به وب سایت مجمع هم اندیشی توسعه استان زنجان خوش آمدید
 
منوی اصلی
آب و هوا
وضعیت آب و هوای زنجان
آمار بازدیدها
بازدید امروز: 15,479
بازدید دیروز: 4,654
بازدید هفته: 20,133
بازدید ماه: 20,133
بازدید کل: 25,007,272
افراد آنلاین: 68
اوقات شرعی

اوقات شرعی به وقت زنجان

اذان صبح:
طلوع خورشید:
اذان ظهر:
غروب خورشید:
اذان مغرب:
تقویم و تاریخ
یکشنبه ، ۰۲ دی ۱٤۰۳
Sunday , 22 December 2024
الأحد ، ۲۰ جمادى الآخر ۱٤٤۶
دی 1403
جپچسدیش
7654321
141312111098
21201918171615
28272625242322
3029
آخرین اخبار
20 - آمریکا میدان نبرد جنگ با مردم آمریکا - تحمل مخالف به روش رژیم آمریکا ۱۴۰۱/۰۵/۰۲

 آمریکا میدان نبرد جنگ با مردم آمریکا - 20

تحمل مخالف به روش رژیم آمریکا

   ۱۴۰۱/۰۵/۰۲

جنگ‌های استقلال آمریکا

قاتلان چند نفر از قربانیان پلیس امریکا در دادگاه محاکمه شدند؟

نویسنده: دکتر جان‌دبلیو. وایتهد
مترجم: دکتر احمد دوست‌محمدی
 
رسیدیم به 2009 زمانی که وزارت امنیت داخلی دو گزارش منتشر کرد، یکی درباره «افراط‌گرایی جناح راست»، که افراط‌گرایان جناح راست را اجمالاً افراد و گروه‌هایی تعریف می‌کند «که اساساً ضدحکومت هستند، مخالف اختیارات دولت فدرال به نفع اختیارات ایالتی و یا محلی هستند، یا به طور کلی مخالف اختیارات حکومتی هستند»، و یکی درباره «افراط‌گرایی جناح چپ» که گروه‌هایی فعال طرفدار محیط‌زیست و حقوق حیوانات را تحت عنوان افراط‌گرایان تعریف کرد. هر دو گزارش واژه‌های تروریست و افراط‌گرا را به جای یکدیگر به کار گرفته‌اند. در همان سال وزارت امنیت داخلی عملیات عقاب تیزبین1 را آغاز کرد که خواستار دیدبانی از کهنه سربازان برگشته از عراق و افغانستان بوده، آنها را به خاطر اینکه ممکن است «عصبانی، سرخورده و یا گرفتار تأثیرات روانشناختی جنگ باشند» افراط‌گرا و تهدیدات تروریستی بالقوه داخلی تعریف کرد.
این گزارش‌ها حاکی از این است که برای حکومت، به اصطلاح افراط‌گرایی، یک موضوع جناحی نیست. هرکس که به نظر برسد مخالف حکومت است- چه چپ باشد، چه راست یا یک چیزی میان این دو- هدف به حساب می‌آید، که این یک دور کامل ما را برمی‌گرداند به آنجا که با ماده بازداشت نامحدود قانون دفاع ملی آغاز کردیم، که شیوه بیان آن به قدری فراگیر و مبهم است که هر فرد منتقد حکومت را دربرمی‌گیرد.
از این گذشته، چنان‌که تاریخ را آیینه عبرت بدانیم، در این صورت نقشه‌ای که با آن مواجه هستیم، وحشتناک است. همان‌طور که نویسنده ریچارد روبنشتاین2 در تحلیل خود از رژیم نازی می‌نویسد: در ابتدا، اردوگاه‌های کار اجباری، به منظور نگهداری از بازداشت شدگانی که تحت «حضانت حفاظتی»3 رژیم نازی قرار داشتند، ایجاد شده بودند. دستگیرشدگان مردمی بودند که رژیم مایل به بازداشت آنها بود، هرچند هیچ دلیل قانونی برای انجام چنین اقدامی وجود نداشت.... در مراحل اولیه رژیم نازی، هیچ ضابطه‌ای برای زیر نظر گرفتن همه زندانیان سیاسی که رژیم خواستار دستگیری آنها بود در قانون وجود نداشت. این مشکل از طریق نگهداری آنها تحت عنوان «حضانت حفاظتی» و ایجاد اردوگاه‌هایی بیرون از نظام عادی زندان‌ها برای نگهداری آنها، حل شد.
