به وب سایت مجمع هم اندیشی توسعه استان زنجان خوش آمدید
 
منوی اصلی
آب و هوا
وضعیت آب و هوای زنجان
آمار بازدیدها
بازدید امروز: 429
بازدید دیروز: 4,231
بازدید هفته: 6,597
بازدید ماه: 121,653
بازدید کل: 23,783,899
افراد آنلاین: 2
اوقات شرعی

اوقات شرعی به وقت زنجان

اذان صبح:
طلوع خورشید:
اذان ظهر:
غروب خورشید:
اذان مغرب:
تقویم و تاریخ
دوشنبه ، ۳۱ اردیبهشت ۱٤۰۳
Monday , 20 May 2024
الاثنين ، ۱۲ ذو القعدة ۱٤٤۵
اردیبهشت 1403
جپچسدیش
7654321
141312111098
21201918171615
28272625242322
313029
آخرین اخبار
۷۶ - دعا در سیره آیت‌الله بهجت (ره)- بخش اول ۱۳۹۷/۰۲/۱۹

دعا در سیره آیت‌الله بهجت (ره)- بخش اول

Image result for ‫دعا در سیره آیت‌الله بهجت (ره)‬‎


 

سعید فلاحی

  مطلب پیش رو گزیده‌ای از کتاب بهجت‌الدعا و برگرفته از آیات و روایات اهل‌بیت علیهم‌السلام و نیز سخنان و‌اشعار حضرت آیت‌الله بهجت است که در سه باب «جایگاه دعا»، «کیفیت دعا» و «استجابت دعا» تقدیم خوانندگان عزیز می‌شود.
***
دعا و عبادت از بارزترین ویژگی‌های شخصیتی عالم عامل و عارف ربانی، حضرت آیت‌الله بهجت (قدس‌سره) بود. ایشان وقت را همچون طلا قیمت‌گذاری می‌کردند و برای لحظه‌هایشان برنامه داشتند. در تمام عمر شریفشان لحظه‌ای را هم از دست نمی‌دادند. در این میان بیشتر ساعت‌های شبانه ‌روزشان به دعا و عبادت اختصاص داشت و نزدیک به دوازده ساعت طول می‌کشید. در میان برنامه‌های کاری خودشان نیز اذکار و اوراد گوناگون بر لبانشان جاری بود، حتی زمانی که در میان مطالعه از جا بر‌می‌خاستند تا از قفسه، کتابی را بردارند زیر لب ذکر می‌گفتند. ایشان می‌فرمودند: «به تجربه برای من معلوم شده كه اگر از مسائل عبادی كم نشود، درسی كه نیاز به یک ساعت مطالعه دارد، با ده دقیقه تمام می‌شود».
 شروع عبادتشان از نیمه‌های شب بود. دو تا سه ساعت پیش از اذان صبح برای ادای نماز شب و عبادت از خواب برمی‌خاستند. زیر لب ذکر می‌گفتند و گاهی شعرهایی را زمزمه می‌کردند و پس از وضو مشغول عبادت و رازونیاز با خداوند متعال می‌شدند. پس از اقامه نماز صبح، به تعقیبات نماز می‌پرداختند.
 زیارت عاشورا و نمازش را به‌جا می‌آوردند و دعای علقمه را می‌خواندند. سپس صد سلام و صد لعن زیارت عاشورا را در میان کارهای روزمره و مسیر رفت‌وآمد به حرم یا کلاس می‌گفتند.
 پس از انجام تعقیبات نماز صبح راهی حرم می‌شدند. برای مسیر حرم هم برنامه داشتند؛ پیاده به سمت حرم می‌رفتند و در مسیر ادامه‌ تعقیبات نماز و دعای صباح و یستشیر را می‌خواندند.
 حدود دو ساعت در حرم مشغول زیارت و سایر عبادات بودند. در حرم، زیارت جامعه و امین الله را می‌خواندند و به خانه بازمی‌گشتند.
 پس از اقامه نماز ظهر و عصر نیز نزدیک به یک‌ساعت‌ونیم به تعقیبات نماز ظهر و عصر می‌پرداختند.
 پس از نماز مغرب و عشا هم که به خانه بازمی‌گشتند نزدیک به یک‌ساعت‌ونیم به عبادت و دعا و تعقیبات مشغول می‌شدند.
