۳ - محدودیتهای اقدام در حکومت امیر مومنان(ع) - ضعف تحلیل زمینهساز اختلافات اجتماعی ۱۴۰۰/۱۲/۲۰
محدودیتهای اقدام در حکومت امیر مومنان(ع) - ۳
ضعف تحلیل زمینهساز اختلافات اجتماعی
۱۴۰۰/۱۲/۲۰
جواد سلیمانی
هنگامی که مشکلات حکومت علوی به صورت پیدرپی بروز کرد و جنگ صفین به آتشبس و مذاکره ختم شد این توهم در اذهان برخی شکل گرفت که امام توانایی لازم برای حل مشکلات جامعه را ندارد و معاویه سیاستمدارتر و زیرکتر از اوست؛1
برخی گفتند امام علی(ع) از توانایی لازم برای اداره کشور و حل نابسامانیها برخوردار است؛ او فرد شجاعی است و اهل تدبیر و نظر نیست؛ اگر چنین قدرتی داشت چرا برای حل معضلات ورود نمیکند و برای برونرفت بحرانها چارهجویی نمیکند؟ چرا کاری نمیکند؟ حضرت در پاسخ این گروه فرمودند:
«مردمى از قريش گفتند: پسر ابو طالب مرد دلاوري است ولى به فن جنگ دانا نيست. خدا پدرشان را خير دهد آيا كسى از آنان در ميدان جنگ كارآزمودهتر و پابرجاتر، و در موقعيت خطرناك با سابقهتر از من هست؟ هنوز عمرم به 20 سال نرسيده بود كه در ميدانهاى كارزار قد برافراشتم، اينك از 60 سال گذشتهام، ولى چه بايد كرد كسى كه اطاعت نشود رأى او هم اثر ندارد.»2
و بدین سان کارآمدی حکومت علوی- یکی از موفقترین حکومتهای تاریخ- زیر سؤال رفت و نفوذ مردمی آن حضرت زایل شد. نامه امیرمومنان(ع) بعد از سقوط مصر به
عبدالله بنعباس بهروشنی حکایتگر نافرمانی مدنی در حکومت آن حضرت است،
ایشان در این نامه چنین مرقوم فرمود:
«... مصر را فتح کردند و محمد بن ابیبکر شهید شد. از خدا مزد و پاداش او را میخواهم که برای ما فرزندی خیراندیش و مهربان و کارگزاری رنجکشیده و شمشیری برنده و ستونی جلوگیرنده بود.
من مردم را به رفتن بهسوی او ترغیب کردم، دستور دادم قبل از کشته شدنش به یاریاش بشتابند، در نهان و آشکار آنها را میخواندم، نه یکبار بلکه دوباره دعوت خود را از سرگرفتم، باز آن را آغاز کردم لیکن بعضی از آنان با نگرانی و بیمیلی میآمدند و برخی بهدروغ بهانه میآوردند و گروهی نشسته بیاعتنا بودند. از خدا میخواهم بهزودی مرا از آنها نجات بدهد و از دستشان رها کند. به خدا سوگند اگر نبود طمعام به شهادت در حین ملاقات با دشمن و پیمانی که از خود بر شهادت گرفتهام، دوست داشتم یک روز هم با این مردم نمانم و هیچگاه با آنها روبهرو نشوم».3
بدین سان بین منویات حضرت امیر(ع) و هواهای مردم گسلی پدید آمد که امام آرزوی جدایی از امت را کرد.
پیدایش این گسل محصول عوامل متعددی چون نفوذ جریان زرسالار برانداز و صدارتطلب بیعت شکن در حکومت اسلامی، تهاجم فرهنگ بیگانه اموی، توطئههای معاویه و امور دیگر بود، لکن یکی از عوامل موثر رویش مشکلات فوق در فقدان بصیرت و ضعف قوه تحلیل بخش قابل ملاحظهای از مردمان آن زمان ریشه داشت که زمینه بسیار حاصلخیزی را برای بروز اختلاف در جامعه علوی مهیا نمود، به همین دلیل و پارهای از ملاحظات دیگر، حضرت از بعضی اقدامهای اصلاحی قاطع صرف نظر کردند؛ و طرحهای اصلاحیاش محقق نشد و حکومتش تضعیف
شد.
در این نوشتار به برخی از مهمترین موانع اقدام امام علی(ع) در دوران حکومتش میپردازیم و معتقدیم که شبیه همین موانع در زمانه ما در نظام جمهوری اسلامی ایران به چشم میخورد؛ البته امید وافر داریم که ان شاء الله
با صبر و بصیرت ملت شریف ایران این مشکلات رفع خواهد شد، زیرا در ملت شریف و بزرگ ایران استقامت و بصیرت ویژهای مشاهده میشود که در مسلمانان صدر اسلام چنین صبر و آگاهی را سراغ نداریم.
پانوشتها:
1- در خطبه 200 نهجالبلاغه پاسخ امام به این شایعه آمده است.
2- حَتَّى لَقَدْ قَالَتْ قُرَيْشٌ- إِنَّ ابْنَ أَبِي طَالِبٍ رَجُلٌ شُجَاعٌ- وَ لَكِنْ لَا عِلْمَ لَهُ بِالْحَرْبِ- لِلَّهِ أَبُوهُمْ- وَ هَلْ أَحَدٌ مِنْهُمْ أَشَدُّ لَهَا مِرَاساً وَ أَقْدَمُ فِيهَا مَقَاماً مِنِّي- لَقَدْ نَهَضْتُ فِيهَا وَ مَا بَلَغْتُ الْعِشْرِينَ- وَ هَا أَنَا ذَا قَدْ ذَرَّفْتُ عَلَى السِّتِّينَ- وَ لَكِنْ لَا رَأْيَ لِمَنْ لَا يُطَاعُ.(نهجالبلاغه، خ 27).
3- محمد بن ابراهیم ثقفی، الغارات، ص ۱۹۶؛ فیض الاسلام، نهجالبلاغه، تحقیق: صبحی صالح، نامه ۳۵، ص ۴۰۸؛ احمد بن یحیی بلاذری،
انساب الاشراف، ج ۲، ص ۴۰۵.