستیابی به پیروزی علیه حماس وجود ندارد.
«آیلند» در جای دیگری از اظهاراتش اعتراف میکند که صهیونیستها دیگر برای سربازان کشتهشده واکنش نشان نمیدهند و زندگی سربازان دیگر برای ساکنین اراضی اشغالی مهم نیست. همچنین فشار بسیار زیادی به سربازان وارد شده و وضعیت اقتصادی آنها بسیار بد شده است و هزینههای جنگ نیز شدید افزایش پیدا کرده و به 500میلیون شِکِل روزانه رسیده است. به گفته این ژنرال پیر «ما ۷ جبهه دیگر در برابر خود داریم که یکی از آنها مرزهای اردن است، زمان آن فرا رسیده که جنگ را در هر جایی که هزینه ادامه آن از منافعش بیشتر است، متوقف کنیم.»
ناقوس مرگ طرح آبراهام
تا قبل طوفانالاقصی رژیم صهیونیستی و سعودیها با فشار آمریکا به دنبال عادیسازی روابط بودند ولی با آغاز 7 اکتبر این طرح عادیسازی که کابینه بایدن هم به دنبال آن بود به کُما رفت. حالا سایت عبری «i24NEWS» گزارش داده است که «عادیسازی روابط بین عربستان در حال متلاشیشدن است. مادامی که تصاویر روزانه از غزه نشاندهنده مرگ و ویرانی گسترده است، عربستان نمیتواند ذرهای به سمت عادیسازی روابط پیش برود چرا که مردم این کشور به صورت گسترده از فلسطینیها حمایت میکنند. حتی اگر جنگ در غزه به پایان برسد باز هم قبل از اینکه یک مسئول سعودی علنا حمایت خود را از عادیسازی روابط با اسرائیل اعلام کند، باید اقدامات زیادی انجام شود.»
در ادامه این گزارش میخوانیم: «احساسات خصمانه علیه اسرائیل در خاورمیانه از سالها پیش به بالاترین حد خود رسیده است و این مسئله قدرت عربستان را برای پیشبرد عادیسازی روابط با اسرائیل در زمانی نزدیک کاهش میدهد. قبل از هفت اکتبر ۲۰۲۳ شاهد پویایی مثبتی در پرونده عادیسازی روابط بودیم و محمد بنسلمان، ولیعهد عربستان در مصاحبه با فاکسنیوز حدود ۱۷ روز قبل از جنگ هفت اکتبر گفت که فرصت عادیسازی روابط بین عربستان و اسرائیل هر روز نزدیکتر میشود. قبل از هفت اکتبر ۲۰۲۳ درخواست عربستان یک روند قابل اجرا به سمت تشکیل کشور فلسطین بود اما ریاض بعد از آن خواهان پیشرفت بیشتری درباره مسئله فلسطین است. هفته گذشته فیصل بنفرحان، وزیر خارجه عربستان گفت که عادیسازی روابط عربستان و اسرائیل مطرح نیست. اخیرا نیز محمد بنسلمان در نشست مشترک اتحادیه عرب و سازمان همکاری اسلامی در ریاض شدیدترین توبیخ علنی از اسرائیل را انجام داد و گفت که عربستان قاطعانه با کشتار جمعی مردم غزه مخالف است.»
تحریم وزرای وحشی!
خشونتهای وحشیانه و بیسابقه رژیم- به ویژه برخی وزرای کابینه نتانیاهو- حتی صدای برخی نمایندگان کنگره آمریکا را هم درآورده است و ۸۸ قانونگذار آمریکایی با امضای یک نامه از دولت بایدن خواستهاند پیش از ترک کاخسفید اقدام به اعمال تحریم علیه ایتمار بنگویر، وزیر امنیت داخلی و بتزالل اسموتریچ، وزیر دارایی رژیم صهیونیستی به دلیل افراطگرایی علیه فلسطینیان کند.
با این حال به نظر میرسد این درخواستها برای تحریم رژیم صهیونیستی بیشتر نمادین است زیرا دولت بایدن روزهای پایانی خود را سپری میکند و حتی کنگره آمریکا هم در این انتخابات در دست جمهوریخواهان قرار گرفته است. این نمایندگان اگر واقعا به فکر وضعیت وخیم فلسطین بودند و خواستار جلوی وحشیگریهای رژیم صهیونیستی را بگیرند باید در یکسال گذشته اقدامی میکردند.
فاجعه به نام الحاق کرانه باختری!
مدتی است صداهایی از مقامات رسمی رژیم آپارتاید اسرائیل به گوش میرسد که نشان میدهد، آنها علناً به دنبال اشغال برخی سرزمینهای باقی مانده فلسطینیان مثل کرانه باختری و غزه هستند. صهیونیستها حتماً پیش از این نیز به دنبال این اشغالگریها بودهاند اما به زبان آوردن آن در تریبونهای رسمی، امری نادر است. در همین رابطه، رئیس پیشین اندیشکده شورای روابط خارجی آمریکا اعلام کرد، الحاق کرانه باختری برای رژیم صهیونیستی فاجعهبار خواهد بود. به گزارش «ایسنا»، «ریچارد هاس»، در مصاحبه با شبکه «سیانان» خاطرنشان کرد که «اگر واقعاً حامی اسرائیل هستید باید آن را به دولتی یهودی، دموکراتیک، شکوفا و دارای امنیت و روابط قوی و مستحکم با کشورهای غربی تبدیل کنید اما مسئله الحاق کرانه باختری تمامی این موارد را در معرض خطر قرار میدهد.»
سایر رویدادها
* روزنامه انگلیسی «گاردین» نوشت: «اسرائیل با قتلعام در غزه و استفاده از مواد غذایی بهعنوان ابزار جنگی، همه درخواستها درباره این باریکه را بدون هیچ عواقبی نادیده گرفته است.»
* مؤسسه معتبر اعتبارسنجی: اسرائیل در سال 2024 رشد اقتصادی صفر درصدی را تجربه خواهد کرد و این به دلیل شرایط ناشی از جنگ علیه غزه و لبنان به وجود آمده و همین مسئله کاهش سرانه فرد از تولید ناخالص داخلی را در پی خواهد داشت. این شرایط تنها در سال 2025 و با رشد 2.2درصد رو به بهبود خواهد رفت.