 پس از صرف شام به عباداتی همچون رازونیاز با حضرت ولی‌عصر(ع)، قرائت قرآن و حدیث کسا می‌پرداختند.
 هر شب نماز لیله‌الدفن را به نیت همۀ مؤمنانی که در آن روز از دنیا رفته‌اند می‌خواندند.
نیم ساعت پیش از خواب هم به اعمال پیش از خواب می‌پرداختند و همیشه با طهارت می‌خوابیدند. مقدار خوابشان در شبانه‌روز بیش از چهار ساعت نبود.
 افزون بر همه این عبادات، در مناسبت‌ها و ایام خاص به اعمال مخصوص آن مناسبت‌ها و ایام می‌پرداختند:
- پنج‌شنبه‌ها نماز حاجت.
- شب‌های جمعه دعای کمیل.
- روزهای جمعه نماز جعفرطیار(ع)، قرائت سورۀ صافات، دعای سمات و صلوات ضراب اصفهانی و… از برنامه‌های ثابتشان بود.
- اول هر ماه قمری نماز اول هر ماه را می‌خواندند.
- سه ماه رجب، شعبان و رمضان را روزه بودند و به اعمال مخصوص هر یک می‌پرداختند.
***
«حضور» نزد چیزی یا کسی بودن و «ذکر»، از چیزی یا کسی یاد کردن و «دعا»، چیزی یا کسی را خواندن، خواستن و یا از او درخواست کردن است. دعا در فرهنگ اسلامی به معنای درخواست عبد از خداوند متعال است؛ بنده‌ای که از خود هیچ ندارد، جز فقر و نداری و خدایی که همۀ قدرت‌ها و دارایی‌ها به‌دست اوست.
دعای عبد به درگاه پروردگارش، همچون ذکر و حضور، یکی از مهم‌ترین شیوه‌های ارتباط با خداست.
باب اول: جایگاه دعا
مطلب اول: دعا، بهترین عبادت
دعا را می‌توان مصداق بارز بندگی به‌شمار آورد؛ چنانکه در قرآن کریم آمده است: «وَ قالَ رَبُّكُمُ ادْعُوني‏ أَسْتَجِبْ لَكُمْ إِنَّ الَّذينَ يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبادَتي‏ سَيَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ داخِرينَ».(1) (پروردگار شما گفته است: مرا بخوانید تا شما را اجابت کنم! کسانى که از عبادت من تکبر مى‏ورزند به‌زودى با ذلت وارد دوزخ مى‏شوند!)
امام سجاد(ع) در دعایی به این آیه‌اشاره می‌فرماید و به خدا عرضه می‌دارد: «فَسَمَّيْتَ دُعَاءَكَ عِبَادَةً، وَ تَرْكَهُ اسْتِكْبَارًا؛ پس دعایت را عبادت و ترک آن را استکبار نام‌گذاردی».(2) پس دعا عبادتی است که ترکش سبب خسران ابدی است. از این ‌رو در حدیث آمده: «أَلدُّعاءُ مُخُّ الْعِبادَهِ؛ دعا، مغز عبادت است».(3)
مطلب دوم: دعا بمثابه ذکر
از مجموع آیات، احادیث و معارف دینی چنین برمی‌آید که اساس برتری هر عبادتی «ذکر خدا» است. عبادتی که برای خداست، شرطش یاد خداست، وگرنه عبادت واقعی نخواهد بود. دعا نیز ازآن‌رو محبوب خداوند است که در آن، عبد، خدا را یاد می‌کند، وگرنه صرفِ طلب کردن حاجت، وجهِ محبوبیتی همپای یاد خداندارد.
