زلال بصیرت (۲۶) - راههای تقویت صمیمیت بین مؤمنین(1) ۱۳۹۳/۰۴/۱۴
در اسلام وظایف بسیار گستردهای درباره معاشرت وجود دارد، كه هم در احكام فقهی و هم در مسائل اخلاقی و ارزشی درباره آن بحث میشود. در بخش مهمی از مجموعه روایات، در مورد «عشرت» به معنی معاشرت، بحث و تأكید شده است. با دیگران رفتار خوب داشتن، خوش اخلاق بودن، خوش برخورد بودن، خدمت كردن و محبت كردن، اموری مطلوب خدا و از اعمال خیری است كه در ماه رمضان باید اهتمام بیشتری به آن داشت. اگر كسی با ما رفتار ناروایی دارد باید ما چگونه با او برخورد نماییم و عكسالعمل ما در مقابل رفتار دیگران چه باید باشد؟
در نظام ارزشی اسلام و در احكام فقهی، سعی شده است تا مؤمنین با همدیگر روابط دوستانه داشته باشند. انسان نسبت به همه مؤمنین وظایفی دارد كه مجموع آنها را میتوان«وظایف اجتماعی اسلام»، نامگذاری کرد. اگر كتابهای حدیث بررسی شود بخشهای زیادی به این موضوع پرداخته است. به عنوان نمونه اگر دو مؤمن به همدیگر رسیده و سلام كنند، چقدر ثواب دارد. اگر مصافحه كنند، چقدر ثواب دارد. به دیدار هم رفته و رفت و آمد داشته باشند چقدر ثواب دارد.
بارش رحمت در سایه محبت دو مؤمن
در روایات آمده است اگر دو مؤمن به هم دیگر رسند، وقتی مصافحه نموده و به همدیگر دست دهند، بین دو انگشت ابهام آنها، یك صد رحمت ریزش میكند، نود و نه رحمت آن برای كسی است كه دیگری را بیشتر دوست میدارد.(1)؛ این نشان میدهد كه اسلام تا چه اندازه تشویق میكند تا مؤمنین همدیگر را دوست داشته باشند. در روایت دیگر آمده است وقتی مؤمن به خانه مؤمن دیگری رفته و در خانه او را میزند خدا فرشتهای را میفرستد تا از آن شخص بپرسد كه در اینجا چه كار دارد؟ اگر در پاسخ بگوید كه به دیدن دوستم آمده ام، به او خطاب میشود بپرس چه حاجتی داری و چه چیزی از او میخواهی؟ آیا كاری با او داری؟ وقتی بگوید: خیر، هیچ احتیاج و كاری ندارم و تنها دلم تنگ شده بود و آمدم تا او را ببینم، خدای متعال به فرشته میفرماید: به این شخص بگو تو در حقیقت به دیدن من آمدهای و مهمان من هستی و پذیرایی تو بر عهده من است.(2)؛ در روایت دیگری میفرماید :«مَنْ زَارَ أَخَاهُ فِی بَیْتِهِ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَهُ أَنْتَ ضَیْفِی وَ زَائِرِی عَلَیَّ قِرَاك»(3)؛ كسی كه به دیدار برادر دینیاش در منزل او میرود خداوند میفرماید در حقیقت به دیدار من میآیی و پذیرایی تو بر عهده من است. چرا كه دوست را برای خدا انتخاب نموده است و چنین دوستی است كه انسان را به یاد خدا انداخته و او را در انجام وظایف یاری میرساند.
تدابیر ائمه اطهار (ع) برای تقویت صمیمیت بین مؤمنین
ائمه اطهار(ع)تدابیر گوناگونی اندیشیدهاند تا بین مؤمنین و بویژه بین شیعیان، روابط دوستانه بیشتر تقویت شود. در روایتی آمده است كه در كوفه بین دو نفر از شیعیان مشاجره و اختلافی بر سر یك زمین پیش آمد. هر كدام حق را از آن خود میدانستند. یكی از اصحاب امام صادق (ع) كه به نحوی از امام (ع) نمایندگی داشت، یكی از طرفین را به منزل خود دعوت کرد و در آنجا كیسهای از پول را در برابرش نهاد و به او گفت كه مشاجره را تمام كند. این شخص با دیدن پول ناراحت شد و گفت كه من احتیاج به پول نداشته و میخواهم حق خود را بگیرم. نماینده امام صادق (ع) به آن مرد گفت: این پول را امام صادق (ع) در نزد من قرار داده است تا اگر بین دو نفر از شیعیان اختلاف مالی پیش آمد با این پول آن را حل كنم. آن شخص نیز با شنیدن این سخن، كوتاه آمد و از حق خود گذشت.
