به وب سایت مجمع هم اندیشی توسعه استان زنجان خوش آمدید
 
منوی اصلی
آب و هوا
وضعیت آب و هوای زنجان
آمار بازدیدها
بازدید امروز: 4,008
بازدید دیروز: 1,937
بازدید هفته: 5,945
بازدید ماه: 121,451
بازدید کل: 23,783,248
افراد آنلاین: 9
اوقات شرعی

اوقات شرعی به وقت زنجان

اذان صبح:
طلوع خورشید:
اذان ظهر:
غروب خورشید:
اذان مغرب:
تقویم و تاریخ
یکشنبه ، ۳۰ اردیبهشت ۱٤۰۳
Sunday , 19 May 2024
الأحد ، ۱۱ ذو القعدة ۱٤٤۵
اردیبهشت 1403
جپچسدیش
7654321
141312111098
21201918171615
28272625242322
313029
آخرین اخبار
زلال بصیرت (۲۷) -راه‌های تقویت صمیمیت بین مؤمنین (بخش دوم و پایانی) ۱۳۹۳/۰۴/۱۶
راه‌های تقویت صمیمیت بین مؤمنین (بخش دوم و پایانی)
زلال بصیرت

خوبی در برابر بدی

  بسم الله الرحمن الرحیم

در لحظاتی كه مؤمن باید گذشت كند شیطان مانع انجام وظیفه شده و انسان را گمراه می‌كند كه مثلاً «آن یكی سن كمتری دارد و باید او به نزد من بیاید»، «او جاهل است و من عالم»، «من ثروتمندم و او فقیر». در چنین لحظاتی باید تقوای الهی را رعایت کرد و به این افكار بیهوده و امور اعتباری غیر عقلانی و غیر اسلامی توجه نداشت. مؤمن و مؤمن با هم برابرند. پیر و جوان، عالم و جاهل، در مقام حقوق، همه مساوی هستند. اگر كدورتی پیدا شد انسان باید منتظر فرصت باشد تا در اولین فرصت عذرخواهی كند و بگوید من را ببخشید، ممكن است من اشتباه كرده باشم. این اقدام، شجاعت و گذشتی بیش از حد می‏خواهد. بویژه اگر انسان امتیازات و برتری‌هایی هم داشته باشد. اگر استاد بخواهد از شاگرد عذرخواهی كند یا پدر بخواهد از پسر عذرخواهی كند، برای آنها خیلی سخت و سنگین است. در چنین لحظاتی نیاز به توفیق و كمك الهی است تا انسان از آنهایی كه حركت ناروایی انجام داده‌اند، بگذرد. البته اسلام سفارش می‌كند كه اگر كسی به شما ظلمی كرد و با شما رفتار نامناسبی داشت، به جای اینكه او از شما عذرخواهی كند، شما به نزد او بروید و عذرخواهی كنید. چنین رفتاری بسیار ارزشمند است و جلوی وسوسه‏های شیطان را می‏گیرد.
در گرفتن حق، میانه‌رو باش
مسئله دوم آن است كه وقتی انسان می‏خواهد حق خود را از كسی گرفته و زیر بار ظلم نرود در چنین موقعی انسان باید بسیار مواظب باشد تا مرز حلال و حرام و مرز حق و ناحق را دقیقا رعایت كند. اگر انسان می‏خواهد انتقام هم بگیرد، باید در همان حدی باشد كه به او ظلم شده است نه بیشتر. آیا اگر انسان عفو كند بهتر است یا اینكه انتقام بگیرد؟ در فرهنگ ما به همت ادبا و شعرا چنین اعتقادی ایجاد شده كه «در عفو لذتی است كه در انتقام نیست»؛ آیات و روایات فراوانی نیز در این زمینه داریم.
عفو نباید ظالم را جسور كند
سؤال این است كه آیا در همه جا باید از كسی كه ظلم کرده و كار ناروایی انجام داده، گذشت كرد؟ اولاً عفو كردن نباید به معنای ظلم‌پذیری و ترس و عدم جرأت برای دفاع باشد. برخی از افراد براساس تربیت محیط و خانواده، پذیرای هرگونه ظلم و تعدی هستند. انسان همیشه باید آماده دفاع باشد و نگذارد به او ظلم بشود. تسلیم در برابر كسی كه بی جهت به انسان ظلم كند، ظلم‌پذیری و «انظلام» است كه از جهت شرعی و اخلاقی ناپسند و مذموم است. درباره قصاص و مقابله به مثل در مسائل شخصی باید دید كه نتیجه عكس العمل چه خواهد شد. فرض كنید انسان كم عقل و زورگویی