زلال بصیرت (۱۱۰) - نقش خواص در ایجاد اختلافات و فتنهها ۰۶/ ۰۲ / ۱۳۹۶
واژه فتنه و مشتقات آن، در بسیاری از آیات قرآن كریم به كار رفته است؛ البته بعد از انقلاب و مخصوصا بعد از فتنه 88، توجه به این مسئله رواج بیشتری پیدا كرد.
فتنه در اصطلاح عبارت است از یک پدیده اجتماعی که در آن - دستكم - دو عامل لحاظ میشود؛ یك عامل سختی و گرفتاری و معذب شدن و دیگری عامل پنهانكاری؛ در واقع كسانی فریبكاری كرده و دیگران را فریب می دهند و این فریب سبب ایجاد گرفتاریهای دنیوی یا اخروی برای دیگران میشود.
ویژگیهای تكوینی انسان وجه تمایز وی با سایر مخلوقات است، اراده الهی بر این تعلق گرفته كه انسان بتواند با اختیار و قدرت انتخاب خویش، سرنوشتش را رقم بزند و لذا تكلیف برای انسان معنا مییابد؛ خداوند به وی عقل داد و انبیاء الهی و وحی را فرستاد تا انسان با آگاهی از راه صحیح، بتواند هر راهی را كه خواست، انتخاب كند.
برخی انتخابها، فردی است و آثارش تنها فرد را در بر میگیرد و گاه انتخابها، اجتماعی است كه آثار آن، جامعه را نیز فرا میگیرد، خداوند به انسان این قدرت را داده است كه بتواند با برخی تصمیمها، در سرنوشت دیگران، حتی میلیاردها انسان در طول هزاران سال اثر بگذارد؛ لذا پیامبر (ص) عملی را انجام داد كه تا كنون بیش از 1400 سال، سرنوشت میلیاردها نفر از مردم را تحت تأثیر قرار داده و در آینده هم قرار خواهد داد؛ در مقابل هم افرادی میتوانند با تصمیمات و اقداماتی زمینه گمراهی و انحراف افراد بسیاری را فراهم كنند. کسانی که با رفتارهای پیچیده فریبکارانه، سبب انحراف دیگران از مسیر صحیح می شوند، فتنهگر نام دارند و رفتاری كه انجام میدهند، فتنه نامیده میشود.
خداوند متعال به وسیله حضرت امام(ره) و یارانش، زمینه هدایتی را برای میلیونها انسان فراهم كرد كه در طول تاریخ اسلام، كمنظیر، بلكه بینظیر بود؛ به قدری بركات داشت كه حتی بیان بركات آن در چند جلسه سخنرانی میسر نیست.
سنت الهی بر این است كه در مقابل هر مسیر صحیحی، دشمنان و شیاطینی نیز قرار میدهد تا زمینه انتخاب برای انسان مهیا شود؛ البته طبق سنت الهی اگر زمانی به قدری عوامل شر در جامعهای گسترش پیدا كند كه انتخاب راه صحیح ناممكن شود و حتی سبب گمراهی صالحین نیز بشود، خداوند عذاب خود را بر آن گناهكاران نازل خواهد كرد تا زمینه انتخاب و تعادل لازم برای انتخاب مسیر صحیح یا باطل میسر شود.
امام(ره) با حركت خود، آنچنان زمینه هدایت را برای انسانها در این کشور فراهم کرد که موج آن کشورهای همسایه و کشورهای دوردست را نیز فراهم كرد. اما طبق سنت الهی، شیاطینی نیز در مقابل وجود خواهند داشت؛ لذا حتی عدهای از خون شهدا، تنها برای جیبشان بهره می گرفتند و چه بسا حالا هم باشند. لذا همیشه دو طرف عوامل خیر و هدایت و عوامل گمراهی وجود دارند تا زمینه انتخاب برای افراد فراهم شود.