بیش از سه روز، قهر كردن ممنوع
تلاش و اهتمام احكام اخلاقی و تربیتی اسلام بر این است كه مؤمنین را از اختلاف دور نموده و روح مهربانی و دوستی را در جامعه تقویت كند. با وجود همه این چاره اندیشیها، پیشگیریها و درمانها گاهی ممكن است كدورتها و سوء تفاهمها و اختلافاتی پیش بیاید. چه بسا شیطان با وسوسه مؤمنین، آنان را به كار ناروایی كشانده و بین آنان اختلاف و دعوایی ایجاد كرده و دوستی بین آنان را به كدورت تبدیل نماید. در این باره روایت میگوید كه: «فَلَا یَهْجُرُ أَخَاهُ أَكْثَرَ مِنْ ثَلَاثَةِ أَیَّام»(4)؛ اگر بین شما با كسی، دلخوری و دعوایی پیش آمد، حق ندارید بیش از سه روز به این دلخوری ادامه دهید و پس از سه روز باید با همدیگر آشتی كنید. دو مؤمن بیش از سه روز حق ندارند با هم كدورت داشته باشند. بلكه هرچه سریعتر باید این كدورت را با گذشت یا با داوری دیگران حل نمایند. در برخی موارد تنها كدورت و اختلاف نیست، بلكه اموال مؤمن مورد تعرض قرار گرفته یا به او توهین شده و یا مورد ضرب و شتم قرار میگیرد. در اینجا دیگر بحث سوء تفاهم و اختلاف لفظی نیست. در چنین مرحلهای انسان چگونه باید رفتار كند؟ آیا همیشه باید عفو كرد؟ در این موارد اخلاق و تربیت اصیل اسلامی چه میگوید؟ آیا هر كسی به انسان ظلم كرد، بگویم من تو را بخشیدم! شبیه آنچه انجیل تحریف شده برای حضرت عیسی(ع) نقل كرده است؟ مسیحیان به حضرت عیسی (ع) نسبت دادهاند که به حواریین و یارانش فرمود: اگر كسی به شما سیلی زد، آن طرف صورت را نیز بیاور و بگو بر این طرف نیز سیلی بزن! آیا اسلام چنین چیزی را میپسندد؟ آیا در چنین مواردی باید انتقام گرفت یا از فرد ظالم گذشت؟ جا دارد در این مسئله اخلاقی پژوهشگران، تحقیقات وسیعی داشته و احكام فقهی و اخلاقی این مسئله را برای مردم روشن كنند. چرا كه بسیاری از مردم نمیدانند در چنین حوادثی چگونه باید عمل كنند.
