به وب سایت مجمع هم اندیشی توسعه استان زنجان خوش آمدید
 
منوی اصلی
آب و هوا
وضعیت آب و هوای زنجان
آمار بازدیدها
بازدید امروز: 4,085
بازدید دیروز: 1,937
بازدید هفته: 6,022
بازدید ماه: 121,528
بازدید کل: 23,783,325
افراد آنلاین: 2
اوقات شرعی

اوقات شرعی به وقت زنجان

اذان صبح:
طلوع خورشید:
اذان ظهر:
غروب خورشید:
اذان مغرب:
تقویم و تاریخ
یکشنبه ، ۳۰ اردیبهشت ۱٤۰۳
Sunday , 19 May 2024
الأحد ، ۱۱ ذو القعدة ۱٤٤۵
اردیبهشت 1403
جپچسدیش
7654321
141312111098
21201918171615
28272625242322
313029
آخرین اخبار
زلال بصیرت (۴۳) - مرثیه‌ای بر مظلومیت فرهنگ (3) ۲۷ / ۷ / ۱۳۹۴

زلال بصیرت

 مرثیه‌ای بر مظلومیت فرهنگ (3)

Image result for ‫آیت‌اللّه مصباح یزدی‬‎

  بسم الله الرحمن الرحیم

مهمترین عامل کم‌کاری فرهنگی
همان‌طور که به نیازهای مادی مردم باید توجه شود و شکمشان باید از غذای سالم سیر شود، مقدم بر آن روحشان هم باید از فرهنگ سالم سیراب گردد وگرنه انسان به جایی می‌رسد که به قول قرآن کریم: أُوْلَـئِكَ كَالأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلّ؛[1] «آنها مانند چهارپایانند، بلکه آنها گمراهترند.» در فرهنگ اسلامی کسانی که پایه‌های فکری و ارزشی‌شان خراب است همچون چهارپایان شمرده شده‌اند. قرآن درباره آنها می‌فرماید: یَأْكُلُونَ كَما تَأْكُلُ الْأَنْعامُ وَ النَّارُ مَثْوىً لَهُمْ ؛[2] «می‌خورند مانند خوردن چهارپایان و آتش جایگاهی برای ایشان است.»
براستی کسانی که تنها به فکر شکمند و در این اندیشه‌اند که به هر شکل ممکن لذت ببرند و برایشان تفاوتی نمی‌کند که چه چیزی بخورند، با چهارپایان چه تفاوتی دارند؟ انسانیت انسان به فرهنگ او یعنی به باورها و ارزش‌های او است. اگر اینها را از انسان بگیرند با حیوانات دیگر چه فرقی می‌کند؟ آن وقت می‌بینیم یک مسئول کشوری می‌گوید: ما اصلا با فرهنگ کاری نداریم. مردم باید فرهنگ را انتخاب کنند و تعیین آن به ما ربطی ندارد. وظیفه ما این است که زمینه را فراهم کنیم تا هر کسی هر اعتقادی که دارد را بنویسد و هر چه می‌خواهد بگوید تا آزادی فکر و اندیشه تحقق پیدا کند! آیا این کسانی که این سخنان را می‌گویند این حق را برای انسان‌ها قایلند که هر آلاینده‌ای را در هوایی وارد کنند که مردم تنفس می‌کنند یا هر ماده‌ای را حتی مواد سمی را در آبی وارد کنند که مردم می‌نوشند و بگویند: مردم خود شعور دارند و سراغ آب و هوای مسموم نمی‌روند؟! اگر شما مسئولان وظیفه دارید که آب و هوای سالم برای مردم تأمین کنید به درجه اولی موظفید فرهنگ سالم برای مردم تهیه کنید. زیرا انسانیت مردم به فرهنگ سالم بستگی دارد و این نظام برای همین هدف به وجود آمده است. ولی متأسفانه این فرهنگ در سیاستمداران ما وجود ندارد. هنوز هم خیال می‌کنند وظیفه دولت حداکثر تأمین امنیت و نان مردم است و هیچ وظیفه دیگری ندارند. شما کلام خدای متعال و پیغمبر‌(ص) و فرمایشات و نامه‌های امام و فرمایشات رهبر معظم انقلاب را ببینید. مگر این افراد چقدر از این فرمایشات فاصله دارند که چنین سخنانی را مطرح می‌کنند؟
 تبیین ارکان فرهنگ اسلامی؛ اولین گام کار فرهنگی