علت بروز فتنهها
ارزش عمل خالصی كه با سختی و مشقت همراه باشد، بیشتر است، اینکه خدا برای مؤمنین روزهای سختی پیش میآورد، نه به خاطر بخل خداوند، بلكه برای ارزشمند شدن كار مؤمنین و كسب لیاقت بیشتر برای دریافت فیض الهی است. لذا سختی كار سیدالشهدا(ع) بسیار زیاد بود، اما چنان ارزشی در نظر خداوند دارد كه حتی دیگران به واسطه اشك ریختن بر آنها، سعادتمند میشوند.
سرّ اینکه خدا تقدیری فرموده که سختیهایی پیش بیاید و کسانی مقاومت، فداکاری و جانفشانی کنند، برای كسب ظرفیت و لیاقت بیشتر است، لذا نباید گمان كرد كه فتنهها، به صورت اتفاقی واقع شده و خداوند آنها را اراده نكرده و به تعبیر عوامانه از دست خداوند بیرون رفته است، بلكه خداوند میخواست زمینه انتخاب فراهم شود؛ وگرنه خداوند میتوانست اراده كند كه اصلا فتنهای واقع نشود؛ اما در این صورت، استعدادها و ظرفیتها شكوفا نمیشد و كسی به فیوضات والای الهی نمیرسید.
فتنههایی كه با دین سر و كار دارد، بسیار مهمتر است، هر چند اگر فتنهای، تنها سبب شود كه مالی از انسان سلب شود، امری نامطلوب و سبب تأثر آدمی میشود، اما این فتنه قابل مقایسه با فتنهای كه با دین سر و كار دارد نیست؛ چون مال نهایتا تا دم قبر با آدمی است؛ اما تأثیر دین بینهایت است.
باید به تدبیر خدا حسن ظن داشت و نباید با وقوع فتنهها گمان كرد كه خدا و امام زمان(عج)، ما را رها كرده اند؛ بلكه میخواهند در شرایطی قرار بگیریم كه بتوانیم ترقی كنیم؛ ترقی و پیشرفتی كه اثر آن بینهایت است.
علت اختلاف و فتنه در دین، تنها تعدی و زیادهخواهی کسانی است که اتفاقا با علم و نه از روی جهل اقدام میکنند؛ یعنی میدانند راه حق چیست، میدانند کدام مذهب صحیح است و میدانند چه کسی صلاحیت رهبری را دارد، اما برای دست یافتن به یک امتیاز بیشتر، از آن سر باز میزنند.
عوامل برتریطلبی
یکی از عوامل اختلاف، روحیه برتریطلبی است؛ همان گونه که فرعون این گونه بود و تا جایی رسید که خود را پروردگار اعلی نامید! تکرار داستان فرعون در قرآن، برای این است که مؤمنان بفهمند برتریطلبی، آدمی را به فرعونیت میکشاند؛ لذا باید از اول جلوی آن را گرفت.
عامل دوم برتریطلبی بالیدن به ثروت است. اینکه آدم دوست داشته باشد بیش از نیازش پول جمع کند؛ مثلا اگر قرار باشد خیلی اشرافی هم زندگی کند، کمتر از ماهی ده میلیون تومان نیاز دارد، اما میخواهد ماهی 60 میلیون حقوق بگیرد؛ چندین فرسخ زمین از بیتالمال را تصرف میکند؛ اینها نیز همان عشق به ثروت است که نوعی جنون در آدمی به وجود میآورد.
عامل سوم برتریطلبی شهوت قدرت و مقام است که سبب ایجاد حسد در درون انسان نسبت به دیگران میشود. آدمی میخواهد مقام او از همه بالاتر باشد و همه مطیع او باشند. به هر حال به هر دلیلی برتریطلبی در فرد ایجاد شود، دیگر نمیتواند حقایق را ببیند و حالت جنونآمیزی پیدا میکند و لذا هر چند علم به مسیر حق نیز داشته باشد، هرگز پیرو آن نمیشود.