گذشت در عین عزّت، خواسته اسلام
آنچه كه روشن است به طور طبیعی انسان میتواند در برابر كسی كه در حق انسان ظلم کرده، عكسالعمل مناسبی نشان بدهد. در اینجا دو مسئله مطرح است. نخست آنكه كسی كه مظلوم واقع میشود آیا حق تظلّم داشته و میتواند اقدام به رفع ظلم و مقابله به مثل كند؟ دوم آنكه در جایی كه حق با اوست آیا بهتر است كه عفو كند یا حق خود را بگیرد؟ در اسلام برای كسی كه مظلوم واقع شده، حق تظلّم محفوظ است: «لا یُحِبُّ الله الْجَهْرَ بِالسُّوءِ مِنَ الْقَوْلِ إِلاّ مَنْ ظُلِمَ»(5)؛ یا «وَ لَمَنِ انْتَصَرَ بَعْدَ ظلْمِهِ فَأُولئِكَ ما عَلَیْهِمْ مِنْ سَبِیلٍ»(6)؛ هر آن كس كه به او ظلم شده و درصدد یاری برآمده و از دیگران كمك بخواهد تا از خود رفع ظلم كند، یا درصدد انتقام بر آید تا رفع ظلم بكند، اشكالی ندارد. در اسلام این حق برای انسان محفوظ است. از این آیه كه: «لا تَظْلِمُونَ وَ لا تُظْلَمُونَ»(7)؛ میشود فهمید اسلام نخواسته است تا مسلمانها ذلیل باشند. در روایتی آمده است «مَنْ قُتِلَ دُونَ مَظْلِمَتِهِ فَهُوَ شَهِیدٌ»(8)؛ اگر كسی در راه گرفتن حق خود كشته شود، شهید است. ممكن است به اموال، ناموس و حریم كسی تجاوز شود. اگر در چنین حالتی انسان برای دفاع از خود به سوی متجاوز حمله کرد و در این نزاع كشته شد روایت میفرماید هیچ ملامتی بر آن نیست بلكه حكم شهید را دارد. اسلام در چنین مواقعی از مؤمن خواسته است تا ذلیل نباشد اما باید توجه داشت كه هنگام مقابله به مثل پا را از حد خود فراتر نگذارد: «وَ لا یَجْرِمَنَّكُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ عَلی أَلاّ تَعْدِلُوا اعْدِلُوا هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوی»(9)؛ اگر در مقام تظلم و مقابله به مثل مجاز برآمدید، مواظب باشید كه از حد خود تجاوز نكنید، اگر یكی سیلی به شما زده شما حق دارید یك سیلی بزنید. آن هم همانگونه كه او زده، نه شدیدتر. این نكتهای است كه خیلی مورد غفلت قرار میگیرد. همین كه انسان میبیند مظلوم شد و باید دفاع كند، بیش از حد خود اقدام میكند. این جایی است كه باید تقوا خود را نشان دهد. بخصوص در حال عصبانیت مشكل است انسان خود را كنترل كند تا حد و مرز را رعایت كرده و یك كلمه اضافه نگوید.
سخنرانی آیتالله مصباح یزدى(دامت بركاته) در دفتر رهبر معظم انقلاب قم ؛27 /6 /1387 .
_____________________________
1. ر.ك: بحارالأنوار، ج 5، ص 323، باب 17، «أن الملائكهًْ یكتبون أعمال العباد».
2. وسائلالشیعهًْ، ج 12، ص 56، باب 32، «استحباب الابتداء بالسلام».
3. الكافی، ج 2، ص 176، «باب زیارهًْ الإخوان».
4. وسائلالشیعهًْ، ج 12، ص 262، باب «تحریم هجر المؤمن بغیر موجب».
5. نساء / 148. 6. شورى / 41.
7. بقره / 279. 8. الكافی، ج 5، ص 52، باب «من قتل دون مظلمته».
در نظام ارزشی اسلام و در احكام فقهی، سعی شده است تا مؤمنین با همدیگر روابط دوستانه داشته باشند. انسان نسبت به همه مؤمنین وظایفی دارد كه مجموع آنها را میتوان«وظایف اجتماعی اسلام»، نامگذاری کرد. اگر كتابهای حدیث بررسی شود بخشهای زیادی به این موضوع پرداخته است. به عنوان نمونه اگر دو مؤمن به همدیگر رسیده و سلام كنند، چقدر ثواب دارد. اگر مصافحه كنند، چقدر ثواب دارد. به دیدار هم رفته و رفت و آمد داشته باشند چقدر ثواب دارد.
بارش رحمت در سایه محبت دو مؤمن
در روایات آمده است اگر دو مؤمن به هم دیگر رسند، وقتی مصافحه نموده و به همدیگر دست دهند، بین دو انگشت ابهام آنها، یك صد رحمت ریزش میكند، نود و نه رحمت آن برای كسی است كه دیگری را بیشتر دوست میدارد.(1)؛ این نشان میدهد كه اسلام تا چه اندازه تشویق میكند تا مؤمنین همدیگر را دوست داشته باشند. در روایت دیگر آمده است وقتی مؤمن به خانه مؤمن دیگری رفته و در خانه او را میزند خدا فرشتهای را میفرستد تا از آن شخص بپرسد كه در اینجا چه كار دارد؟ اگر در پاسخ بگوید كه به دیدن دوستم آمده ام، به او خطاب میشود بپرس چه حاجتی داری و چه چیزی از او میخواهی؟ آیا كاری با او داری؟ وقتی بگوید: خیر، هیچ احتیاج و كاری ندارم و تنها دلم تنگ شده بود و آمدم تا او را ببینم، خدای متعال به فرشته میفرماید: به این شخص بگو تو در حقیقت به دیدن من آمدهای و مهمان من هستی و پذیرایی تو بر عهده من است.(2)؛ در روایت دیگری میفرماید :«مَنْ زَارَ أَخَاهُ فِی بَیْتِهِ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَهُ أَنْتَ ضَیْفِی وَ زَائِرِی عَلَیَّ قِرَاك»(3)؛ كسی كه به دیدار برادر دینیاش در منزل او میرود خداوند میفرماید در حقیقت به دیدار من میآیی و پذیرایی تو بر عهده من است. چرا كه دوست را برای خدا انتخاب نموده است و چنین دوستی است كه انسان را به یاد خدا انداخته و او را در انجام وظایف یاری میرساند.