حالا چه باید کرد؟ اصل مسئله این است که از روزی که انقلاب اسلامی تحقق پیدا کرد و امام جمهوری اسلامی را اعلام و بعد از مدت کوتاهی ستاد انقلاب فرهنگی را تأسیس کرد و اعلام نمود که ما در این کشور انقلاب فرهنگی به وجود آورده‌ایم. بعد هم تکیه کلام ایشان اسلام بود که اسناد سخنان ایشان هست. ممکن بود آب و نان از کلام امام بیفتد اما هیچ‌گاه اسم اسلام و خداوند متعال از کلامش نمی‌افتاد. چه شده که ما بعد از چند دهه این سخنان را یادمان رفته است و وقتی صحبت از فرهنگ می‌شود چیزهای دیگر به ذهنمان می‌آید؟ تنها گمان می‌کنیم مقصود از فرهنگ، آزادی بیان و اندیشه است و آداب و رسوم محلی، اعم از رقص‌های محلی، گویش‌های محلی و امثال این امور و اینها هستند که باید محفوظ باشند تا فرهنگ یک کشوری محفوظ بماند. گمان می‌کنیم فرهنگ، نوع کشتی گرفتن گذشتگان ما است و برای محفوظ ماندن فرهنگ، این امور باید محفوظ باشند؛ رقص‌های محلی باید وجود داشته باشند و در مواقع مختلفی باید به نمایش گذاشته شوند تا فرهنگمان ثابت شود. این اشکال از آن مغالطه اشتراک لفظی - به قول ما طلبه‌ها - پیدا می‌شود. کلمه فرهنگ چند معنی دارد و ما باید بفهمیم مقصود رهبر معظم انقلاب از فرهنگ چیست و چرا فضا به‌گونه‌ای شده که این کلمه تا این اندازه متشابه شده است.
حالا چه باید کرد؟ بالاخره بعد از گذشت نزدیک به چهار دهه از انقلاب وضع فرهنگی کشور این است که ملاحظه می‌فرمائید. از مسئولان نزدیک درجه اول کشور ملاحظه بفرمائید تا پایین‌ترها و ببینید چه تصوری از فرهنگ و کار فرهنگی دارند.
اصل مسئله این است که کسانی که از آن روز اول به حسب تقسیم کار اجتماعی در جامعه کارهای فرهنگی را به عهده گرفتند -  در مقابل کاری که دیگران بر عهده گرفتند و هر کدام شغلی را انتخاب کردند مانند قصابی، نانوایی، عطاری، بقالی و ... -  باید تلاش کنند که این مفاهیم را روشن کنند و تبیین کنند که ارکان و اساس فرهنگ اسلامی چیست که اگر یکی از آنها نباشد فرهنگ اسلامی شکل نمی‌گیرد؟ آیا ما نیازی داریم که عوامل دیگری را به این ارکان ضمیمه کنیم؟ این خود کاری فرهنگی است و مسئولیتش به عهده کسانی است که از اول آن طور که باید و شاید به این کار نپرداختند و همچنین به عهده کسانی است که با پشتیبانی نکردن از کسانی که قصد داشتند چنین کاری بکنند و با اشکال‌تراشی و چوب لای چرخ گذاشتن مانع تحقق این کار شدند و به شعار اکتفا کردند و نگذاشتند واقعیت مسئله روشن شود تا ببینیم فرهنگ اسلامی چیست.
 عدم باور به ارزش‌های اسلامی
 مهمترین عامل کم‌کاری فرهنگی
این کم‌کاری مسئولان فرهنگی پدیده‌ای اجتماعی است و باید جامعه‌شناسان آن را تحلیل کنند و مشخص کنند که چرا مسئولان ما به این شیوه عمل کردند. مهمترین عاملی که می‌شود روی آن دست گذاشت این است که بسیاری از کسانی که عهده‌دار این مسائل شدند خود تربیت شده فرهنگ الحادی و غربی بودند و برخی که با سوءظن بیشتری به این مسئله نگاه می‌کنند معتقدند: اصلا دشمن اینها را برای قرار گرفتن در چنین مسئولیت‌هایی تربیت کرده است. مسئولیت این حرف با خودشان. ما علم غیب نداریم. اما ما می‌بینیم انحرافات فرهنگی که در کشور ما در طول این چهار دهه پیدا شده از تحصیلکرده‌های خارج از کشور است و بیشتر از تحصیلکرده‌های انگلیس، در مرتبه بعد آمریکا و بعد فرانسه و اینها اصلا ساختمان روحی- فرهنگی‌شان تحت تأثیر آنها قرار دارد. این انسان‌های غرب‌زده اصلا باور نمی‌کنند ما چیزی داشته باشیم که در مقابل اعلامیه حقوق بشر بتوانیم عرضه کنیم! می‌گویند: مگر می‌شود در برابر اعلامیه حقوق بشر چیزی عرضه کرد؟! وقتی به این افراد گفته می‌شود: پس قرآن چه می‌شود؟ می‌گویند: قرآن هزار و چهارصد سال پیش برای مردم عرب بی‌فرهنگ نازل شده است. اما امروز همه دنیا در مقابل اعلامیه حقوق بشر سر خم می‌کنند! مگر می‌شود در مقابل آن حرف زد؟! ما باید کاری کنیم که آنها ما را بپسندند. باید در مذاکرات با لحنی صحبت کنیم که آنها ما را بپذیرند! و باید طوری برنامه‌ریزی کنیم که آنها ما را تحسین کنند و دولت ما را خوب ارزیابی کنند و ما را برای همکاری قابل بدانند! اگر از چنین افرادی سؤال شود: پس اسلام چه می‌شود؟ می‌گویند: اسلام می‌گوید: نمازت را بخوان و روزه‌ات را بگیر! ما هم همین کار را می‌کنیم علاوه بر آن قرآن هم چاپ می‌کنیم و به این شکل وظیفه‌مان را در برابر اسلام انجام می‌دهیم. بالاتر از این، مقداری هم به حوزه‌های علمیه، به کمیته امداد و ... کمک می‌کنیم! دیگر چه می‌خواهید؟!
کدام فرهنگ، نجات‌بخش است؟
درد اصلی کجاست؟ اگر بخواهیم در یک کلمه پاسخ دهیم باید این سؤال را از خودمان بپرسیم: آیا ما باور داریم که سعادت ما در گرو اسلام است یا نه؟ آنچه دیده می‌شود بسیاری - بنده نمی‌توانم آمار بدهم و اگر هم آمار بدهم کسی قبول نمی‌کند - از اشخاصی که در سیاست‌گذاری، در اجرا، حتی در قانون‌گذاری مؤثرند کسانی هستند که در عمق دلشان این اعتقاد وجود دارد که با قوانین اسلام نمی‌توان جامعه را اداره کرد. برخی از این افراد معتقدند اصلا اسلام برای همان زمان پیامبر نازل شده است و اصلا دغدغه اسلام، دین مردم است و ما نباید آن را در امور دنیای مردم دخالت دهیم! و این به معنای همان سکولاریسم است که در دولت اصلاحات کتاب‌های فراوانی در تأئید آن نوشته شد و در این زمینه کار فراوانی انجام گرفت. حتی برخی از آنها بحث‌هایی تحت عنوان دین سکولار مطرح کردند. نمونه آن حلقه کیان بود که درباره دین سکولار بحث می‌کرد و مدعی بود که دین ما باید سکولار باشد! و به این ادعای خود هم افتخار می‌کردند. مقصودشان این بود که اصلا دین نباید کاری به اقتصاد، سیاست و مقوله‌هایی از این دست داشته باشد. مدعی بودند دین می‌گوید: نماز بخوان، نماز شب بخوان، برای امام حسین‌[ع] عزاداری کن. سیاست چه ربطی به دین دارد؟! یک عده مانند اینها اصل ارتباط دین با سیاست را منکرند. یک عده دیگر معتقدند دین می‌تواند جامعه را اداره کند اما در یک محدوده خاصی. یکی از نویسندگان به اصطلاح روشنفکر صریحا گفته است: قرآن کلام خدا نیست و در حقیقت رساله عملیه محمد‌[ص] بود و به همان زمان اختصاص داشت. اما امروز ما به رساله عملیه‌ای و به محمدی‌[ص] برای این زمان نیاز داریم. اینها روشنفکران این کشورند! مجاهدین خلق کسانی بودند که نماز می‌خواندند. همین الان هم هنوز حجاب را رعایت می‌کنند و به نحوی ظاهر را حفظ می‌کنند. اما می‌گویند: اسلام تاریخ‌مند است. معنای این حرفشان این است که اسلام مانند دارویی می‌ماند که تاریخ مصرف دارد و اکنون تاریخ مصرفش گذشته است و باید دور انداخته شود. گروه سوم کسانی هستند که می‌گویند: اسلام حق است و برای همه زمان‌هاست اما امروز قابل اجرا نیست. اگر امام زمان‌(عج)تشریف بیاورند شاید خودشان بتوانند کاری کنند اما ما توانایی اجرای اسلام را نداریم. این دسته به هر دلیل شانه از زیر بار مسئولیت اجرای اسلام خالی می‌کنند. برخی از این دسته به‌طور صریح این سخن را می‌گویند و برخی در عمق دلشان چنین باوری وجود دارد و در لابه‌لای سخنانشان ظاهر می‌شود.
سخنرانی آیت‌الله مصباح یزدی (دام ظله) در دیدار با مسئولان
کمیته امداد امام خمینی(ره)‌؛ قم‌؛ 10 /2 /1393