حضرت آیت‌الله بهجت ذکر و یاد خدا را برتر از دعایی که صِرفاً طلب کردن از خداوند است می‌دانستند و برای این مطلب، به این حدیث استشهاد می‌فرمودند: «مَنْ شَغَلَ بِذِكْري عَنْ مَسْأَلَتي، أَعْطَيْتُهُ أَفْضَلَ مَا أُعْطي مَنْ سَأَلَني؛هرکس به‌جای درخواست از من، به یاد من مشغول شود، به او عطا می‌کنم برتر از آنچه به کسی که از من درخواستی داشته، دادم».(4)
ایشان می‌فرمایند:
ذكر، مُغْنى از دعا شد، زآنكه بود
                                       در دعا خِلْطى زِ اِنِّيَّت نمود
حال که دعا، گونه‌ای از ذکر خداست، بر اساس حدیث قدسیِ «أَنَا جَلِيسُ‏ مَنْ‏ ذَكَرَنِي‏؛ من، همنشین آن کسی هستم که او به یاد من است»،(5) دعا نیز گونه‌ای مجالست با خداوند خواهد بود.
مطلب سوم: دعا، برتر از تلاوت قرآن
در شان دعا همين بس كه برتر از تلاوت قرآن به‌شمار آمده است؛ چنانكه روایت شده است:
«به امام صادق(ع)عرض كردم: دو نفر در یک‌ لحظه شروع به خواندن نماز می‌کنند. يكى در نماز، قرآن می‌خواند و قرائتش بيشتر از دعاست و ديگرى دعايش افزون از تلاوت قرآن است؛ [این دو] در یک‌لحظه نماز را به آخر می‌رسانند، کدام‌یک از اين دو افضل هستند؟
 حضرت فرمودند: هر دو فضيلت دارد و هر دو زيباست.
عرض كردم: می‌دانم كه هر دو زيباست و فضيلت دارد، ولى كدام‌یک برتر است؟
حضرت فرمودند: دعا برتر است. آيا فرموده خداوند متعال را نشنیده‌ای كه می‌گوید: «و پروردگارتان گفت: مرا بخوانيد تا شما را اجابت كنم، به‌راستی كسانى كه از عبادت من گردنكشى می‌کنند، باحالت خوارى و ذلت وارد جهنم خواهند شد». به خدا سوگند مقصود از «عبادت» در اين آیه دعاست، به خدا سوگند، آن افضل است».(6)
حضرت آیت‌الله بهجت نیز تذکر می‌دادند که دعا کردن [با حضور قلب و یاد خدا]، بهتر از قرائت قرآن [به‌صرف روخوانی] است؛ زیرا ملاک برتری، به یادآوردن خداست و ذكر و ياد خدا، در ضمن هر گونه عبادتی اعم از تلاوت قرآن و نیایش بیشتر حاصل شود، همان برتر است!
 باب دوم: کیفیت دعا کردن
 مطلب اول: لذت بردن از دعا
امام صادق(ع)می‌فرمایند: «أَوْحَى اللهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَى دَاوُدَ؟ع؟ يَا دَاوُدُ بِي فَافْرَحْ وَ بِذِكْرِي فَتَلَذَّذْ وَ بِمُنَاجَاتِي فَتَنَعَّم‏؛ خداوند به داوود وحی فرستاد:‌ای داوود به وجود من شادی کن و از یاد من لذت ببر و با مناجات من متنعم باش».(7)
امام زین‌العابدین(ع) در دعای هفتم از مناجات خمس‌عشر می‌فرمایند: «اللَّهُمَّ... مَتِّعْنَا بِلَذِيذِ مُنَاجَاتِكَ؛ بارخدایا ما را از لذت مناجات با خودت بهره‌مند گردان».(8)
آیت‌الله بهجت نیز می‌فرمودند که باید شیرینی مناجات با خداوند را درک کرد و از عبادت او لذت برد:
گر تو را حلواى عرفان ذوق شد
                                  پس تو را اِكثار آن در شوق شد
 واى بر آن‌کس كه در ذكر دعاء
                                  شد كَسِل چون شُرب اِجبارى دواء
پس تلذّذ در عبادت شيوه كن
                                        قطع كن اضداد آن از فرع و بُن
در مناجات‌ها و ادعیه نیز آمده: «أَعُوذُ بِكَ رَبِّ مِنَ الْكَسَلِ وَ الْفَشَلِ؛ خدایا پناه می‌برم به تو از سستی و بی‌حالی».(9)
آن عبادت و دعایی برتر و مطلوب است که از سر عشق و محبت به خدای متعال باشد و عبادتی که با تنبلی و سستی همراه باشد، نشان از بیراهه رفتن است:
    گر تَعَشُّق با عبادت با دعا              