تدابیر ائمه اطهار (ع) برای تقویت صمیمیت بین مؤمنین
ائمه اطهار(ع)تدابیر گوناگونی اندیشیدهاند تا بین مؤمنین و بویژه بین شیعیان، روابط دوستانه بیشتر تقویت شود. در روایتی آمده است كه در كوفه بین دو نفر از شیعیان مشاجره و اختلافی بر سر یك زمین پیش آمد. هر كدام حق را از آن خود میدانستند. یكی از اصحاب امام صادق (ع) كه به نحوی از امام (ع) نمایندگی داشت، یكی از طرفین را به منزل خود دعوت کرد و در آنجا كیسهای از پول را در برابرش نهاد و به او گفت كه مشاجره را تمام كند. این شخص با دیدن پول ناراحت شد و گفت كه من احتیاج به پول نداشته و میخواهم حق خود را بگیرم. نماینده امام صادق (ع) به آن مرد گفت: این پول را امام صادق (ع) در نزد من قرار داده است تا اگر بین دو نفر از شیعیان اختلاف مالی پیش آمد با این پول آن را حل كنم. آن شخص نیز با شنیدن این سخن، كوتاه آمد و از حق خود گذشت.
بیش از سه روز، قهر كردن ممنوع
تلاش و اهتمام احكام اخلاقی و تربیتی اسلام بر این است كه مؤمنین را از اختلاف دور نموده و روح مهربانی و دوستی را در جامعه تقویت كند. با وجود همه این چاره اندیشیها، پیشگیریها و درمانها گاهی ممكن است كدورتها و سوء تفاهمها و اختلافاتی پیش بیاید. چه بسا شیطان با وسوسه مؤمنین، آنان را به كار ناروایی كشانده و بین آنان اختلاف و دعوایی ایجاد كرده و دوستی بین آنان را به كدورت تبدیل نماید. در این باره روایت میگوید كه: «فَلَا یَهْجُرُ أَخَاهُ أَكْثَرَ مِنْ ثَلَاثَةِ أَیَّام»(4)؛ اگر بین شما با كسی، دلخوری و دعوایی پیش آمد، حق ندارید بیش از سه روز به این دلخوری ادامه دهید و پس از سه روز باید با همدیگر آشتی كنید. دو مؤمن بیش از سه روز حق ندارند با هم كدورت داشته باشند. بلكه هرچه سریعتر باید این كدورت را با گذشت یا با داوری دیگران حل نمایند. در برخی موارد تنها كدورت و اختلاف نیست، بلكه اموال مؤمن مورد تعرض قرار گرفته یا به او توهین شده و یا مورد ضرب و شتم قرار میگیرد. در اینجا دیگر بحث سوء تفاهم و اختلاف لفظی نیست. در چنین مرحلهای انسان چگونه باید رفتار كند؟ آیا همیشه باید عفو كرد؟ در این موارد اخلاق و تربیت اصیل اسلامی چه میگوید؟ آیا هر كسی به انسان ظلم كرد، بگویم من تو را بخشیدم! شبیه آنچه انجیل تحریف شده برای حضرت عیسی(ع) نقل كرده است؟ مسیحیان به حضرت عیسی (ع) نسبت دادهاند که به حواریین و یارانش فرمود: اگر كسی به شما سیلی زد، آن طرف صورت را نیز بیاور و بگو بر این طرف نیز سیلی بزن! آیا اسلام چنین چیزی را میپسندد؟ آیا در چنین مواردی باید انتقام گرفت یا از فرد ظالم گذشت؟ جا دارد در این مسئله اخلاقی پژوهشگران، تحقیقات وسیعی داشته و احكام فقهی و اخلاقی این مسئله را برای مردم روشن كنند. چرا كه بسیاری از مردم نمیدانند در چنین حوادثی چگونه باید عمل كنند.