خواص در جامعه افرادی هستند که این امتیازات را دارند، خواص کسانی هستند که ثروت و یا علم ثروتزا دارند و گاه به خاطر این امتیازات خود میخواهند بر دیگران برتری پیدا کنند؛ چرا که عموم مردم که عامل برتریطلبی در آنها وجود ندارد، کمابیش به حق خود که برای آن زحمت کشیدهاند راضی هستند ، اما برخی خواص که زحمتی هم نکشیدهاند، میخواهند بر همه مردم تسلط پیدا کنند و از همه باج بگیرند؛ دوست دارند کارهای خوب، به نام آنها نوشته شود، در حالی که منشأ بسیاری از فسادها هستند.
سرآغاز نهضت امام خمینی(ره) از بیش از پنج دهه پیش بود. افرادی خالصانه در این مسیر، زحمتهای زیادی متحمل شدند؛ شاید اگر یکی از اینها در تاریخ صدر اسلام بود و این زحمات را متحمل شده بود، کتابها درباره او مینوشتند. اگر تاریخ، یک حنظله غسیلالملائکه را معرفی میکند، نمونههای فراوانی شبیه آن را در دفاع مقدس دیدهایم؛ چه مادرانی که خودشان جوانان خود را به جنگ فرستادند؛ حتی چند فرزند خود را برای اسلام فدا کردند و یک قطره اشک هم نریختند؛ حال چگونه خواهد بود اگر کسی بخواهد از خون این عزیزان سوءاستفاده بکند، به پست و مقامی برسد، درآمد نجومی از بیتالمال برای خود بردارد و این را حق خود دانسته و طلبکار هم باشد؟ تفاوت از کجا تا کجاست!
آن کسی که امروز احیاءکننده راه امام(ره) است و احیاءکننده این ارزشهاست مثل خود امام تنهاست؛ ارزش او نیز مثل ارزش امام(ره) در احیاء ارزشهای اسلامی، انسانی و خدایی است؛ تا روز قیامت هر انسانی روی زمین، خدمتی به اسلام بکند، عبادتی بکند؛ سهمی از ثواب در نامه اعمال امام(ره) نوشته میشود، بلکه سهمی هم در نامه جانشین شایسته او نوشته خواهد شد، البته بدون اینکه از اجر صاحب کار کاسته شود. همان گونه که زنده نگاه داشتن یاد شهید، کمتر از شهادت نیست، تداوم راه امام(ره) و زنده نگاه داشتن ارزشهای اسلامی نیز کمتر از کار امام(ره) نیست.
بیانات آیتالله مصباح یزدی (دام ظله) در همایش نقش خواص در حوادث فتنهگونه زمان؛ مشهد؛ 16 /10 /135 .
ویژگیهای تكوینی انسان وجه تمایز وی با سایر مخلوقات است، اراده الهی بر این تعلق گرفته كه انسان بتواند با اختیار و قدرت انتخاب خویش، سرنوشتش را رقم بزند و لذا تكلیف برای انسان معنا مییابد؛ خداوند به وی عقل داد و انبیاء الهی و وحی را فرستاد تا انسان با آگاهی از راه صحیح، بتواند هر راهی را كه خواست، انتخاب كند.
برخی انتخابها، فردی است و آثارش تنها فرد را در بر میگیرد و گاه انتخابها، اجتماعی است كه آثار آن، جامعه را نیز فرا میگیرد، خداوند به انسان این قدرت را داده است كه بتواند با برخی تصمیمها، در سرنوشت دیگران، حتی میلیاردها انسان در طول هزاران سال اثر بگذارد؛ لذا پیامبر (ص) عملی را انجام داد كه تا كنون بیش از 1400 سال، سرنوشت میلیاردها نفر از مردم را تحت تأثیر قرار داده و در آینده هم قرار خواهد داد؛ در مقابل هم افرادی میتوانند با تصمیمات و اقداماتی زمینه گمراهی و انحراف افراد بسیاری را فراهم كنند. کسانی که با رفتارهای پیچیده فریبکارانه، سبب انحراف دیگران از مسیر صحیح می شوند، فتنهگر نام دارند و رفتاری كه انجام میدهند، فتنه نامیده میشود.