                                          می‌ندارى، عشق حقّت شد خطا
مطلب دوم: ذکر حاجت
در روایاتی که از معصومان(ع) به ما رسیده است به این مطلب تاکید شده است که عبد باید حاجت خود را در دعاهایش به زبان آورد و به این بسنده نکند که خداوند متعال به نهان و آشکار همه آگاه است:
امام صادق(ع) فرمود: «إِنَّ الله تَبَارَكَ وَ تَعَالَى يَعْلَمُ مَا يُرِيدُ الْعَبْدُ إِذَا دَعَاهُ وَ لَكِنَّهُ يُحِبُّ أَنْ تُبَثَّ إِلَيْهِ الْحَوَائِجُ فَإِذَا دَعَوْتَ فَسَمِّ حَاجَتَك‏؛ خداوند تبارک ‌و تعالی آنچه را که بنده در وقت خواندن او در نیت داشته است، می‌داند لیکن دوست دارد که حاجت‌ها به درگاهش شرح داده شود؛ پس هر گاه دعا کردى حاجتت را نام ببر».(10)
البته باید در نظر داشت که دعای برتر آن است که بنده تنها برای درخواست کاستی‌هایش رو به درگاه خداوند نکند و جایگاه دعا و مناجات با خداوند را در نظر بیاورد:
   گر تو بهرِ خود بخواهى از خدا
                                       قصد مخِّ بندگى كن از دعا
    ورنه او اجود و ارحم و اكرم است
                                       بدأ و غايات نِعَم را اعلم است
مطلب سوم: خضوع
آیت‌الله بهجت می‌فرمایند: «اگر می‌خواهید دعا کنید و واقعاً دعا و خواستن از خدا باشد، دعا تشریفاتی دارد، اگر می‌خواهید از ناحیه دعا به جایی برسید، زبان حالتان این باشد: تسلیم خدا هستیم، هرچه بخواهد بکند، بنا داریم عمل به وظیفه بندگی کنیم». منظور اینکه، حال که از کاستی‌های خود باخبریم و می‌دانیم سزاوار بخشش‌های خداوند نیستیم، خاضعانه درخواست‌های خود را از او بخواهیم.
محمدبن‌مسلم می‌گوید از امام باقر(ع)دربارۀ این آیه پرسیدم: «فَمَا اسْتَكانُوا لِرَبِّهِمْ وَ مَا يَتَضَرَّعُونَ؛ اما آنان نه در برابر پروردگارشان تواضع کردند و نه به درگاهش تضرع مى‏کنند!».(11) فرمود: «الِاسْتِكَانَةُ هُوَ الْخُضُوعُ وَ التَّضَرُّعُ هُوَ رَفْعُ الْيَدَيْنِ وَ التَّضَرُّعُ بِهِما؛ استکانت همان خضوع است و تضرع، بلند کردن دو دست و زاری کردن با آنهاست».(12)
مطلب چهارم: دعا در غياب برادر مؤمن و توسعه در دعا
از امام صادق(ع)نقل شده است: «قَالَ رَسُولُ‌اللهِ(ص) إِذَا دَعَا أَحَدُكُمْ فَلْيَعُمَّ فَإِنَّهُ أَوْجَبُ لِلدُّعَاءِ؛ رسول خدا(ص) فرمود: هرگاه یکى از شماها دعا کند پس‏ عمومیت دهد [و همه را دعا کند]؛ زیرا که آن به اجابت نزدیک‌تر است».(13)
و نیز از امام سجاد(ع) نقل شده است: « وقتى فرشته‏ها بشنوند که مؤمن در پشت سر براى برادر مومنش دعا مى‏کند و یا او را به‌خوبى یاد مى‏کند، می‌گویند: چه خوب برادرى هستى تو، براى برادرت دعاى خیر مى‏کنى با اینکه از تو غایب است و او را به‌خوبى یاد مى‏کنى، هر آینه خدای عزوجل به تو مى‏دهد دو برابر آنچه را درخواست کردى براى او، و از تو خوبى گوید دو برابر آنچه از او به‌خوبى گفتى و تو بر او فضیلت دارى».(14)
ازاین‌رو آیت‌الله بهجت می‌فرمایند:
«یکی از چاره‏جویی‏های شرعی برای استجابت دعا و برآورده شدن حاجت خود، این است که شخصی که حاجت یا گرفتاری دارد، دعا کند و از خدا بخواهد که تمام گرفتاری‏های مشابهِ گرفتاری او را از تمام مؤمنین و مؤمناتی که گرفتار هستند برطرف کند و یا هر حاجتی نظیر حاجت او دارند بر آورده شود؛ زیرا در این صورت مَلَک برای خود انسان دعا می‏کند و دعای مَلَک مستجاب می‏شود. این‌گونه دعا کردن در حقیقت دعا برای خود به‌طور معکوس است».