گذشت در عین عزّت، خواسته اسلام
آنچه كه روشن است به طور طبیعی انسان میتواند در برابر كسی كه در حق انسان ظلم کرده، عكسالعمل مناسبی نشان بدهد. در اینجا دو مسئله مطرح است. نخست آنكه كسی كه مظلوم واقع میشود آیا حق تظلّم داشته و میتواند اقدام به رفع ظلم و مقابله به مثل كند؟ دوم آنكه در جایی كه حق با اوست آیا بهتر است كه عفو كند یا حق خود را بگیرد؟ در اسلام برای كسی كه مظلوم واقع شده، حق تظلّم محفوظ است: «لا یُحِبُّ الله الْجَهْرَ بِالسُّوءِ مِنَ الْقَوْلِ إِلاّ مَنْ ظُلِمَ»(5)؛ یا «وَ لَمَنِ انْتَصَرَ بَعْدَ ظلْمِهِ فَأُولئِكَ ما عَلَیْهِمْ مِنْ سَبِیلٍ»(6)؛ هر آن كس كه به او ظلم شده و درصدد یاری برآمده و از دیگران كمك بخواهد تا از خود رفع ظلم كند، یا درصدد انتقام بر آید تا رفع ظلم بكند، اشكالی ندارد. در اسلام این حق برای انسان محفوظ است. از این آیه كه: «لا تَظْلِمُونَ وَ لا تُظْلَمُونَ»(7)؛ میشود فهمید اسلام نخواسته است تا مسلمانها ذلیل باشند. در روایتی آمده است «مَنْ قُتِلَ دُونَ مَظْلِمَتِهِ فَهُوَ شَهِیدٌ»(8)؛ اگر كسی در راه گرفتن حق خود كشته شود، شهید است. ممكن است به اموال، ناموس و حریم كسی تجاوز شود. اگر در چنین حالتی انسان برای دفاع از خود به سوی متجاوز حمله کرد و در این نزاع كشته شد روایت میفرماید هیچ ملامتی بر آن نیست بلكه حكم شهید را دارد. اسلام در چنین مواقعی از مؤمن خواسته است تا ذلیل نباشد اما باید توجه داشت كه هنگام مقابله به مثل پا را از حد خود فراتر نگذارد: «وَ لا یَجْرِمَنَّكُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ عَلی أَلاّ تَعْدِلُوا اعْدِلُوا هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوی»(9)؛ اگر در مقام تظلم و مقابله به مثل مجاز برآمدید، مواظب باشید كه از حد خود تجاوز نكنید، اگر یكی سیلی به شما زده شما حق دارید یك سیلی بزنید. آن هم همانگونه كه او زده، نه شدیدتر. این نكتهای است كه خیلی مورد غفلت قرار میگیرد. همین كه انسان میبیند مظلوم شد و باید دفاع كند، بیش از حد خود اقدام میكند. این جایی است كه باید تقوا خود را نشان دهد. بخصوص در حال عصبانیت مشكل است انسان خود را كنترل كند تا حد و مرز را رعایت كرده و یك كلمه اضافه نگوید.
سخنرانی آیتالله مصباح یزدى(دامت بركاته) در دفتر رهبر معظم انقلاب قم ؛27 /6 /1387 .
_____________________________
1. ر.ك: بحارالأنوار، ج 5، ص 323، باب 17، «أن الملائكهًْ یكتبون أعمال العباد».
2. وسائلالشیعهًْ، ج 12، ص 56، باب 32، «استحباب الابتداء بالسلام».
3. الكافی، ج 2، ص 176، «باب زیارهًْ الإخوان».
4. وسائلالشیعهًْ، ج 12، ص 262، باب «تحریم هجر المؤمن بغیر موجب».
5. نساء / 148. 6. شورى / 41.
7. بقره / 279. 8. الكافی، ج 5، ص 52، باب «من قتل دون مظلمته».