خداوند متعال به وسیله حضرت امام(ره) و یارانش، زمینه هدایتی را برای میلیونها انسان فراهم كرد كه در طول تاریخ اسلام، كمنظیر، بلكه بینظیر بود؛ به قدری بركات داشت كه حتی بیان بركات آن در چند جلسه سخنرانی میسر نیست.
سنت الهی بر این است كه در مقابل هر مسیر صحیحی، دشمنان و شیاطینی نیز قرار میدهد تا زمینه انتخاب برای انسان مهیا شود؛ البته طبق سنت الهی اگر زمانی به قدری عوامل شر در جامعهای گسترش پیدا كند كه انتخاب راه صحیح ناممكن شود و حتی سبب گمراهی صالحین نیز بشود، خداوند عذاب خود را بر آن گناهكاران نازل خواهد كرد تا زمینه انتخاب و تعادل لازم برای انتخاب مسیر صحیح یا باطل میسر شود.
امام(ره) با حركت خود، آنچنان زمینه هدایت را برای انسانها در این کشور فراهم کرد که موج آن کشورهای همسایه و کشورهای دوردست را نیز فراهم كرد. اما طبق سنت الهی، شیاطینی نیز در مقابل وجود خواهند داشت؛ لذا حتی عدهای از خون شهدا، تنها برای جیبشان بهره می گرفتند و چه بسا حالا هم باشند. لذا همیشه دو طرف عوامل خیر و هدایت و عوامل گمراهی وجود دارند تا زمینه انتخاب برای افراد فراهم شود.
علت بروز فتنهها
ارزش عمل خالصی كه با سختی و مشقت همراه باشد، بیشتر است، اینکه خدا برای مؤمنین روزهای سختی پیش میآورد، نه به خاطر بخل خداوند، بلكه برای ارزشمند شدن كار مؤمنین و كسب لیاقت بیشتر برای دریافت فیض الهی است. لذا سختی كار سیدالشهدا(ع) بسیار زیاد بود، اما چنان ارزشی در نظر خداوند دارد كه حتی دیگران به واسطه اشك ریختن بر آنها، سعادتمند میشوند.
سرّ اینکه خدا تقدیری فرموده که سختیهایی پیش بیاید و کسانی مقاومت، فداکاری و جانفشانی کنند، برای كسب ظرفیت و لیاقت بیشتر است، لذا نباید گمان كرد كه فتنهها، به صورت اتفاقی واقع شده و خداوند آنها را اراده نكرده و به تعبیر عوامانه از دست خداوند بیرون رفته است، بلكه خداوند میخواست زمینه انتخاب فراهم شود؛ وگرنه خداوند میتوانست اراده كند كه اصلا فتنهای واقع نشود؛ اما در این صورت، استعدادها و ظرفیتها شكوفا نمیشد و كسی به فیوضات والای الهی نمیرسید.
فتنههایی كه با دین سر و كار دارد، بسیار مهمتر است، هر چند اگر فتنهای، تنها سبب شود كه مالی از انسان سلب شود، امری نامطلوب و سبب تأثر آدمی میشود، اما این فتنه قابل مقایسه با فتنهای كه با دین سر و كار دارد نیست؛ چون مال نهایتا تا دم قبر با آدمی است؛ اما تأثیر دین بینهایت است.
باید به تدبیر خدا حسن ظن داشت و نباید با وقوع فتنهها گمان كرد كه خدا و امام زمان(عج)، ما را رها كرده اند؛ بلكه میخواهند در شرایطی قرار بگیریم كه بتوانیم ترقی كنیم؛ ترقی و پیشرفتی كه اثر آن بینهایت است.
علت اختلاف و فتنه در دین، تنها تعدی و زیادهخواهی کسانی است که اتفاقا با علم و نه از روی جهل اقدام میکنند؛ یعنی میدانند راه حق چیست، میدانند کدام مذهب صحیح است و میدانند چه کسی صلاحیت رهبری را دارد، اما برای دست یافتن به یک امتیاز بیشتر، از آن سر باز میزنند.