بازگشت به نقطه اول
متأسفانه، به نظر می‌رسد ما در بسیاری از حوزه‌ها داریم به نقطه اول باز می‌گردیم. توجه داشته باشید که 10 سال قبل بحث ما این بود که آیا غیر شهروند- به عنوان مثال، جنگجویان کذایی دشمن که در خلیج گوآنتانامو4 نگهداری می‌شوند و آمریکایی‌های مسلمانی که متعاقب 11 سپتامبر، گیر افتادند- مستحق برخورداری از حمایت قانون اساسی کشور هستند، به ویژه آنجا که به بازداشت نامحدود مربوط می‌شود. در آن زمان اغلب آمریکایی‌ها چندان نگران حقوق غیرشهروندان نبودند. امروز اما این شهروندان هستند که در وضعیت ناخوشایند هدف قرار گرفتن برای بازداشت نامحدود توسط حکومت خودمان قرار دارند.
همین‌طور هنگامی که دیوان‌عالی ایالات متحده به مأموران پلیس آریزونا برای متوقف، تفتیش و بازجویی کردن هر کسی- علی‌الظاهر آنها که دارای مختصات نژادی خاصی هستند- که آنها گمان می‌کنند یک مهاجر غیرقانونی است، چراغ سبز نشان داد؛ اغلب آمریکایی‌ها خیلی نگران نشدند. دو سال بعد پاسبان‌ها برای متوقف کردن هر کسی، شهروند و غیرشهروند، که آنها گمان می‌کنند احتمال دارد غیرقانونی رفتار کنند، اختیار تام داشتند (فراموش نشود در این عصر بیش جنایی‌‌سازی می‌تواند شامل هر کاری باشد، از غذا دادن به پرندگان گرفته تا کاشت ارکیده‌های غیربومی.)
به علاوه، ما هنوز یک بخش نسبتاً بزرگی از مردم را امروز داریم که نگران عملیات جاسوسی حکومت از آمریکایی‌ها نیستند، زیرا این باور به آنها القا شده است که چنان‌که خطایی مرتکب نمی‌شوید، جایی برای نگرانی وجود ندارد. دیری نخواهد پایید که با گوشت و پوست خود لمس کنند که در یک دولت پلیسی، صرف‌نظر از این که تو کی هستی یا تا چه حد در ادعای خود صادقی- سرانجام، همراه با هر کس دیگری یک کاسه می‌شوی و هر کاری که می‌کنی «خطا»، مظنون و موجب گیرانداختن شما توسط عوامل حکومت خواهد بود.
آیا در حال بازتولید رایش سوم هستیم؟
مارتین نیمولر این تجربه خاص را با گوشت و پوست خود لمس کرد. نیمولر یک افسر ارتش که عالم الهیات شده بود، از نخستین حامیان رسیدن هیتلر به قدرت بود. فقط وقتی که هیتلر کلیساها را تهدید به حمله کرد، نیمولر آشکارا با رژیم مخالفت کرد. نیمولر به‌خاطر تلاش‌های خود دستگیر شد، به تلاش علیه حکومت متهم شد، جریمه شد، بازداشت شد و سرانجام از 1938 تا 1945 در اردوگاه‌های کار اجباری زندانی شد.
نیمولر، علی‌الظاهر، در پاسخ به سؤال هم بند خود که می‌پرسد چرا اصلاً از حزب نازی حمایت کرده، می‌گوید:
من خودم هم در این باره در حیرت هستم. به همان‌اندازه که در این باره در حیرت هستم، به همان‌اندازه از این کار پشیمانم. با این‌همه، این حقیقت دارد که هیتلر به من خیانت کرد.... هیتلر به من قول شرف داد که از کلیسا حمایت کند و هیچ قانونی علیه کلیسا صادر نکند. او همچنین موافقت کرد که برنامه‌های ضدیهود را نپذیرد... تضمین هیتلر در آن زمان مرا قانع کرد... من اینک دارم چوب آن اشتباه را می‌خورم؛ و نه فقط من، بلکه هزاران نفر دیگر مانند من.
پانوشت‌ها:
1- Operation Vigilant Eagle
2- Richard Rubenstein
3- Protective Custody
4- Guantanamo Bay