به وب سایت مجمع هم اندیشی توسعه استان زنجان خوش آمدید
 
منوی اصلی
آب و هوا
وضعیت آب و هوای زنجان
آمار بازدیدها
بازدید امروز: 1,989
بازدید دیروز: 3,016
بازدید هفته: 9,065
بازدید ماه: 75,138
بازدید کل: 23,736,948
افراد آنلاین: 10
اوقات شرعی

اوقات شرعی به وقت زنجان

اذان صبح:
طلوع خورشید:
اذان ظهر:
غروب خورشید:
اذان مغرب:
تقویم و تاریخ
دوشنبه ، ۱۷ اردیبهشت ۱٤۰۳
Monday , 6 May 2024
الاثنين ، ۲۷ شوّال ۱٤٤۵
اردیبهشت 1403
جپچسدیش
7654321
141312111098
21201918171615
28272625242322
313029
آخرین اخبار
۶۷ - نقش شبه روشنفکران در تاریخ معاصر ایران- مظلوم‌نمایی برای گرفتن رأی اعتماد مهاجرانی ۱۳۹۹/۰۷/۰۸
نقش شبه روشنفکران در تاریخ معاصر ایران-۶۷

مظلوم‌نمایی برای گرفتن رأی اعتماد مهاجرانی

    ۱۳۹۹/۰۷/۰۸

بازگشت مهاجرانی به ایران تکذیب شد



محمد خاتمی در دفاع از نگاه مهاجرانی، وزیر ارشاد خود، که آن را آیینه و عین دیدگاه خود دانست، مطلبی را بزرگ کرد که با توجه به روند انتخابات ریاست جمهوری هفتم که قبلاً به آن اشاره شد، جای نقد فراوان دارد. او در دفاع از مهاجرانی در جلیه رای اعتماد مجلس پنجم تصریح می‌کند که: «آنچه در این جا علیه این دیدگاه گفته شد جنبۀ رقیق شدة آن چیزی بود که در جریان انتخابات در سطح وسیع به صورت جزوه‌ها، مجلات، سخنرانی‌ها، نوارها، مطرح شد. حقشان هم بود. این جا هم حق دوستان است که بیان کنند. اما فراموش نکنیم که به هرحال ملت شریف ایران دیدگاه اوّل را پذیرفت و اکثریت ملت ما گفتند که ما می‌خواهیم کشور در عرصة فرهنگ و سیاست براساس این دیدگاه اداره بشود. البته می‌شود این دیدگاه را نقد کرد، ولی نمی‌شود گفت که چرا کسی که می‌خواهد متصدی امور فرهنگ بشود، صاحب این دیدگاه است؟»1
خاتمی اما، نمی‌گوید که چرا عکس خود را در کنار امام و رهبری با شعار «سه سید فاطمی، خمینی، خامنه‌ای و خاتمی» چاپ کرد و مردم را با سیادت خود به سمت خود جذب کرد؟! آیا مردمی که او را سید می‌دانستند و به خاطر آن به او رأی دادند، او رامتفکری لائیک، لیبرال و سکولار و حامی آزادی غربی می‌شناختند و رأی دادند؟!
خاتمی توضیح نمی‌دهد که چطور خود را مخالف سیاست‌ها و برنامه‌های اقتصادی ‌‌‌‌هاشمی و طرفدار عدالت اجتماعی معرفی کرد و بعد در چرخش 180درجه‌ای، ادامه دهندۀ راه ‌‌‌‌هاشمی شد؟! آیا مردم می‌دانستند او ادامه دهندۀ راه‌‌‌‌هاشمی است و به او رأی دادند؟ و البته خاتمی امروز هم توضیح نمی‌دهد که چطور در انتخابات سال 1388 وقتی مردم با آن آراء بالا آقای احمدی‌نژاد را انتخاب کردند، او به رأی مردم احترام نگذاشت و نگفت که مردم می‌خواهند کشور با تفکر و سیاست احمدی‌نژاد اداره شود؟!
خاتمی سپس به مسألۀ فکر در برابر فکر اشاره کرده و قانون را ملاک معرفی می‌کند. اما چگونه است که کسانی به قانون اساسی و اصل ولایت فقیه و دیانت و مقدسات این مردم اهانت می‌کنند و آنها با آن برخورد نمی‌کنند؟ آیا قانون چنین اجازه‌ای را داده است؟ آیا اهانت و قداست‌شکنی یک فکر است در برابر فکر انقلاب اسلامی؟ وی مهاجرانی را اهل تعبد، سرمایة گرانسنگ فرهنگی، دینی، علمی و اجتماعی و شایسته‌ترین انسان دانست که می‌تواند مصونیت فکر در جامعه ایجاد کند!! حتماً خاتمی کمتر از دو سال بعد که با استیضاح مجلس از مهاجرانی و سپس تذکرات مکرر رهبری به مقوله‌های فرهنگی با اشارة صریح به آقای مهاجرانی و انتقاد شدید از اوضاع فرهنگی کشور روبه‌رو ‌شدند، این دفاعیات و توصیف‌های خود را به یاد آورده‌اند؟ آیا اکنون که مهاجرانی از کشور‌گریخته و در پناه دشمنان اسلام بر ضد نظام تلاش می‌کند، یاد تمجیدها و توصیف‌های خود می‌افتد و به نادرستی فکر و تشخیص خود رسیده است؟ اگر رسیده چرا اعتراف به اشتباه خود نمی‌کند؟ «چگونه ما می‌خواهیم جامعه‌مان را اداره كنیم؟ مطالبی كه ایشان گفتند من نمی‌خواهم تكرار بكنم. یقیناً هیچ نظامی از جمله نظام ما نمی‌تواند منع نداشته باشد. من دیروز هم گفتم در نظام اسلامی آزادی‌اندیشه و بیان محدود است و مشروط است به عدم اخلال به مبانی اسلام و عدم مخالفت با حقوق عمومی. این منعی است كه بدون هیچ‌گونه رودربایستی و با صراحت اعلام می‌كنیم كه خب، كسی كه می‌خواهد در نظام اسلامی شركت بكند، یعنی زندگی بكند باید این حد را بپذیرد و یقیناً هم نظام جمهوری اسلامی موظف است كه این منع را اعمال بكند. اما آیا در عرصة فرهنگ همة كارها با منع و احیاناً با داغ و درفش حل می‌شود؟ اگر حل می‌شد ملاصدرایی كه تكفیر شده بود نمی‌ماند و‌اندیشة تكفیركنندگان آنها الان محور قرار می‌گرفت در فرهنگ اسلامی! اوّلاً همه چیز را نمی‌شود منع كرد، منع هم باید قانونی باشد، ثانیاً آنهایی را هم كه ما می‌توانیم منع بكنیم همه‌اش در اختیار ما نیست و
روزبه‌روز هم از اختیار ما بیرون می‌رود، یعنی در دنیای امروز دیگر ایجاد مرزكردن میان ذهن یك انسان با آنچه كه در دنیا می‌گذرد از نظر فكری و سیاسی كار بسیار دشواری است (همین امروز هم) فردا دشوارتر می‌شود. فرهنگ موفق و نظام موفق اسلامی، نظامی است كه قدرت خلاقیت داشته باشد و ایجاد مصونیت در جامعه بكند و مصونیت یعنی قرار گرفتن فكر در مقابل فكر و كسانی می‌توانند این كار را بكنند كه خود صاحب تفكر باشند. خب، می‌شود به محض اینكه چیزی را نمی‌پسندیم با آن برخورد بكنیم، بگیریم، ببندیم، بزنیم، بریزیم، حمله بكنیم، این مسائل انجام بشود. امّا اوّلاً ما كه می‌خواهیم نظام اسلامی را عرضه بداریم معتقدیم كه اوّلاً هر منعی، هر برخوردی، هر عملی در چهارچوب قانون باید صورت بگیرد و نه اینكه هر كس كه هر سلیقه‌ای كه دارد آن هم با انواع و اقسام برچسب‌ها با فكر مخالف خودش برخورد بكند، فكر با فكر روبه‌رو می‌شود و جرم، سروكارش با دادگاه است. این اصلی است كه بیان شده و معتقدم اصلی است كه مبنای امنیت فكری، ذهنی و روحی در جامعة ماست. آن وقت بعد هم ما در این‌جا با انواع مطالبی كه فهم خود آنها، سال‌ها مطالعه می‌خواهد به عنوان كوبیدن طرفی كه به هرحال او را نمی‌پسندیم به كار ببریم. لیبرالیسم، اباحه‌گری، پُلورالیسم، تسامح، تساهل و...، یقیناً جناب آقای مهاجرانی كه صاحب‌نظر هستند باید مقالات متعددی در تعریف لیبرالیسم بنویسند تا بنده‌ای كه نمی‌دانم لیبرالیسم یعنی چه و از آن به عنوان ابزاری برای كوبیدن طرف استعمال می‌كنم، آقای مهاجرانی به ما بگویند كه چرا یك دینداری كه معتقد است دین دخالت در زندگی می‌كند، نمی‌تواند لیبرال باشد؟ اباحه‌گری، آن هم انسانی كه بنده در سفر و حضر با او بوده‌ام اهل تهجد است، مروج اباحه‌گری است؟! گفتن این مسائل ساده است. پناه می‌بریم به خدا! كسی كه برادرش را در راه خدا می‌دهد و افتخار می‌كند، برای سست شدن اسلام بیاید كار بكند، ترویج اباحه‌گری بكند؟! طرفداری از آمریكا و اسرائیل، به همین سادگی؟ آن هم كسانی كه همة شخصیت‌شان در مرئی و منظر همة افراد بوده. آقای مهاجرانی از سرمایه‌های گرانسنگ فرهنگی، دینی، علمی و اجتماعی ماست. من نمی‌خواستم این‌گونه صحبت بكنم، ایشان اهل تعبد است، اهل تهجد است، اهل دینداری و البته اهل فكر هم هست و ما هم به متدینان متفكر نیازمندیم. بنده معتقدم از شایسته‌ترین انسان‌هایی كه می‌تواند در عرصة فرهنگ برای آبروی نظام اسلامی، تقویت اسلام، تقویت فكر و فرهنگ اسلامی كار بكند، برادر بزرگوارمان جناب آقای مهاجرانی است و من به خاطر همان عهدی كه با این مردم بزرگوار داشتم، در میان دوستان، جناب آقای مهاجرانی را تقاضا كردم كه همكاری با ما را بپذیرند. البته نمایندگان بزرگوار مجلس بحث می‌كنند، حق هم دارند و هرچه هم آنها رأی بدهند برای ما مورد احترام است.»2
پانوشت‌ها:
1- مذاکرات جلسه علنی مجلس شورای اسلامی، جلسه 121، شماره 15320.
2- همان.