همچنین می‌فرمایند:
«خوب است انسان دعاها را به زبان همه اهل ایمان (احیا و اموات آنان) بخواند و مضامین آنها را برای همه بخواهد».
مطلب پنجم: دعا در حال سجده و‌گریه
بر اساس احادیث، برترین حالات برای نزدیکی به خدا، حالت سجده است. در روایتی از امام صادق(ع) آمده است: «إِنْ خِفْتَ أَمْرًا يَكُونُ أَوْ حَاجَه تُرِيدُهَا، فَابْدَأْ بِاللهِ وَ مَجِّدْهُ وَ أَثْنِ عَلَيْهِ كَمَا هُوَ أَهْلُهُ وَ صَلِّ عَلَى النَّبِيِّ وَ سَلْ حَاجَتَكَ، وَ تَبَاكَ وَ لَوْ مِثْلَ رَأْسِ الذُّبَابِ، إِنَّ أَبِي كَانَ يَقُولُ: إِنَّ أَقْرَبَ مَا يَكُونُ الْعَبْدُ مِنَ الرَّبِّ عَزَّ وَ جَلَّ وَ هُوَ سَاجِدٌ بَاكٍ؛ اگر از وقوع چيزى ترس داشتى يا حاجتى خواستى، به‌نام خدا [دعا را] آغاز كن و او را تمجيد كن و ستايشش كن چنانچه شايسته آن است و بر پيامبر صلوات بفرست و حاجت خود را بخواه و خود را بگريه وادار كن اگرچه به اندازۀ سر مگسى باشد، همانا پدرم می‌فرمود: نزدیک‏ترين حالت بنده نسبت به پروردگار عزوجل وقتى است كه در حال سجده و گريان باشد».(15)
 آیت‌الله بهجت می‌فرماید:
   ساجد و باكى به هنگام دعا
                                از خدا خواه ارزشش چند و بها
   در دعاء دَمعت علامت بر اثر
                                در دخولت اذن را دمعت خبر
   حال دمعت هست وقت هر دعا
                                از تو اَفْهَم نيست طفلى با بكا
تأثير گريستن در اجابت دعا، بدان پایه است كه در عمل اُم‌داوود و نيز در قنوت وتر آمده: «فَإِنَّ ذَلِكَ عَلَامَةُ الْإِجَابَه؛ اين نشانه مستجاب شدن [دعا] است»؛(16) و در اذن دخول ائمه اطهار(ع)نيز وارد شده است: «فَهُوَ عَلَامَةُ الْقَبُولِ وَ الْإِذْن‏؛ اين علامت قبولى و اذن [دخول] است».(17)
پی نوشت:
1 . غافر/ ۶٠.         2.صحیفه سجادیه، ص۱۹۶.      3. وسائل‌الشیعه، ج7، ص27 و 28؛ بحارالانوار، ج٩٠، ص300.    4. کافی، ج۲، ص۵۰۱.     5 کافی، ج‏2، ص496.        6 . تهذیب‌الاحکام، ج‏2، ص104.     7. بحارالانوار، ج۱۴، ص۳۴.      8. بحارالانوار، ج۹۱، ص۱۴۷.        9 . بحارالانوار، ج‏92، ص‏228.        10 . كافی، ج‏2، ص476.       11 . مؤمنون/ ۷۶.       12 . کافی، ج۲، ص۴۸۰.        13 . كافی، ج‏2، ص48٧.          14. كافی، ج‏2، ص50٨.      15 . کافی، ج٢، ص۴٨٣.          16 . اقبال‌الاعمال، ج٢‌، ص۶۶٣.          17 . مزار ابن‌مشهدی، ص۴٢١.