عوامل برتریطلبی
یکی از عوامل اختلاف، روحیه برتریطلبی است؛ همان گونه که فرعون این گونه بود و تا جایی رسید که خود را پروردگار اعلی نامید! تکرار داستان فرعون در قرآن، برای این است که مؤمنان بفهمند برتریطلبی، آدمی را به فرعونیت میکشاند؛ لذا باید از اول جلوی آن را گرفت.
عامل دوم برتریطلبی بالیدن به ثروت است. اینکه آدم دوست داشته باشد بیش از نیازش پول جمع کند؛ مثلا اگر قرار باشد خیلی اشرافی هم زندگی کند، کمتر از ماهی ده میلیون تومان نیاز دارد، اما میخواهد ماهی 60 میلیون حقوق بگیرد؛ چندین فرسخ زمین از بیتالمال را تصرف میکند؛ اینها نیز همان عشق به ثروت است که نوعی جنون در آدمی به وجود میآورد.
عامل سوم برتریطلبی شهوت قدرت و مقام است که سبب ایجاد حسد در درون انسان نسبت به دیگران میشود. آدمی میخواهد مقام او از همه بالاتر باشد و همه مطیع او باشند. به هر حال به هر دلیلی برتریطلبی در فرد ایجاد شود، دیگر نمیتواند حقایق را ببیند و حالت جنونآمیزی پیدا میکند و لذا هر چند علم به مسیر حق نیز داشته باشد، هرگز پیرو آن نمیشود.
خواص در جامعه افرادی هستند که این امتیازات را دارند، خواص کسانی هستند که ثروت و یا علم ثروتزا دارند و گاه به خاطر این امتیازات خود میخواهند بر دیگران برتری پیدا کنند؛ چرا که عموم مردم که عامل برتریطلبی در آنها وجود ندارد، کمابیش به حق خود که برای آن زحمت کشیدهاند راضی هستند ، اما برخی خواص که زحمتی هم نکشیدهاند، میخواهند بر همه مردم تسلط پیدا کنند و از همه باج بگیرند؛ دوست دارند کارهای خوب، به نام آنها نوشته شود، در حالی که منشأ بسیاری از فسادها هستند.
سرآغاز نهضت امام خمینی(ره) از بیش از پنج دهه پیش بود. افرادی خالصانه در این مسیر، زحمتهای زیادی متحمل شدند؛ شاید اگر یکی از اینها در تاریخ صدر اسلام بود و این زحمات را متحمل شده بود، کتابها درباره او مینوشتند. اگر تاریخ، یک حنظله غسیلالملائکه را معرفی میکند، نمونههای فراوانی شبیه آن را در دفاع مقدس دیدهایم؛ چه مادرانی که خودشان جوانان خود را به جنگ فرستادند؛ حتی چند فرزند خود را برای اسلام فدا کردند و یک قطره اشک هم نریختند؛ حال چگونه خواهد بود اگر کسی بخواهد از خون این عزیزان سوءاستفاده بکند، به پست و مقامی برسد، درآمد نجومی از بیتالمال برای خود بردارد و این را حق خود دانسته و طلبکار هم باشد؟ تفاوت از کجا تا کجاست!
آن کسی که امروز احیاءکننده راه امام(ره) است و احیاءکننده این ارزشهاست مثل خود امام تنهاست؛ ارزش او نیز مثل ارزش امام(ره) در احیاء ارزشهای اسلامی، انسانی و خدایی است؛ تا روز قیامت هر انسانی روی زمین، خدمتی به اسلام بکند، عبادتی بکند؛ سهمی از ثواب در نامه اعمال امام(ره) نوشته میشود، بلکه سهمی هم در نامه جانشین شایسته او نوشته خواهد شد، البته بدون اینکه از اجر صاحب کار کاسته شود. همان گونه که زنده نگاه داشتن یاد شهید، کمتر از شهادت نیست، تداوم راه امام(ره) و زنده نگاه داشتن ارزشهای اسلامی نیز کمتر از کار امام(ره) نیست.
بیانات آیتالله مصباح یزدی (دام ظله) در همایش نقش خواص در حوادث فتنهگونه زمان؛ مشهد؛ 16 /10 /135 .