به شما ظلم كرده است. اگر از او گذشت شود چه بسا او در زورگویی و ظلم جسورتر خواهد شد، مثل اراذل و اوباشی كه در برخی محله‏‌ها پیدا می‏شوند. اگر از روز اول در برابر چنین افرادی بایستند و آنان را قصاص كنند تا این اندازه جسور نمی‏شوند. عفو كردن یا گذشتن كردن نباید موجب این باشد كه ظالم جسور شود و امنیت و سلامت جامعه را به خطر اندازد. البته با كسی كه از روی عصبانیت كاری انجام داده و پشیمان شده است، باید از روی گذشت برخورد کرد. در آیات قرآن اشاره به این مطلب داریم كه جلوی بسیاری از كارهای بد را با كار خوب می‏شود گرفت: «ادْفَعْ بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ السَّیِّئَهًَْ»(1)؛ در آیه دیگری آمده است: «یَدْرَؤنَ بِالْحَسَنَهًِْ السَّیِّئَهًَْ»(2)، در جایی دیگر آمده: «ادْفَعْ بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ فَإِذَا الَّذِی بَیْنَكَ وَ بَیْنَهُ عَداوَهًٌْ كَأَنَّهُ وَلِیٌّ حَمِیمٌ»(3)؛ یعنی اگر كسی با شما درصدد دشمنی برآمده و با شما ستیزه می‏كند و می‏خواهد به شما زور بگوید، اگر شما نیز عكس‏العملی همچون او نشان دهید، نزاع ادامه پیدا می‏كند و اصلاح نمی‏شود. روز به روز رابطه شما تیره‏تر می‏شود و ممكن است عواقب سوئی داشته باشد. در این گونه موارد باید با رفتار خوب مسئله را حل کرد.
ادب، با تازیانه لبخند و عفو
در زمان ائمه اطهار (ع) كسانی بودند كه در اثر تبلیغات سوء و وساوس شیطانی، ذهنیت‏های نادرستی نسبت به امامان معصوم (ع) پیدا می‏كردند. در تاریخ ذكر شده است كه یكی از پسرعموهای امام سجاد (ع) در حضور همه، به ایشان جسارت کرد. اصحاب امام سجاد (ع) از این جسارت بسیار ناراحت و عصبانی شدند، اما سكوت امام(ع) اجازه اظهارنظر و واكنش را به كسی نمی‌داد. همه منتظر بودند تا ببینند امام سجاد(ع) چه دستوری می‌فرمایند. امام سجاد (ع) سكوت كردند تا پسر عموی ایشان هر چه می‏خواست، گفت تا اینكه دیگر خسته شد و رفت. امام به اصحاب فرمودند: «آیا مایل هستید برویم تا جواب او را بدهیم؟»؛ اصحاب با این تصور كه به همراه حضرت از او انتقام گرفته و او را تنبیه می‌كنند، خوشحال با امام سجاد(ع) به سمت خانه آن مرد رفتند. وقتی به خانه آن مرد رسیدند و او را صدا زدند، حضرت به او سلام كردند و بعد فرمودند: «اگر این چیزهایی را كه شما گفتید، واقعا درست باشد و من این عیب‌ها را داشته باشم، دعا كنید تا خدا مرا ببخشد و اگر این چیزهایی كه شما گفتید، درست نبوده و دروغ و خطا و تهمت بود، من دعا می‏كنم كه خدا شما را ببخشد. شما نیز استغفار كنید.»؛ این شخص از این برخورد، بسیار شگفت زده شد و به گریه افتاد و از امام سجاد عذرخواهی نموده و از مریدان آن حضرت شد. سپس حضرت فرمودند این رفتار بهتر بود یا اینكه من در مقابل او، مقابله به مثل و بدگویی می‏كردم و حرف نامناسبی به او می‏زدم؟ در چنین مواردی گذشت و عفو چند ثواب دارد: غیر از آنكه ثواب فروخوردن خشم را نیز دارد «وَ الْكاظِمِینَ الْغَیْظَ»، (4)؛ ثواب ارشاد و تربیت آن شخص نیز به آن ثواب اضافه خواهد شد. اگر حضرت اجازه می‏دادند تا اصحاب به آن مرد هتاك حمله می‏كردند چه فتنه‏ای برپا می‏شد؟ با این رفتار اسلامی جلوی فتنه گرفته و اصلاح شد: «ادْفَعْ بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ»، سپس می‏فرماید: «فَإِذَا الَّذِی بَیْنَكَ وَ بَیْنَهُ عَداوَهًٌْ كَأَنَّهُ وَلِیٌّ حَمِیمٌ»؛ اگر در برابر رفتار بد، شما كار خوب انجام دهید آن كسی كه با شما دشمنی دارد، با شما دوست می‏شود «وَلِیٌّ حَمِیمٌ»؛ دوست صمیمی شما می‏شود. چه بهتر آنكه انسان با رفتار خوب، یك دوست صمیمی‏ پیدا كند و با یك فروخوردن خشم و گذشت كردن، فتنه‌ای را اصلاح و دفع كند. پس عفو در جایی كه موجب تجری ظالم و موجب افزوده شدن بر گناهان ظالم و افزایش جرم در جامعه نشود، بر انتقام و تأدیب و تنبیه رجحان دارد.
گذشت آری، اما با دشمنان خدا هرگز
برهمین اساس در دعای ورود به ماه رمضان امام سجاد(ع) از خدا می‏خواهند كه توفیق آن را بیابیم تا با ما آن كسانی كه با دشمنی و ستیزه می‏كنند، با صلح و آشتی و خوش رفتاری با آنها روبه رو شویم: «وَ أَنْ نُسَالِمَ مَنْ عَادَانَا»؛ كسانی كه با ما دشمنی می‏كنند ما به جای دشمنی كردن با آن‌ها مهربانی كنیم، اما اگر دشمنی براساس دین باشد، مسئله تفاوت پیدا می‌كند. بر همین اساس امام سجاد (ع) در ذیل دعا می‏فرمایند: «حَاشَا مَنْ عُودِیَ فِیكَ وَ لَكَ»؛ از كسانی كه برای دین و به خاطر تو با آنها دشمنی می‏كنیم، هرگز نخواهیم گذشت. كسی كه با ارزشهای دینی و عقاید اسلامی دشمن است، ما هرگز با او آشتی و مصالحه نمی‏كنیم. «أَنْ نُرَاجِعَ»؛ یعنی خدایا به ما توفیق بده تا رجوع كنیم به كسانی كه از ما دوری كرده و با ما قهر كردند و با آنها آشتی كنیم «وَ أَنْ نُنْصِفَ مَنْ ظَلَمَنَا»؛ آن كسی كه به ما ظلم كرده و اكنون در مقام این هستیم كه حق خودمان را بگیریم، در مقام گرفتن حق بی‏انصافی نكنیم و بیش از حدی كه خدا برای ما تعیین كرده و او به ما ظلم كرده، تجاوز نكنیم. «وَ أَنْ نُسَالِمَ مَنْ عَادَانَا»؛ آن كسانی كه در مقام دشمنی كردن و خصومت و جنگ با ما برمی‏خیزند با آنها به مسالمت و آشتی برخورد كنیم. «حَاشَا مَنْ عُودِیَ فِیكَ وَ لَكَ»؛ مگر آن كسانی كه دشمنی ما با آنها، بخاطر تو و در راه توست. ما با كسی كینه شخصی نداریم، ولی اگر بدانیم كسی به دین خدا لطمه می‌زند، از او نمی‌گذریم. اگر كسی به دین ضرر می‏زند، دیگر جای گذشت و احترام و نرمش نیست. آنجا باید سرسختی نشان داد، تا آن فرد را بر سر جا نشاند. «حَاشَا»؛ مثل كلمه «الاّ»؛ و سایر ادات استثنا، فقط در جایی به كار می‏رود كه مشتمل بر تنزیه باشد. یعنی هرگز نمی‌توان از كسی كه به دین خدا لطمه وارد می‌سازد، گذشت کرد بلكه با قاطعیت و با صلابت با او باید برخورد كرد تا از دین رفع خطر شود «فَإِنَّهُ الْعَدُوُّ الَّذِی لا نُوَالِیهِ»؛ كسی كه بر سر دین با ما دشمنی می‏كند، دشمنی است كه هرگز با او دوستی نخواهیم كرد. «وَ الْحَرْبُ الَّذِی لا نُصَافِیهِ»؛ در برخی نسخه‏‌ها آمده: «وَ الْحِزْبُ الَّذِی لا نُصَافِیهِ»، «حَرْب»؛ اگر دشمنی یک فرد با دین باشد و «حِزْب»؛ دشمنی گروهی است، ما با چنین فرد یا حزبی، هیچ گاه با صمیمیت برخورد نخواهیم كرد و همیشه نسبت به او كدورت و دشمنی خواهیم داشت، برای اینكه به دین لطمه نزنند و بتوانیم با آنها مقابله كنیم.
سخنرانی آیت‌الله مصباح یزدى(دامت بركاته) در دفتر مقام معظم رهبرى؛ قم؛ 87/6/27 .
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. مومنون / 96.   2. رعد / 22.   3. فصلت / 34.   4. آل‏عمران / 134.